مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی چیست ؟
مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی می بایست جرات لازم را در انجام امور تجاری داشته باشند و فعالانه به مدیریت ریسک بپردازند تا بتوانند موفقیت مورد نظرشان را کسب نمایند. با این حال، برنامه تجاری کارآفرینان نشان دهنده آن است که توجه زیادی نسبت به مدیریت ریسک صورت نمی گیرد. به علاوه، از آنجائی که مشکلات موجود با سرمایه گذاران بالقوه مرتبط می باشد، کارآفرینان بودجه لازم را جهت حل این مسائل در دست ندارد و قادر به پیگیری اوضاع نمی باشند.
نمایش فهرست این آموزش :
- ریسک چیست؟
- مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی چیست ؟
- مراحل اصلی مدیریت ریسک در کارآفرینی
- ریسک استراتژیک چیست؟
- مدیریت ریسک استراتژیک چیست؟
- چگونه ریسک استراتژیک را اندازه گیری و مدیریت می کنید؟
- ابزارها و تکنیکهای مدیریت ریسک در کارآفرینی
- استراتژیهای مدیریت ریسک در کارآفرینی
- پنج مرحله برای مؤثر شدن مدیریت ریسک استراتژیک:
- ویژگیهای مدیریت ریسک در کارآفرینی
- اهمیت مدیریت ریسک در کارآفرینی
- نقش ریسک پذیری برای کارآفرینان
- ۵ روش یادگیری مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی عبارتند از:
- اهمیت استراتژی در فرآیند مدیریت ریسک
- انواع ریسک های کارآفرینی
- ریسک و ریسک پذیری
- چرا کارآفرینان ریسک میکنند؟
- انواع ریسک را بشناسید
- ایجاد شبکهها و ائتلافهای استراتژیک در مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی
- اتحاد استراتژیک چیست؟
- دلایل اقتصادی تشکیل شبکه
- اتحاد مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی
- انواع اتحاد مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی
ریسک چیست؟
تاکنون تعاریف زیادی از ریسک و ریسک پذیری ارائهشده. بهعنوانمثال یکی از تعاریف، ریسک را حاصل ضرب احتمال وقوع یک حادثه در نتایج و تبعات آن برای یک دورهی زمانی مشخص ارزیابی کرده.
این تعریف ساده از ریسک، سؤالاتی را دربارهی چگونگی اندازه گیری احتمالات و نتایج مطرح میکند. در اکثر تعاریف دیگر نیز از همین عناصر استفادهشده. ریسک نمیتواند مستقیماً مشاهده شود اما نیازمند بعضی محاسبات است تا مورد سنجش و ارزیابی قرار بگیرد.
ریسک و تصمیم گیری ارتباط نزدیکی باهم دارند. تصمیم گیری در موقعیتهای مختلفی که درجات مختلفی از ریسک را به همراه دارند، انجام میگیرد. ناگفته نماند که رمز موفقیت در از بین بردن شرایط ریسک و مخاطره نیست. بلکه مدیر باید بتواند برای دستیابی به جایگاه قابلقبول و مناسبی در پیوستار میزان اطمینان، به موفقیت قابل توجهی نائل گردد.
انواع موقعیت ها
موقعیت اطمینان: در وضعیت اطمینان، میتوانیم پیش بینی کنیم که در آینده چه رخ خواهد داد. در این موقعیت، “اطلاعات موجود” دقیق، صحیح، کافی و قابل اعتمادند. بهطوریکه بهراحتی میتوان وضعیت آینده را پیشبینی کرد و با اطمینان تصمیم گرفت. در این موقعیت ریسکی وجود ندارد.
موقعیت مخاطره: در وضعیت “مخاطره”، میزان احتمال وقوع هر یک از نتایج محتمل، معین است. یعنی اطلاعات کامل موجود نیست اما امکان تصمیم گیری بر اساس نتایج محتمل وجوددارد. ریسک این موقعیت، قابل تخمین و کنترل میباشد.
موقعیت عدم اطمینان: در وضعیت “عدم اطمینان” هیچ اطلاعی از نتایج محتمل موجود نیست. یعنی اطلاعات موجود از موقعیت تصمیم گیری، بسیار ناچیز میباشد. البته مدیران سعی میکنند برای کارهایی که در آینده باید انجام شود و اهدافی که باید کسب گردد، برنامه ریزی کنند و تصمیمهایی را اتخاذ نمایند. در این موقعیت ریسک بالایی وجوددارد که حتی قابلیت تخمین را ندارد.
مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی چیست ؟
علاوه بر این، با آمیختن مدیریت ریسک و فرآیند برنامه ریزی، کارآفرینان درک بهتری نسبت به سیستم تجاری پیدا می کنند و قادر به بهره مندی از ابزارهای تجزیه و تحلیل و مدیریت ریسک احتمالی می گردند.
زمانی مدیران تصمیم به راه اندازی تجارتی می نمایند که ایده جدیدی در رابطه با خدماتی و یا کالایی در ذهن داشته باشند. آنها به این امید اقدام می نمایند زیرا معتقدند که می توانند تغییرات و اصلاحات جدیدی را به ثمر برسانند. با توجه به اظهارات بالا کارآفرینان معتقدند که منحصر به فردند. حقیقت آن است که برخی از تجارت ها به احتمال زیاد چند سال اول سوددهی لازم را نخواهد داشت. از این رو، راه اندازی تجارت جدید نسبتاً ریسکی می باشد و بنیان گذاران می بایست که توانایی مدیریت ریسک را داشته باشند. علاوه بر این، برخی معتقدند که ریسک پیش بینی شده بعدها تغییر می کنند و مدیران می بایست که آمادگی مقابله با مشکلات احتمالی را نیز داشته باشند.
گرایش های بشر به گونه ای است که همواره به دنبال تفسیر جزئیات است و کارآفرینان نیز به دنبال تفسیر برنامه های تجاری سازمان ها می باشند. در حقیقت، این گرایش ها در مدیریت ریسک سازمان های کوچک و بزرگ به یک میزان اند، ولی به نظر می رسد که مدیریت برخی از موسسات مالی بدرستی اهمیت و پیچیدگی اجزای مختلف تجارت را درک نمی کنند.
اکثر بانک ها و شرکت های بیمه ای از مدیریت ریسک جامع سازمان ها (ERM) برخوردارند.این سازمان ها در پی خلق برنامه مدیریت ریسک جامع اند تا بتوانند به اجرای فرآیند بپردازند.
مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی چیست ؟ می توان اظهار داشت که مدیریت ریسک جامع به عنوان یک فرآیند، تنها بر اساس برنامه های بزرگ و پر هزینه و وابسته به مدیر اجرایی ریسک نمی باشد.
کارآفرین مسئول مدیریت ریسک، فردی است که مدیریت جامع ریسک سازمانی را با مدیریت های روزانه درهم می آمیزد. در نتیجه، مدیریت سازمان و مدیریت ریسک تفکیک ناپذیرند و هر دو همزمان به انجام می رسند.
مراحل اصلی مدیریت ریسک در کارآفرینی
این بخش به بررسی مراحل اصلی مدیریت ریسک در کارآفرینی میپردازد. از جمله این مراحل میتوان به شناسایی ریسکها، ارزیابی احتمال و تأثیرات، تصمیمگیری در مورد راهکارهای مدیریتی، اجرای راهکارها، و نظارت و بازبینی پس از اجرا اشاره کرد.
1. تشخیص ریسک
مرحله نخست در مدیریت ریسک، تشخیص و شناسایی ریسکهای ممکن است. این شامل تحلیل محیط کسب و کار، شناخت فرصتها و تهدیدات، و ارزیابی نقاط ضعف و قدرتهای داخلی و خارجی میشود.
2. ارزیابی ریسک
در این مرحله، ریسکها با دقت ارزیابی میشوند. این شامل تعیین احتمال وقوع و شدت تأثیر ریسکها بر کسب و کار است. ارزیابی دقیق این اطلاعات به کارآفرینان امکان میدهد تا بهترین تصمیمات مدیریتی را انتخاب کنند.
3. تصمیمگیری
با توجه به اطلاعات به دست آمده، کارآفرینان در این مرحله تصمیمات مدیریتی میگیرند. این تصمیمات شامل انتخاب راهکارهای مختلف برای کاهش یا انتقال ریسکها، یا حتی قبول ریسکهای برخ certain نهپذیرنده به منظور بهرهمندی از فرصتها میشود.
4. پیادهسازی برنامههای مدیریتی
در این مرحله، برنامههای مدیریتی برای کاهش یا مدیریت ریسکها به عمل میآید. این شامل اجرای استراتژیهای مختلف، خرید بیمه، تغییر فرآیندها، یا حتی تغییرات در ساختار سازمانی میشود.
5. پایش و ارزیابی مستمر
مدیریت ریسک یک فرآیند پویا است و پس از پیادهسازی برنامهها، نیاز به پایش و ارزیابی مستمر وجود دارد. کارآفرینان باید نتایج اجرای برنامهها را با اهداف اولیه مقایسه کرده و در صورت نیاز تغییرات لازم را اعمال کنند.
6. تجربه و یادگیری
مدیریت ریسک در کارآفرینی شامل فرایند یادگیری مداوم است. تجربیات گذشته و نتایج اقدامات پیشین به عنوان یک معیار ارزیابی به منظور بهبود استراتژیها و برنامههای مدیریتی مورد استفاده قرار میگیرند.
مدیریت ریسک در کارآفرینی یک فرآیند چرخهای است که با تشخیص، ارزیابی، تصمیمگیری، پیادهسازی، پایش، و یادگیری مداوم، کارآفرینان را در مسیر موفقیت هدایت میکند. این فرآیند به آنها امکان میدهد تا بهترین تصمیمات را در مواجهه با چالشها و فرصتهای مختلف بگیرند.
ریسک استراتژیک چیست؟
به بیان ساده، ریسکهای استراتژیک، ریسکهایی هستند که یک سازمان متحمل میشود و به طور بالقوه میتواند منجر به زیان بزرگی شود. سازمانی که فرایندهای تولیدی برتر و بی بدیلی دارد، اگر مشتریان، دیگر محصولات شان را نخواهند، باز هم شکست خواهند خورد.
به عنوان مثال، تولید کنندگان گوشی های تلفن همراه با ورود آیفون توسط شرکت Apple، با بحران استراتژیکی مواجه شدند.
مدیریت ریسک استراتژیک چیست؟
مدیریت ریسک استراتژیک فرایند شناسایی، کمی کردن و کاهش هر گونه ریسکی است که بر استراتژی های کلان کسب و کار، اهداف استراتژیک و اجرای استراتژی یک سازمان تأثیر می گذارد. این خطرات ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- تغییرات در تقاضا و ترجیحات مصرف کننده
- تغییرات قانونی و نظارتی
- فشار در فضای رقابتی
- ادغام استراتژیک دو شرکت
- تغییرات تکنولوژیکی
- تغییرات عمده در گردش مالی سازمان
- فشار وارد شده از سوی ذینفعان
چگونه ریسک استراتژیک را اندازه گیری و مدیریت می کنید؟
پیتر دراکر می گوید: “ آن چیزی را می توانید مدیریت کنید که بتوانید اندازه بگیرید”. برای اینکه بفهمیم چگونه ریسک استراتژیک را مدیریت کنیم، ابتدا باید نگاهی به نحوه اندازه گیری آن بیندازیم. یک اصل کلیدی در مدیریت ریسک سازمانی (ERM)، اندازه گیری ریسک با همان معیارهایی است که برای اندازه گیری نتایج استفاده می شود. بر همین اساس است که، سازمان ها می توانند ریسک ذاتی ابتکارات استراتژیک خود را محاسبه کنند.
ریسک استراتژیک را میتوان با دو معیار کلیدی اندازهگیری کرد:
۱- سرمایه اقتصادی
سرمایه اقتصادی، مقدار حقوق صاحبان سهامی است که برای پوشش زیانهای غیرمنتظره بر اساس استاندارد پرداخت بدهی از پیش تعیینشده لازم است. این استاندارد، معمولاً بر اساس رتبه بندی بدهی مورد انتظار سازمان تعیین می شود. سرمایه اقتصادی، یک واحد پول رایج است که با آن می توان هر ریسکی را اندازه گرفت. مهمتر از همه، این روش، همان روش ها و مفروضات مورد استفاده در تعیین ارزش سازمان را به کار می گیرد و آن را برای ریسک استراتژیک ایده آل می کند.
۲- بازده سرمایه تعدیل شده بر اساس ریسک (RAROC)
بازده پیشبینیشده پس از کسر مالیات در یک ابتکار تقسیم بر سرمایه اقتصادی آن است. اگر RAROC از هزینه سرمایه شرکت فراتر رود، این ابتکار، عملی است و ارزش افزوده خواهد داشت. اگر RAROC کمتر از هزینه سرمایه باشد، ارزش را از بین می برد.
ابزارها و تکنیکهای مدیریت ریسک در کارآفرینی
در این قسمت، از ابزارها و تکنیکهای مدیریت ریسک در کارآفرینی برای سازمانها و کارآفرینان گستردهتر بحث میشود. استفاده از تحلیل SWOT و تحلیل PESTEL، و ایجاد ماتریس ریسک-پاداش از جمله این ابزارهاست. ابزارها و تکنیکهای مدیریت ریسک در کارآفرینی کمک میکنند تا کارآفرینان ریسکهای موجود را با دقت تشخیص داده، ارزیابی کرده و استراتژیهای مدیریتی مناسبی را انتخاب کنند.
مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی چیست ؟ : این ابزارها به آنها این امکان را میدهند که در مسیر موفقیت با اطمینان حرکت کنند و به بهبود عملکرد کسب و کار خود بپردازند.در زیر این ابزارها و تکنیک ها را بررسی می کنیم:
1. تحلیل SWOT
تحلیل SWOT یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت ریسک در کارآفرینی است. این تحلیل شامل ارزیابی قدرتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها یا خطرها میشود که به کارآفرینان کمک میکند تا مزایا و معایب داخلی و خارجی کسب و کار خود را به دقت ارزیابی کنند.
2. ماتریس اهمیت-عملکرد
این ماتریس به کارآفرینان کمک میکند تا ریسکها را بر اساس اهمیت و عملکرد ارزیابی کنند. با قرار دادن موارد در چهار چهارچوب، آنها میتوانند تصمیمات مدیریتی مؤثرتری انتخاب کنند.
3. تحلیل PESTEL
تحلیل PESTEL عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیستمحیطی و قانونی را بررسی میکند. این تحلیل به کارآفرینان این امکان را میدهد که تأثیرات محیطی را درک کرده و ریسکهای مربوط به تغییرات خارجی را مدیریت کنند.
4. نقشه ریسک
ایجاد نقشه ریسک با استفاده از ابزارهای گرافیکی به کارآفرینان کمک میکند تا ریسکها را به صورت واضح و گرافیکی نمایش دهند. این نقشه اطلاعات کلیدی را در مورد نوع و میزان ریسکها ارائه میدهد.
5. شبیهسازی و تست استراتژیها
استفاده از شبیهسازی و تست استراتژیها به کارآفرینان این امکان را میدهد تا تأثیرات مختلف را در مواجهه با ریسکها شبیهسازی کرده و بهترین استراتژی را انتخاب کنند.
6. بازخورد مشتری
اطلاعات بازخورد مشتریان به عنوان یک ابزار ارزشمند برای مدیریت ریسک در نظر گرفته میشود. با آگاهی از نیازها و انتظارات مشتریان، کارآفرینان میتوانند بهترین تصمیمات را در خصوص تحویل محصولات یا خدمات اتخاذ کنند.
7. ماتریس ریسک-پاداش
ماتریس ریسک-پاداش یک ابزار موثر در مدیریت ریسک است که به کارآفرینان کمک میکند تا ریسکها و پاداشهای مختلف مرتبط با تصمیمات خود را بهبود بخشند. این ماتریس مبتنی بر تفکیک ریسکها و پاداشها به پنج گروه اصلی است و میزان اهمیت و احتمال وقوع هر یک از آنها را ارزیابی میکند.
پنج گروه اصلی ماتریس ریسک-پاداش
تشخیص ریسکها
در این مرحله، همه احتمالات و پیامدهای مرتبط با تصمیمات گردآوری میشوند. این شامل شناسایی همه ریسکها و پاداشها احتمالی است که ممکن است از یک تصمیم به وجود آیند.
تعیین احتمال وقوع
هر ریسک و پاداش احتمال وقوع خود را دارد. احتمالات میتوانند از پایین به بالا یا از بالا به پایین تعیین شوند. این مرحله شامل ارزیابی میزان اطمینان یا عدم اطمینان در مورد وقوع ریسک یا پاداش میشود.
ارزیابی اهمیت
در این مرحله، اهمیت هر ریسک یا پاداش با در نظر گرفتن احتمال وقوع آن به دقت ارزیابی میشود. اهمیت معمولاً با ضرب در احتمال وقوع و تاثیر آن محاسبه میشود.
طراحی ماتریس
با توجه به اطلاعات به دست آمده از مراحل قبلی، یک ماتریس ریسک-پاداش طراحی میشود. این ماتریس معمولاً به صورت یک جدول دو بعدی است که در یک سمت احتمال وقوع و در سمت دیگر اهمیت هر ریسک یا پاداش را نمایش میدهد.
اتخاذ تصمیم
با مشاهده ماتریس ریسک-پاداش، کارآفرینان قادر به اتخاذ تصمیمات موثرتری در مدیریت ریسک خواهند بود. تصمیمات ممکن است شامل پذیرش ریسک، کاهش ریسک، بهرهبرداری از فرصتها یا حتی اجتناب از ریسک باشد.
در نهایت، ماتریس ریسک-پاداش به کارآفرینان این امکان را میدهد که با توجه به اطلاعات دقیق و شفاف، تصمیمات هوشمندانهتری در مواجهه با ریسکها و پاداشهای مختلف بگیرند. این ابزار موثر در بهبود فرآیند تصمیمگیری و مدیریت ریسک در محیطهای کسب و کار است.
استراتژیهای مدیریت ریسک در کارآفرینی
استراتژیهای مدیریت ریسک در کارآفرینی با توجه به مخاطرات متنوع محیط کسب و کار، نقش اساسی در ایجاد یک سازمان هوشمند و پایدار دارند.
استفاده از این استراتژیها توانایی کارآفرینان را در مدیریت موثر ریسکها و ایجاد فرصتهای پیشرفت را تقویت میکند.
تجارب موفق
در این قسمت، تجربیات موفق کارآفرینان در مدیریت ریسک بررسی میشود. با این استراتژی مسیر دستیابی به استراتژیهای کارآمد برای مدیریت ریسک در مسیر کارآفرینی بسیار هموار خواهد بود.
توسعه فرهنگ ریسکپذیری
یکی از استراتژیهای کلان مدیریت ریسک، ترویج فرهنگ ریسکپذیر در سازمان است. ایجاد یک فضای مشارکتی و فرهنگی که کارآفرینان به راحتی مخاطرات را مدیریت کنند، اهمیت به سزایی دارد.
بهرهگیری از فناوری
استفاده از فناوری به عنوان یک ابزار قدرتمند برای مدیریت ریسک در دنیای کارآفرینی مورد توجه مدیران قرار میگیرد. آنها به امکانات اتوماسیون، تجزیه و تحلیل دادهها، و بهکارگیری سیستمهای هوشمصنوعی به عنوان عناصر اساسی موفقیت در مدیریت ریسک توجه میکنند.
تدوین استراتژیهای پیشگیرانه
تدوین و اجرای استراتژیهایی جهت کاهش احتمال وقوع ریسکها و حفظ پایداری در مسیر کارآفرینی نیز از دیگر استراتژیهای مدیریت ریسک در کارآفرینی است. این استراتژیها از طریق شناسایی و اولویتبندی آسیبپذیریها، تعیین راهکارهای پیشگیرانه و تدوین طرحهای عملی جهت مقابله با مخاطرات اجرا میشوند.
مدیریت موازی ریسکها
استراتژی مدیریت موازی ریسکها به معنای همزمان مدیریت چندین ریسک مختلف در یک زمان است. این اقدام بهعنوان یک استراتژی جهت جلوگیری از اتصال و تشدید تأثیرات مخاطرات مختلف در کارآفرینی تلقی میشود.
مدیریت تعاملی با ذینفعان
مدیریت تعاملی با ذینفعان یک استراتژی مهم در مدیریت ریسک در کارآفرینی است. برقراری ارتباط فعال با مشتریان، تأمینکنندگان، و دیگر ذینفعان، امکان بهروزرسانی سریعتر را در مواجهه با تغییرات و ریسکهای ناشی از محیط کسب و کار فراهم میکند.
پنج مرحله برای مؤثر شدن مدیریت ریسک استراتژیک:
مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی چیست ؟
۱- استراتژی و اهداف کسب و کار را تعریف کنید. چندین چارچوب وجود دارد که شرکتها معمولاً برای برنامهریزی استراتژیک از آنها استفاده میکنند، از تحلیل ساده SWOT گرفته تا کارت امتیازی متوازنتر و مواردی دیگر.
با این حال، تنها چیزی که این چارچوب ها در آن، با یکدیگر مشترک هستند، شکست آنها در پرداختن به ریسک است. بنابراین، بسیار مهم است که سازمان ها، گام های بیشتری برای یکپارچه سازی ریسک، در مرحله برنامه ریزی بردارند.
۲- شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) را برای اندازه گیری نتایج استخراج کنید. بهترین KPI ها مربوط به بخش هایی است که سازمان می تواند برای بهبود آنها، راه حل هایی ارائه می دهد. بعنوان مثال، KPI فروش کل سازمان، یک KPI ضعیف بشمار می آید، درحالیکه “فروش به ازای هر مشتری” به سازمان، اجازه میدهد تا بر روی بهبود آن بیشتر تلاش کند.
۳- ریسک هایی را که می توانند باعث تغییر در عملکرد شوند، شناسایی کنید. این موارد ناشناخته مانند تقاضای مشتری در آینده هستند که نتایج را تعیین می کنند.
۴- شاخص های ریسک کلیدی (KRIs) و سطوح تحمل ریسک های حیاتی را استخراج کنید. توجه داشته باشید که KPI ها عملکرد تاریخی سازمان را اندازه گیری می کنند، KRI ها شاخص های پیشرو آینده نگر هستند که برای پیش بینی موانع احتمالی در آینده در نظر گرفته شده اند.
۵- گزارشات و نظارت یکپارچه را ایجاد کنید. توجه داشته باشید که سازمان ها باید بر نتایج و KRIها، به صورت مستمر نظارت کنند تا خطرات احتمالی را کاهش دهند و یا فرصت های غیرمنتظره را در صورت بروز، درک کنند.
ویژگیهای مدیریت ریسک در کارآفرینی
این ویژگیهای مدیریت ریسک در کارآفرینی، تأکید میکنند که توانمندی در مدیریت ریسک به عنوان یک مهارت اساسی در ساختارهای کارآفرینی، میتواند بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای کارآفرینان در سازماندهی و مدیریت موفق کسب و کارهای خود عنوان شود.
تشخیص مخاطرات
در دنیای پررنگ و ناپیشبینی کارآفرینی، توانایی تشخیص دقیق و شناخت مخاطرات از جمله ویژگیهای بارز مدیران موفق محسوب میشود. این ویژگی به عنوان یک ابزار اساسی در ساختار کارآفرینانه اهمیت بسیاری دارد.
اولویتبندی آسیبپذیریها
در محیط رقابتی کنونی، اولویتبندی و مدیریت آسیبپذیریها از اهمیت ویژهای برخوردار است. این ویژگی به روشها و استراتژیهای تصمیمگیری برای اولویتدهی و مدیریت آسیبپذیریها پرداخته و راهکارهایی جهت افزایش استحکام کسب و کارهای کارآفرینانه ارائه میدهد.
استفاده از فناوری در تحلیل ریسک
وجود فناوری به عنوان یکی از ویژگیهای مهم مدیریت ریسک در کارآفرینی بحرانزا مطرح میشود. این ویژگی بر استفاده از ابزارهای تجزیه و تحلیل داده، مدلسازی شبکههای اجتماعی، و بهرهگیری از الگوریتمهای هوشمصنوعی بهعنوان ابزارهای کلیدی در تحلیل و مدیریت ریسک تاکید دارد.
تدوین و اجرای استراتژیهای پیشگیرانه
در این قسمت، تأکید بر تدوین و اجرای استراتژیهای پیشگیرانه جهت کاهش احتمال وقوع ریسکها و حفظ پایداری در مسیر کارآفرینی وجود دارد. ویژگی استراتژی های پیشگیرانه به ارائه راهکارهای عملی و تأکید بر پایداری سازمان در مواجهه با چالشهای ناشی از ریسک میپردازد.
تسلط بر توانمندیهای تصمیمگیری در شرایط نامطلوب
یکی از ویژگیهای برجسته مدیران کارآفرین، توانمندی در تصمیمگیری در شرایط نامطلوب و غیرقطعی است. آمادگی مدیران برای مواجهه با شرایط ناپیشبینی و ارائه راهکارهای سریع و مناسب در این شرایط اهمیت فراوانی دارد.
اهمیت مدیریت ریسک در کارآفرینی
در محیط پویای کارآفرینی، مدیریت ریسک نقش اساسی ایفا میکند. این فرایند به کارآفرینان این امکان را میدهد که با بررسی دقیق فرصتها و تهدیدات، تصمیمات هوشمندانهتری بگیرند.
از طرف دیگر، مدیریت ریسک کمک میکند تا کسب و کار در معرض مخاطرات باشد، اما با بهینهسازی فرصتها، سرعت تداوم کارآفرینان را تضمین میکند.
به حفظ ارزشها و داراییها پرداخته شود
مدیریت ریسک در کارآفرینی امکان حفظ ارزشها و داراییهای سازمان را ایجاد میکند. با شناسایی و مدیریت بهصورت فعال ریسکها، کارآفرینان میتوانند جلوی افت ارزشها و زیانهای مالی را بگیرند.
افزایش اطمینان و اعتماد مشتریان
مدیریت ریسک به ایجاد اطمینان و اعتماد در مشتریان کمک میکند. با ارائه خدمات یا محصولات با کیفیت و مدیریت موثر ریسکها، مشتریان احساس اطمینان بیشتری نسبت به سازمان پیدا میکنند.
سازمان به محیط تغییرپذیرتر تبدیل شود
در دنیای پویا و تغییرات مستمر کسب و کار، مدیریت ریسک اساسی برای انطباق سازمان با تغییرات محیط است. سازمانهایی که بهصورت فعال ریسکها را مدیریت میکنند، قابلیت سریعتر واکنش به تحولات را دارا هستند.
فرصتها به بهترین نحو بهرهمند شوند
مدیریت ریسک در کارآفرینی امکان بهرهمندی از فرصتها را به بهترین نحو فراهم میکند. با شناسایی و اولویتبندی فرصتها و مدیریت مخاطرات آنها، سازمان میتواند با آگاهی بیشتر به نقاط قوت خود تمرکز کند.
افزایش قابلیت اطمینان در تصمیمگیری
کارآفرینان با داشتن یک سیستم مدیریت ریسک موثر، قابلیت اطمینان در تصمیمگیری را تجربه میکنند. اطلاعات دقیق در مورد ریسکها به آنها این امکان را میدهد تا تصمیمات موفقتری را در راستای اهداف کسب و کار خود بگیرند.
بهبود عملکرد سازمانی
سازمانهایی که به مدیریت ریسک توجه میکنند، بهبود عملکرد سازمانی خود را تجربه میکنند. این بهبود عملکرد شامل افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها، و افزایش سودآوری میشود.
اهمیت مدیریت ریسک در کارآفرینی از جوانب گوناگون به تقویت سازمانها و افزایش توانایی آنها در مواجهه با چالشهای محیط کسب و کار کمک میکند. این عنوان نشاندهنده نقش برجسته مدیریت ریسک در رشد و پیشرفت کسب و کارها است.
نقش ریسک پذیری برای کارآفرینان
ریسک پذیری یکی از ویژگیهای کلیدی کارآفرینان است. این ویژگی، افراد را ترغیب به برخورد با چالشها و مخاطرات میکند و در نتیجه، توانایی آنها در ایجاد فرصتهای نوآورانه را افزایش میدهد.
مدیریت ریسک در دورههای ام بی ای موسسه آموزش عالی آزاد امین، این نقش را در رشد و پیشرفت کارآفرینان تقویت میکند.
افزایش انعطافپذیری
یکی از نقاط قوت مدیریت ریسک در کارآفرینی، افزایش انعطافپذیری سازمانها است. هاردی بر این موضوع تأکید دارد و بیان میکند که با انطباق سریع با تغییرات محیط کسب و کار، این سازمانها میتوانند در مقابل چالشها ایستادگی کنند.
بهبود تصمیمگیری
مدیریت ریسک به مدیران این امکان را میدهد تا تصمیمات بهتری بر اساس اطلاعات دقیق و تحلیل موثر بگیرند. این نقطه از دیدگاه هاردی به عنوان یک ابزار استراتژیک در فرآیند تصمیمگیری معرفی میشود.
ارتقاء خلاقیت و نوآوری
ریسک پذیری برای کارآفرینان، عاملی است که تشویق به خلاقیت و نوآوری در کسب و کار میکند. این خصوصیت افراد را ترغیب به امتحان ایدههای جدید و ایجاد فرصتهای منحصربهفرد مینماید.
مقابله با شرایط نامطلوب
ریسک پذیری به کارآفرینان امکان مقابله با شرایط نامطلوب و تغییرات ناگهانی را میدهد. آنها با داشتن این خصوصیت، قدرت تطابق بیشتری در مواجهه با چالشها و مشکلات را دارا میشوند.
ایجاد فرصتهای جدید
ریسک پذیری به کارآفرینان امکان ایجاد فرصتهای جدید در بازار را میدهد. آنها با اندک ترس از خطا و آمادگی برای ریسکپذیری، موفق به ارائه محصولات و خدمات نوین میشوند.
تسریع در رشد و توسعه
کارآفرینان ریسکپذیر با توجه به اینکه جلوی چالشها را میگیرند، میتوانند به سرعتتر و با کیفیتتر رشد و توسعه یابند. این نقش باعث میشود تا سازمانها با حفظ استقلال واحد کسب و کار خود، به سمت رقابتی بیشتر حرکت کنند.
افزایش اعتبار و جلب سرمایه
کارآفرینانی که بهطور فعال ریسک پذیر هستند، معمولاً مورد توجه سرمایهگذاران و فراهمکنندگان منابع مالی قرار میگیرند. این نقش باعث افزایش اعتبار سازمان و جذب منابع مالی برای تحقق اهداف میشود.
تبیین چشمانداز و ماموریت سازمان
ریسک پذیری به کارآفرینان این امکان را میدهد که چشمانداز و ماموریت خود را بهطور دقیقتر و با تمرکز بیشتر تعیین کنند. آنها میتوانند با پذیرش ریسک، به اهداف بلندمدت خود دست یابند.
همچنین نقش بسزایی در تحول و پیشرفت کسب و کارها ایفا میکند. این خصوصیت نه تنها میتواند مانع از رکود و سکون در مسیر توسعه باشد بلکه به سازمانها این امکان را میدهد که بهصورت پویا و خلاقانه در بازار عمل کنند.
۵ روش یادگیری مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی عبارتند از:
۱.پذیرش عدم قطعیت:
مطالعات انجام شده نشان داده است که بر خلاف اعتقاد عموم، کارآفرینان ذاتاً افراد ریسک پذیری نیستند و بر اساس تجربیاتشان به تدریج این ویژگی را فرا می گیرند. از این رو، تمام کارآفرینان به این موضوع واقفند که بدون ریسک پذیری، خلاقیت، دست آورد و پاداش تحقق نخواهند یافت و ریسک موجود در دید این مدیرها مشکل محسوب نمیگردد، بلکه بخشی از فرآیند خلق ارزش می باشد.
۲.توزین برابر فرصت های احتمالی:
کارآفرینان موفق پیگیر قوانین ابتدایی مدیریت ریسک اند. به عبارت دیگر، آنها به دنبال فرصت هایی اند که در صورت شکست لطمه زیادی نبینند ولی در صورت برد سودی ده برابر کسب کنند.
مدیران خبره هیچ گاه بیش از توانشان سرمایه گذاری نمی کنند و همیشه نقشه دومی را در ذهن دارند که در صورت لزوم از آن استفاده کنند. این پیش بینی ها منجر به کسب موفقیت و پایه ریزی تجارت های پایدار می گردد.
۳.درک و کشف فرصت های عالی:
مدیران هشیار متوجه محدودیت ها می باشند ولی اجازه محدود شدن فرصت ها و دیدگانشان را نمی دهند. زمانی که نیازی توسط کارآفرینان حس می گردد، آنها تمام تلاش خود را در برطرف گشتن خواسته ها می کنند، حتی اگر امکانات لازم جهت انجام آن را در دسترس نداشته باشند. از نظر آنها بی اهمیتی نسبت به فرصت ها ریسک به حساب می آید.
۴.نداشتن شغل مستقل و ریسک آن:
مشغول شدن در کارخانه ای بزرگ، موفقیت شغلی را تضمین نمی کند، از این رو، اکثر بنیان گذاران معتقدند که می بایست خودشان حرفه ای را از سر بگیرند ، چرا که از اعتماد به نفس لازم جهت ایجاد تحولات برخوردارند. به عبارت دیگر، این افراد ترجیح می دهند که مسئول سرنوشت کاری خود باشند، حتی اگر به قیمت صدمه دیدنشان تمام شود. در نتیجه، کارآفرینان زمانی شغل خود را از دست می دهند که شرکت و یا کارخانه شان ورشکسته شود.
5.برگزیدن شغل مستقل به عنوان بهترین زمینه رشد:
بهترین شغل ها مهارت هایی را به افراد آموزش می دهد که آنها را مقاوم تر و موفق تر می نماید. به عبارت دیگر، برخی از شرکت ها، کارکنانشان را تنها محدود به وظایف شغلی می کنند که مانع رشد و شکوفایی توانایی هایشان می گردد. از این رو، بعضی از کارآفرینان تنها در اوایل دوره شغلی شان به عنوان کارآموز در سازمان و یا شرکتی مشغول به کار می شوند تا فنون کاری را فرا بگیرند و پس از آن خود به بنیان گذاری شرکت و یا کارخانه جدیدشان بپردازند.
در نهایت، با بکارگیری فنون ذکر شده، کارآفرینان قادر به مدیریت ریسک در حرفه شان خواهند گشت.
اهمیت استراتژی در فرآیند مدیریت ریسک
استراتژیهای مؤثر و کارآمد در فرآیند مدیریت ریسک به سازمان شما کمک میکنند تا ضعفها، قدرتها، فرصتها و تهدیدها را شناسایی کنید. با پیش بینی اتفاقات غیر منتظره و برنامه ریزی برای آن، سازمان میتواند آمادگی لازم در صورت وقوع اتفاقات را داشته باشد.
ریسک پذیری در ادبیات کارآفرینی
موضوعی که به خوبی در ادبیات کارآفرینی به آن اشارهشده، نقش کلیدی کارآفرینان در ریسک پذیری است. بیشتر صاحب نظران، کارآفرین را فردی تلقی کردهاند که مسئولیت ریسک کسب و کار جدید را در قبال بهدست آوردن سود بر عهده میگیرد.
در مبحث دیگری از این شاخه ریسک را در انواع قابل اطمینان و مبهم دسته بندی میکنند. ریسکهای قابل اطمینان، بازگو کنندهی رویدادهای تکراری هستند که بهواسطهی تناوب نسبیشان با تجربیات گذشته شناختهشده هستند؛ درحالیکه ریسکهای مبهم، رویدادهای منحصربهفردی را بازگومیکنند که بهاحتمالزیاد فقط بهصورت ذهنی ارزیابی میشوند. بر همین اساس بازاریابی در ریسکهای مبهم با مشکلات بیشتری مواجه میشود.
کارآفرینان با چه ریسکهایی مواجه میشوند؟
- ریسکهای مالی: بارزترین ریسکی است که کارآفرینان با آن مواجه میشوند. ریسکهای مالی هستند که کسب و کار را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهند.
- ریسکهای خانوادگی و اجتماعی: به دلیل کسب و کارهای جدید و طاقت فرسایی که ایجاد و مدیریت میکنند امکان دارد با ریسکهایی مواجه شوند که روابط خانوادگی و اجتماعی آنها را به مخاطره بیندازد.
- ریسکهای شغلی: این ریسک امکان دارد به دلایل مختلفی ایجاد شود، مثلاً رها کردن شغل برای کسب و کار جدید یا احتمال شکست کار که شاید به شهرت حرفهای کارآفرین لطمه بزند.
- ریسکهای روانی: این نوع ریسک بسیار پیچیده میباشد. با عوامل شخصیتی همچون توانایی فائق آمدن بر شرایط ابهام آمیز، نتایج نامعلوم، انتخاب و اختیارات نامشخص، دانش و اطلاعات محدود و … در ارتباط است. خوش بینی و اعتمادبهنفس میتوانند کمک کنند تا این نوع ریسک به حداقل برسد. اما این مسئله به توانایی کارآفرین در مواجهه موفقیت آمیز با سه نوع دیگر ریسک بستگی دارد.
عواملی که در بالا ذکر شد، برای افراد اهمیت متفاوتی دارد. نکتهی کلیدی اینست که ریسکهای تأیید شده بهعنوان جزئی اجتنابناپذیر از زندگی کاری کارآفرینان محسوب میشود. تحقیقات نشان داده که کارآفرینان دوست دارند تا بر حوزههایی کنترل داشته باشند که بیشترین ریسک را در آنها وجوددارد. آنها همچنین دوست دارند تا برنامههای پشتیبانی برای مواجهه با مشکلات احتمالی تدوین کنند.
انواع ریسک های کارآفرینی
ریسک و ریسک پذیری
بیش از سی درصد استارتآپها در دو سال اول شروع کارشان شکست میخورند. این به معنای آن نیست که شما از راهاندازی استارتآپ خود منصرف شوید، اما یکی از واقعیتهای کارآفرینیست که باید با آن روبرو شد. کارآفرینی موفق همیشه با ریسکپذیری و انواع ریسک همراه است.
بیشتر کارآفرینها ذاتاً ریسکپذیر، یا حداقل بلندپروازانی هستند که حسابشده و با برنامه پیش میروند تا محصول یا خدماتی جدید را، که کمبودشان حس میشود، به بازار یا صنعت مربوطه ارائه دهند. کارآفرینها هیچ تضمینی برای درآمد و موفقیتشان ندارند. تعداد بیشماری از این افراد ریسکهای بزرگی کردهاند تا کسبوکار خود را به جایگاه امروزهاش برسانند، اما به معنای آن نیست که کورکورانه کاری را شروع کنید و انتظار نتایج درخشان نیز داشته باشید؛ بلکه ریسک موفقیتآمیز به برنامهریزی دقیق و یک استراتژی اساسی نیاز دارد.
چرا کارآفرینان ریسک میکنند؟
“بزرگترین ریسکی که یک کارآفرین میتواند بکند، ریسک نکردن است.”
هر کارآفرین یا صاحب کسب و کار کوچک دلیل متفاوتی برای راهاندازی کسبوکار مستقل خود را دارد. این یعنی که هر کارآفرین بسته به ایده و حوزهی فعالیت خود، باید انواع ریسک را به جان بخرد. اما ریسک کردن چه منافعی دارد؟ و چگونه به رشد کسب و کار شما کمک میکند؟
- تا زمانی که قدمی برندارید، تغییری رخ نخواهد داد
هرقدر هم که ریسکهایتان حسابشده باشند، هیچ وقت نمیتوانید از نتیجهی آن مطمئن باشید. اما این نباید شما را از ریسک کردن باز دارد. شما از آیندهی کسبوکار خود خبر ندارید، اما میتوانید از پیش برای کاهش احتمال شکست برنامهریزی کنید. با تنظیم استراتژی دقیق، بررسی موقعیتهای مختلف مالی و بررسی مجدد عملکرد اولیهتان، میتوانید احتمال شکستتان را کاهش دهید.
- از اشتباهاتتان درس بگیرید
ریسکهایی که میپذیرید گاهی نتیجهی دلخواه شما را ندارند، اما شما میتوانید از شکستتان به عنوان اهرمی برای موفقیتهای آینده استفاده کنید. شکست به شما یاد میدهد تا چگونه فکر و برنامهریزی کنید. باید یاد بگیرید تا پس از مواجه با مشکلات و شکست احتمالی، بتوانید به سرعت استراتژی خود را تغییر داده و با شرایط فعلیتان سازگار کنید. با بررسی دقیق ریسکتان و دلایل شکست آن از زوایای مختلف، میتوانید در آینده از تکرار اشتباهاتی که منجر به این شکستتان شده دوری کنید.
- تنها با ریسک کردن میتوانید به نوآوری و فرصت دست یابید
نوآوری بدون وجود عنصر ریسک معنایی ندارد. چه نوآوری شما ارائهی محصولی جدید باشد و چه تغییری در محصولات فعلی، لازمهی هر دوی اینها ریسک است.
- مزیت پیشگامی (First mover’s advantage)
مزیت پیشگامی به این معناست که اگر شما اولین کسی هستید که وارد بازار یا صنعت خاصی میشوید، و یا محصولی را برای بار اول وارد این بازار میکنید، شما در رقابت گوی سبقت را از دیگر برندها میربایید و برندتان در بازار مورد توجه قرار میگیرد.
انواع ریسک را بشناسید
معمولا از ریسک به عنوان یک اصطلاح عمومی برای توصیف تصمیماتی استفاده میشود که از نتیجهی آنها اطمینان کامل نداریم. اما برای آنکه شرایط و امکاناتتان را برای تصمیمگیری به طور کامل بررسی کنید، باید با انواع ریسک و تأثیری که بر روی کسبوکار شما دارد آشنا شوید.
به کمک نرم افزار ایپُل انواع پرسشنامه های آنلاین و فرم های اینترنتی را طراحی کرده و با جمع آوری اطلاعات به تحلیل داده های خود بپردازید.
1- ریسک مالی
یک کارآفرین برای راهاندازی کسبوکار خود به منابع مالی نیاز دارد که این منابع را به شکل وام از سرمایهگذاران، پسانداز خود و یا وجوهی از دوستان و خانواده، به دست میآورد. یکی از انواع ریسک و بزرگترین ریسک برای یک استارتآپ، تمام شدن منابع مالیست. هر استارتآپی باید یک طرح و برنامهی مالی در کنار طرح کلی بیزنس خود داشته باشد که میزان درآمد احتمالی، میزان پول مورد نیاز برای برابری دخل و خرج، و بازده مورد انتظار برای سرمایهگذاران در پنج سال اول را نشان دهد. کوتاهی در این موضوع میتواند برای شما ریسک ورشکستگی را به همراه داشته باشد.
2- ریسک استراتژیک
یک برنامه کاری دقیق و مؤثر باید توجه سرمایهگذاران را جلب کند. با این حال، در دنیای پویا و سریع امروزه، و تغییرات بازار و حوزهی کار طرح یا استراتژی انتخابی شما ممکن است به سرعت تکراری و ناکارآمد شوند.
3- ریسک بازار یا پذیرش کالا
عوامل زیادی میتوانند بر بازار فروش یک محصول تأثیر بگذارند. فراز و نشیبهای اقتصاد و گرایش و روندهای متغیر بازار کالا خطری جدی برای کسب و کارهای نوپا محسوب میشود، و یک محصول به خصوص که در حال حاضر پرطرفدار است، ممکن است سال بعد محبوبیت خود را از دست بدهد. برای مثال اگر اقتصاد کشور دچار رکود شود، مردم تمایل کمتری به خرید کالای لوکس یا غیرضروری خواهند داشت.
در نهایت اگر محصول یا خدمات یک استارتآپ توسط مشتری پذیرفته و خریداری نشود، آن استارتآپ موفق نخواهد شد. تولید محصول مناسب و یافتن بازار مناسب برای آن محصول، ممکن است زمانبر و هزینهبر باشد و احتمال آن هست که پیش از یافتن این موارد، سرمایه مالی شما تمام شود.
4- ریسک رقابتی
یک کارآفرین همیشه باید از رقبای خود آگاه باشد. نبود رقیب برای کالای شما، میتواند به این معنا باشد که تقاضایی در بازار برای کالای شما وجود ندارد. اگر چندین رقیب بزرگتر از شما در بازار است، پس ممکن است بازار از کالای مورد نظر اشباع شده باشد، و شرکت شما ممکن است نتواند در رقابت با آنها برنده شود. علاوه بر این، کارآفرینانی که ایده یا نوآوری جدید دارند، باید با ثبت حق اختراع از مالکیت معنوی ایدهی خود در برابر رقبا حفاظت کنند.
5- ریسک اعتبار
اعتبار برای یک کسب و کار همه چیز محسوب میشود، مخصوصا زمانی که محصول جدید را روانهی بازار کردهاید و مشتریها انتظارات از پیش تعیین شده دارند. اگر یک شرکت در اوایل کار خود مشتری را ناامید کند، ممکن است دیگر هیچ وقت نتواند کشش مورد نظر خود را در بازار به دست آورد. فضای مجازی نقش بسیار بزرگی را در اعتبار و شهرت یک برند ایفا میکند. چند نظر منفی در شبکههای مجازی میتواند به شما ضرر زیادی وارد کند.
6- ریسک فناوری
امروزه فناوری به سرعت در حال پیشرفت است و هر روزه فناوریهای جدید، مخصوصا در زمینهی دیجیتال، از راه میرسد. برخی از این تغییرات به عنوان فناوریهای “سنت شکن” یا “مختل کننده” توصیف میشوند که الگوهای بازار را به طور اساسی تغییر میدهند. برای دوام آوردن در رقابت تنگاتنگ بازار، یک شرکت جدید ممکن است مجبور شود بر روی این فناوریها سرمایهگذاری کند، که این خود میتواند بر سودآوری آن شرکت تأثیر زیادی بگذارد.
7- ریسک زیست محیطی و سیاسی
برخی از عوامل تأثیرگذار بر یک کسبوکار را نمیتوان با برنامهریزی یا بیمه کنترل کرد. زلزله، طوفان، گردباد و جنگ ریسکهایی هستند که هر شرکتی ممکن است با آن روبرو شود. ممکن است برای یک محصول در یک کشور در حال توسعه تقاضای زیادی وجود داشته باشد، اما بازار این کشورها میتواند ناپایدار باشد و نرخهای مالیاتی، تعرفهها، و یا جو سیاسی آن کشور هر لحظه ثبات بازار را مختل کند.
مفهوم استارتآپ همیشه با انواع ریسک همراه است. هر قدر هم که کارآفرینان گامهای خود را برنامهریزی کنند، باز هم باید انتظار اشتباهات و شکست را داشته باشند. برخی از این اشتباهات میتوانند به قیمت تمام زحمات آنها تمام شود، با این حال میتوان با برنامه ریزی مناسب، بودجه بندی دقیق و انعطاف پذیری، مدیریت ریسک کرد و شانس موفقیت خود را بالا برد.
ایجاد شبکهها و ائتلافهای استراتژیک در مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی
در دنیای رقابتی امروز، سازمانها بهتنهایی قادر به دستیابی به اهداف استراتژیک خود نیستند و برای حل این مشکل چارهای جز همکاری با دیگر شرکت¬ها ندارند. یکی از این همکاری¬ها، اتحاد یا ائتلاف استراتژیک است که به ابزار مهمی برای مدیریت کسبوکار در راستای بهبود توانایی رقابت سازمان تبدیل شده است. این ساز و کار شکاف بین منابع موجود شرکت و الزامات موردنیاز آینده¬ی آن سازمان را پر میکند. اتحاد¬ استراتژیک می¬تواند موتور رشد و سودآوری در بازارهای داخلی و خارجی باشد. اتحادهای استراتژیک در توسعه¬ی مزیت رقابتی شرکت¬ها نقش مهمی ایفا می¬کند و نهتنها در امر تولید، بلکه در امور خدماتی مثل جهانگردی هم مفید است.
اتحادهای استراتژیک جز مهمترین بخش¬های مدیریت استراتژیک در یک شرکت تجاری است. باید توجه داشته باشیم که اتحادها همواره لزوما موفقیّتآمیز نیستند و نرخ شکست در آن¬ها حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد است!
برای اینکه درک کامل¬تری از مفهوم اتحاد استراتژیک داشته باشیم، برخی از تعاریف رایج اتحاد استراتژیک را مرور میکنیم. «اتحادِ استراتژیک» یک توافقنامهی همکاری بین دو یا چند سازمان است که میخواهند از این راه، موقعیت رقابتی و عملکرد خود را از طریق منابع مشترک بهبود دهند.
در جای دیگر آمده است که اتحاد استراتژیک مشارکت دو شرکت یا دو واحد کسبوکار یا بیشتر برای رسیدن به اهداف مهم استراتژیکی است که شرکا بهطور متقابل از آن مشارکت سود می¬برند.
اتحاد استراتژیک چیست؟
بررسی ها حاکی از آن است که کسب و کارها بدون همکاری های لازم با همدیگر در دنیایی پر از رقابت قرن بیست و یکم موفق نخواهند شد و ناگزیر به کسب و کار در اتحادهای استراتژیک هستند.
طبق تعریف، اتحاد استراتژیک نوعی همکاری بین دو یا چند کسب و کار مستقل به منظور انجام یک پروژه یا فعالیت ویژه (و با به کارگیری قابلیت ها و مهارتهای لازم توافق شده از سوی طرفین شراکت) می باشد . این نوع از همکاری یکی از سریع ترین روش ها در رشد و توسعه کسب و کارها به حساب می آید که طی آن کسب و کارها می توانند به بازارها، محصولات، مهارت ها و توانمندی ها و یا فرصت های جدیدی دست یابند که دستیابی به آنها به تنهایی برای آنها مقدور نیست و یا در صورت مقدور بودن مستلزم صرف هزینه های گزاف و غیر قابل توجیه می باشد . علاوه بر این، حضور در یک فعالیت مشترک برای شرکا این مزیت را در پی دارد که ریسک انجام فعالیت جدید و فشارهای ناشی از رقابت برای هر یک از آنان کاهش می یابد.
مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی چیست ؟
بر این اساس می توان گفت که اتحاد استراتژیک در دنیای تجارت امروز نقشی اساسی در موفقیت کسب و کارها بازی می کند و بر خلاف تصور سنتی در مدیریت استراتژیک که رابطه کسب و کارها با یکدیگر را تنها در پرتو مفهوم رقابت معنی می کند، اکنون می توان همکاری و اتحاد را نیز به این رابطه اضافه کرد.
تعاریف زیادی از اتحاد استراتژیک وجود دارد، ولی بهطور کلی از تعاریف متعدد اتحاد استراتژیک، میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که مفهوم اتحاد استراتژیک بر سه مبنا استوار است:
۱. وجود حداقل دو شریک
۲. دستیابی به اهداف استراتژیک
۳. مشارکت شرکا، چه بهصورت رسمی و چه به صورت غیررسمی
البته نباید فراموش کرد که مفهوم اتحاد نیز خود یکی از روش ها برای کسب مزیت رقابتی در مقابل گروهی از کسب و کارها می باشد. لذا مطالعه چیستی و دلایل تشکیل چنین اتحادها میان کسب و کارها، توجیه اقتصادی و انواع آن می تواند از اهمیتی اساسی در رشد و توسعه کسب و کارها برخوردار باشد که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
دلایل اقتصادی تشکیل شبکه
توجیه اقتصادی شبکه ها نیازمند استفاده از مفهوم زنجیره ارزش برای شکستن بنگاه به زیر فعالیت ها می باشد. تشخیص فعالیت های متفاوتی که در بنگاه انجام می شود، بسیار ضروری است.
واضح است که آن چیزی که در انجام هر فعالیت اهمیت دارد هزینه نهایی می باشد، چه فعالیت درون کسب و کار انجام گیرد، چه برون سپاری شود. در حالت انجام فعالیت درون کسب و کار آن را هزینه داخلی (IC) می نامیم؛ هزینه انجام فعالیت از طریق برون سپاری را قیمت بیرونی (EP: هزینه ای که به کسب و کار طرف قرارداد پرداخت می کنیم) به علاوه هزینه مبادله (TC). به این ترتیب کل هزینه بیرونی برابر خواهد بود با EC که حاصل جمع EP و TC خواهد بود. (EC=EP+TC)
به این ترتیب یک فعالیت در داخل سلسله مراتب کسب و کار انجام خواهد گرفت اگر EP+TC>IC. اما حالتی را تصور کنید که یک کارآفرین بتواند هزینه TC را برای کسب و کار کاهش دهد. زمانی که TC تا حدی کاهش یابد که EC+TCهزینه های مبادله و لزوم یکپارچگی فعالیت ها نمی توانند از آن بهره مند شوند.
فرآیند شکل گیری اتحاد استراتژیک
شناخت ضرورت و تعیین نیاز، انتخاب شریک تجاری، تعیین ساختار یا نوع اتحاد و مدیریت اتحاد چهار گام اساسی مهم در توسعه یک اتحاد برای کسب و کارها هستند. که در اینجا به توضیح هر یک از این مراحل می پردازیم.
تبیین نیاز استراتژیک اتحاد: تبیین نیاز استراتژیک اتحاد و به تبع آن شناخت هدف از اتحاد نخستین گام در تشکیل هر گونه اتحاد است که نقش بسیار مهم و ضروری در مراحل بعدی توسعه اتحاد به خصوص انتخاب شریک و تعیین ساختار اتحاد دارد.
مذاکره و انتخاب شریک مناسب: بعد از مشخص شدن هدف از اتحاد استراتژیک، نوبت به انتخاب شریک تجاری شایسته می رسد. انتخاب شریک شامل مقایسه نیازها، ارزش ها و توانایی های کسب و کار با نظایر آنها از (کسب و کارها) شریک می باشد. فرآیند مذاکره برای اتحادهای استراتژیک اغلب پیچیده و طولانی است و حتی ممکن است بیش از یک سال به طول انجامد. این پیچیدگی ممکن است ناشی از عقد انواع قرارداد لازم، ارتقاء امکانات و تسهیلات موجود، بررسی قوانین محلی و بین المللی و حتی مسائل پرسنلی باشد.
تعیین نوع و ساختار اتحاد استراتژیک: ساختار یک اتحاد (قرارداد همکاری، سرمایه گذاری مشترک با ایجاد هویت جدید و یا سرمایه گذاری مشترک بدون ایجاد هویت جدید) به شدت متاثر از نوع نیاز کسب و کار و نیز شریک تجاری اش (دو گام قبل) است. البته عوامل دیگری نیز همچون نوع صنعت، وجود یا عدم وجود رقابت بین شرکا، احتمال سوء استفاده از دانش کسب و کار توسط شریک (ها) و از این قبیل در شکل و ساختار اتحاد اثر دارد.
رهبری و مدیریت اتحاد: رهبری و مدیریت اتحاد عبارت است از هر آنچه که برای انجام کار در چارچوب اتحاد استراتژیک تعریف شده لازم است که مثلا شامل توازن و تطبیق نیروهای متفاوت و اغلب متضاد اتحاد با یکدیگر و هماهنگی آنها به صورت پیوسته است.
اتحاد مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی
مدیریت و حفظ اتحاد از ایجاد آن بسیار با اهمیتتر است. اتحاد باید به گونه¬ای مدیریت شود که عملکرد مثبتی برای اعضا داشته باشد، در غیر این صورت به سرعت از بین میرود.
برای مدیریت اتحاد رویکرد چهار سی (۴C) مطرح شده است. طبق این رویکرد یک اتحاد استراتژیک با استفاده از چهار فعالیت میتواند به خوبی مدیریت شود.
این چهار فعالیت عبارتاند از:
• CAPTURE یا به دام انداختن
مدیران اجرایی که قبلا در اتحادهای استراتژیک فعالیت داشته¬اند معمولا تجربه و بینش قابل توجهی دارند. شرکت¬ها اگر بتوانند از تجربیات و بینش¬های استراتژیک این مدیران استفاده کنند، میتوانند سود زیادی ببرند و این تجربیّت را در اختیار بگیرند. وقتی که این تجربیات و بینش¬ها تحت کنترل شرکت قرار گرفت، حتی با خارج شدن این مدیران، افراد دیگری هم میتوانند با استفاده¬ از آن تجربیات اتحاد را مدیریت کنند.
• CODIFY یا مدوَّن کردن
بعضی از شرکت¬ها، همیشه یک گام جلوتر هستند! این شرکت¬ها، شرکتهایی هستند که تجربیات مدیران اتحادهای قبلی و بهترین اقدامات آنها را مکتوب و مدوَّن می¬کنند و در اختیار مدیران ارشد خود قرار میدهند.
• COMMUNICATE یا برقراری ارتباطات
برقراری ارتباطات سازمانی روش دیگری برای مدیریت اتحاد است. بعضی از شرکت¬ها شبکهها و گردهمایی¬هایی از مدیران اتحادها را برای انتقال تجربه و دانش این مدیران تشکیل میدهند. ارتباطات فرد با فرد ابزار مفیدی برای انتشار دانش مدیریت اتحادها است.
• COACHING یا تعلیم دادن
فعالیت و مکانیسم چهارم برای مدیریت اتحاد، هدایت برنامههای کارآموزی اتحاد و تعلیم دادن قوّه-ی ابتکار است.
انواع اتحاد مدیریت ریسک استراتژیک کارآفرینی
۱. سرمایه گذاری مشترک
عبارت است از یک فعالیت مشارکتی تجاری که توسط دو یا چند کسب و کار با اھداف استراتژیک شکل می یابد و نهادهای مستقلی ایجاد می کند و به ھریک از این نهادها مسئولیتهای عملیاتی، مخاطرات مالی و پاداشهایی تخصیص می دهد درحالی که استقلال و هویت آن ها حفظ می شود. این نوع اتحاد از همه انواع دیگر رایج تر است.
۲. کنسرسیوم خدمات متقابل
عبارت است مشارکت کسب و کارهای مشابه در صنایعی که منابع خود را جهت کسب منافع و تکنولوژی پیشرفته یکپارچه می کنند که در غیر این صورت، دستیابی به آن ها به صورت انفرادی بسیار پرهزینه است.
۳. موافقتنامه صدور مجوز
توافقنامه ای است که طبق آن کسب و کار صادرکننده مجوز حقوقی را به کسب و کار دیگر در یک کشور یا بازار دیگر جهت تولید یا فروش کالا اعطا می کند و کسب و کار گیرنده مجوز مبالغی را به کسب و کار صادرکننده مجوز پرداخت می کند. این اتحاد وقتی مفید است که علامت تجاری کسب و کار مجوز دهنده شناخته شده و مشهور باشد.
۴. مشارکت در زنجیره ارزش
عبارت است از یک اتحاد قوی و نزدیک که در آن یک کسب و کار یا واحد کسب و کار موافقتنامه بلندمدتی با عرضه کنندگان یا توزیع کنندگان کلیدی را جهت کسب مزیت رقابتی شکل می دھند. این نوع اتحاد، حد اعلای اتحاد است.
درباره داود ستوده راد
فریلنسر ، داود ستوده راد هستم که به صورت حرفه ای در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می کنم. متخصص در طراحی و بهینه سازی سایت و مشاور در کسب و کار اینترنتی و استارت آپ ها هستم.
نوشتههای بیشتر از داود ستوده راد
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.