فرق ایده و فرصت چیست ؟ فرآیند کارآفرینی شامل تشخیص فرصت از دنیای نیازها و بهره برداری از فرصت و خلق ارزش است. ایده ارائه یک راه حل جدید برای انجام دادن کارهاست. ایده ها می توانند به صورت یک الگو، طرح و یا یک برنامه باشند و یا به صورت دستگاهی جدید با روشی نو برای نظارت بر امور و یا حتی یک شیوه نوین مدیریتی باشند.
فرصت عبارت است از شانسی که نیاز (یا علاقه یا خواسته) بازار را از طریق یک ترکیب خالقانه از منابع به منظور ایجاد ارزش بالاتر تامین می کند.
زمان تخمین زده شده مطالعه: ۴۹ دقیقه
فهرست مطالب فرق ایده و فرصت
فرق ایده و فرصت در این موضوع است که ایده لزوماً برای یک فرصت کارآفرینانه نیست هرچند همیشه در قالب فرصت وجود دارد اما اولین قدم در خلق فرصت است و ایده گامی است برای ایجاد فرصت.
به بیان دیگر فرصت مجموعه مساعد و مطلوب از شرایط که نیاز را برای یک محصول و یا خدمت یا کسب و کار ایجاد می کند و ایده فکر و تصور و اندیشه است.
فرق ایده و فرصت را اینگونه می توان بین نمود که فرصت نیازی است که باید تأمین شود. ایده شیوه تأمین آن نیاز است. برای تفکیک ایده و فرصت از یکدیگر و شناخت رابطه آنها می توان گفت که هر ایده ای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتماً یک ایده در دل دارد.
تشخیص فرصت کارآفرینانه روند بسیار مهمی است که از سه مرحله اساسی تشکیل می شود:
۱- شناسایی فرصت،
۲- ارزیابی فرصت و
۳- بهره برداری از فرصت.
فهرست این مقاله آموزشی
- ۱ ایده چیست؟
- ۲ فرصت چیست؟
- ۳ روش تشخیص فرصتهای کارآفرینی
- ۴ الگوی فرایندی فرصتهای کارآفرینی
- ۵ فرق ایده و فرصت چیست؟
- ۶ ارزیابی فرصت های کارآفرینانه:
- ۷ فرصت های کارآفرینی
- ۸ به دنیال ایده های اولیه بی نقص نباشید.
- ۹ هر ایده ای باید در زمان مناسبش اجرا شود.
- ۱۰ شکست دریچهای رو به فرصتهای جدید است.
- ۱۱ دانش قبلی از بازار و مسائل مشتریان:
- ۱۲ شبکههای افراد و منابع:
- ۱۳ هوشیاری کارآفرینانه در فرق ایده و فرصت
- ۱۴ چرا پیدا کردن فرصت ها و ایده های کارآفرینی اهمیت بالایی دارد؟
- ۱۵ چه گونه بفهمیم که یک فرصت خاص برای ما مطلوب است؟
ایده چیست؟
کلمه “ایده” به طرحی اطلاق می شود که توسط دانشکده اندیشه ذهن برانگیخته می شود همانطور که در جمله “او به فکر یک ایده برای رهایی از مشکل است”. در این جمله ، کلمه “ایده” به برنامه ای گفته شده است که وی برای خلاص شدن از یک مشکل خاص فکر کرده است. این تفاوت اصلی بین دو کلمه “ایده” و “فرصت” است. در حالی که کلمه فرصت به وضعیت مطلوب یا فرصتی که یک فرد دارد ، اشاره دارد ، ایده به یک برنامه یا حتی یک پیشنهاد اشاره دارد. به عنوان مثال ، وقتی می گوییم “فکر می کنم ایده خوبی است ، باید این کار را انجام دهیم.” این به یک پیشنهاد خاص اشاره دارد که به عنوان یک برنامه خوب تصویب شده است. کلمه “ایده” نیز اغلب با پیش فرض “به” دنبال می شود ، همانطور که در جمله “او ایده ای برای ارسال او به روستا” بدست آورد. در این جمله ، کلمه “ایده” با گزاره “به” دنبال می شود. این تفاوت بین دو کلمه یعنی ایده و فرصت است و باید با دقت فهمید.
ایده (Idea)در حقیقت یک طرح ذهنی است. شاید بتوان ایده دادن را اولین گام برای حل یک مشکل یا برآورده کردن یک نیاز دانست. به عبارت دیگر ایده سادهترین راه حلی است که انسان در برابر یک مساله یا نیاز به آن فکر میکند. هر چند میتوان یک ایده را بسط داد و پیچیده کرد.
طرح یک ایده، با توجه به ماهیت ذهنی آن، میتواند فارغ از هر گونه قید و بندی صورت پذیرد. اما برای عملی کردن آن، باید به بسیاری از این محدودیتها مثل قوانینی فیزیکی، حقوقی و … توجه کرد. طرح ایدههای نو، رابطه مستقیمی با خیال پردازی و خلاقیت دارد .
اما به قول بریان امبل، فرهنگ نوآوری، از ایده های هر فرد، در هر سطحی از هر واحدی در سازمان حمایت خواهد کرد.
بنابراین باید نوآوری، خلاقیت و ایده پردازی به عنوان فرهنگ در ذهن و رفتار ما شکل بگیرد تا بتوانیم “متفاوت باشیم”. کار بدون این سه ضلع تنها تکرار مکررات است.
ایده در حقیقت ارائه یک راهحل جدید برای انجام کارهاست. ایدهها گاه میتوانند به صورت یک الگو، طرح و یا یک برنامه باشند و گاهی به صورت دستگاهی جدید با روشی نو برای نظارت بر امور و یا حتی یک شیوه مدیریتی نوین.
ایده در بقای کسب و کار بسیار مهم است. بنابراین برای یک کارآفرین بسیار مهم است که از روش های مطمئن تر و به طور سیستماتیک در جست و جوی ایدههایی باشد که بزرگترین فرصت را برای موفقیت فراهم کنند. فرصت ها در همه جا هستند. در محیط زندگی فرصت های زیادی را دید. در تلویزیون در مجلات، در مکالمات دوستانه، در روابط فامیل.
فرق ایده و فرصت: ایده به معنای مفهوم و انتزاع شکل گرفته و یا موجود در ذهن انسان است و توانایی هر انسانی برای ایده اندیشی و ایده پردازی به قابلیت های استدلال ذهنی و درون اندیشی و توانایی درک و فهم و میزان هوش وی بستگی دارد. ایده و فرصت معمولا با هم مطرح میشوند. در واقع فرصت نیازی است که باید تامین شود و ایده شیوه تامین آن نیاز است. از این رو ایده های زیادی گردآوری میشودو بعد ارزشیابی میشود تا بدانیم که کدام ایده بهتر میتواند استفاده از فرصت را امکان پذیر کند.
ایده ها نقش مهمی در موفقیت کسب و کار دارند. عوامل مهم دیگری نیز وجود دارد که در موفقیت کسب و کار موثر است از جمله: قابلیت های کارآفرینی، تامین مالی و نیروهای محیطی که شامل بازارها؛ عرضه کنندگان، سیاست های دولتی و قوانین است. در مورد کارآفرین علاوه بر قابلیتها، ویژگی های دیگری نیز مهم است از جمله علایق و آرزوهای وی. کارآفرین میتواند با استفاده از یک فهرست کنترلی، ویژگیهای خود را با ویژگی های مناسب برای ایده مطابقت دهد.
منابع ایده: برخی از مهمترین منابعی که منجر به تولید ایدههای جدید برای کارآفرینان میشود عبارتند از:
۱: مصرف کنندگان 2: شرکت های موجود
۳: شبکه های توزیع 4: دولت، اختراعات ثبت شده، قوانین
۵: تحقیق و توسعه
خلق ایده: حتی با تنوع وسیع منابع موجود رسیدن به ایده ای که اساس فعالیت کارآفرینانه نوپا قرار گیرد کار دشواری است. کارآفرین میتواند از چندین روش برای آزمودن و رسیدن به ایده های جدید کمک بگیرد. برخی از روش های آفرینش ایده های جدید عبارتند از:
گروه های متمرکز، توفان فکری، حل خلاقانه مشکل، ارتباط بین اجزای محصول، روش های اکتشافی، روش تحلیل عوامی، تحلیل مشکلات موجود، روش فهرست کردن ویژگی و ….
فرایند خلاق ایده پردازی: در زیر فرایند خلاق ایده پردازی به ترتیب بیان شده است:
تولید ایده: تولید ایده هنگامی رخ میدهد که بذر آن کاشته میشود و بر مبنای کنجکاوی یا علاقمندی در مورد یک مشکل و یا در حوزه عملیاتی خاص فرد ظهور پیدا میکند.
آماده سازی: در طی مرحله آماده سازی فرد به تحقیق و جست و جوی کنجکاوانه برای عملی کردن ایده میپردازد. هرچند این جست وجو به ندرت نتیجه بخش است اما فرد خلاق از طریق جمع آوری اطلاعات و آگاهی ها در رابطه با مشکل آماده میشود.
پروراندن ایده: مرحله پروراندن، عمل آوری یک ایده است در این مرحله کنترل فرایند خلاق در دست ذهن ناخودآگاه است و به یک دوره چندین ساله بازتاب ناخودآگاهی مغز در مورد ایده و حل مشکل نیاز است.
تشریح ایده: مرحله تشریح ایده هنگامی رخ میدهد که در مرحله پرورش صاف و صیقلی شده باشد و اینجاست که برای عملی شدن مورد بررسی قرار میگیرد و همه ابعاد و جوانب آن روشن میشود.
تایید ایده: تایید مرحله توسعه یافته تبدیل آگاهی ها به کاربرد عملی است. در این مرحله مشخص میشود که آیا ایده شایستگی دارد؟ سودمند است؟ قابلیت عملی شدن دارد یا خیر؟
هیچ ماشینی قادر به ساخت ایده نیست، بلکه این کار فقط از عهده ذهنی خلاق و پویا برمیآید.
فرصت چیست؟
«فرصت» در دنیای کسب و کار، نیاز جدیدی است که بتوان آن را به کسب و کار یا یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد.
ابتدا بگذارید با کلمه “فرصت” شروع کنیم. کلمه “فرصت” را می توان به عنوان یک زمان یا وضعیت مطلوب برای انجام کاری تعریف کرد. همه ما در زندگی فرصت های مختلفی کسب می کنیم. این می تواند مربوط به یک حرفه ، تحصیل و غیره باشد. تخصص این است که همیشه یک فرصت با نگاه مثبت مشاهده می شود. به سادگی می توان به “شانس” اشاره کرد. بگذارید چند جمله را با کلمه فرصت جستجو کنیم تا کاربرد آن را درک کنیم.
فرق ایده و فرصت : تشخیص فرصت (Opportunity)به عنوان یک جنبه کلیدی از فرایند کارآفرینی مورد توافق قرار گرفته است. در واقع از نظر بسیاری از محققان، تشخیص فرصت قدم اول و تعیینکننده در فرایند خلق کسب و کارهای مخاطرهآمیز جدید است.
ونکاترمن (۱۹۹۷) پیشنهاد میکند که درک بهتر اینکه اشخاص چگونه فرصتها را تشخیص میدهند و بهرهبرداری میکنند، قلمرو متمایزی ایجاد میکند که آنرا از مدیریت استراتژیک، اقتصاد و دیگر رشتههای علمی اجتماعی جدا میسازد (کوربت، ۲۰۰۵، ص ۴۷۳).
- به او فرصت تجارت داده شد. سرسخت این فرصت را از دست داد.
در جمله اول کلمه “فرصت” معنی “شانس” را نشان می دهد. از این رو ، معنی جمله این خواهد بود که “به او شانس تجارت داده شد”. یا به او فرصتی برای انجام مشاغل داده شد. در جمله دوم ، خواننده می فهمد که به بازیکن توپچی فرصتی برای گرفتن توپ داده شد ، اما او این فرصت را از دست داد. بنابراین کلمه “فرصت” اغلب به یک فرصت اشاره دارد. جالب است بدانیم که کلمه “فرصت” اغلب با پیش فرض “به” دنبال می شود ، همانطور که در جمله “او فرصتی برای نشان دادن کالیبر خود” داده شده است. در این جمله ، می بینید که کلمه “فرصت” با پیشگفتار “به” دنبال می شود. حالا بگذارید به حرف بعدی برویم.
مفهوم فرصت
فرصت در لغت به معنی”موقعیتی که باعث پیشرفت می شود” است. اما اگر دنبال تعریف آن در بستر کارآفرینی باشیم، به تعاریف متنوعی بر میخوریم که نشان دهنده گسترده بودن این مفهوم و استفاده آن در هر زمینه کسب و کاری، تجاری، اقتصادی، مدیریتی و غیره می باشد. برای مثال:
· فرصت، موقعیتی است در آینده که تصمیم گیرندگان، آن را مطلوب و امکانپذیر می پندارند.
· شانس دیدن یک نیاز در بازار برای ارائه ارزش بالاتر از طریق ترکیب خلاق منابع.
· مجموعه ای از شرایط محیطی که منجر به عرضه یک یا بیشتر محصولات و خدمات جدید می شود.
· مجموعه ای مساعد و مطلوب از شرایط که نیازی را برای یک محصول، خدمت یا کسب و کار جدید ایجاد می کند.
در تمامی موارد بالا بازار (محیط)، محصول (خدمت)، امکان بهره وری و کسب ارزش جدید (نوآوری) مشترک است. بنابراین فرصت ها یا وجود دارند و یا ایجاد می شوند و این کارآفرینان هستند که از دل این فرصت ها کسب و کار های سودده ایجاد می کنند.
فرصت ها برای اینکه بتوانند توجه دیگران را به خود جلب کنند و استفاده شوند، باید جذاب باشند (تا مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند)، به موقع باشند (تا مخاطب نیاز به این فرصت را احساس کرده باشد)، با دوام باشند (تا برای مخاطب قابل اعتماد تر باشند) و برای خریدار یا مصرف کننده نهایی ارزش افزوده خلق کنند (و به مخاطب بتوانند سودی برسانند).
-
کتاب طراحی و تدوین طرح کسب و کاررایگان
-
کتاب مدیریت زنجیره ای تامینرایگان
-
کتاب مدیریت استراتژیک کارآفرینیرایگان
کارآفرینی، شامل جست و جوی فرصت و سپس جست و جوی منابع مورد نیاز است. فرصت ها پیدا نمی شوند؛ پنجره های فرصت، همیشه باز نیست. بلکه هنگامی که باد وزیدن می گیرد، باز و سپس بسته می شود! تصور کنید که شما در حال انجام یک بازی هستید که طی آن توپ هایی را از یک پنجره که به صورت تصادفی باز و بسته می شود، پرتاب می کنید. برای هر توپی که از پنجره ی باز رد می کنید، پاداش می گیرید و اگر توپ به پنجره ی بسته اصابت کند، تنبیه می شوید. برای این که پاداش بگیرید، باید منتظر بمانید و زمانی که پنجره شروع به باز شدن می کند، توپ را با هدف گیری مناسب، پرتاب کنید. تعیین این که پنجره ی کارآفرینانه، چه موقعی در حال باز شدن است و چه موقعی در حال بسته شدن، در بسیاری از موارد، کاری مشکل است.
فرصت در مقابل ایده
فرصت و ایده دو واژه در زبان انگلیسی است که بین آنها می توان تفاوتهای خاصی را مشخص کرد. بیشتر افراد تمایل دارند این دو کلمه را مترادف اشتباه کنند. با این حال ، باید اظهار داشت که وقتی معانی و معانی به میان می آیند ، باید به این دو کلمه متفاوت نگاه کرد. ابتدا بگذارید این دو کلمه را تعریف کنیم تا معنای آن روشن باشد. فرصت به زمان یا شرایط مطلوب برای انجام کاری اشاره دارد. به عنوان مثال وقتی می گوییم “فکر می کنم فرصتی عالی است که به شما امکان می دهد افق خود را گسترش دهید” ، این به یک موقعیت خاص اشاره دارد که برای فرد مطلوب است. از طرف دیگر ، ایده به یک فکر یا پیشنهادی درباره یک دوره ممکن از عمل اشاره دارد. وقتی می گوییم “من یک ایده دارم” ، معمولاً پیشنهادی را که گوینده ارائه می دهد ارائه می دهد. این برجسته نشان می دهد که یک فرصت و ایده به دو چیز متفاوت اشاره دارد. از طریق این مقاله ، به ما اجازه می دهد تفاوت را بررسی کنیم و ضمن درک هر یک از کلمات.
رابطه ایده و فرصت چه میباشد؟
هر ایدهای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتما یک ایده در دل دارد. مثال: فرض کنید ایدهای در مورد ساخت ماشین اصلاح مو دارید که تا بحال در بازار نبوده است و یا حتی یک دستگاه از این ماشین را ساختهاید. در این صورت هنوز نمیتوانید بگویید یک فرصت شغلی ایجاد کردهاید. شما باید نیازی را بیابید که ماشین اصلاح شما، پاسخی برای آن نیاز باشد، یا به عبارت دیگر، آن نیاز را ارضا کند و البته برای فرد یا سازمانی که به آن ماشین احتیاج دارد، دارای چنان ارزشی باشد که برای خرید آن هزینه کند، آن هم به قیمتی که برای شما دارای ارزش افزوده باشد. به عنوان نمونه شما میتوانید با تحقیقات بازار این نیاز را متوجه شوید که آرایشگران هنگام اصلاح موی سر کودکان دچار مشکل میشوند و اغلب کودکان از محیط آرایشگاه، آرایشگر و … میترسند؛ لذا این دستگاه میتواند در خانه مورد استفاده قرار گیرد تا کودکان توسط نزدیکان خود در محیطی آشنا و مأنوس اصلاح شوند و سپس مطمئن شوید که خانوادهها حاضرند محصول جدید شما را به قیمت مورد نظرتان خریداری نمایند.
فرق ایده و فرصت : در این صورت شما میتوانید بگویید که طبق مدل (۱) یک فرصت را خلق کردهاید. اما ممکن است شما نیاز یا خلأی را کشف کنید، مثل مشکل نصب پرده، معمولا خانمها هنگام نصب پرده یا بیرون آوردن آن دچار مشکل میشوند و مجبورند از نردبان بالا رفته و این عمل را انجام دهند، لذا میتوان گفت نیازی را شناختهاید و حال باید برای خلق یک فرصت، ایدهای برای رفع این نیاز بدست آورید. مثلا میتوانید میل پردهای را طراحی کنید که متحرک باشد و خانمها بتوانند بدون بالا رفتن از نردبان به راحتی آن را پایین آورده و پس از نصب یا بیرون آوردن پرده آن را بالا ببرند. در این صورت شما میتوانید بگویید طبق مدل (۲) یک فرصت را شناسایی کردهاید.
فرق ایده و فرصت : فرصت کارآفرینانه شامل مجموعه ای از ایده ها، اعتقادات و اعمال است که توانایی خلق کالاها و خدمات آینده را، در غیاب بازارهای فعلی برای آنها، فراهم میکند. فرصت حاصل برخورد ایده ها با شرایط دنیای واقعی و خلاقیت کارآفرینانه در یک نقطه زمان است. ایده برای یک کسب و کار لزوما برابر با یک فرصت کارآفرینانه نیست هر چند همیشه در قلب یک فرصت وجود دارد و اولین قدم در فرایند خلق یک فرصت است. بنابراین محققان پیشنهاد میکنند که ما میتوانیم از ایده به عنوان گامی که منجر به یک فرصت میشود یاد کنیم.
کارآفرینی یک فرایند هدایت شده بازار است و قبل از هیجان زده شدن درباره یک ایده درک اینکه آیا این ایده واقعا نیازی را پاسخ میدهد و معیارهای یک فرصت را دارد بسیار حائز اهمیت است. ایده گام یا قدمی است که به فرصت منتهی میشود. بنابراین تشخیص فرصت یک فرایند است نه یک تجربه “یافتم، یافتم” یک دفعه ای. به عبارت بهتر، ایده کسب و کار مرکز و محوری برای جستجوی فرصت است. با این وجود فقط هنگامی که محیط کسب و کار و مهارت ها و پیشینه شخصی کارآفرین نسبتا با ویژگی های یک فرصت متناسب باشد آن فرصت به بهره برداری میرسد.
باید به خاطر داشته باشیم هر فردی ممکن است در روز صدها ایده داشته باشد اما فرصت در دنیای کسب و کار ایدهی جدیدی است که بتوان آن را به کسب و کار یا ارزش اقتصادی تبدیل کرد. در واقع کار زیادی باید انجام شود تا ایده به فرصت تبدیل شود.
یکی از راه های تشخیص تفاوت ایده با فرصت بررسی تفاوت یک مخترع با یک کارآفرین است. یک مخترع با ایده و مفاهیم کار میکتد و سعی میکند آنها را به یک محصول جدید یا خدمت تبدیل کند در حالی که کارآفرین سعی میکند بازار بالقوهای را برای ایده کشف و شناسایی کند و راهی را برای خلق ارزش اقتصادی آن بیابد. فرصت ها از جمع ایده و یک نقص یا نیاز به وجود میآید لذا میتوان گفت فرصت ها از دو طریق خلق میشوند به این معنی که یا ایده ای داریم و باید دنبال خلا و نیازی بگردیم که ایده ما پاسخگوی آن نیاز باشد و یا نقص و نیازی را میشناسیم و باید ایده ای برای رفع آن نیاز بیابیم.
در یک اقتصاد پویا، ایده ها، محصولات ، و خدمات همواره در حال تغییر هستند و در این میان کارآفرین است که با شناسایی به موقع فرصت های حاصله الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید به ارمغان میآورد. برای مقابله با بحران بیکاری، شناخت صحیح فرصتها و استفاده از نیروهای خلاق انسانی را به ضرورت تبدیل میکندفرایند کارآفرینی را در جامعه در حال توسعه ایران شتاب میبخشد و بازنگری در سازماندهی و مدیریت منابع انسانی را لازم میسازد. در ادامه مباحث در مورد فرصت در کارآفرینی توضیحات بیشتری ارائه خواهد شد. (برداشت از کتاب کارآفرینی پیشرفته نوشته محمود احمدپور داریانی)
فرق ایده و فرصت : فرصتهای کارآفرینی Entrepreneurial opportunities عبارتند از نیازهایی که هنوز توسط کسبوکارها ارضا نشدهاند یا به طور کامل پاسخ داده نشدهاند. کارآفرینی فرآیند شناسایی و بهره برداری از فرصتها است. در واقع فرصت، محور فعالیتهای کار آفرینی و موضوع آن قلب تحلیل های کار آفرینی محسوب میشود. کارآفرینی فرآیند شناسایی نیاز بازار، خلق ایده، تشخیص فرصتها و بهرهبرداری از این فرصتها میباشد.
بدون وجود فرصت، کارآفرینی رخ نمی دهد. فرآیند کار آفرینی چه به ایجاد یک سازمان جدید منجر شده و با به کار گیری مکانیزم های بازار را باعث شود، نیازمند شناسایی فرصتها و خلق روشهای جدید برای بهره برداری یا سازماندهی آنها می باشد و در این میان آن دسته از افرادی که به کشف، ارزیابی و بهره برداری از فرصت ها می پردازند، کار آفرین نام دارند.
اقتصاد مبتنی بر دانش امروز، زمینهای بکر و در حال توسعه بوده و در جهت رشد و پیشرفت کارشناسان، خبرگان و کار آفرینان با انگیزه به شمار میرود. اکنون زمان آن رسیده است که فرد آرزوهای خود را دنبال نموده و به دنبال راهی جهت نفوذ در بازار باشد. کار آفرینان بسیاری یافت می شوند که موفقیت خود را نه به خاطر ذکاوت بلکه به واسطه شانس و قرار گرفتن در محیطی مستعد و همچنین برخورداری از شرایط محیطی مساعد کسب نموده اند. نظر به اهمیت موضوع در این مقاله به تشریح فرصتهای کارآفرینی پرداخته شده است.
روش تشخیص فرصتهای کارآفرینی
شناسایی فرصت در یک حوزه، صنعت یا بازار کار آسانی نیست. بسیاری از کارآفرینان در وهله اول توانستهاند یک فرصت بکر را از دل صنعت یا بازار پیدا کرده و زمینه خلق نوآوری را برای خود ایجاد نمایند. اما چطور به این قابلیت رسیدهاند؟ چطور برخی افراد فرصتها را کشف میکنند و برخی دیگر قادر به تشخیص آن نیستند؟ در جواب به این سؤال باید بدانید که خود کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت چه فعالیتهایی را انجام دادهاند. مطمئن باشید کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت، مجموعه فعالیتهایی را انجام دادهاند.
الگوی تشخیص فرصتهای کارآفرینی در شکل زیر ارائه شده است:
براساس این لگو برای شناسایی یک فرصت از سه عامل استفاده شده است. این سه عامل عبارتاند از:
- دانش قبلی از بازار و مسائل مشتری
- هوشیاری کارآفرینانه
- شبکههای افراد و منابع
در حقیقت کارآفرینان از این سه عامل یا ترکیبی از آنها استفاده کردهاند و به فرصتی دستیافتهاند. این الگو نشان میدهد اگر بخواهید که فرصتهای مختلفی دستیابید باید این سه عامل زیر را در خود تقویت کنید. این سه عامل در تشخیص یک فرصت به کارآفرینان کمک زیادی میکند.
الگوی فرایندی فرصتهای کارآفرینی
ایده، ارائه یک راهحل جدید برای انجام کارهاست، ایده میتواند به صورت یک الگو، طرح و یا برنامه نوآورانه، دستگاهی جدید، روشی نوین برای نظارت بر امور و یا سبک متفاوت مدیریتی باشد. هیج ماشینی قادر به ساخت ایده نیست، بلکه این کار فقط از عهدۀ ذهنی خلاق و پویا برمیآید.
حال ممکن است این سؤال برای شما پیش آید که فرق ایده و فرصت چیست؟ مردم معمولا مفهوم فرصت و ایده را یکی تلقی میکنند و تفاوتی بین آنها قائل نمیشوند، اما در واقع این دو مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند. هرکس ایدههای فراوانی در ذهن دارد، شما ممکن است در روز صدها ایده در ذهن خود بپرورانید. اما «فرصت» نیاز جدیدی است که بتوان آن را به کسبوکار یا یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد. درواقع کار زیادی باید انجام شود تا یک ایده دربارۀ کسبوکاری تازه، به یک فرصت تبدیل شود.
برای تفکیک ایده و فرصت از یکدیگر و شناخت رابطۀ آنها با هم میتوان گفت هر ایدهای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتما یک ایده در دل دارد. شکل زیر بیانگر این مفهوم است.
الگوی فرایندی فرصتهای کارآفرینی
فرصتها از جمع ایده و یک نیاز بهوجود میآیند. لذا میتوان گفت که فرصتها از دو طریق خلق میشوند. براساس این الگو ایدهای داریم و باید به دنبال نیازی بگردیم که ایدۀ ما پاسخی به آن نیاز باشد. در الگوی دوم نیازی را میشناسیم و باید ایدهای برای رفع آن بیابیم. لذا میتوان گفت نیازی را شناختهاید و حال باید برای خلق یک فرصت، ایدهای برای رفع این نیاز جستجو کنید. در اینصورت شما میتوانید بگویید طبق این مدل یک فرصت را شناسایی کردهاید.
فرصت، مهم ترین عنصر فرآیند کار آفرینی است. فرصت در فرآیند کار آفرینانه چیزی نیست به غیر از تشخیص، ارزیابی و بهره برداری از شرایطی که کارآفرینان به دلیل ویژگیهای خاص خود توانایی دیدن آنها را پیدا می کنند. در واقع کار آفرینی فرآیندی است که در طی آن فردی بنام کارآفرین، به دلیل داشتن دانش قبلی در یک حوزه خاص توانایی تشخیص یک فرصت را پیدا کرده است. پس از ارزیابی و تشخیص ارزش تجاری آن فرصت اقدام به کسب منابع و اطلاعات جهت بهره برداری از آن فرصت مینماید.
در تعریف فرصت، توماس ادیسون عقیده جالبی دارد. از آنجا که فرصت ها با شمایل معمولی در معرض دید همگان ظاهر می شوند، غالبا توسط اکثر افراد نادیده گرفته می شوند. افراد مختلف، فرصت را بر مبنای دیدگاه های خود به اشکال مختلف تعریف کرده اند. در کل می توان فرصت را شرایطی دانست که بر اساس آن، افراد گزینه هایی را به صورت نوآورانه تشخیص می دهند و امکان معرفی محصول، خدمت، فرآیند، شکل سازمانی و بازاری جدید برای آنها فراهم می شود که منافع حاصل از آن بیشتر از هزینه های آن می باشد.
در یک جمع بندی کلی، کارآفرینی فعالیتی است که در خلق و معرفی کالاها و خدماتی جدید و سازماندهی و اداره ساختارهای کسب و کار، شیوه های جدید در بازاریابی و شناسایی منشایی جدید از منابع اولیه دخالت دارد. لازم به ذکر است که کار آفرینان این فعالیت ها را به روشی که تاکنون مورد استفاده قرار نگرفته است به انجام می رسانند. چند الگو در این مقاله برای تشخیص فرصتهای کارآفرینی مطرح شد. علاوه بر این الگوها میتوانید از الگوی اولویک نیز استفاده کنید.
فرق ایده و فرصت چیست؟
- فرصت به زمان یا موقعیت مطلوب برای انجام کاری اشاره دارد در حالی که یک ایده به یک فکر یا پیشنهادی درباره یک دوره ممکن از عمل اشاره دارد. فرصت فرصتی است که فرد بدست می آورد. از طرف دیگر ایده یک برنامه است. فرصتی به نظر فرد مورد نظر مطلوب است. با این حال ، یک ایده ممکن است همیشه مطلوب نباشد.
فرآیند کسب و کار با شناسایی، خلق یا تشخیص فرصت آغاز می شود. در تمامی تحلیل هایی که از مراحل فرآیند کار آفرینی ارائه شده است، یک نقطه مشترک وجود دارد: «تشخیص فرصت در کارآفرینی اولین گام برای راه اندازی کسب و کار است» و بررسی فرصت های موجود، نیازمند مطالعات “پیش از امکان سنجی” میباشد. اگر این مطالعات نتایج مثبتی داشته باشند، می توان زمان و هزینه خود را صرف انجام مطالعات “امکان سنجی” (Feasibility Study) و اگر این نتایج نیز مثبت بودند، می توان به دنبال تدوین طرح کسب و کار برای ایده مورد نظر بود.
ارتباط فرصت با ایده
ایده، راه حل جدید یا اصلاح شده قبلی می باشد که برای رفع یک مشکل ارائه می گردد. ممکن است هر فرد ایده های فراوانی داشته باشدکه طی مطالعات پیش از امکان سنجی به آنها دست پیدا میکند اما لزوما همه آنها عملی نیست یا موجب درآمدزایی نمی شود. اما از سوی دیگر پایه گذار هر فرصتی یک ایده پخته می باشد که با فیلتر ایده ها طی مطالعات امکان سنجی بدست می آید. ایده ها با شرایط دنیای واقعی و خلاقیت کارآفرینانه در یک نقطه در زمان برخورد می کنند و حاصل این برخورد یک فرصت است. فرصت کارآفرینانه شامل مجموعه ای از ایده ها، اعتقادات و اعمال است که توانایی خلق کالاها و خدمات آینده را در غیاب بازارهای فعلی برای آنها فراهم میکند. برای درک بهتر تفاوت و ارتباط ایده با فرصت، به مثال زیر توجه کنید:
یکی از مشکلاتی که برای تمامی ما قابل لمس است، مشکل آلودگی هواست. با دیدن آمار هزینه های جانی و غیر جانی آلودگی هوا نیاز های متنوعی ایجاد می شود. بنابراین «فرصت»ی خلق شده تا کارآفرینان حوزه سلامت به این نیاز پاسخ دهند. «ایده» شما سالم نگه داشتن هوای درون خانه است و به وسیله این ایده، راهکاری مانند دستگاه تصفیه هوا ارائه می دهید و در مراحل بعدی، از شرح ایده تا ساخت و اجرا، این ایده را عملی میکنید.
یک ایده ممکن است معیارهای تعریف شده (جذابیت، بادوام بودن، به هنگام بودن و خلق ارزش جدید برای مشتری) برای یک فرصت را داشته باشد یا نداشته باشد. این نکته بسیار حیاتی و مهم است، زیرا بسیاری از کسب و کارهای کارآفرینانه شکست می خورند، نه به این دلیل که کارآفرینانی که آنها را راه اندازی کرده اند سخت کار نمی کردند، بلکه بیشتر به این علت است که فرصت درست و واقعی جهت راه اندازی آن کسب و کار وجود نداشته است. قبل از هیجان زده شدن درباره یک ایده، درک اینکه آیا این ایده واقعا نیازی را پاسخ می دهد و معیارهای یک فرصت را دارد، بسیار حائز اهمیت است.
تشخیص فرصت
فرایندی که از طریق آن کارآفرینان ایده های جدیدی که منجر به فرصتهای کسب و کار می شود را جستجو می کنند، در دست می گیرند و پالایش می کنند، تشخیص فرصت نامیده می شود و شامل سه مرحله متفاوت است:
۱. احساس یا درک نیازهای بازار و یا منابع استفاده نشده (شناسایی فرصت)
سیل ایده هایی که هر روز به ذهن کارآفرینان سرازیر می شود، اولین قدم را برای تشخیص فرصت ها برای آنان فراهم می آورد. بسیاری از افراد در مواجه با شرایط مختلف ذهن بسته ای دارند و همواره میخواهند از راه های مطمئن و از پیش تعیین شده مسایل را حل کنند، درحالی که پیدا کردن راهکار های مبتکرانه برای مسایل جدید است که تفاوت بین کارآفرین های موفق و غیر موفق را ایجاد میکند. کارآفرینان باید بدانند که برای بقای کسب و کار در دنیای رقابتی امروزی چاره ای ندارند جز اینکه فرصت های جدیدی از دل شرایط بیرون بکشند و کسب و کارشان را با تغییرات همگام سازند.
۲. تشخیص یا کشف یک” تناسب” بین نیازهای بازارها و منابع (ارزیابی فرصت)
پس از اینکه فرصت شناسایی شد نیاز است که بررسی های دقیقی از جنبه های مالی، امکان سنجی، بازاریابی، رقابتی و غیره روی آن صورت گیرد. مهمترین پرسشی که کارآفرینی پس از شناسایی فرصت باید به آن پاسخ دهد این است: آیا میتوانم در بازار فعلی ایده ام را به کسب و کاری سودآور تبدیل کنم؟
۳. ایجاد و خلق یک “تناسب” جدید بین نیازها و منابعی که تا کنون در شکل دادن مفهوم یک کسب و کار، از هم جدا بوده اند. (بهره برداری از فرصت)
-
کتاب ایده کارآفرینیرایگان
-
کتاب آموزش مدیریت ارتباط با مشتریرایگان
-
کتاب از استراتژی تا بازاریابی محصولرایگان
در این مرحله تمامی طرح ها و ایده های مراحل قبلی اجرایی می شوند. این مرحله تلفیقی از اجرای تکنیک ها، بهره گیری از افراد خلاق و مبتکر و رو به رو شدن با موقعیت های سخت و غیر قابل حل است و به همین دلیل، این مرحله سخت ترین مرحله است. حالا زمان تشکیل تیم، جذب سرمایه و تدوین استراتژی های بازاریابی و فروش است.
بنابراین پیش از شروع یک کسب و کار، باید به نیاز های محیط و بازار توجه کنیم. سپس در صورت مشاهده ی یک نیاز، راه حل ها و ایده های خود را ارائه کنیم، آنها را ارزیابی کنیم و از دل آنها فرصت های ایجاد کسب و کار سود آور (چه برای کارآفرین و چه برای مصرف کننده یا مخاطب) را ببینیم و آنها را استخراج کنیم. و همیشه به این نکته حواسمان باشد که فرصت ها و ایده ها هیچوقت به اتمام نمیرسند و همیشه فرصتی برای کسب و کار برای کارآفرینان تیزبین وجود دارد.
نوآوری(Innovation)، بکارگیری ایدههای نوین ناشی از خلاقیت(Creativity) است. در واقع به پیاده ساختن ایدهٔ ناشی از خلاقیت که به صورت یک محصول(Product) یا خدمت (Service) تازه ارائه شود، نوآوری گویند.
اختراع (Invention) به معنای «پدید آوردن محصول جدید» است، اما نوآوری فراتر از آن است و به معنای «معرفی محصولی تازه» است که با ابداع و عرضه صورت میگیرد.
نوآوری زمانی رخ میدهد که ایده به صورت محصول، فر آیند یا خدمتی توسعه یابد. تعاریف مختلفی از نوآوری ارائه شدهاست. پیتر دراکرنوآوری را همانند هر فعالیت عینی درکنار نبوغ و استعداد، نیازمند دانش، توجه و سختکـــوشی همه دست اندرکاران میداند. او معتقد است آنچه در میان کارآفرینان مشترک یافتم نه گونه خاصی از شخصیت بلکه تعهد سیستماتیک به نوآوری بوده است. مایکل تاشمن نوآوری را بستر پیروزی در کسب وکار دانسته تا مدیران در پی شناسایی سازوکار چرخه فناوری و جویبار نوآوری بتوانند به کمک انجام دگرگونیهای ناپیوسته در سازمان به امتیازهای ناشی از آنها برسند.
مرکز توسعه شاخص های بین المللی (DDI) میزان موفقیت رهبران را در ترویج نوآوری در چهار زمینه اصلی (القا به کنجکاوی، به چالش کشیدن چشم انداز موجود، ایجاد آزادی و برقراری نظم و انضباط) اندازه گیری می کند.
خلاقیت
خلاقیت (Creativity) فرآیند ذهنی کشف ایدهها و مفاهیم، یا آمیزش ایدهها و مفاهیمِ موجود است که توسط فرآیند بینش خودآگاه یا ناخودآگاه تحریک میشود. در واقع خلاقیت یعنی بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یا تبلور یک فکر یا مفهوم جدید که برخی نیز آن را به ترکیب ایدهها یا ایجاد پیوستگی بین ایدهها تعبیر نمودهاند.
در این رویکرد ایده جدید یا موجود به مثابه بخش عرضه است و مسائلی که ایده قادر به حل و فصل آنهاست در حکم بخش تقاضا میباشند.
با این رویکرد محققین مذکور سه نوع از نظریه های رقیب را از یکدیگر تفکیک میکنند :
الف – الگوی تشخیص فرصت
در این الگو هر دو بخش عرضه و تقاضا موجود بوده و کارآفرین بواسطه که به معنی جستجوی ناخودآگاه است، نقش میانجی بین عرضه و هوشیاری خود فرصت معنی دارد. در این الگو تشخیص تقاضا را برعهده دارد.
ب – الگوی کشف فرصت
ارائه شده اند یکی از دو در این الگو که متأثر از نظرات شومپیتر و هایک بخش عرضه و تقاضا موجود می باشند و نقش کارآفرین جستجوی آگاهانه برای بخش غایب و کشف ایفای نقش میانجی بین آنهاست .
ج – الگوی خلق فرصت
در این الگو هر دو بخش عرضه و تقاضای در محیط عینی غایب بوده و نقش کارآفرین آفرینش ذهنی هر دو بخش و تلاش همزمان برای عینیت بخشیدن به آن در جهان واقع میباشد.
د – طبقه بندی آلسوس و همکاران
در این طبقه بندی نظریه های رقیب با استفاده از ٢ معیار (سطح آگاهی کارآفرین و منشاء فرصت) از یکدیگر تفکیک میگردند. به این ترتیب ۴ دسته نظریه از یکدیگر قابل تمایزند :
Entrepreneurial Alertness
Recognition
Hayek
Discovery
الف – ایده و فرصت درونی – تصادفی
در این نظریه ها منشاء ایده درون (ذهنی) کارآفرین است که در یک سطح ناخودآگاه توانسته است آن را تشخیص دهد.
ب – ایده و فرصت بیرونی – تصادفی
در این نظریه منشاء ایده بیرون (محیط اطراف) کارآفرینی است که دیده شدن آن توسط کارآفرین ناخودآگاه بوده است.
ج – ایده و فرصت بیرونی – غیرتصادفی
در این نظریه منشاء ایده بیرون (محیط اطراف) کارآفرین است که کشف آن ناشی از جستجوی فعالانه (آگاهانه) توسط کارآفرین بوده است.
د – ایده و فرصت درونی – غیرتصادفی
در این نظریه ایده و فرصت در درون (ذهنیت) کارآفرین و در سطح خودآگاه ضمیر وی شکل گرفته است. این فرصتها چون منشاء درونی و فعال دارند برای نمود عینی در جهان واقع بایستی توسط کارآفرین خلق گردند.
نیروهای مولد فرصت:
در فهرستی طولانی عواملی که موجبات بروز های کارآفرینی میگردند را فرصت تیمونز تفکیک نموده است. این عوامل عبارتند از :
- تغیرات در قوانین
- تغییر در زنجیره تأمین و کانالهای توزیع
- حوادث غیرمترقبه
- تحولات جمعیتی
- تغییر در ساختار صنعت
- تغییر در سلایق و نیازهای مشتریان
- دانش جدید
- عدم توجه شرکتهای مسلط در بازار به مشتریان
فهرستی از انواع های کارآفرینی را به شرح زیر تفکیک نموده است : ۵۴ فرصت ویکهام
- محصولات جدید
- خدمات جدید
- روشهای تولید جدید
- روشهای جدید بازاررسانی
- روشهای جدید اطلاعرسانی به مشتریان
- ساختارهای جدید سازمانی
- روابط جدید بین سازمانی
ارزیابی فرصت های کارآفرینانه:
برای ارزیابی فرصتهای کارآفرینانه چارچوبها و معیارهای مختلفی توسط پژوهشگران کارآفرینی ارائه شده است :
- الگوی تیمونز :
به باور تیمونز ۴ معیار اصلی در کیفیت فرصتهای کارآفرینی مؤثر میباشند.
این معیارهای ارزیابی عبارتند از :
-ایجاد ارزش محسوس و غیر قابل تردید برای مشتری
-امکان حل یک مسئله اساسی، برآوردن نیاز و خواستهای با اهمیت که ارزش
پرداخت قیمت بالاتری را داشته باشد.
-بازار مطمئن، سود وتوان درآمدزائی
-سازگاری با توان و مهارتهای موسسین (کارآفرین)
- الگوی ویکهام:
در این الگو معیارهای ارزیابی فرصت عبارتند از : - فناوری تولید
- روشهای تولید
نیازهای مشتریان - توزیع کنندگان و کانال توزیع
- مهارتهای انسانی لازم
- نحوه اطلاعرسانی و عرضه محصول به مشتری
- نحوه واکنش رقبا
فرصت های کارآفرینی
فرصتهای کارآفرینی وکسبوکار به نیازهای ارضا نشده یا ارضا شده به صورت ناقص و امکان وجود شانس برای برآورده کردن آن نیازها گفته میشود. همچنین وجود فرصتهای کارآفرینی موجب ایجاد نیاز یا برآورده ساختن نیازهای حال و آینده میشود. منابع فرصتهای کارآفرینی شامل موارد زیر میشوند:
تغییرات جمعیتی:
این تغییرات شامل اندازه جمعیت، توزیع جمعیت، ساختار جمعیت و مهاجرت میباشد. بطور مثال میتوان به فرصتهایی اشاره کرد که در حوزه سالخوردگان شکل میگیرد که میتوان با ایده کارآفرینی آن را رفع یا بهبود بخشید.
تغییر الگوهای زندگی:
تغییراتی از جمله الگوهای سکونت و اقامت، تغییر نقش زنان و همچنین اقلیتها در جوامع، تغییر سلیقه مشتریان، تغییرات گذران اوقات فراغت، بالا رفتن سطح آموزش و سطح زندگی، کسبوکارهای خانگی. به عنوان مثال میتوان بر روی فرصتهای مرتبط با کسبوکارهای خانگی اشاره نمود.
تغییر در فناوری:
گسترش فناوری اطلاعات و رایانه و نیز تولید و عرضه، بین رشتهای شدن کارها، رشد اختراعات از جمله تغییرات مرتبط با حوزه فناوری هستند که می توان بر روی فرصتهایی که به دنبال تولید محصولات قدیمی با رویکردی جدید و مزایای بیشتری هستند، تفکر نمود.
تغییرات آب و هوایی:
تغییر اقلیم، گرم شدن زمین، کم شدن میزان آبهای شیرین و خشکسالیهای پی در پی میتواند فرصتهایی را در حوزه های مرتبط مانند آب شیرینکنها ایجاد کند.
تحولات سیاسی:
عواملی نظیر اقدامات دولتها، وضع قوانین و مقررات جدید، جنگ، حوادث طبیعی و … که منجربه تحول در سیاست میشود فرصتهایی را ایجاد میکند که میتوان با خلاقیت آن را به کسب و کار تبدیل کرد.
تغییر در کیفیت زندگی اجتماعی:
مسایلی همچون ارتقا بهداشت و سلامت و مسایل زیست محیطی، تغییر و بهبود قابلیتهای فردی موجب تغییر در انتظارات، باورها و دانش میشود که به دنبال آن فرصتهای کارآفرینی را ایجاد میکند که میتواند به کسب و کارهای موفقی تبدیل گردد.
تغییرات اقتصادی:
این تغییرات از مهمترین تغییراتی است که میتواند فرصتهای کارآفرینی زیادی را ایجاد کند و باید به آن توجه خاصی داشت. تغییراتی از جمله: تغییر در شاخصهای اقتصادی کلان ( یارانهها، تعرفهها، نرخ بهره و مالیات)، تغییر در ساختار اقتصاد از لحاظ مالکیت یا انحصار، بحرانهای اقتصادی (تورم و رکود)، تغییر در درآمدهای ملی، افزایش رقابت (نوآوری و کاهش هزینهها و …)، کمیاب شدن منابع، تفاوت قیمتها، تجارت آزاد و جهانی شدن آن، شوکهای برون زا، توسعه زیر ساختها و …
به عنوان مثال میتوان با توجه به تخصیص بودجههای دولتی در ابتدای هر دوره سالانه، که جهتگیری سرمایه گذاران را در آن مشخص میکند، میتواند راهبرد مناسبی برای توجه به آن فرصتها فراهم آورد. همچنین وجود تحریمهای اعمالی و کم شدن بسیاری از منابع میتواند کسبوکارهای تولیدی بسیاری را به منظور ملیسازی آن صنعت به وجود آورد.
فرق ایده و فرصت : موفقیت نهایی نتیجه شناسایی درست و به موقع و بهره برداری صحیح از فرصتهایی است که در اطراف ما وجود دارند. برای اینکه یک ایده کارآفرینی موفق شود نیاز است که مهارتی شکل گیرد که بیش از مهارت سایر افراد جامعه باشد. اگر بتوانید فرصت های کارآفرینی را به موقع شناسایی کنید بدون شک آینده ای درخشان در انتظار شما خواهد بود. اما این مهارت چگونه به دست می آید:
به دنیال ایده های اولیه بی نقص نباشید.
همه کسبو کارهایی که خبر موفقیت آنها به گوش ما میرسد در ابتدا ایدههایی خام و ناقص بودهاند. زمانی که شما ایدهای را کشف میکنید در ابتدا به نقص های آن پی خواهید برد، اما این ایدهها نیاز به ساخت و پیکرتراشی دارند. اگر به دنبال ایدهای بینقص هستید باید بگوییم که زمان خود را تلف میکنید. البته این بدین معنی نیست که هر ایدهای ارزش دنبال کردن و توسعه دارد. بر روی ایدههای خود به خوبی تحقیق کنید و زمانی که مطمن شدید ایدهای خوب و سود آور است به دنیال رفع نواقص آن باشید.
هر ایده ای باید در زمان مناسبش اجرا شود.
از مهمترین نکتههایی که باید در بحث کارآفرینی به آن توجه نمود این است که “آیا الان زمان مناسب اجرا کردن ایده است یا خیر؟” ایدههای فوقالعاده بسیاری وجود داشته یا دارند که اگر در زمان مناسب اجرایی نشوند با شکست رو به رو میشوند.
شکست دریچهای رو به فرصتهای جدید است.
هنگامی که در اجرای ایدهتان شکست خوردید، به راحتی از آن دست نکشید. شکست نشاندهنده آن است که ایدهتان ارزش دنبال کردن را دارد. در واقع فرصتهای کارآفرینی در زمانی به خوبی به مرحله اجرا و توسعه میرسند که در گذشته خود شکستهای زیادی را تجربه کرده باشند. برای اینکه فرصتی را به خوبی مورد ارزیابی قرار دهید لازم است که ببینید چرا تلاشهای قبلی در اجرا ساخت آن فرصت دچار شکست شده است. اگر مشکلی که باعث شده است ایده شما با شکست روبه رو شود را پیدا کنید و آن را برطرف سازید، مطمنا موفق خواهید شد.
کارآفرینی رویکرد، فرآیند، اقدام و فعالیت معطوف به فرصت (Opportunity) است.
فرصت نیز عبارت است از موقعیت مساعد برای موفقیت فرد، سازمان و جامعه در رسیدن به یک هدف.
همچنین فرصت کارآفرینی موقعیت مساعدی است برای موفقیت در ایجاد کسب و کار، رشد کسب و کار و سایر انواع فعالیتهای کارآفرینی.
فرصت دلیل شروع، علت تداوم و عامل موفقیت فعالیتهای کارآفرینی است.
استفاده از فرصت ها در شبکه سازی
بنا به اهمیت و جایگاه استراتژیک «تشخیص فرصت» در فرایند کارآفرینی، مطالعه و درک آن در سالهای اخیر مورد توجه محققان و پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است؛ و به مدد زحمات و کوششهای این عزیزان پایههای نظری این علم نوپا شکل گرفته و مسیر رشد و توسعه را طی میکند. در این فصل تلاش شده است، هر چند به اختصار، مبانی نظری مرتبط با فرصت و تحقیقاتی که تا کنون در این زمینه انجام شده است، بیان شود.
ـ فرصت عبارت است از: منفعت بالقوه، منفعت نهفته؛ وضعیت و شرایطی که از قابلیت تبدیل شدن به منفعت برخوردار است: فرصت = ارزش بالقوه ؛ ارزش نهفته.
ـ همچنین فرصت عبارت است از عامل یا وضعیتی که بر فرد تأثیر مثبت و مطلوب میتواند داشته باشد یا میتواند فرد را در انجام وظایف یا تحقق اهداف، کمک کند.
ـ فرصت یعنی عوامل بروز منفعت به صورت ناقص (عوامل بالقوه بروز منفعت) که نقصان آن به وسیله تلاش و تدبیر انسان کامل میشود. منفعت ما را اهداف ما، تعیین میکند.
ـ در سطح جامعه هر نیاز، خواسته، تقاضای برآورده نشده، کمبود، مشکل، مسأله، وضعیت نامطلوب و نظایر اینها، مصداق بارز فرصت است تا از دل آنها سود و منفعت (ارزش) استخراج گردد.
ـ استفاده خلاقانه از فرصتها برای تبدیل به محصول (کالا یا خدمات) کارآفرینی محسوب میشود.
ـ فرصتها همیشه وجود دارند، ولی فقط کسانی آنها را می ببینند و استفاده می کنند که مهارتهای مربوطه را کسب کرده باشند و نسبت به محیط خود حساس باشند نه بی تفاوت (حساسیت و هوشیاری کارآفرینانه).
ـ هر فرصت بالقوه نیاز به ایدهای دارد تا آن را به فرصت بالفعل تبدیل کند و به منفعت نزدیکتر نماید: فرصت بالقوه + ایده = فرصت بالفعل = منفعت بالقوه.
ـ فرآیند تبدیل فرصت به منفعت: فرصت بالقوه ——> فرصت بالفعل (= منفعت بالقوه) ——-> منفعت بالفعل
فرصت (بالفعل) را میتوان با منفعت بالقوه متناظر دانست (فرصت بالفعل = منفعت بالقوه)؛ منفعتی که با اضافه شدن عناصر مفقود به عناصر موجود، از قوه به فعل تبدیل میشود. فرصتورزی، کشف و به فعلیت رساندن منافع بالقوه ی نهفته در دل فرصت است. فرصت بالقوه به منفعت دورتر است ولی فرصت بالفعل، نزدیکتر.
به عبارتی فرصتهای بالقوه شامل فرصتهایی است که قابل استفاده برای همگان است و فرصتهای بالفعل، فرصتهایی قابل استفاده برای واجدین شرایط است؛ واجد شرایط هم کسی است که قابلیت و توانایی استفاده از فرصت را بدست آورده است.
تعریف فرصت در فرهنگ لغات
• فرهنگ لغات آکسفورد: زمان یا شرایط مطلوب برای یک هدف و زمان یا شرایط مطلوب برای پذیرش انجام یا اجرای چیزی.
• فرهنگ وبستر: شرایط و موقعیتهایی که می تواند به پیشرفت و توسعه منجر گردد.
تعریف فرصت از دید صاحب نظران
• فرصت دلالت دارد بر چیزی که در آینده به وجود می آید و ممکن است به میزان زیاد یا کم نامطمئن باشد.
• فرصت عبارت است از موقعیت مطلوب در آینده که متفاوت از موقعیت جاری است و فرض بر این است که قابل دسترس است.
• فرصت، امکان توسعه موقعیت ها و اتفاقات آینده را از یک موقعیت خاص اولیه شرح می دهد.
• یک فرصت به بیان عامیانه عبارت است از یک زمان مطلوب، موقعیت مناسب یا یک سری از رویدادها برای انجام کاری.
• یک فرصت عبارت است از یک موقعیت در آینده که تصمیم گیران فرض می کنند که مطلوب و امکانپذیر است. عبارات مطلوب و امکانپذیر برای شخص، عباراتی ذهنی ]مفهومی نسبی[ هستند.
• فرصت کسب و کار یک موقعیت آتی است که به نظر شخص تصمیم گیرنده مطلوب و امکانپذیر است.
• در تحقیقات کارآفرینی، فرصت به عنوان یک موقعیت مطلوب در آینده تعریف می شود که متفاوت از موقعیت جاری است و فرض می شود که به لحاظ دستیابی امکان پذیر می باشد.
• زمانی گفته می شود که یک فرصت وجود دارد که یک مجموعه از منابع بتواند در یک قیمت بالاتر از هزینه بسته بندی و نقل و انتقال آن فروخته شود.
• فرصت عبارت است از شانسی که نیاز بازار (یا علاقه یا خواسته) را از طریق یک ترکیب خلاقانه از منابع به منظور ایجاد ارزش بالاتر تامین می کند.
• فرصت عبارت است از یک پتانسیل سودآوری جدید از طریق: پیدا کردن و شکل دادن یک کسب و کار جدید یا بهبود موثر یک کسب وکار موجود.
• فرصت عبارت است از داشتن چشم اندازی از یک شانس خوب برای ترقی یا پیشرفت به سمت یک کالا یا خدمت یا کسب و کار سودآور و با دوام.
• فرصت عبارت است از یک موقعیت یا شرایط مطلوب برای دستیابی به یک هدف یا یک موقعیت خوب و شانس یا چشم اندازی برای موفقیت.
• فرصت کارآفرینانه شامل یک سری از عقاید، ایده ها و اعمال است که خلق کالا و خدمات آینده را (که در بازار کنونی وجود ندارد) امکانپذیر می سازد.
• فرصت های کارآفرینانه موقعیت هایی هستند که در آن کالا، خدمات، مواد اولیه و روش های سازمان یافته جدید در قیمتی بیشتر از هزینه تولیدشان می توانند معرفی و فروخته شوند.
• فرصت کارآفرینانه عبارت است از شانس شروع یک کسب وکار.
• فرصت کسب و کار عبارت است از درک امکان تاسیس یک کسب و کار جدید و یا بهبود موقعیت یک کسب و کار کنونی که در هر دو حالت به سود بالقوه منجر می شود.
• فرصت کسب و کار، شانس برآورده کردن نیازهای ارضا نشده در جایی است که تقاضای کافی برای برآورده کردن آن نیاز با ارزش وجود داشته باشد.
• فرصت کسب و کار به هر موقعیتی اطلاق می گردد که در آن موقعیت بتوان محصول، خدمات، مواد خام، بازار و شیوه سازماندهی جدیدی را ارائه نمود.
• فرصت کسب و کار به هر موقعیت مناسب در بازار اطلاق می گردد که در آن موقعیت ها بتوان محصول یا خدمتی جدید (ایده) را عرضه نمود.
• فرصت به هر گونه ایده که اجرای آن امکانپذیر باشد اطلاق می گردد.
• فرصت کسب و کار به موقعیتی اطلاق می گردد که در آن، فرد بر این باور است که با ترکیبی نو از منابع می تواند به سودی نائل گردد.
• فرصت کسب و کار از طریق سه ویژگی تعریف می شود: داشتن ارزش اقتصادی بالقوه، تازگی و نوبودن و مطلوبیت درک شده.
• فرصت عبارت است از هر وضعیت، موقعیت و شرایطی که پتانسیل ایجاد ارزش و منفعت را دارد (فرصت = ارزش و منفعت بالقوه). فرصت می تواند با اضافه شدن ایده مناسب و منابع لازم تبدیل به ارزش و منفعت گردد. منابع نیز عبارتند از: منابع انسانی، منابع مالی، منابع تکنولوژیک و منابع فیزیکی.
اصطلاح فرصت به شیوههای مختلف بوسیله نویسندگان مختلف در کارآفرینی به کار گرفته شده، و این مسئله کمی سردرگمی و اغتشاش ایجاد کرده است. برای مثال، کرزنر (۱۹۷۳) پیشنهاد میکند که فرصتها شبیه اسکناسهای دلاری هستند که در پیادهرو پخش شدند و انتظار یک آدم هوشیار را میکشند که آنها را بردارد. در مقابل شومپیتر (۱۹۳۴)، پیشنهاد میکند که فرصتها برای بهرهبرداری مستلزم مقدار زیادی سرمایه هستند و تعهد به بهرهبرداری از آنها میتواند تنها در اذهان با بالاترین نظم یافت شود (کیسون و وادسون، ۲۰۰۷، ص ۲۸۵).
برای درک بهتر فرصت و مباحث مربوط، ریشهیابی این مفهوم و دنبال کردن نقطه ورودش به ادبیات کارآفرینی میتواند مفید واقع شود. ریشههای مفهوم فرصت در مکتب اقتصادی اتریش یافت شده است. مفهوم فرصت به صورت ضمنی در کار هایک[۲] (۱۹۴۵) که به نقش دلالان و معاملهگران در کشف، بهرهبرداری و از بین بردن تفاوتهای محلی در قیمتهای کالاها اشاره دارد، وجود دارد. این بینش که عاملان اقتصادی از نظر “دانش شرایط خاص زمان و مکان” تفاوت دارند، اساس و بنیاد توصیف هایک از فرایند بازار است. دانش محلیشده عاملان بازار، در قیمتهای رقابتی که علامتی برای کمیابیهای مربوطه است و اینکه چگونه اینها در طول زمان و بین مکانها تغییر میکنند، منعکس میشود.
فرق ایده و فرصت : تفاوتهای قیمت باعث فرصتهای معامله میشود، و بهرهبرداری از این فرصتها باعث تعادل بازار میشود. با تاکید بر ظرفیت خودتنظیمی فرایند بازار، به نظر نمیرسد هایک ظرفیت عاملان برای کشف و دنبال کردن فرصتها را به عنوان مسئله بالقوه غامضی دیده باشد. او مطمئن است که شرکتکنندگان فردی بازار به طور قابل اطمینانی (به طور موثقی) روی تشخیصشان، مبتنی بر دانش ذهنیشان، از فرصتهای داد و ستد (معامله) عمل میکنند. با این دیدگاه خوشبینانه از فرایند بازار، هایک به متفکران سنتی اقتصاد آزاد وفادار باقی میماند. در عین حال، در این دیدگاه از فرایند بازار هیچ نقش خاصی برای کارآفرین وجود ندارد.
با تکیه بر کار قبلی ون میسس (۱۹۴۹)، این مسئله در کار کرزنر (۱۹۷۷ ، ۱۹۷۳) تغییر کرد، جایی که کارآفرین عنوان مرحله اصلی را میگیرد. مطابق نظر کرزنر، این یک مشخصه ویژه کارآفرینان است که آنها «قادرند فرصتهایی را برای سود کارآفرینانه درک کنند، به عبارت دیگر، آنها قادرند ببینند کجا یک کالا میتواند به قیمت بالاتر از آنچه خریداری شده است فروخته شود». این فرصتها از دانش ناقص ناشی میشود، یعنی، دقیقا از تفاوتهای ذهنی افراد از دانش زمان و مکان که قبلا توسط هایک تاکید شده بود، نتیجه میشود.
جوزف شومپیتر، یکی دیگر از پیروان مکتب اقتصاد اتریش است که مفهوم فرصت صریحا در کارهایش دیده نمیشود. در عوض، نقطه شروع حرکت او نظریه نوآوری است که خود آن را «ترکیب جدید» توصیف کرد. کارآفرین شخصی است که ترکیب جدیدی خلق میکند و آن را در بازار دنبال میکند (احتمالا، نه لزوماً، از طریق تشکیل یک شرکت جدید). بدیهی است خلق یک ترکیب جدید میتواند به عنوان خلق یک فرصت کارآفرینانه تلقی شود. به این ترتیب، رویکرد شومپیتر از عقیده هایک ـ میس ـ کرزنر از این نظر که فرصتها برای اینکه فعالیت کارآفرینانهای رخ دهد، لازم نیستند، بلکه بوسیله خود کارآفرین نوآور خلق میشوند، متفاوت است. (بونستورف، ۲۰۰۶، صص ۴-۲). (در قسمتهای بعدی دیدگاه این دو محقق، شومپیتر و کرزنر، به تفصیل بیان میشود). بعد از این، بسیاری از محققان تعاریف و تعبیرهای متفاوتی از فرصت در ادبیات کارآفرینی ارائه کردهاند که به بعضی از آنها در زیر اشاره میشود.
کیسون (۱۹۸۲) معتقد است فرصتهای کارآفرینانه فرصتهایی هستند برای خلق کالاها، خدمات، مواد خام، و شیوههای سازماندهی جدید که این امکان را بوجود میآورد که ستادهها (خروجیها) با قیمت بالاتر از قیمت تولید فروخته شوند (شین، ۲۰۰۰، ص۴۵۱).
فرصت از نگاه کروگر (۱۹۹۳) موقعیتی است در آینده که تصمیمگیرندگان آن را فینفسه مطلوب و امکانپذیر میپندارند (یعنی در کنترل و صلاحیت آنها). حالت “مطلوب” و “امکانپذیر” بودن برای اشخاص ذهنی و درونی است (تاتکه و همکاران، ۲۰۰۲، ص۱).
ونکارترمن در سال ۱۹۹۷ فرصت را اینچنین تعریف میکند: فرصت کارآفرینانه شامل مجموعهای از ایدهها، اعتقادات و اعمال است که توانایی خلق کالاها و خدمات آینده را، در غیاب بازارهای فعلی برای آنها، فراهم میکند. ونکاترمن در سال ۲۰۰۲ این تعریف را به صورت تفصیلیتر بیان کرده است و معتقد است یک فرصت کارآفرینانه شامل:
- ایده/ ها یا اختراع/هایی که ممکن است منجر به کسب نتایج اقتصادی بشود یا نشود.
- اعتقاد به اینکه چیزها مساعد و مطلوب هستند برای دستیابی به این نتایج؛
- اعمالی که این نتایج را از طریق مصنوعات اقتصادی جدید اجرایی و عملی میکند (مصنوعات ممکن است کالا و خدمات باشد، یا شرکتها، بازارها، استانداردها و نرمها) (ساراسواتی، ونکاترمن، ۲۰۰۲، ص ۴).
تیمونز (۱۹۹۹) پیشنهاد میکند: «… در حقیقت فرایند شبیه تصادم ذرات در یک واکنش هستهای یا شبیه تولیدمثل ماهیان بعد از طوفان در اقیانوس است. ایدهها با شرایط دنیای واقعی و خلاقیت کارآفرینانه در یک نقطه در زمان برخورد میکنند و حاصل این برخورد یک فرصت است …. . تیمونز معتقد است یک فرصت باید:
- جذاب باشد؛
- بهموقع باشد؛
- بادوام باشد؛
- برای خریدار یا مصرفکننده نهایی ارزش افزوده خلق کند (دلابارکا، ۲۰۰۲، ص ۱۷).
کروگر (۲۰۰۰) فرصت را در مقابل تهدید مطرح میکند. وی بر این باور است که فرصت به موقعیتهایی اطلاق میگردد که: مثبت و قابل کنترل توسط فرد باشند؛ در مقابل تهدید به هر موقعیت غیرقابل کنترل با پیآمدهای منفی اطلاق میگردد.
اکهارت و شین (۲۰۰۳) فرصتهای کارآفرینانه را به عنوان «… شرایطی که در آن کالاها، خدمات، مواد خام، بازارها و شیوههای سازماندهی جدید میتواند از طریق ایجاد ابزارهای جدید تولید، یا محصولات نهایی جدید و یا تعریف رابطه جدید بین ابزار تولید و محصول نهایی معرفی شود»، تعریف میکنند (دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص ۴۲۶).
آردیچویل و همکارانش در سال ۲۰۰۳ در تعریف فرصت میگویند: « به طور کلی، فرصت ممکن است شانس دیدن یک نیاز (یا علاقه، یا خواست) در بازار برای ارائه ارزش بالاتر از طریق ترکیب خلاق منابع باشد. اما «فرصتها» حالتی از یک پدیده را شرح میدهند که بدون شکل (بیسازمان) بوده و در طی زمان توسعهیافتهتر میشوند (بیشتر توسعه مییابد). در ابتداییترین شکلش، آنچه ممکن است بعدا یک «فرصت» نامیده شود، در ابتدا ممکن است به شکل یک نیاز مبهم تعریف شده بازار، یا منابع یا تسهیلات تحت اختیار ظهور کرده و بعدا به تکنولوژیهای پایه، اختراعاتی که برای آنها هیچ بازاری تعریف نشده، یا ایدههایی برای کالاها و خدمات تبدیل شود (آردیچویل و همکاران، ۲۰۰۳، ص۳).
فرق ایده و فرصت : روبرت بارون و اسکات شین در سال ۲۰۰۵ فرصت را چنین تعریف کردهاند: « عامل بالقوه برای خلق چیز جدید (محصولات یا خدمات جدید، بازارهای جدید، فرایندهای تولید جدید، مواد اولیه جدید، راههای جدید سازماندهی تکنولوژیهای موجود و … ) که از یک الگوی پیچیده از تغییر شرایط ــ تغییر در دانش، تکنولوژی، یا شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و جمعیت شناختی ــ حاصل شده است» (بارون و شین، ۲۰۰۵، ص۲۲).
فرصتهای کارآفرینانه از نظر دوتا و کروسان (۲۰۰۵) عبارت است از: مجموعهای از شرایط محیطی که منجر به عرضه یک یا بیشتر محصولات و خدمات جدید در بازار بوسیله کارآفرین یا یک تیم کارآفرینانه از طریق کسب و کار موجود یا یک کسب و کاری که جدیداً ایجاد شده است، میشود (دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص۴۲۶).
بارینگر فرصت را مجموعه مساعد و مطلوب از شرایط که نیازی را برای یک محصول، خدمت یا کسب و کار جدید ایجاد میکند، تعریف میکند (بارینگر، ایرلند، ۲۰۰۶، ص ۳۶).
در جدول زیر خلاصهای از این تعاریف آمده است:
جدول شماره (۱) ـ برخی از تعاریف ارائه شده برای فرصت
ردیف | تعریف فرصت | ارائهدهنده | تاریخ | منبع |
۱ | زمان مناسب و مقتضی؛ زمان یا مکان مساعد و مطلوب برای اجرای یک هدف؛ ترکیب مناسب شرایط، … | دیگشنری وبستر | ||
۲ | یک شانس خوب برای پیشرفت و ترقی | دایرهالمعارف بریتانیکا | ||
۳ | زمان یا موقعیت مناسب و مساعد برای دستیابی به یک هدف یا مقصود یا پذیرش چیزی که انجام شده یا به مرحله اجرا درآمده است | دیگشنری آکسفورد | ||
۴ | هنگام لایق و وقت مناسب و مناسبت و موافقت و دست یافتن و دسترس و مساعدت روزگار | ناظمالاطبا | ۱۳۱۸ | فرهنک نفیسی |
۵ | فرصتهای کارآفرینانه فرصتهایی هستند برای خلق کالاها، خدمات، مواد خام، و شیوههای سازماندهی جدید که این امکان را بوجود میآورد که ستادهها (خروجیها) با قیمت بالاتر از قیمت تولید فروخته شوند. | کیسون | ۱۹۸۲ | شین، ۲۰۰۰، ص ۴۵۱ |
۶ | فرصت موقعیتی است در آینده که تصمیمگیرندگان آن را فینفسه مطلوب و امکانپذیر میپندارند (یعنی در کنترل و صلاحیت آنها). حالت “مطلوب” و “امکانپذیر” بودن برای اشخاص ذهنی و درونی است. | کروگر | ۱۹۹۳ | تاتکه و همکاران، ۲۰۰۲، ص۱ |
۷ | فرصت کارآفرینانه شامل مجموعهای از ایدهها، اعتقادات و اعمال است که توانایی خلق کالاها و خدمات آینده را در غیاب بازارهای فعلی برای آنها فراهم میکند. | ونکاترمن | ۱۹۹۷ | ساراسواتی، ونکاترمن، ۲۰۰۲، ص ۴ |
۸ | فرصت حاصل برخورد ایدهها با شرایط دنیای واقعی و خلاقیت کارآفرینانه در یک نقطه در زمان است. | تیمونز | ۱۹۹۹ | دلابارکا، ۲۰۰۲، ص ۱۷ |
۹ | فرصت به موقعیتهایی اطلاق میگردد که: مثبت و قابل کنترل توسط فرد باشند؛ در مقابل تهدید به هر موقعیت غیرقابل کنترل با پیآمدهای منفی اطلاق میگردد. | کروگر | ۲۰۰۰ | کروگر، ۲۰۰۰، ص ۷ |
۱۰ | شرایطی که در آن کالاها، خدمات، مواد خام، بازارها و شیوههای سازماندهی جدید میتواند از طریق ایجاد ابزارهای جدید تولید، یا محصولات نهایی جدید و یا تعریف رابطه جدید بین ابزار تولید و محصول نهایی معرفی شود»، تعریف میکنند | اکهارت و شین | ۲۰۰۳ | دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص ۴۲۶ |
۱۱ | به طور کلی، فرصت ممکن است شانس دیدن یک نیاز (یا علاقه، یا خواست) در بازار برای ارائه ارزش بالاتر از طریق ترکیب خلاق منابع باشد. | آردیچویل و همکاران | ۲۰۰۳ | آردیچویل و همکاران، ۲۰۰۳، ص۳ |
۱۲ | عامل بالقوه برای خلق چیز جدید (محصولات یا خدمات جدید، بازارهای جدید، فرایندهای تولید جدید، مواد اولیه جدید، راههای جدید سازماندهی تکنولوژیهای موجود و … ) که از یک الگوی پیچیده از تغییر شرایط ــ تغییر در دانش، تکنولوژی، یا شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و جمعیت شناختی ــ حاصل شده است. | بارون و شین | ۲۰۰۵ | بارون و شین، ۲۰۰۵، ص۲۲ |
۱۳ | مجموعهای از شرایط محیطی که منجر به عرضه یک یا بیشتر محصولات و خدمات جدید در بازار بوسیله کارآفرین یا یک تیم کارآفرینانه از طریق کسب و کار موجود یا یک کسب و کاری که جدیداً ایجاد شده است، میشود. | دوتا و کروسان | ۲۰۰۵ | دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص۴۲۶ |
۱۴ | مجموعه مساعد و مطلوب از شرایط که نیازی را برای یک محصول، خدمت یا کسب و کار جدید ایجاد میکند | بارینگرو ایرلند | ۲۰۰۶ | بارینگرو ایرلند، ۲۰۰۶، ص ۳۶ |
تشخیص فرصت های کسب وکاری توسط کارآفرینان
کارآفرینان موفق چگونه فرصت های کسب وکاری را تشخیص داده اند؟
شناسایی فرصت در یک حوزه، صنعت یا بازار کار آسانی نیست. بسیاری از کارآفرینان در وهله اول توانستهاند یک فرصت بکر را از دل صنعت یا بازار پیدا کرده و زمینه خلق نوآوری را برای خود ایجاد نمایند. اما چطور به این قابلیت رسیدهاند؟ چطور برخی افراد فرصتها را کشف میکنند و برخی دیگر قادر به تشخیص آن نیستند؟ در جواب به این سؤال باید بدانید که خود کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت چه فعالیتهایی را انجام دادهاند. مطمئن باشید کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت، مجموعه فعالیتهایی را انجام دادهاند. به مدل زیر که در کارگاهی در مرکز توانمندسازی کسب و کارهای نوپا ارائه شد دقت کنید:

در حقیقت کارآفرینان از این سه عامل یا ترکیبی از آنها استفاده کردهاند و به فرصتی دستیافتهاند. این سه عامل عبارتاند از:
- دانش قبلی از بازار و مسائل مشتری
- هوشیاری کارآفرینانه
- شبکههای افراد و منابع
فرق ایده و فرصت : براساس این مدل اگر بخواهید که فرصتهای مختلفی دستیابید باید این سه عامل زیر را در خود تقویت کنید. در حقیقت این سه عامل در تشخیص یک فرصت به کارآفرینان کمک زیادی میکند. در ادامه این سه عامل توصیف شده است.
دانش قبلی از بازار و مسائل مشتریان:
دانش قبلی اشاره به اطلاعات خاص شما به یک موضوع دارد. همان که در برخی موارد Domain Knowledge هم گفته می شود. مثلاً اگر شما به صنعت تجهیزات پزشکی علاقهمند هستید هر آنچه در مورد این صنعت میدانید (از مشتریان، رقبا، اخبار و اطلاعات) دانش شما را در این حوزه تشکیل میدهد. این کار معمولاً به دو شکل انجام میشود. گاهی اوقات با شرکت در همایش، رویدادها و یا کارگاههای آموزشی اطلاعات و دانش خود از آن صنعت را زیاد میکنید و گاهی اوقات هم اطلاعات شما در یک صنعت خاص برحسب تجربه کامل میشود. مثلاً شما به عنوان یک کارآموز در یک شرکت فعالیت نموده و یا به مدت چند سال در صنعت یا بازار موردعلاقه خود به عنوان یک کارشناس مشغول به فعالیت میشوید.
هر آنچه در این مدت یاد گرفتهاید همان دانش و اطلاعات شما را تکمیل خواهد نمود. گاهی اوقات هم در صنعتی مشغول به کار نیستید ولی خودتان برحسب تجربه فردی و پیگیری اخبار و مطالعه مقالههای آن صنعت توانستهاید به اطلاعاتی از صنعت مورد علاقه خود دست یابید. شما باید تا جای ممکن اطلاعات خود را نسبت به صنعت موردعلاقه خود زیاد کنید. دانش قبلی شما باعث میشود تا درک بهتری نسبت به بازار خود داشته باشید و بدانید که مشتریان این صنعت چه مشکلاتی دارند. شناسایی این مشکلات (Problem) یا مساله ها یا نیازهای بازار همان فرصت هایی است که شما می توانید با ارائه یک راه حل در قالب ایده آنها را رفع نمایید.
آیا اقدامات لازم برای افزایش دانش قبلی از بازارها و مسائل مشتریان حوزه مورد علاقه را انجام می دهید؟
- شرکت در کارگاههای آموزشی، همایشها و سمینارهای مربوط به صنعت موردعلاقه
- مطالعه مجله، مقاله و کتاب های مربوط به صنعت مورد علاقه
- پیگیری و مطالعه گزارشهای منتشرشده از صنعت خود در سایتها و منابع مختلف
- تحلیل مداوم مدل کسب و کار و روند ایجاد و رشد کسب و کارهای مختلف
- فعالیت به شکل کارورزی، کارآموزی یا اشتغال در صنعت مورد علاقه
- صحبت و مصاحبه با مشتریان موجود در حوزه موردنظر
- شناخت کسبوکارهای موفق و دانش بنیان مشغول به فعالیت و موفق و ناموفق در آن صنعت
شبکههای افراد و منابع:
شبکه افراد همان مجموعه افرادی است که شما با آنها در ارتباط بوده و یا تماس دارید. شبکه افراد بخشی از همان مفهوم مهمی است که جدیدا در دنیا به شدت به آن توجه شده و به آن سرمایه اجتماعی (Social Capital) گویند. شبکه شما مجموعه افرادی با مهارت ها و تجربه های مختلف هستند که اگر نیاز به آنها داشتید میتوانند شما را کمک و یا راهنمایی نمایند. تجربه کارآفرینان بزرگ نشان داده که خیلی از ایده ها در حین صحبت با دوستان کشف یا خلق شده اند. ارتباط با دیگران و دوستان به این موضوع کمک زیادی می کند. احتمالا گاهی متوجه یک منبع مالی یا اطلاعاتی در اطراف خود شدهاید که بهوسیله آن توانستهاید به ایده جدیدی برسید یا کارهای جدیدی را شروع کنید. افرادی که شبکه ارتباطی قوی بین سایرین داشته و با منابع مختلفی در ارتباط بوده، توانستهاند فرصتهای بهتری را در کوتاهترین زمان پیدا و از آن استفاده کنند. تا جای ممکن باید شبکه ارتباطی خود را وسیع کنید. علاوه بر این باید به انواع منابع مالی، فیزیکی و اطلاعاتی دسترسی داشته باشید.
آیا اقدامات لازم برای افزایش شبکه افراد و منابع خود را انجام می دهید؟
- شناخت کارآفرینان و مالکان کسبوکار صنعت موردعلاقه
- شناخت افراد خبره، متخصص و صاحبنظران صنعت
- عضویت و پیگیری گروههای شبکههای اجتماعی مرتبط با کسب و کار و صنعت خود
- شناخت و ارتباط با افراد دارای دسترسی به منابع مورد نیاز کسب و کار مالی یا فیزیکی
- حضور در نشست ها و رویدادهای شبکه سازی مرتبط با کسب و کار و حوزه تخصصی موردعلاقه خود
هوشیاری کارآفرینانه در فرق ایده و فرصت
یک توانایی ذهنی است که شما را در دنیای کارآفرینی به شدت کمک خواهد نمود. کارآفرینان دارای هوشیاری کارآفرینانه هستند یعنی نسبت به تغییرات محیطی، رخدادها و روندهای موجود در یک صنعت حساس بوده و به آن توجه ویژه دارند. این تغییرات میتواند در فناوری، تغییرات در بازار، تغییرات در سیاستهای دولت، رخدادهای شکلگرفته در یک دوره زمانی خاص و روندهایی باشد که در جمعیت و جامعه شکل میگیرد. آنچه مهم است این است که به این تغییرات، رویدادها و روندها حساس باشید. همین هوشیاری کارآفرینانه باعث میشود که افراد مختلف، فرصتهای متفاوتی هم پیدا میکنند چرا که میزان حساسیت افراد به این عوامل متفاوت است. هوشیاری کارآفرینانه شما را قادر میسازد که بتوانید بهدرستی به دنبال اطلاعات باشید و بتوانید بین آنچه در صنعت یا بازار پیدا کردید ارتباط برقرار کنید و سپس با ارزیابی صحیح قادر باشید اطلاعات درست را از نادرست تشخیص دهید.
آیا اقدامات لازم برای افزایش هوشیاری کارآفرینانه خود را انجام می دهید؟
- مطالعه گزارشها و صحبت با مشتریان و کسبوکارهای مختلف و شناسایی روند خاصی در صنعت موردعلاقه
- شناخت رویدادی خاص و غیرمنتظره در صنعت شما
- رصد تغییرات در نگرشها، سلیقهها، باورهای مشتریان
- رصد تغییرات در تکنولوژی حوزه یا صنعت موردعلاقه شما
- رصد تغییرات در دانش و علوم مرتبط با صنعت شما
- کشف رابطه معنی دار بین تغییرات یاده شده بالا
نهایتا زمانی که این سه عامل را در خود تقویت نمایید می توانید به موقعیتهای بکر صنعت یا بازار خود بهتر دست پیدا کنید. باید بدانید که تشخیص یک فرصت امری ساده ای نیست که بتوانید با خانهنشینی به آن برسید. باید از خانه بیرون آمده و صنعت و بازار خود را بهدقت زیر نظر داشته باشید. از هر اطلاعاتی که مرتبط با کار شماست بهسادگی عبور نکنید شاید این اطلاعات امروز به درد شما نخورد اما در آینده مورداستفاده شما قرار خواهد گرفت.
چرا پیدا کردن فرصت ها و ایده های کارآفرینی اهمیت بالایی دارد؟
در یک فرآیند معمولی می توان ذکر کرد کارآفرینی از سه بخش ساخته شده شدهاست . یک کارآفرین پیروز درصورتیکه این سه بخش را به خیر و خوبی انجام دهد میتواند توقع موفقیت را در کسب و فعالیت داشته باشد . همانطور که در صورت زیر میبینید تشخیص زمان و شناسایی ایده های ایجاد اشتغال اولیه و پایه بحث کارآفرینی است .
همانگونه که در صورت ملاحظه می کنید اساس یک کسبوکار بر تشخیص زمان سازه شدهاست . بخش اعظمی از کسبوکارها که درنهایت با ناکامی مواجه میگردند در قدم نخستین اشتباهاتی داشتهاند . آن ها نتوانستهاند تشخیص قابل قبولی از حالت کسبوکار و پنجره فرصت در بازار داشته باشند . بعضی دیگر احتمال دارد در شناسایی فرصتها در محیط بضاعت و توان خیر و خوبی داشته باشند البته هنگام نظارت این فرصتها نتوانند بررسی قابل قبولی از امکانپذیری به وقوع پیوستن این زمان ارائه نمایند . آنچه مسلم است یک کارآفرین می بایست توان اضطراری برای شناسایی و چک فرصتها در محیط پیرامون خویش داشته باشد .
چه گونه بفهمیم که یک فرصت خاص برای ما مطلوب است؟
در پی این مقاله فرق ایده و فرصت چهار واحد سنجش با اهمیت برای تشخیص یک زمان تشریح شدهاند . هنگام گزینش فرصتی برای فعالسازی کسبوکار آنان را مدنظر داشته باشید .
عشق و علاقه
یک کدام از مواقعی که هنگام گزینش یک حوزه کسبوکار می بایست موردتوجه دورازشوخی قرار گیرد علائق کارآفرین است . کارآفرین می بایست همواره به خاطر داشته باشد که یک فعالیت را بر طبق عشق و علاقه و علاقه انجام دهد خیر برحسب وظیفه . عشق نیرومندترین سپاه است و در لحظات دشوار و نفسگیر مسیر ایجاد اشتغال هدف و روحیه حتمی را به شما خواهد بخشید تا کماکان ادامه دهید . هیچ گاه کاری را استارت نکنید که به آن عشق و علاقه ندارید چون با اولین ناملایمات در کسبوکار احتمالا آن را متوقف نمائید . به خاطر داشته باشید در مسیر ایجاد اشتغال پشتکار سخن اولیه را می زند .
استیو جابز معتقد است پنجاه درصد عامل موفقیت و عدم موفقیت اشخاص , پشتکار آنان است . شرط اضطراری برای پشتکار داشتن عشق و علاقه است . پس همواره هنگام گزینش یک زمان آن را در ترازوی عشق خویش بسنجید .
شایستگی
سوای شک استفاده از هر مجال نیازمند توانمندیها و علم واجب مرتبط با آن مجال است . هنگامیکه می خواهید فرصتی را تعیین نمائید باید بدین مورد بیندیشید که آیا شما شایستگیها و مهارتهای اضطراری برای بهره برداری از این مجال را دارید؟
مدام کارآفرین در آستانه مراحل ایجاد اشتغال همگی شایستگیهای ضروری را ندارد . احتمالا گهگاه در نزد شخص یا این که سازمانی کهاین شایستگیها را داراست فراگیری ببیند و مهارتهای حتمی را کسب نماید . بعضی دیگر احتمال دارد در حین پروسه ایجاد اشتغال از مربی استفاده نمایند تا در این راستا آن ها را ملازمت کرده و راهنماییهای واجب را به آنان ارائه نماید . درهرحال می بایست شایستگیهای حتمی برای بهره برداری از زمان را داشته باشید یا این که در خویش تولید نمائید .
پتانسیل بازار
داشتن پشتکار و شایستگی برای تعیین یک زمان ضروری است اما هیچ گاه کفایت نمیکند . می بایست کارآفرین موقعیت بازار و پتانسیل استفاده از این مجال را هم بررسی کرده و آشنایی دقیقی از آن داشته باشد . یک کدام از هدف ها کلیدی بیشتر کارآفرینان از فعال سازی کسبوکار دستیابی به منافع مالی است . عدم توجیه اقتصادی و درآمدزایی از مجال کارآفرین را نسبت به ادامه مسیر دلسرد می کند . هیچ وقت فرصتی را تعیین نکنید که چشمانداز بازار آن روشن و امیدبخش نیست .
امکانپذیری
فرصتهایی وجود داراهستند که تقاضا برای آنان مضاعف است و چشمانداز بازار آنان خیلی بدیهی است اما یک اختلال موجود است .
فرق ایده و فرصت : از حیث فنی برای ما قابلیت و امکان ایجاد محصول نیست یا این که منابع به ما این اذن را نمیدهد تا از این مجال افتتاح کنیم .
تعیین اینگونه فرصتها کارآفرین را مبتلا چالشهای درونسازمانی مینماید . و منجر می گردد نتواند از منابع و ظرفیتهای خویش به نحو قابل قبولی استفاده نماید یا این که چه بسا آن ها را به هدر دهد . نخست عمل باید فرصتهایی تعیین شوند که ازنظر امکانپذیری با ریسک کمتری همراه میباشند .
هر ایجاد اشتغال هنگام گزینش یک زمان یا این که یک حوزه کسبوکار برای آغاز عمل باید بررسیهای واجب را انجام دهد و مجال را با چهار واحد سنجش گفتهشده محک بزند . همانگونه که گفتیم اساس ایجاد اشتغال مشاجره تشخیص زمان است . چنانچه این اساس بهاندازه کافی سفت و پایدار نباشد احتمال دارد بنای کسبوکار ما فروبریزد .
در صورتی قصد ساخت کسبوکار برای خودتان دارید و میخواهید وارد دنیای لبریز بحران ایجاد اشتغال گردید می بایست مهارت تشخیص و بررسی زمان را فرابگیرید . زمان تشخیص زمان برای همین مراد پباده سازی شدهاست و به شما یاری می نماید تا بتوانید این گامهای اول را سفت بردارید .
.
سرفصل مقاله های رایگان آموزش کارآفرینی آکادمی راد
راه های ارتباطی با آکادمی راد در شبکه های اجتماعی
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.