فرصت های کارآفرینی چیست ؟
فرصت های کارآفرینی وکسبوکار به نیازهای ارضا نشده یا ارضا شده به صورت ناقص و امکان وجود شانس برای برآورده کردن آن نیازها گفته میشود. همچنین وجود فرصتهای کارآفرینی موجب ایجاد نیاز یا برآورده ساختن نیازهای حال و آینده میشود. منابع فرصتهای کارآفرینی شامل موارد زیر میشوند:
نمایش فهرست این آموزش :
- فرصت های کارآفرینی
- به دنیال ایده های اولیه بی نقص نباشید.
- هر ایده ای باید در زمان مناسبش اجرا شود.
- شکست دریچهای رو به فرصتهای جدید است.
- الگوی فرایندی فرصتهای کارآفرینی
- دانش قبلی از بازار و مسائل مشتریان:
- شبکههای افراد و منابع:
- هوشیاری کارآفرینانه در فرق ایده و فرصت
- چرا پیدا کردن فرصت ها و ایده های کارآفرینی اهمیت بالایی دارد؟
- چه گونه بفهمیم که یک فرصت خاص برای ما مطلوب است؟
فرصت های کارآفرینی
شناسایی فرصت های کارآفرینی در یک حوزه، صنعت یا بازار کار آسانی نیست. بسیاری از کارآفرینان در وهله اول توانستهاند یک فرصت بکر را از دل صنعت یا بازار پیدا کرده و زمینه خلق نوآوری را برای خود ایجاد نمایند. اما چطور به این قابلیت رسیدهاند؟ چطور برخی افراد فرصتها را کشف میکنند و برخی دیگر قادر به تشخیص آن نیستند؟ در جواب به این سؤال باید بدانید که خود کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت چه فعالیتهایی را انجام دادهاند. مطمئن باشید کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت، مجموعه فعالیتهایی را انجام دادهاند.
تغییرات جمعیتی:
این تغییرات شامل اندازه جمعیت، توزیع جمعیت، ساختار جمعیت و مهاجرت میباشد. بطور مثال میتوان به فرصتهایی اشاره کرد که در حوزه سالخوردگان شکل میگیرد که میتوان با ایده کارآفرینی آن را رفع یا بهبود بخشید.
تغییر الگوهای زندگی:
تغییراتی از جمله الگوهای سکونت و اقامت، تغییر نقش زنان و همچنین اقلیتها در جوامع، تغییر سلیقه مشتریان، تغییرات گذران اوقات فراغت، بالا رفتن سطح آموزش و سطح زندگی، کسبوکارهای خانگی. به عنوان مثال میتوان بر روی فرصتهای مرتبط با کسبوکارهای خانگی اشاره نمود.
تغییر در فناوری:
گسترش فناوری اطلاعات و رایانه و نیز تولید و عرضه، بین رشتهای شدن کارها، رشد اختراعات از جمله تغییرات مرتبط با حوزه فناوری هستند که می توان بر روی فرصتهایی که به دنبال تولید محصولات قدیمی با رویکردی جدید و مزایای بیشتری هستند، تفکر نمود.
تغییرات آب و هوایی:
تغییر اقلیم، گرم شدن زمین، کم شدن میزان آبهای شیرین و خشکسالیهای پی در پی میتواند فرصتهایی را در حوزه های مرتبط مانند آب شیرینکنها ایجاد کند.
تحولات سیاسی:
عواملی نظیر اقدامات دولتها، وضع قوانین و مقررات جدید، جنگ، حوادث طبیعی و … که منجربه تحول در سیاست میشود فرصتهایی را ایجاد میکند که میتوان با خلاقیت آن را به کسب و کار تبدیل کرد.
تغییر در کیفیت زندگی اجتماعی:
مسایلی همچون ارتقا بهداشت و سلامت و مسایل زیست محیطی، تغییر و بهبود قابلیتهای فردی موجب تغییر در انتظارات، باورها و دانش میشود که به دنبال آن فرصتهای کارآفرینی را ایجاد میکند که میتواند به کسب و کارهای موفقی تبدیل گردد.
تغییرات اقتصادی:
این تغییرات از مهمترین تغییراتی است که میتواند فرصتهای کارآفرینی زیادی را ایجاد کند و باید به آن توجه خاصی داشت. تغییراتی از جمله: تغییر در شاخصهای اقتصادی کلان ( یارانهها، تعرفهها، نرخ بهره و مالیات)، تغییر در ساختار اقتصاد از لحاظ مالکیت یا انحصار، بحرانهای اقتصادی (تورم و رکود)، تغییر در درآمدهای ملی، افزایش رقابت (نوآوری و کاهش هزینهها و …)، کمیاب شدن منابع، تفاوت قیمتها، تجارت آزاد و جهانی شدن آن، شوکهای برون زا، توسعه زیر ساختها و …
به عنوان مثال میتوان با توجه به تخصیص بودجههای دولتی در ابتدای هر دوره سالانه، که جهتگیری سرمایه گذاران را در آن مشخص میکند، میتواند راهبرد مناسبی برای توجه به آن فرصتها فراهم آورد. همچنین وجود تحریمهای اعمالی و کم شدن بسیاری از منابع میتواند کسبوکارهای تولیدی بسیاری را به منظور ملیسازی آن صنعت به وجود آورد.
فرق ایده و فرصت : موفقیت نهایی نتیجه شناسایی درست و به موقع و بهره برداری صحیح از فرصتهایی است که در اطراف ما وجود دارند. برای اینکه یک ایده کارآفرینی موفق شود نیاز است که مهارتی شکل گیرد که بیش از مهارت سایر افراد جامعه باشد. اگر بتوانید فرصت های کارآفرینی را به موقع شناسایی کنید بدون شک آینده ای درخشان در انتظار شما خواهد بود. اما این مهارت چگونه به دست می آید:
به دنیال ایده های اولیه بی نقص نباشید.
همه کسبو کارهایی که خبر موفقیت آنها به گوش ما میرسد در ابتدا ایدههایی خام و ناقص بودهاند. زمانی که شما ایدهای را کشف میکنید در ابتدا به نقص های آن پی خواهید برد، اما این ایدهها نیاز به ساخت و پیکرتراشی دارند. اگر به دنبال ایدهای بینقص هستید باید بگوییم که زمان خود را تلف میکنید. البته این بدین معنی نیست که هر ایدهای ارزش دنبال کردن و توسعه دارد. بر روی ایدههای خود به خوبی تحقیق کنید و زمانی که مطمن شدید ایدهای خوب و سود آور است به دنیال رفع نواقص آن باشید.
هر ایده ای باید در زمان مناسبش اجرا شود.
از مهمترین نکتههایی که باید در بحث کارآفرینی به آن توجه نمود این است که “آیا الان زمان مناسب اجرا کردن ایده است یا خیر؟” ایدههای فوقالعاده بسیاری وجود داشته یا دارند که اگر در زمان مناسب اجرایی نشوند با شکست رو به رو میشوند.
شکست دریچهای رو به فرصتهای جدید است.
هنگامی که در اجرای ایدهتان شکست خوردید، به راحتی از آن دست نکشید. شکست نشاندهنده آن است که ایدهتان ارزش دنبال کردن را دارد. در واقع فرصتهای کارآفرینی در زمانی به خوبی به مرحله اجرا و توسعه میرسند که در گذشته خود شکستهای زیادی را تجربه کرده باشند. برای اینکه فرصتی را به خوبی مورد ارزیابی قرار دهید لازم است که ببینید چرا تلاشهای قبلی در اجرا ساخت آن فرصت دچار شکست شده است. اگر مشکلی که باعث شده است ایده شما با شکست روبه رو شود را پیدا کنید و آن را برطرف سازید، مطمنا موفق خواهید شد.
کارآفرینی رویکرد، فرآیند، اقدام و فعالیت معطوف به فرصت (Opportunity) است.
فرصت نیز عبارت است از موقعیت مساعد برای موفقیت فرد، سازمان و جامعه در رسیدن به یک هدف.
همچنین فرصت کارآفرینی موقعیت مساعدی است برای موفقیت در ایجاد کسب و کار، رشد کسب و کار و سایر انواع فعالیتهای کارآفرینی.
فرصت دلیل شروع، علت تداوم و عامل موفقیت فعالیتهای کارآفرینی است.
استفاده از فرصت ها در شبکه سازی
بنا به اهمیت و جایگاه استراتژیک «تشخیص فرصت» در فرایند کارآفرینی، مطالعه و درک آن در سالهای اخیر مورد توجه محققان و پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است؛ و به مدد زحمات و کوششهای این عزیزان پایههای نظری این علم نوپا شکل گرفته و مسیر رشد و توسعه را طی میکند. در این فصل تلاش شده است، هر چند به اختصار، مبانی نظری مرتبط با فرصت و تحقیقاتی که تا کنون در این زمینه انجام شده است، بیان شود.
ـ فرصت عبارت است از: منفعت بالقوه، منفعت نهفته؛ وضعیت و شرایطی که از قابلیت تبدیل شدن به منفعت برخوردار است: فرصت = ارزش بالقوه ؛ ارزش نهفته.
ـ همچنین فرصت عبارت است از عامل یا وضعیتی که بر فرد تأثیر مثبت و مطلوب میتواند داشته باشد یا میتواند فرد را در انجام وظایف یا تحقق اهداف، کمک کند.
ـ فرصت یعنی عوامل بروز منفعت به صورت ناقص (عوامل بالقوه بروز منفعت) که نقصان آن به وسیله تلاش و تدبیر انسان کامل میشود. منفعت ما را اهداف ما، تعیین میکند.
ـ در سطح جامعه هر نیاز، خواسته، تقاضای برآورده نشده، کمبود، مشکل، مسأله، وضعیت نامطلوب و نظایر اینها، مصداق بارز فرصت است تا از دل آنها سود و منفعت (ارزش) استخراج گردد.
ـ استفاده خلاقانه از فرصتها برای تبدیل به محصول (کالا یا خدمات) کارآفرینی محسوب میشود.
ـ فرصتها همیشه وجود دارند، ولی فقط کسانی آنها را می ببینند و استفاده می کنند که مهارتهای مربوطه را کسب کرده باشند و نسبت به محیط خود حساس باشند نه بی تفاوت (حساسیت و هوشیاری کارآفرینانه).
ـ هر فرصت بالقوه نیاز به ایدهای دارد تا آن را به فرصت بالفعل تبدیل کند و به منفعت نزدیکتر نماید: فرصت بالقوه + ایده = فرصت بالفعل = منفعت بالقوه.
ـ فرآیند تبدیل فرصت به منفعت: فرصت بالقوه ——> فرصت بالفعل (= منفعت بالقوه) ——-> منفعت بالفعل
فرصت (بالفعل) را میتوان با منفعت بالقوه متناظر دانست (فرصت بالفعل = منفعت بالقوه)؛ منفعتی که با اضافه شدن عناصر مفقود به عناصر موجود، از قوه به فعل تبدیل میشود. فرصتورزی، کشف و به فعلیت رساندن منافع بالقوه ی نهفته در دل فرصت است. فرصت بالقوه به منفعت دورتر است ولی فرصت بالفعل، نزدیکتر.
به عبارتی فرصتهای بالقوه شامل فرصتهایی است که قابل استفاده برای همگان است و فرصتهای بالفعل، فرصتهایی قابل استفاده برای واجدین شرایط است؛ واجد شرایط هم کسی است که قابلیت و توانایی استفاده از فرصت را بدست آورده است.
تعریف فرصت در فرهنگ لغات
• فرهنگ لغات آکسفورد: زمان یا شرایط مطلوب برای یک هدف و زمان یا شرایط مطلوب برای پذیرش انجام یا اجرای چیزی.
• فرهنگ وبستر: شرایط و موقعیتهایی که می تواند به پیشرفت و توسعه منجر گردد.
تعریف فرصت از دید صاحب نظران
• فرصت دلالت دارد بر چیزی که در آینده به وجود می آید و ممکن است به میزان زیاد یا کم نامطمئن باشد.
• فرصت عبارت است از موقعیت مطلوب در آینده که متفاوت از موقعیت جاری است و فرض بر این است که قابل دسترس است.
• فرصت، امکان توسعه موقعیت ها و اتفاقات آینده را از یک موقعیت خاص اولیه شرح می دهد.
• یک فرصت به بیان عامیانه عبارت است از یک زمان مطلوب، موقعیت مناسب یا یک سری از رویدادها برای انجام کاری.
• یک فرصت عبارت است از یک موقعیت در آینده که تصمیم گیران فرض می کنند که مطلوب و امکانپذیر است. عبارات مطلوب و امکانپذیر برای شخص، عباراتی ذهنی ]مفهومی نسبی[ هستند.
• فرصت کسب و کار یک موقعیت آتی است که به نظر شخص تصمیم گیرنده مطلوب و امکانپذیر است.
• در تحقیقات کارآفرینی، فرصت به عنوان یک موقعیت مطلوب در آینده تعریف می شود که متفاوت از موقعیت جاری است و فرض می شود که به لحاظ دستیابی امکان پذیر می باشد.
• زمانی گفته می شود که یک فرصت وجود دارد که یک مجموعه از منابع بتواند در یک قیمت بالاتر از هزینه بسته بندی و نقل و انتقال آن فروخته شود.
• فرصت عبارت است از شانسی که نیاز بازار (یا علاقه یا خواسته) را از طریق یک ترکیب خلاقانه از منابع به منظور ایجاد ارزش بالاتر تامین می کند.
• فرصت عبارت است از یک پتانسیل سودآوری جدید از طریق: پیدا کردن و شکل دادن یک کسب و کار جدید یا بهبود موثر یک کسب وکار موجود.
• فرصت عبارت است از داشتن چشم اندازی از یک شانس خوب برای ترقی یا پیشرفت به سمت یک کالا یا خدمت یا کسب و کار سودآور و با دوام.
• فرصت عبارت است از یک موقعیت یا شرایط مطلوب برای دستیابی به یک هدف یا یک موقعیت خوب و شانس یا چشم اندازی برای موفقیت.
• فرصت کارآفرینانه شامل یک سری از عقاید، ایده ها و اعمال است که خلق کالا و خدمات آینده را (که در بازار کنونی وجود ندارد) امکانپذیر می سازد.
• فرصت های کارآفرینانه موقعیت هایی هستند که در آن کالا، خدمات، مواد اولیه و روش های سازمان یافته جدید در قیمتی بیشتر از هزینه تولیدشان می توانند معرفی و فروخته شوند.
• فرصت کارآفرینانه عبارت است از شانس شروع یک کسب وکار.
• فرصت کسب و کار عبارت است از درک امکان تاسیس یک کسب و کار جدید و یا بهبود موقعیت یک کسب و کار کنونی که در هر دو حالت به سود بالقوه منجر می شود.
• فرصت کسب و کار، شانس برآورده کردن نیازهای ارضا نشده در جایی است که تقاضای کافی برای برآورده کردن آن نیاز با ارزش وجود داشته باشد.
• فرصت کسب و کار به هر موقعیتی اطلاق می گردد که در آن موقعیت بتوان محصول، خدمات، مواد خام، بازار و شیوه سازماندهی جدیدی را ارائه نمود.
• فرصت کسب و کار به هر موقعیت مناسب در بازار اطلاق می گردد که در آن موقعیت ها بتوان محصول یا خدمتی جدید (ایده) را عرضه نمود.
• فرصت به هر گونه ایده که اجرای آن امکانپذیر باشد اطلاق می گردد.
• فرصت کسب و کار به موقعیتی اطلاق می گردد که در آن، فرد بر این باور است که با ترکیبی نو از منابع می تواند به سودی نائل گردد.
• فرصت کسب و کار از طریق سه ویژگی تعریف می شود: داشتن ارزش اقتصادی بالقوه، تازگی و نوبودن و مطلوبیت درک شده.
• فرصت عبارت است از هر وضعیت، موقعیت و شرایطی که پتانسیل ایجاد ارزش و منفعت را دارد (فرصت = ارزش و منفعت بالقوه). فرصت می تواند با اضافه شدن ایده مناسب و منابع لازم تبدیل به ارزش و منفعت گردد. منابع نیز عبارتند از: منابع انسانی، منابع مالی، منابع تکنولوژیک و منابع فیزیکی.
اصطلاح فرصت به شیوههای مختلف بوسیله نویسندگان مختلف در کارآفرینی به کار گرفته شده، و این مسئله کمی سردرگمی و اغتشاش ایجاد کرده است. برای مثال، کرزنر (۱۹۷۳) پیشنهاد میکند که فرصتها شبیه اسکناسهای دلاری هستند که در پیادهرو پخش شدند و انتظار یک آدم هوشیار را میکشند که آنها را بردارد. در مقابل شومپیتر (۱۹۳۴)، پیشنهاد میکند که فرصتها برای بهرهبرداری مستلزم مقدار زیادی سرمایه هستند و تعهد به بهرهبرداری از آنها میتواند تنها در اذهان با بالاترین نظم یافت شود (کیسون و وادسون، ۲۰۰۷، ص ۲۸۵).
برای درک بهتر فرصت و مباحث مربوط، ریشهیابی این مفهوم و دنبال کردن نقطه ورودش به ادبیات کارآفرینی میتواند مفید واقع شود. ریشههای مفهوم فرصت در مکتب اقتصادی اتریش یافت شده است. مفهوم فرصت به صورت ضمنی در کار هایک (۱۹۴۵) که به نقش دلالان و معاملهگران در کشف، بهرهبرداری و از بین بردن تفاوتهای محلی در قیمتهای کالاها اشاره دارد، وجود دارد. این بینش که عاملان اقتصادی از نظر “دانش شرایط خاص زمان و مکان” تفاوت دارند، اساس و بنیاد توصیف هایک از فرایند بازار است. دانش محلیشده عاملان بازار، در قیمتهای رقابتی که علامتی برای کمیابیهای مربوطه است و اینکه چگونه اینها در طول زمان و بین مکانها تغییر میکنند، منعکس میشود.
فرق ایده و فرصت : تفاوتهای قیمت باعث فرصتهای معامله میشود، و بهرهبرداری از این فرصتها باعث تعادل بازار میشود. با تاکید بر ظرفیت خودتنظیمی فرایند بازار، به نظر نمیرسد هایک ظرفیت عاملان برای کشف و دنبال کردن فرصتها را به عنوان مسئله بالقوه غامضی دیده باشد.
او مطمئن است که شرکتکنندگان فردی بازار به طور قابل اطمینانی (به طور موثقی) روی تشخیصشان، مبتنی بر دانش ذهنیشان، از فرصتهای داد و ستد (معامله) عمل میکنند. با این دیدگاه خوشبینانه از فرایند بازار، هایک به متفکران سنتی اقتصاد آزاد وفادار باقی میماند. در عین حال، در این دیدگاه از فرایند بازار هیچ نقش خاصی برای کارآفرین وجود ندارد.
با تکیه بر کار قبلی ون میسس (۱۹۴۹)، این مسئله در کار کرزنر (۱۹۷۷ ، ۱۹۷۳) تغییر کرد، جایی که کارآفرین عنوان مرحله اصلی را میگیرد. مطابق نظر کرزنر، این یک مشخصه ویژه کارآفرینان است که آنها «قادرند فرصتهایی را برای سود کارآفرینانه درک کنند، به عبارت دیگر، آنها قادرند ببینند کجا یک کالا میتواند به قیمت بالاتر از آنچه خریداری شده است فروخته شود». این فرصتها از دانش ناقص ناشی میشود، یعنی، دقیقا از تفاوتهای ذهنی افراد از دانش زمان و مکان که قبلا توسط هایک تاکید شده بود، نتیجه میشود.
جوزف شومپیتر، یکی دیگر از پیروان مکتب اقتصاد اتریش است که مفهوم فرصت صریحا در کارهایش دیده نمیشود. در عوض، نقطه شروع حرکت او نظریه نوآوری است که خود آن را «ترکیب جدید» توصیف کرد. کارآفرین شخصی است که ترکیب جدیدی خلق میکند و آن را در بازار دنبال میکند (احتمالا، نه لزوماً، از طریق تشکیل یک شرکت جدید). بدیهی است خلق یک ترکیب جدید میتواند به عنوان خلق یک فرصت کارآفرینانه تلقی شود.
به این ترتیب، رویکرد شومپیتر از عقیده هایک ـ میس ـ کرزنر از این نظر که فرصتها برای اینکه فعالیت کارآفرینانهای رخ دهد، لازم نیستند، بلکه بوسیله خود کارآفرین نوآور خلق میشوند، متفاوت است. (بونستورف، ۲۰۰۶، صص ۴-۲). (در قسمتهای بعدی دیدگاه این دو محقق، شومپیتر و کرزنر، به تفصیل بیان میشود). بعد از این، بسیاری از محققان تعاریف و تعبیرهای متفاوتی از فرصت در ادبیات کارآفرینی ارائه کردهاند که به بعضی از آنها در زیر اشاره میشود.
کیسون (۱۹۸۲) معتقد است فرصتهای کارآفرینانه فرصتهایی هستند برای خلق کالاها، خدمات، مواد خام، و شیوههای سازماندهی جدید که این امکان را بوجود میآورد که ستادهها (خروجیها) با قیمت بالاتر از قیمت تولید فروخته شوند (شین، ۲۰۰۰، ص۴۵۱).
فرصت از نگاه کروگر (۱۹۹۳) موقعیتی است در آینده که تصمیمگیرندگان آن را فینفسه مطلوب و امکانپذیر میپندارند (یعنی در کنترل و صلاحیت آنها). حالت “مطلوب” و “امکانپذیر” بودن برای اشخاص ذهنی و درونی است (تاتکه و همکاران، ۲۰۰۲، ص۱).
ونکارترمن در سال ۱۹۹۷ فرصت را اینچنین تعریف میکند: فرصت کارآفرینانه شامل مجموعهای از ایدهها، اعتقادات و اعمال است که توانایی خلق کالاها و خدمات آینده را، در غیاب بازارهای فعلی برای آنها، فراهم میکند. ونکاترمن در سال ۲۰۰۲ این تعریف را به صورت تفصیلیتر بیان کرده است و معتقد است یک فرصت کارآفرینانه شامل:
- ایده/ ها یا اختراع/هایی که ممکن است منجر به کسب نتایج اقتصادی بشود یا نشود.
- اعتقاد به اینکه چیزها مساعد و مطلوب هستند برای دستیابی به این نتایج؛
- اعمالی که این نتایج را از طریق مصنوعات اقتصادی جدید اجرایی و عملی میکند (مصنوعات ممکن است کالا و خدمات باشد، یا شرکتها، بازارها، استانداردها و نرمها) (ساراسواتی، ونکاترمن، ۲۰۰۲، ص ۴).
تیمونز (۱۹۹۹) پیشنهاد میکند: «… در حقیقت فرایند شبیه تصادم ذرات در یک واکنش هستهای یا شبیه تولیدمثل ماهیان بعد از طوفان در اقیانوس است. ایدهها با شرایط دنیای واقعی و خلاقیت کارآفرینانه در یک نقطه در زمان برخورد میکنند و حاصل این برخورد یک فرصت است …. . تیمونز معتقد است یک فرصت باید:
- جذاب باشد؛
- بهموقع باشد؛
- بادوام باشد؛
- برای خریدار یا مصرفکننده نهایی ارزش افزوده خلق کند (دلابارکا، ۲۰۰۲، ص ۱۷).
کروگر (۲۰۰۰) فرصت را در مقابل تهدید مطرح میکند. وی بر این باور است که فرصت به موقعیتهایی اطلاق میگردد که: مثبت و قابل کنترل توسط فرد باشند؛ در مقابل تهدید به هر موقعیت غیرقابل کنترل با پیآمدهای منفی اطلاق میگردد.
اکهارت و شین (۲۰۰۳) فرصتهای کارآفرینانه را به عنوان «… شرایطی که در آن کالاها، خدمات، مواد خام، بازارها و شیوههای سازماندهی جدید میتواند از طریق ایجاد ابزارهای جدید تولید، یا محصولات نهایی جدید و یا تعریف رابطه جدید بین ابزار تولید و محصول نهایی معرفی شود»، تعریف میکنند (دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص ۴۲۶).
آردیچویل و همکارانش در سال ۲۰۰۳ در تعریف فرصت میگویند: « به طور کلی، فرصت ممکن است شانس دیدن یک نیاز (یا علاقه، یا خواست) در بازار برای ارائه ارزش بالاتر از طریق ترکیب خلاق منابع باشد. اما «فرصتها» حالتی از یک پدیده را شرح میدهند که بدون شکل (بیسازمان) بوده و در طی زمان توسعهیافتهتر میشوند (بیشتر توسعه مییابد). در ابتداییترین شکلش، آنچه ممکن است بعدا یک «فرصت» نامیده شود، در ابتدا ممکن است به شکل یک نیاز مبهم تعریف شده بازار، یا منابع یا تسهیلات تحت اختیار ظهور کرده و بعدا به تکنولوژیهای پایه، اختراعاتی که برای آنها هیچ بازاری تعریف نشده، یا ایدههایی برای کالاها و خدمات تبدیل شود (آردیچویل و همکاران، ۲۰۰۳، ص۳).
فرق ایده و فرصت : روبرت بارون و اسکات شین در سال ۲۰۰۵ فرصت را چنین تعریف کردهاند: « عامل بالقوه برای خلق چیز جدید (محصولات یا خدمات جدید، بازارهای جدید، فرایندهای تولید جدید، مواد اولیه جدید، راههای جدید سازماندهی تکنولوژیهای موجود و … ) که از یک الگوی پیچیده از تغییر شرایط ــ تغییر در دانش، تکنولوژی، یا شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و جمعیت شناختی ــ حاصل شده است» (بارون و شین، ۲۰۰۵، ص۲۲).
فرصتهای کارآفرینانه از نظر دوتا و کروسان (۲۰۰۵) عبارت است از: مجموعهای از شرایط محیطی که منجر به عرضه یک یا بیشتر محصولات و خدمات جدید در بازار بوسیله کارآفرین یا یک تیم کارآفرینانه از طریق کسب و کار موجود یا یک کسب و کاری که جدیداً ایجاد شده است، میشود (دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص۴۲۶).
بارینگر فرصت را مجموعه مساعد و مطلوب از شرایط که نیازی را برای یک محصول، خدمت یا کسب و کار جدید ایجاد میکند، تعریف میکند (بارینگر، ایرلند، ۲۰۰۶، ص ۳۶).
در جدول زیر خلاصهای از این تعاریف آمده است:
جدول شماره (۱) ـ برخی از تعاریف ارائه شده برای فرصت
ردیف | تعریف فرصت | ارائهدهنده | تاریخ | منبع |
۱ | زمان مناسب و مقتضی؛ زمان یا مکان مساعد و مطلوب برای اجرای یک هدف؛ ترکیب مناسب شرایط، … | دیگشنری وبستر | ||
۲ | یک شانس خوب برای پیشرفت و ترقی | دایرهالمعارف بریتانیکا | ||
۳ | زمان یا موقعیت مناسب و مساعد برای دستیابی به یک هدف یا مقصود یا پذیرش چیزی که انجام شده یا به مرحله اجرا درآمده است | دیگشنری آکسفورد | ||
۴ | هنگام لایق و وقت مناسب و مناسبت و موافقت و دست یافتن و دسترس و مساعدت روزگار | ناظمالاطبا | ۱۳۱۸ | فرهنک نفیسی |
۵ | فرصتهای کارآفرینانه فرصتهایی هستند برای خلق کالاها، خدمات، مواد خام، و شیوههای سازماندهی جدید که این امکان را بوجود میآورد که ستادهها (خروجیها) با قیمت بالاتر از قیمت تولید فروخته شوند. | کیسون | ۱۹۸۲ | شین، ۲۰۰۰، ص ۴۵۱ |
۶ | فرصت موقعیتی است در آینده که تصمیمگیرندگان آن را فینفسه مطلوب و امکانپذیر میپندارند (یعنی در کنترل و صلاحیت آنها). حالت “مطلوب” و “امکانپذیر” بودن برای اشخاص ذهنی و درونی است. | کروگر | ۱۹۹۳ | تاتکه و همکاران، ۲۰۰۲، ص۱ |
۷ | فرصت کارآفرینانه شامل مجموعهای از ایدهها، اعتقادات و اعمال است که توانایی خلق کالاها و خدمات آینده را در غیاب بازارهای فعلی برای آنها فراهم میکند. | ونکاترمن | ۱۹۹۷ | ساراسواتی، ونکاترمن، ۲۰۰۲، ص ۴ |
۸ | فرصت حاصل برخورد ایدهها با شرایط دنیای واقعی و خلاقیت کارآفرینانه در یک نقطه در زمان است. | تیمونز | ۱۹۹۹ | دلابارکا، ۲۰۰۲، ص ۱۷ |
۹ | فرصت به موقعیتهایی اطلاق میگردد که: مثبت و قابل کنترل توسط فرد باشند؛ در مقابل تهدید به هر موقعیت غیرقابل کنترل با پیآمدهای منفی اطلاق میگردد. | کروگر | ۲۰۰۰ | کروگر، ۲۰۰۰، ص ۷ |
۱۰ | شرایطی که در آن کالاها، خدمات، مواد خام، بازارها و شیوههای سازماندهی جدید میتواند از طریق ایجاد ابزارهای جدید تولید، یا محصولات نهایی جدید و یا تعریف رابطه جدید بین ابزار تولید و محصول نهایی معرفی شود»، تعریف میکنند | اکهارت و شین | ۲۰۰۳ | دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص ۴۲۶ |
۱۱ | به طور کلی، فرصت ممکن است شانس دیدن یک نیاز (یا علاقه، یا خواست) در بازار برای ارائه ارزش بالاتر از طریق ترکیب خلاق منابع باشد. | آردیچویل و همکاران | ۲۰۰۳ | آردیچویل و همکاران، ۲۰۰۳، ص۳ |
۱۲ | عامل بالقوه برای خلق چیز جدید (محصولات یا خدمات جدید، بازارهای جدید، فرایندهای تولید جدید، مواد اولیه جدید، راههای جدید سازماندهی تکنولوژیهای موجود و … ) که از یک الگوی پیچیده از تغییر شرایط ــ تغییر در دانش، تکنولوژی، یا شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و جمعیت شناختی ــ حاصل شده است. | بارون و شین | ۲۰۰۵ | بارون و شین، ۲۰۰۵، ص۲۲ |
۱۳ | مجموعهای از شرایط محیطی که منجر به عرضه یک یا بیشتر محصولات و خدمات جدید در بازار بوسیله کارآفرین یا یک تیم کارآفرینانه از طریق کسب و کار موجود یا یک کسب و کاری که جدیداً ایجاد شده است، میشود. | دوتا و کروسان | ۲۰۰۵ | دوتا و کروسان، ۲۰۰۵، ص۴۲۶ |
۱۴ | مجموعه مساعد و مطلوب از شرایط که نیازی را برای یک محصول، خدمت یا کسب و کار جدید ایجاد میکند | بارینگرو ایرلند | ۲۰۰۶ | بارینگرو ایرلند، ۲۰۰۶، ص ۳۶ |
براساس این لگو برای شناسایی یک فرصت از سه عامل استفاده شده است. این سه عامل عبارتاند از:
- دانش قبلی از بازار و مسائل مشتری
- هوشیاری کارآفرینانه
- شبکههای افراد و منابع
در حقیقت کارآفرینان از این سه عامل یا ترکیبی از آنها استفاده کردهاند و به فرصتی دستیافتهاند. این الگو نشان میدهد اگر بخواهید که فرصتهای مختلفی دستیابید باید این سه عامل زیر را در خود تقویت کنید. این سه عامل در تشخیص یک فرصت به کارآفرینان کمک زیادی میکند.
الگوی فرایندی فرصتهای کارآفرینی
ایده، ارائه یک راهحل جدید برای انجام کارهاست، ایده میتواند به صورت یک الگو، طرح و یا برنامه نوآورانه، دستگاهی جدید، روشی نوین برای نظارت بر امور و یا سبک متفاوت مدیریتی باشد. هیج ماشینی قادر به ساخت ایده نیست، بلکه این کار فقط از عهدۀ ذهنی خلاق و پویا برمیآید.
حال ممکن است این سؤال برای شما پیش آید که تفاوت ایده وفرصت چیست؟ مردم معمولا مفهوم فرصت و ایده را یکی تلقی میکنند و تفاوتی بین آنها قائل نمیشوند، اما در واقع این دو مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند. هرکس ایدههای فراوانی در ذهن دارد، شما ممکن است در روز صدها ایده در ذهن خود بپرورانید. اما «فرصت» نیاز جدیدی است که بتوان آن را به کسبوکار یا یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد. درواقع کار زیادی باید انجام شود تا یک ایده دربارۀ کسبوکاری تازه، به یک فرصت تبدیل شود.
برای تفکیک ایده و فرصت از یکدیگر و شناخت رابطۀ آنها با هم میتوان گفت هر ایدهای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتما یک ایده در دل دارد.
تشخیص فرصت های کسب وکاری توسط کارآفرینان
کارآفرینان موفق چگونه فرصت های کسب وکاری را تشخیص داده اند؟
شناسایی فرصت در یک حوزه، صنعت یا بازار کار آسانی نیست. بسیاری از کارآفرینان در وهله اول توانستهاند یک فرصت بکر را از دل صنعت یا بازار پیدا کرده و زمینه خلق نوآوری را برای خود ایجاد نمایند. اما چطور به این قابلیت رسیدهاند؟ چطور برخی افراد فرصتها را کشف میکنند و برخی دیگر قادر به تشخیص آن نیستند؟
در جواب به این سؤال باید بدانید که خود کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت چه فعالیتهایی را انجام دادهاند. مطمئن باشید کارآفرینان در جهت یافتن یک فرصت، مجموعه فعالیتهایی را انجام دادهاند. به مدل زیر که در کارگاهی در مرکز توانمندسازی کسب و کارهای نوپا ارائه شد دقت کنید:
در حقیقت کارآفرینان از این سه عامل یا ترکیبی از آنها استفاده کردهاند و به فرصتی دستیافتهاند. این سه عامل عبارتاند از:
- دانش قبلی از بازار و مسائل مشتری
- هوشیاری کارآفرینانه
- شبکههای افراد و منابع
فرق ایده و فرصت : براساس این مدل اگر بخواهید که فرصتهای مختلفی دستیابید باید این سه عامل زیر را در خود تقویت کنید. در حقیقت این سه عامل در تشخیص یک فرصت به کارآفرینان کمک زیادی میکند. در ادامه این سه عامل توصیف شده است.
دانش قبلی از بازار و مسائل مشتریان:
دانش قبلی اشاره به اطلاعات خاص شما به یک موضوع دارد. همان که در برخی موارد Domain Knowledge هم گفته می شود. مثلاً اگر شما به صنعت تجهیزات پزشکی علاقهمند هستید هر آنچه در مورد این صنعت میدانید (از مشتریان، رقبا، اخبار و اطلاعات) دانش شما را در این حوزه تشکیل میدهد.
این کار معمولاً به دو شکل انجام میشود. گاهی اوقات با شرکت در همایش، رویدادها و یا کارگاههای آموزشی اطلاعات و دانش خود از آن صنعت را زیاد میکنید و گاهی اوقات هم اطلاعات شما در یک صنعت خاص برحسب تجربه کامل میشود.
مثلاً شما به عنوان یک کارآموز در یک شرکت فعالیت نموده و یا به مدت چند سال در صنعت یا بازار موردعلاقه خود به عنوان یک کارشناس مشغول به فعالیت میشوید.
هر آنچه در این مدت یاد گرفتهاید همان دانش و اطلاعات شما را تکمیل خواهد نمود. گاهی اوقات هم در صنعتی مشغول به کار نیستید ولی خودتان برحسب تجربه فردی و پیگیری اخبار و مطالعه مقالههای آن صنعت توانستهاید به اطلاعاتی از صنعت مورد علاقه خود دست یابید.
شما باید تا جای ممکن اطلاعات خود را نسبت به صنعت موردعلاقه خود زیاد کنید. دانش قبلی شما باعث میشود تا درک بهتری نسبت به بازار خود داشته باشید و بدانید که مشتریان این صنعت چه مشکلاتی دارند. شناسایی این مشکلات (Problem) یا مساله ها یا نیازهای بازار همان فرصت هایی است که شما می توانید با ارائه یک راه حل در قالب ایده آنها را رفع نمایید.
آیا اقدامات لازم برای افزایش دانش قبلی از بازارها و مسائل مشتریان حوزه مورد علاقه را انجام می دهید؟
- شرکت در کارگاههای آموزشی، همایشها و سمینارهای مربوط به صنعت موردعلاقه
- مطالعه مجله، مقاله و کتاب های مربوط به صنعت مورد علاقه
- پیگیری و مطالعه گزارشهای منتشرشده از صنعت خود در سایتها و منابع مختلف
- تحلیل مداوم مدل کسب و کار و روند ایجاد و رشد کسب و کارهای مختلف
- فعالیت به شکل کارورزی، کارآموزی یا اشتغال در صنعت مورد علاقه
- صحبت و مصاحبه با مشتریان موجود در حوزه موردنظر
- شناخت کسبوکارهای موفق و دانش بنیان مشغول به فعالیت و موفق و ناموفق در آن صنعت
شبکههای افراد و منابع:
شبکه افراد همان مجموعه افرادی است که شما با آنها در ارتباط بوده و یا تماس دارید. شبکه افراد بخشی از همان مفهوم مهمی است که جدیدا در دنیا به شدت به آن توجه شده و به آن سرمایه اجتماعی (Social Capital) گویند. شبکه شما مجموعه افرادی با مهارت ها و تجربه های مختلف هستند که اگر نیاز به آنها داشتید میتوانند شما را کمک و یا راهنمایی نمایند.
تجربه کارآفرینان بزرگ نشان داده که خیلی از ایده ها در حین صحبت با دوستان کشف یا خلق شده اند. ارتباط با دیگران و دوستان به این موضوع کمک زیادی می کند. احتمالا گاهی متوجه یک منبع مالی یا اطلاعاتی در اطراف خود شدهاید که بهوسیله آن توانستهاید به ایده جدیدی برسید یا کارهای جدیدی را شروع کنید.
افرادی که شبکه ارتباطی قوی بین سایرین داشته و با منابع مختلفی در ارتباط بوده، توانستهاند فرصتهای بهتری را در کوتاهترین زمان پیدا و از آن استفاده کنند. تا جای ممکن باید شبکه ارتباطی خود را وسیع کنید. علاوه بر این باید به انواع منابع مالی، فیزیکی و اطلاعاتی دسترسی داشته باشید.
آیا اقدامات لازم برای افزایش شبکه افراد و منابع خود را انجام می دهید؟
- شناخت کارآفرینان و مالکان کسبوکار صنعت موردعلاقه
- شناخت افراد خبره، متخصص و صاحبنظران صنعت
- عضویت و پیگیری گروههای شبکههای اجتماعی مرتبط با کسب و کار و صنعت خود
- شناخت و ارتباط با افراد دارای دسترسی به منابع مورد نیاز کسب و کار مالی یا فیزیکی
- حضور در نشست ها و رویدادهای شبکه سازی مرتبط با کسب و کار و حوزه تخصصی موردعلاقه خود
هوشیاری کارآفرینانه در فرق ایده و فرصت
یک توانایی ذهنی است که شما را در دنیای کارآفرینی به شدت کمک خواهد نمود. کارآفرینان دارای هوشیاری کارآفرینانه هستند یعنی نسبت به تغییرات محیطی، رخدادها و روندهای موجود در یک صنعت حساس بوده و به آن توجه ویژه دارند. این تغییرات میتواند در فناوری، تغییرات در بازار، تغییرات در سیاستهای دولت، رخدادهای شکلگرفته در یک دوره زمانی خاص و روندهایی باشد که در جمعیت و جامعه شکل میگیرد. آنچه مهم است این است که به این تغییرات، رویدادها و روندها حساس باشید.
همین هوشیاری کارآفرینانه باعث میشود که افراد مختلف، فرصتهای متفاوتی هم پیدا میکنند چرا که میزان حساسیت افراد به این عوامل متفاوت است. هوشیاری کارآفرینانه شما را قادر میسازد که بتوانید بهدرستی به دنبال اطلاعات باشید و بتوانید بین آنچه در صنعت یا بازار پیدا کردید ارتباط برقرار کنید و سپس با ارزیابی صحیح قادر باشید اطلاعات درست را از نادرست تشخیص دهید.
آیا اقدامات لازم برای افزایش هوشیاری کارآفرینانه خود را انجام می دهید؟
- مطالعه گزارشها و صحبت با مشتریان و کسبوکارهای مختلف و شناسایی روند خاصی در صنعت موردعلاقه
- شناخت رویدادی خاص و غیرمنتظره در صنعت شما
- رصد تغییرات در نگرشها، سلیقهها، باورهای مشتریان
- رصد تغییرات در تکنولوژی حوزه یا صنعت موردعلاقه شما
- رصد تغییرات در دانش و علوم مرتبط با صنعت شما
- کشف رابطه معنی دار بین تغییرات یاده شده بالا
نهایتا زمانی که این سه عامل را در خود تقویت نمایید می توانید به موقعیتهای بکر صنعت یا بازار خود بهتر دست پیدا کنید. باید بدانید که تشخیص یک فرصت امری ساده ای نیست که بتوانید با خانهنشینی به آن برسید. باید از خانه بیرون آمده و صنعت و بازار خود را بهدقت زیر نظر داشته باشید. از هر اطلاعاتی که مرتبط با کار شماست بهسادگی عبور نکنید شاید این اطلاعات امروز به درد شما نخورد اما در آینده مورداستفاده شما قرار خواهد گرفت.
چرا پیدا کردن فرصت ها و ایده های کارآفرینی اهمیت بالایی دارد؟
در یک فرآیند معمولی می توان ذکر کرد کارآفرینی از سه بخش ساخته شده شدهاست . یک کارآفرین پیروز درصورتیکه این سه بخش را به خیر و خوبی انجام دهد میتواند توقع موفقیت را در کسب و فعالیت داشته باشد . همانطور که در صورت زیر میبینید تشخیص زمان و شناسایی ایده های ایجاد اشتغال اولیه و پایه بحث کارآفرینی است .
همانگونه که در صورت ملاحظه می کنید اساس یک کسبوکار بر تشخیص زمان سازه شدهاست . بخش اعظمی از کسبوکارها که درنهایت با ناکامی مواجه میگردند در قدم نخستین اشتباهاتی داشتهاند . آن ها نتوانستهاند تشخیص قابل قبولی از حالت کسبوکار و پنجره فرصت در بازار داشته باشند .
بعضی دیگر احتمال دارد در شناسایی فرصتها در محیط بضاعت و توان خیر و خوبی داشته باشند البته هنگام نظارت این فرصتها نتوانند بررسی قابل قبولی از امکانپذیری به وقوع پیوستن این زمان ارائه نمایند . آنچه مسلم است یک کارآفرین می بایست توان اضطراری برای شناسایی و چک فرصتها در محیط پیرامون خویش داشته باشد .
چه گونه بفهمیم که یک فرصت خاص برای ما مطلوب است؟
در پی این مقاله فرق ایده و فرصت چهار واحد سنجش با اهمیت برای تشخیص یک زمان تشریح شدهاند . هنگام گزینش فرصتی برای فعالسازی کسبوکار آنان را مدنظر داشته باشید .
عشق و علاقه
یک کدام از مواقعی که هنگام گزینش یک حوزه کسبوکار می بایست موردتوجه دورازشوخی قرار گیرد علائق کارآفرین است . کارآفرین می بایست همواره به خاطر داشته باشد که یک فعالیت را بر طبق عشق و علاقه و علاقه انجام دهد خیر برحسب وظیفه .
عشق نیرومندترین سپاه است و در لحظات دشوار و نفسگیر مسیر ایجاد اشتغال هدف و روحیه حتمی را به شما خواهد بخشید تا کماکان ادامه دهید . هیچ گاه کاری را استارت نکنید که به آن عشق و علاقه ندارید چون با اولین ناملایمات در کسبوکار احتمالا آن را متوقف نمائید . به خاطر داشته باشید در مسیر ایجاد اشتغال پشتکار سخن اولیه را می زند .
استیو جابز معتقد است پنجاه درصد عامل موفقیت و عدم موفقیت اشخاص , پشتکار آنان است . شرط اضطراری برای پشتکار داشتن عشق و علاقه است . پس همواره هنگام گزینش یک زمان آن را در ترازوی عشق خویش بسنجید .
شایستگی
سوای شک استفاده از هر مجال نیازمند توانمندیها و علم واجب مرتبط با آن مجال است . هنگامیکه می خواهید فرصتی را تعیین نمائید باید بدین مورد بیندیشید که آیا شما شایستگیها و مهارتهای اضطراری برای بهره برداری از این مجال را دارید؟
مدام کارآفرین در آستانه مراحل ایجاد اشتغال همگی شایستگیهای ضروری را ندارد . احتمالا گهگاه در نزد شخص یا این که سازمانی کهاین شایستگیها را داراست فراگیری ببیند و مهارتهای حتمی را کسب نماید . بعضی دیگر احتمال دارد در حین پروسه ایجاد اشتغال از مربی استفاده نمایند تا در این راستا آن ها را ملازمت کرده و راهنماییهای واجب را به آنان ارائه نماید . درهرحال می بایست شایستگیهای حتمی برای بهره برداری از زمان را داشته باشید یا این که در خویش تولید نمائید .
پتانسیل بازار
داشتن پشتکار و شایستگی برای تعیین یک زمان ضروری است اما هیچ گاه کفایت نمیکند . می بایست کارآفرین موقعیت بازار و پتانسیل استفاده از این مجال را هم بررسی کرده و آشنایی دقیقی از آن داشته باشد . یک کدام از هدف ها کلیدی بیشتر کارآفرینان از فعال سازی کسبوکار دستیابی به منافع مالی است . عدم توجیه اقتصادی و درآمدزایی از مجال کارآفرین را نسبت به ادامه مسیر دلسرد می کند . هیچ وقت فرصتی را تعیین نکنید که چشمانداز بازار آن روشن و امیدبخش نیست .
امکانپذیری
فرصتهای کارآفرینی وجود داراهستند که تقاضا برای آنان مضاعف است و چشمانداز بازار آنان خیلی بدیهی است اما یک اختلال موجود است .
فرق ایده و فرصت : از حیث فنی برای ما قابلیت و امکان ایجاد محصول نیست یا این که منابع به ما این اذن را نمیدهد تا از این مجال افتتاح کنیم .
تعیین اینگونه فرصتها کارآفرین را مبتلا چالشهای درونسازمانی مینماید . و منجر می گردد نتواند از منابع و ظرفیتهای خویش به نحو قابل قبولی استفاده نماید یا این که چه بسا آن ها را به هدر دهد . نخست عمل باید فرصتهایی تعیین شوند که ازنظر امکانپذیری با ریسک کمتری همراه میباشند .
هر ایجاد اشتغال هنگام گزینش یک زمان یا این که یک حوزه کسبوکار برای آغاز عمل باید بررسیهای واجب را انجام دهد و مجال را با چهار واحد سنجش گفتهشده محک بزند . همانگونه که گفتیم اساس ایجاد اشتغال مشاجره تشخیص زمان است . چنانچه این اساس بهاندازه کافی سفت و پایدار نباشد احتمال دارد بنای کسبوکار ما فروبریزد .
در صورتی قصد ساخت کسبوکار برای خودتان دارید و میخواهید وارد دنیای لبریز بحران ایجاد اشتغال گردید می بایست مهارت تشخیص و بررسی زمان را فرابگیرید . زمان تشخیص زمان برای همین مراد پباده سازی شدهاست و به شما یاری می نماید تا بتوانید این گامهای اول را سفت بردارید .
درباره داود ستوده راد
فریلنسر ، داود ستوده راد هستم که به صورت حرفه ای در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می کنم. متخصص در طراحی و بهینه سازی سایت و مشاور در کسب و کار اینترنتی و استارت آپ ها هستم.
نوشتههای بیشتر از داود ستوده راد
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.