آمیخته بازاریابی ۹P چیست؟
آمیخته بازاریابی ۹P جز مباحث پایه بازاریابی است و به مجموعه تاکتیکها و اقداماتی گفته میشود که یک شرکت برای تبلیغ برند یا محصول خود در بازار استفاده میکند. این مفهوم را با عبارت 4P نیز میشناسند به این معنی که آمیخته بازاریابی یا marketing mix به معنی آمیخته و ترکیبی از 4 رکن اصلی بازار:
- محصول product
- قیمت price
- ترویج promotion
- مکان و کانال توزیع place
نمایش فهرست این آموزش :
آمیخته بازاریابی ۹P چیست؟
این 4P طیف مختلفی از عوامل را شامل میشود که برای بازاریابی موفق یک محصول باید آنها را در نظر بگیرید:
- مصرف کنندگان چه میخواهند؟
- چگونه محصول یا خدمات شما خواستههای آنها را برآورده میکند؟
- چگونه این محصول نسبت به رقبایش متمایز میشود؟
- نحوه تعامل شما به عنوان تولید کننده با مشتریان چگونه خواهد بود؟
جالب است بدانید این مفهوم توسط نیل بوردن استاد تبلیغات در هاروارد در دهه 1950 برای اولین بار عنوان شد و در سال 1964 مقالهای را منتشر کرد و در آن راههایی را نشان داد که شرکتها میتوانند از تاکتیکهای تبلیغاتی برای جذب مشتریان خود استفاده کنند. البته بعدها به این 4P مفاهیم دیگری نیز اضافه شد.
یک طرح بازاریابی(Marketing Plan) می تواند بخشی از یک طرح کسب و کار (Business Plan) باشد. باید توجه داشت فرآیند بازاریابی از طریق اجرایی کردن آمیخته بازاریابی صورت میگیرد. برای اثربخشی بیشتر برنامه های بازاریابی باید به صورت یک قالب نوشتاری که به آن طرح بازاریابی گفته میشود، تدوین شود. چکیده این فرآیند شامل حرکت از کل به جزء، از چشمانداز (Vision) به ماموریت (Mission) و به اهداف کلان (Goals) و به اهداف عینی (Objectives)، حتی تا برنامه اقدام افراد سازمان می باشد. همچنین این یک فرآیند تعاملی است که در همه مراحل بررسی شده و اصلاح میگردد.
مقاصد و اهداف عینی طرح بازاریابی (Marketing Plan Aims & Objectives)
چشمانداز میتواند به عنوان یکی ازمهمترین پارامترهای موثردرموفقیت بازاریابی مطرح باشد. ازاین سو می بایست هماهنگی دوطرفه ای بین چشمانداز و طرح بازاریابی وجود داشته باشد که باعث شود افراد سازمان به نوعی دچار عدم اعتنا به این دو نشوند. اهداف عینی بازاریابی میبایست منطبق بر اهداف مالی باشد، بطوری که این شاخصهای مالی را به شاخصهای بازاریابی مرتبط تبدیل کند. به این منظور لازم است تا به طور دقیق و شفاف همه اجزای آمیخته بازاریابی(۹P) به طور مشروح مشخص گردد.
- محصول (Product): دقیقا چه محصولاتی قرار است به بازار عرضه شوند و جزئیات هر محصول چیست. همچنین امروزه خدماتی که قبل، حین و پس از فروش عرضه میشود نیز جزء محصول در نظر گرفته میشود.
- قیمت (Price): قیمت هر یک از محصولات به طور دقیق چقدرمی باشد با ذکر قیمت تمام شده و لحاظ کردن مالیاتها و عوارض.
- تبلیغات (Promotion): چه نوع تبلیغاتی و با چه سطح گستردگی صورت خواهد گرفت، همچنین سیاستهای تخفیف چه خواهد بود.
- محل توزیع (Placement): محصولات در چه نقاطی توزیع خواهد شد و چه سیاستی برای نفوذ در بازار در نظر گرفته شده است.
- بسته بندی (Packaging): محصولات چگونه بسته بندی شدهاند، بسته بندی بزرگتر (مثلا کارتن) چه ویژگیهایی دارد، آیا مشتری میتواند قسمتی از یک بسته بندی بزرگ را درخواست کند. یکی دیگر از تعاریف بسته بندی ارائه سبد محصول به مشتری میباشد.
- مشتری(People): افرادی که در سازمان با روند بازاریابی و فروش درگیرهستند چه آموزشهایی درباره هویت برند، محصول و سیاستهای فروش باید ببینند.
- فرآیند فروش (Processes): فرآیند فروش و تحویل محصول چگونه خواهد بود.
- پرداخت (Payment): سیاستهای پرداخت و تسویه محصول چگونه می باشد و آیا برای مشتریان خاص برنامه های خاصی در نظر گرفته می شود.
- ظاهر محیط (Physical Environment): ظاهر محیط شرکت، انبار، دفتر فروش، ظاهر و پوشش پرسنل درگیر با مشتری و یا حتی کامیون تحویل کالا باید به دقت مورد توجه قرار گیرد.
با گذشت زمان بازاریابان متوجه شدند که علم بازاریابی بسیار گسترده است و امکان به کارگیری عناصر مختلفی در آن وجود دارد. آنان به تجربه پی بردند که بازاریابی دقیقا ۴P یا ۵P نمیباشد بلکه میتوان برحسب شرایط، Pهای بازاریابی مختلفی را تعریف کرد. به همین دلیل رابطه n.P برای بازاریابی تعریف شد. حتی برخی از محققین از عبارات دیگری که با C یا T شروع میشد هم برای معرفی اجزای بازاریابی استفاده کردند.
در حال حاضر Pهای متفاوتی را برای بازاریابی عنوان کرد که همه به نوعی در رشد یک کسب و کار تاثیرگذار هستند. مهمترین این Pها عبارتند از:
- انسانها(People)
- فرآیندها(Processes)
- برنامهها یا طرحها(Programs or Plans)
- عملکردها(Performance)
- جایگاهها(Position)
- عمومیت یافت و تبلیغات(Pubilcity)
- بستهبندی(Packaging)
- قدرت سیاسی(Political Power)
- اعتبار شخصی(Personal Credibility)
- پیگیری و پشتکار(Persistence)
- و..
تمامی Pهایی که در بازاریابی مطرح میشوند از اهمیت بالایی برخوردار هستند. البتّه توجه به این نکته ضروری است که برخی از افراد برای جلب توجه و این که نشان دهند مدل بازاریابی آنها کاملتر است Pهایی را مطرح کردهاند که زیاد منطقی بنظر نمیرسد. ولی یکی ازPها که توسط ستگودین (محقق، کارآفرین و سخنران آمریکایی) مطرح شده است دارای یک ویژگی جالب است که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
آمیخته بازاریابی 7P
همان طور که میدانید علم بازاریابی روز به روز در حال تغییر و پیشرفت است بنابراین مبانی قدیمی گذشته قطعا نمیتواند به صورت کامل پاسخگوی نیازهای امروزی باشد. بر همین اساس عدهای به این 3P، 4P دیگر اضافه کردند و پوسته قدیمی را شکافتند.
- اشخاص (People)
- فرآیندها(process)
- نشانههای فیزیکی مرتبط با محصول (physical evidence)
این 3 فاکتور مبانی جدیدی بودند که به چهار پی بازاریابی اضافه شدند. اما این پایان داستان نبود و P های دیگری به این دسته اضافه شد و به 8P, 11P, 13P, 15P, 21P, 44P هم رسید. البته ناگفته نماند برخی آمیخته بازاریابی 4C را معرفی کردند که در آن از زاویه و نگاه دیگری به مبحث بازاریابی توجه شده است.
- ارزش برای مشتری (Customer Value)
- هزینه (Cost)
- سهولت دسترسی (Convenience)
- ارتباط با مشتری (Communications)
آمیخته بازاریابی 7T
بعد از آن نیز الکساندر چرنف استاد مدرسه کسب و کار کلاگ آمیخته بازاریابی 7T را معرفی کرد. این 7T شامل موارد زیر میشود: پس باید گفت نیل بوردن کاری کرد کارستان.
- محصول (Product)
- خدمات (Service)
- برند (Brand)
- قیمت (Price)
- مشوقها (Incentives)
- ارتباط (Communication)
- توزیع (Distribution)
اما شاید از خود بپرسید که ردیف کردن این کلمات چه کاربردی برای مدیران بازاریابی دارد؟ در واقع این کلمات حکم یک چک لیست را برای افراد در این حوزه دارد و هر کدام از این کلمات مانند آچار یا انبر دست یک فنی کار میماند که یک مدیر بازاریابی باید بتواند از آنها به درستی و در جای مناسب از آنها استفاده کند.
شاید معنی و مفهوم هر کدام از این کلمات ساده به نظر برسد اما تمامی اینها مانند چرخ دهندههای یک ساعت به یکدیگر وابسته هستند و وجود نقص در هر کدام از این اجزا، بقیه عناصر را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. در نهایت بر روی نتیجه نهایی تاثیر منفی خواهد گذاشت.
اگر به درک درستی از آمیخته بازاریابی برسید؛ آمیخته بازاریابی میتواند برای شما مزایای زیادی داشته باشد. مثلا با استفاده از آمیخته بازاریابی یا mix marketing میتوانید یک بازنگری در استراتژی بازاریابی خود داشته باشید و یک هماهنگی بین بخشهای مختلف بازاریابی خود ایجاد کنید.
یک روز به خود میآیید و میبینید که با وجود تبلیغات کافی و داشتن کیفیت بالا محصولاتتان فروش نمیرود. اینجاست که باید مانند یک پزشک تمامی فاکتورهای زیر را بررسی کنید، عضو مریض را پیدا کنید و آن را درمان کنید.
عناصر آمیخته بازاریابی
محصول
محصول در واقع هر چیزی است که در بازار برای برطرف کردن خواستهها و نیازهای انسانها عرضه میشود. محصولات دسته بندیهای مختلفی دارند:
- محصولات ممکن است موارد قابل لمس و فیزیکی باشند مانند گوشی موبایل، کتاب یا لپ تاپ
- غیر قابل لمس و غیر فیزیکی باشند مثل حساب بانکی
- محصولات و خدمات مصرفی مثل مواد غذایی یا پوشاک و خدماتی مانند خدمات پستی، خدمات موسسههای آموزشی
- محصولات و خدمات صنعتی مثل مواد خام، ماشین آلات یا قطعات.
اما 5 ویژگی که محصولات شما را متمایز میکند عبارتند از : نام محصول، بسته بندی، سبک، ویژگیها و کیفیت محصول.
همان طور که اشاره شد یکی از فاکتورهای مهم کیفیت محصول است. اگر محصول شما کیفیت نداشته باشد بهترین کارها بر روی سایر عناصر آمیخته بازاریابی نیز فایدهای نخواهد داشت.
قطعا بخشی از فرآیند بازاریابی تبلیغات است و شما قصد دارید برای محصولات یا خدمات خود کمپین هم برگزار کنید. پس ایجاد یک کمپین بازاریابی با درک خود محصول آغاز میشود و شما باید بدانید که مشتری چرا به محصول شما نیاز دارد؟ محصول شما چه چیز اضافه تری دارد یا چه کاری انجام میدهد که محصول رقیب نمیتواند انجام دهد؟ شاید قابلیتی در طراحی یا عملکرد آن باشد که مصرف کنندگان را ترغیب به خرید آن کند.
پس اگر محصول شما از دوره اوج خود گذر کرده است و به دوره رکود و کاهش فروش رسیده است زمان آن رسیده که محصول خود را مجددا طراحی کنید و یا ویژگی و قابلیت جدیدی به آن اضافه کنید. پس باید بدانید محصول شما در چه مرحلهای چرخه عمر خود قرار دارد.
قیمت price
قیمت هم یک فاکتور مهم است و بازاریابان قیمت را باید با توجه به ارزش واقعی و کیفیت محصول تعیین کنند و این طوری نباشد که هرچی تیغمان برید، ببریم. اما در برخی موارد ممکن است مدیران بازاریابی قیمت یک محصول را بیشتر تعیین کنند تا یک ظاهر جذابتر و لوکستری را به آن بدهند یا قیمت را پایین بیاورند تا فروش بیشتری داشته باشند. پس مدیران بازاریابی برای تعیین قیمت، هزینههایی عرضه، تخفیفهایی که میخواهند برای محصول بگذارند.
مکان place
مکان، در نظر گرفتن بستری است که محصول باید در دسترس مردم قرار بگیرد، همین موضوع تعیین میکند که محصول به کدام قسمت بازار عرضه شود و کجا به فروش برسد. پس مدیران بازاریابی باید جایی را انتخاب میکنند که احتمال دیده شدن محصول در آنجا بیشتر باشد.
ترویج promotion
هدف از تبلیغ و ترویج این است که به مصرف کنندگان این پیام داده شود که به این محصول نیاز دارند. قاعدتا ترویج و تبلیغ یک برند تاثیر بسزایی بر روی دیده شدن محصول دارد. حالا این تبلیغات میتواند از طریق اینفلوئنسرها باشد، یا از طریق پیامهای رادیویی و تلوزیونی، بیلبوردهای سطح شهر، تبلیغات بنری در سایتها، تبلیغات در گوگل ادز، و از همه تاثیر گذارتر بازاریابی دهان به دهان است که سبب ترویج و محبوبیت یک برند میشود.
شما برای تبلیغات نیز میبایست یک استراتژی درست و اصولی داشته باشید اما چگونه؟
- برای چیدن این استراتژی باید بدانید در کدام بسترها تبلیغ کنید؟
- چه موقع بهترین زمان تبلیغ محصول است؟
- مخاطبان و مشتریان بالقوه شما در کدام کانال تبلیغاتی بیشتر حضور دارند؟
احتمالا خسته شدید، پس برای اینکه نفسی تازه کنید یک مثال برایتان آوردهام.
مثال برای آمیخته بازاریابی
این مثال در مورد برند Tiffany & Co که یک برند تولید کننده جواهرات لوکس و اقلام خاص است. استراتژی بازاریابی این برند با آمیخته بازاریابی 4P پیش میرود. برند تیفانی یک برند لوکس است که بر روی طبقه مرفه جامعه تمرکز دارد. همچنین این برند یک سبک منحصر به فرد از بسته بندی به شکل جعبههای آبی برای محصولات خود مثل حلقههای نامزدی، ساعت و دستبند دارد. علاوه بر این، برش الماسها توسط این برند”برش واقعی تیفانی” مانند امضای کار این برند است که فقط در فروشگاههای تیفانی موجود است.
به لحاظ قیمت هم این برند، قیمت تمام محصولات گران را به مدت 2 سال ثابت نگه داشت و بر روی محصولات ارزان قیمت تمرکز کرد و با ارائه تخفیف و حضور در فضای آنلاین درآمد خود را افزایش داد.
استراتژی مکان و توزیع Tiffany & Co
تیفانی در سال 1837 در نیویورک شروع به کار کرد و مقر رسمی آن است. این فروشگاه از زمان خود، خیلی جلوتر بود. فضای داخلی، کفپوشها و پنجرهها در نوع خود بهترین بودند و به عنوان مکانی در فیلمها به یکی از جاذبههای هالیوود تبدیل شد و بعدا شروع به گسترش فروشگاههای خرده فروشی در مکانهای مختلف کردند.
برند تیفانی تا اوایل قرن بیستم، تبلیغات خود را رسانههای چاپی انجام میداد اما تبلیغات در روزنامهها را متوقف کرد و از آن جایی که بیشتر بر تعامل با مشتریان تمرکز دارد و سپس استراتژی خود را به سمت رسانه های دیجیتال متمرکز کرد.
افراد people
نیروی انسانی، شامل تمام افرادی میشود که در پروسه تولید و رساندن محصول به مشتری نقش دارند. پس نباید از این فاکتور مهم غافل شد چرا که کم کاری و یا عدم توانایی هر یک از نیروها میتواند بر روی چهره برند شما تاثیر داشته باشد.
پس باید تیم خود را از افراد متخصص، و آگاه به ارزشها، چهره برند و اهداف تجاری شرکت تشکیل دهید.
فرآیند process
فرض کنید که یک کسب و کار آنلاین دارید و مشتریان وارد سایت شما میشوند و با انتخاب محصول مورد نظر خود، آن را به سبد خرید اضافه میکنند و بعد از وارد کردن آدرس، ارسال پستی محصول را انتخاب میکنند، در نهایت وارد صفحه درگاه پرداخت میشوند و هزینه محصول را پرداخت میکنند.
سپس مسئول این کار سفارش را از روی سیستم دریافت میکند، کالا از انبار ترخصی میشود و از طریق پست یا پیک به دست مشتری میرسد. حالا تصور کنید در این چرخه هر یک از کارکنان کار خود را به درستی انجام ندهد. پشتیبانی به خوبی پیگیری نکند، بسته با نقص به دست مشتری برسد و یا تاخیر داشته باشد. یا حتی یک محصول اشتباه ارسال شود، تا چه میزان روی چهره برند شما و تصور ذهنی مخاطبان تاثیر میگذارد؟
نشانههای فیزیکی
شواهد فیزیکی را میتوانیم به هر آنچه که مربوط به جلوهها و وجذابیت بصری کسب و کار ما میشود ارتباط دهیم. ظاهر شرکت، لباس و یونیفرم پرسنل، ظاهر وبسایت و… شما به عنوان یک مشتری و خریدار فارغ از هزینهای که برای محصول باید پرداخت کنید وارد کدام یک از فروشگاههای زیر میشوید؟
آمیخته بازاریابی 4C
ارزش برای مشتری Customer Value
ارزش برای مشتری به این معنی است که به خواسته و نیاز مشتری احترام بگذارید پس باید مشتری خود را خوب درک کنید و محصول خود را در راستای نیازهای مشتری ارائه دهید
هزینه cost
منظور از هزینه قیمت محصول نیست که در بالا به آن اشاره کردیم منظور تمام هزینههای جانبی است که برای خرید یک محصول خریدار باید پرداخت کند مانند هزینههای حمل و نقل یا هزینه نصب. مثلا فرض کنید شما یک تخت کمجا تهیه کردید اما هم برای حمل و نقل آن به منزلتان و هم برای نصب آن به دیوار باید هزینهای را علاوه بر قیمت محصول پرداخت کنید
اما اگر فروشگاه ارائه کننده این محصول این خدمات را در ازای مبلغ پایینتری برای شما در نظر بگیرد شانس بیشتری برای فروش محصولات خود خواهد داشت.
ارتباطات Communications
به نظر من ارتباطات پایه و ستون این 4C است که شاید برخی از کسب و کارها به آن توجه نکنند و آن هم این است که علاوه بر جذب مشتریان جدید شما باید بتوانید ارتباط خود را با مشتریان قبلی حفظ کنید و آنها را تبدیل به مشتریان وفادار کنید با ایمیل مارکتینگ، اس ام مارکتینگ، نظر سنجی، پیشنهاد تخفیف و…
سهولت دسترسی Convenience
همان طور که پیداست سهولت به معنی این است که محصول به راحتی و بدون مشکل و مانع در دسترس مشتری قرار گیرد پس اگر شما این فرآیند را تسهیل کرده باشید مشتری ترجیح میدهد که از شما خرید آنلاین داشته باشد تا اینکه به صورت حضوری مراجعه کند و محصول را از نزدیک ببیند.
آمیخته بازاریابی (مدل آمیخته بازاریابی p7)
در برخی موارد علاوه بر چهار عنصر بالا، سه عنصر زیر را هم به عناصر آمیخته بازاریابی Marketing Mix اضافه میکنند:
- شواهد عینی (Physical Evidence): هر چیز مربوط به محصول و یا محیط فیزیکیای مرتبط با خدمترسانی(مانند بستهبندی، ارسال، رسید فروش، علامتها و یا چینش مغازه) ، جز این دسته حساب میشوند.
- نیروی انسانی (People): شامل کارمندان، هر کسی که به صورت مستقیم با خریدار در تماس باشد (مانند فروشنده، مامور ارسال و یا خدمات مشتریان) و کارمندان بخش آموزش و استخدام. اینکه کارمندان چه میکنند، چگونه ظاهر میشوند (مانند یونیفرم و لباس یکدست پوشیدن)، و مشتری در برخورد با آنها چه احساسی دارد، همه در این عنصر گنجانده میشوند.
- فرایند (Process): هر چیز درونسازمانی که بر محصول ارسالی برای مشتری تأثیر بگذارد، جز این دسته حساب میشود. ترتیب و روشی که کارمندان وظایفشان را انجام میدهند، تعداد سوا لاتی که دریافت میکنند و در پاسخ آنها به مشتری کمک میکنند، روش بررسی و اندازهگیری عملکرد کارمندان نیز جز این دسته محسوب میشوند. اینکه چه بخشی از فرایند استاندارد بوده و چه بخشی باید برای مشتریان بهینهسازی شود هم بخشی از عنصر فرایند در نظر گرفته میشود.
آمیخته بازاریابی دیجیتال چیست؟
در آمیخته بازاریابی دیجیتال (یا Digital Marketing Mix)، از تکنولوژیهای دیجیتال برای رسیدن به اهداف بازاریابی استفاده میشود. از آنجا که شرکتها هر روز بیش از قبل به سمت آنلاین شدن پیش میروند، ابزارهای دیجیتال مارکتینگ اهمیت بیشتری پیدا میکنند. این قاعده تنها مختص صنعت دیجیتال و تکنولوژی نیست و برای همه صنایع وجود دارد. قوانین آمیخته بازاریابی دیجیتال، مشابه قوانین آمیخته بازاریابی معمولی است. با این تفاوت که عناصر آمیخته بازاریابی دیجیتال بر اساس تأثیرات اینترنت بر رفتار مشتری و تکنولوژیهای نوین تعریف میشوند.
آمیخته بازاریابی (مدل آمیخته بازاریابی 4c)
در دهه 1990 و به منظور افزایش تمرکز شرکتها بر مشتریان، مدل 4p را به 4c تغییر دادند. به علاوه اینکه مدل 4c تناسب بیشتری با آمیخته بازاریابی دیجیتال دارد. عناصر مدل بازاریابی 4c به شرح زیر است:
- مصرفکننده (Consumer): نیاز و خواستههای مشتری جز این عنصر قرار میگیرند. بر اساس این مدل، شرکتها موظفاند تا بیشتر از تولید محصول، بر حل مشکلات مشتری متمرکز باشند. مطالعهی رفتارها و انواع نیازهای مشتری یا مصرفکننده و ارتباط با مشتریان بالقوه برای درک نیازهایشان هم زیرمجموعهی این عنصر هستند.
- هزینه (Cost): هزینهی کلی خرید محصول یا خدمات. این هزینه چیزی فراتر از قیمت درج شده روی کالا بوده و زمان صرف شده برای تحقیق و تصمیمگیری خرید را هم شامل میشود. درگیریهای ذهنی مصرفت کننده (مانند چشم پوشی از خریدی دیگر و یا حس گناه خریدن یا نخریدن محصول) هم در بخش هزینه در نظر گرفته میشود.
- سهولت (Convenience): اینکه پیدا کردن و خرید محصول برای مشتری چقدر سخت یا آسان است. با گسترش بازاریابی اینترنتی و خرید آنلاین، عنصر سهولت اهمیت بسیاری بیشتری از عنصر مکان پیدا کرده است و روی تصمیم خرید مشتری تأثیرگذارتر است.
- ارتباطات (Communication): دیالوگی که هم به مشتری و هم به فروشنده مرتبط است. تبلیغات، بازاریابی، نمود رسانهای هم جز عنصر ارتباطات در نظر گرفته میشوند. امروزه با پیشرفت دنیای دیجیتال، گزینههایی مانند ایمیل، سفیران برند، پستهای وبلاگی، وبسایت، تبلیغات نامحسوس و اسپانسر شده و شبکههای اجتماعی هم جز این دسته محسوب میشوند.
چگونه آمیخته بازاریابی مناسبی انتخاب کنیم؟
هر تجارتی، برای فروش سریع و ساخت پایگاه مشتریان، باید از شناسایی آمیخته بازاریابی Marketing Mix شروع کند. اولین مرحلهی این فرایند، شناسایی بازار هدف است. به محض اینکه بدانید مشتریتان کیست، میتوانید روابطش با کسبوکارتان را درک کنید.
- مشتریان هدف چه مشکلاتی دارند؟
- چه موانعی بر سر راه رفع مشکلاتشان وجود دارد؟
- محصول/خدمات شما چه کمکی به رفع نیازهای مشتریان میکند؟
- مشتریان بالقوه چه حسی نسبت به رقبایتان دارند؟ نسبت به شما چه حسی دارند؟
- چه چیزی سبب میشود که مشتریان بالقوه تمایل لازم را برای خرید پیدا کنند؟
مرحلهی بعدی این است که اهدافتان در حوزه فروش، رشد کسبوکار و بودجهی اولیه برای بازاریابی را مشخص کنید. بعد باید تاکتیک بازاریابی مناسبی را برای ارتباط با مخاطبان و رسیدن به اهدافتان انتخاب کنید.
به عنوان مثال، اگر برای فروش یک محصول، 25 سرنخ دارید و میخواهید در این ماه هزار محصول بفروشید، به 25000 سرنخ جدید نیاز خواهید داشت. فرض کنید میدانید بازار هدفتان دو وبسایت مختلف را دنبال میکند و به آنها اعتماد دارد، یکی از وبسایتها 25000 بازدید در ماه و دیگری یک میلیون بازدید در ماه دارد. تبلیغات روی وبسایتی که بازدیدکنندهی کمتری دارد، هزینهی کمتری به دنبال خواهد داشت اما بعید است که بتوانید 25000 سرنخ جدید از بازدیدکنندههای آن سایت به دست آورید. بنابراین، اگر در وبسایتی که یک میلیون بازدید ماهانه دارد تبلیغ کنید، از بودجهی تبلیغاتی به خوبی استفاده کردهاید (حتی با وجود اینکه هزینهی بیشتری پرداخت کردهاید).
با شناخت و بررسی عناصر آمیخته بازاریابی Marketing Mix مناسب خودتان، میتوانید استراتژیهای بهتری را برای دسترسی به مصرفکنندهها، فروش و پیشرفت شغلی انتخاب کنید.
درباره داود ستوده راد
فریلنسر ، داود ستوده راد هستم که به صورت حرفه ای در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می کنم. متخصص در طراحی و بهینه سازی سایت و مشاور در کسب و کار اینترنتی و استارت آپ ها هستم.
نوشتههای بیشتر از داود ستوده راد
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.