استراتژی ساخت برند چیست ؟
استراتژی ساخت برند (استراتژی توسعه برند) برنامهای برای دستیابی به یک سری اهداف بلندمدت است که در نهایت منجر به انتخاب برند و محصولات توسط مصرفکنندگان میشود. یک استراتژی برندینگ موفق، شامل مأموریت برند، وعدههای آن به مشتریان و نحوه ارتباط با آنها است.
نمایش فهرست این آموزش :
- استراتژی ساخت برند چیست ؟
- ۷ مولفه برای داشتن استراتژی ساخت برند
- انواع استراتژیهای برندینگ
- عناصر سازنده استراتژی برند
- مراحل تدوین استراتژی برندینگ موفق و قدرتمند
- طراحی و تدوین استراتژی برندینگ را از چه زمانی آغاز کنیم؟
- حال چگونه برند سازی کنید؟
- ۱٫ ابتدا بازار هدف خود را مشخص کنید
- ۲٫ مخاطب مورد نظر خود را تعیین کنید
- ۳٫ در برندینگ باید هدف داشته باشید و ارزش خلق کنید
- ۴٫ برندینگ را با تحقیق، همراه کنید
- ۵٫ ویژگی منحصربهفرد خود را مشخص کنید
- ۶٫ صدای منحصربهفرد برند خود را تشکیل دهید
- ۷٫ برند خود را مانند یک شخص تعریف کنید
- ۸٫ یک داستان برند و پیام بسازید
- ۹٫ لوگو (logo) و شعار (tagline) تجاری ایجاد کنید
- ۱۰٫ برند خود را در هر جنبهای از کسب و کار خود ادغام کنید
- ۱۱٫ با برند خود به همهچیزهایی که میخواهید برسید
- ۱۲٫ مشتریان را از برند خود آگاه کنید
استراتژی ساخت برند چیست ؟
اغلب به اشتباه استراتژی برندسازی را مجموعه لوگو، پالت رنگ یا وبسایت برند میدانند. اگرچه این عناصر خلاق برای داشتن یک استراتژی برند موفق ضروری است اما همهی آن نیست. یک استراتژی برندینگ موفق حول همه عناصری ناملموسی میچرخد که با گذشت زمان باعث افزایش آگاهی از برند ارزش ویژه برند برای مخاطب میشود.
استراتژی برندینگی که بهخوبی تعریف و اجرا شده، بر همه جنبههای یک تجارت تأثیر میگذارد و مستقیماً با نیازها و احساسات مخاطب ارتباط دارد.
۷ مولفه برای داشتن استراتژی ساخت برند
در ادامه شما را با ۷ عنصر لازم برای داشتن یک استراتژی تجاری موفق و جامع آشنا خواهیم کرد.
۱.هدف
هر برند یک وعده به مخاطب میدهد. اما در بازاری که در آن اعتماد مصرفکننده پایین و بودجه بالا است تنها وعده یک برند نیست که آن را از سایر برندها متمایز میکند، بلکه داشتن هدفی خاص است.
همانطور که وعدهای که نام تجاری شما میدهد برای موقعیت برند شما لازم است هدف شما نیز اهمیت دارد. زیرا این هدف به عنوان وجه تمایز میان شما و رقبای شما عمل میکند. با توجه به استراتژیهای کسبوکار داخلی هدف را میتوانید به دو روش نشان دهید:
کارکردی و عملی: این مفهوم بر ارزیابی موفقیتها به دلایل فوری و تجاری تمرکز دارد. به عنوان مثال هدف از یک کسبوکار این است که پول در بیاورد.
مقصودی: این مفهوم بر موفقیت تاثیر میگذارد، زیرا به توانایی کسب درآمد و انجام کارهای خوب در جهان بستگی دارد.
۲.ثبات و انسجام
کلید انسجام این است که از صحبت درباره چیزهایی که به برند شما مرتبط نیست اجتناب کنید. به عنوان مثال شما عکسی جدید به صفحه فیسبوک خود اضافه میکنید. آیا این تصویر با پیام شما همخوانی دارد یا فقط چیز جالب یا خندهداری بوده است که به صراحت میتواند مخاطبان شما را گیج کند؟
هنگامی که در تلاش برای برندسازی از طریق پلتفرم هستید باید مطمئن شوید که تمام پیامهای شما یکپارچه است. در نهایت این سازگاری باعث تشخیص نام تجاری شما شده و منجر به وفاداری مشتری به شما خواهد شد.
برای دیدن یک نمونه عالی از یکپارچگی بیایید نگاهی به برند کوکاکولا بیندازیم. نتیجه تعهد این برند به انسجام تمام عناصر بازاریابی این برند با یکدیگر هماهنگ هستند.
این موضوع کمک کرده تا این برند تبدیل به یکی از برندهای شناخته شده جهان شود. به عنوان مثال در سطح حسابهای رسانههای اجتماعی این برند نیز یکپارچگی نام تجاری آنها بسیار واضح است.
با زمان گذاشتن برای تعریف و توافق بر سر این یکپارچگی برندسازی شما نیز میتواند بسیار موفق باشد.
۳.احساسات
مشتریان همیشه منطقی نیستند. گاهی مردم حاضرند پول بیشتری برای خرید یک برند شناخته شده بدهند تا پول کمتری برای یک جنس بهتر و ارزانتر. اما چرا؟
زیرا این برندها با استفاده از برندسازی احساسی باعث ایجاد یک جامعه برای نام تجاری خود شدهاند و به این صورت بین برند خود و مشتریان اتصال برقرار کردهاند.
این برندها با ایجاد فضای احساسی که به مخاطب این حس را میدهد که باید جامعه خود را بزرگتر کنند، قادر است خود را به عنوان یک انتخاب واضح برای کسانیکه میخواهند آن محصول را خریداری کنند تعیین کند.
مردم تمایل ذاتی برای ایجاد روابط دارند. مارک لری که یک محقق و روانشناس است معتقد است که مردم نیاز به احساس ارتباط نزدیک با دیگران دارند و این روابط نزدیک بخش عمدهای از رفتار انسانی است. درسی که از این نکته میتوان آموخت این است که باید راهی برای ارتباط با مشتریان خود در سطحی عاطفیتر و عمیقتر بیابید. باید دریابید که آیا به آنها آرامش میدهید؟ آنها شما را به عنوان بخشی از خانواده خود احساس میکنند؟ آیا زندگی را برای آنها سادهتر کردهاید؟ این عوامل محرک و عواملی مانند این برای تقویت رابطه شما با مشتری و همچنین ایجاد وفاداری مشتری به شما کمک میکند.
۴.انعطافپذیری
در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است بازاریابان باید انعطافپذیر باقی بمانند تا بتوانند با مردم در ارتباط باشند. همچنین این انعطافپذیری باعث ایجاد خلاقیت در کمپینهای بازاریابی شما میشود.
شما ممکن است به این فکر کنید که: خوب من چگونه باید انعطافپذیر باقی بمانم؟
سوال بسیار خوبی است. در حالیکه انسجام و یکپارچگی برای تنظیم استانداردهای برندسازی شما لازم است، انعطافپذیری نیز شما را قادر میسازد تا تنظیماتی را ایجاد کنید که باعث و تشخیص رویکرد شما شود.
به عبارت دیگر، برنامههای هویت موثر نیاز به یکپارچگی دارد تا بتواند تشخیص داده شود و شناسایی شود، اما برای تازه نگه داشتن این موارد باید تنوع و انعطافپذیری وجود داشته باشد.
یک نمونه عالی برای این نوع تعادل استراتژیک میتواند برند Old Spice باشد. این روزها برندOld Spice یکی از بهترین نمونهها از بازاریابی موفق در سراسر دنیا است. تا پیش از این برند تنها یک نیاز برای پدران بود اما امروزه این برند یک برند بسیار معروف و محبوب برای تمام سنین است. و راز این موفقیت نیز تنها انعطافپذیری این برند است.
توجه داشته باشید که باید کاری انجام دهید که از جایگاه برند خود محافظت کنید. Old Spice به خوبی توانست با توجه به نیاز بازار این انعطافپذیری را داشته باشد و همچنین جایگاه برند خود را نیز حفظ کند.
بنابراین اگر استراتژیها و تاکتیکهای قدیمی شما دیگر کار نمیکند از تغییر دادن آنها نترسید. فقط به این دلیل که این استراتژیها در گذشته کار میکرده دلیل ندارد که اکنون نیز برای شما کار کند. اجازه دهید که مخاطبان شما، شما را در راههای تازه و جدید ببینند. آیا مشاغلی وجود دارد که برند شما بتواند ایجاد کند؟ آیا ویژگیهایی درباره محصول شما وجود دارد که هنوز برجسته نشده است؟ از آنهایی استفاده کنید که برای مشتریان جدید است و به دلیل اینکه محصولات قدیمی شما را دوست داشتند بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
۵.مشارکت کارکنان
همانطور که قبلا گفتیم، اگر شما تمایل به برندسازی دارید دستیابی به یک احساس یکپارچه بسیار مهم است. این نکته بسیار مهم است که کارکنان شما نیز چگونه با مشتریان ارتباط برقرار میکنند تا بتوانند درک درستی از برند شما را به آنها بدهند.
اگر نام تجاری شما از طریق سرگرمیهای توییتر بسیار جذاب دیده میشود، منطقی به نظر نمیرسد که زمانیکه با شرکت شما تماس میگیرد با یک پشتیبانی بداخلاق و ترشروی صحبت کند.
برای جلوگیری از این تجربه ناسازگار بهتر است کارکنان خود را در این جهت با اهداف خود یکپارچه و هماهنگ سازید.
۶.وفاداری
اکر شما در حال حاضر مشتریانی دارید که شما را دوست دارند، شرکت شما و برند شما باید بخاطر این عشق به آنها پاداش دهد. این دسته از مشتریان به شما وفادار هستند، شما را به دوستان خود معرفی میکنند و درواقع به عنوان سفیران برند شما عمل میکنند. وفاداری این افراد برای شما مشتری بیشتر و در نتیجه سود بیشتر به ارمغان خواهد آورد.
گاهی تنها یک تشکر میتواند تنها چیزی باشد که لازم است انجام دهید. اما پس از آن باید از این فراتر روید و شاید ممکن باشد یک نامه شخصی به آنها بنویسید. برای آنها برخی چیزهای خاص ارسال کنید یا از آنها بخواهید نظرات خود را برای شما ارسال کنند تا در وبسایت خود از آنها استفاده کنید.
وقتی ما در هاتاسپات به ۱۵۰۰۰ مخاطب رسیدیم میخواستیم یک تشکر بزرگ از آنها به عمل بیاوریم، در حالیکه برای برند خودمان نیز خوب باشد. بنابراین ما ۱۵۰۰۰ توپ پینگپنگ نارنجی را از بالکن طبقه چهارم برای تشکر از مشتری در بالنهال فلزی بزرگ قرار دادیم. در حالیکه ممکن است برای برخی افرادی کمی غیرعادی به نظر برسد، برای کسانیکه برند ما را میشناختند کاملا قابل درک بود و حس میشد.
وفاداری بخش مهمی از استراتژی هر برند است. برجسته کردن یک رابطه مثبت بین شما و مشتریان شما باعث میشود مشتریان بالقوه نیز تمایل به انتخاب برند شما داشته باشند.
۷.آگاهی رقابتی
رقابت را به عنوان یک چالش برای بهبود استراتژی خود ایجاد ارزش بیشتر در برند خود در نظر بگیرید. شما با رقیبتان در همان کسبوکار هستید و همان مشتریان را دارید بنابراین بایستید و تماشا کنید که رقیبانتان چه کاری انجام میدهند.
آیا برخی استراتژیهای آنها موفق عمل میکند؟ میتوانید حتی از برخی شکستهای آنها به منظور تجربه و بهبود شرکت خود استفاده کنید.
مثلا درمورد هاتاسپات، استفاده از برنامههای شبکههای اجتماعی و خواندن مقالات دیگر یک رقابت است. شما با توجه به استراتژیهای رقیب خود اگر میخواهید برند خود را ارتقا دهید، نباید هر حرکتی را که آنها انجام میدهند دیکته کنید.
مطمئنا شما یک محصول و سرویس مشابه با شرکتهای دیگر دارید که در رقابت با شما هستند، شما باید از رقیب خود متمایز باشید. با تکرار هر حرکتی که رقیب شما میکند باعث از بین رفتن این تمایز بین برند خود و رقیبانتان میشوید.
انواع استراتژیهای برندینگ
تهیه کردن یک استراتژی برندینگ چیزی نیست که قانون ثابت و کلی برای همه برندها داشته باشد. تیم بازاریابی شما باید محصولات و خدمات شما را با استراتژی برندسازی شرکت شما مطابقت دهد. مطمئن شوند که این استراتژی با ارزشهای کسبوکار و مشتریان شما هماهنگ است. در ادامه پنج نوع مختلف از استراتژیهای برندینگ که شرکتها و تیمهای بازاریابی باید به آنها توجه کنند را آوردهایم:
- برندینگ نام کمپانی (Company Name Branding)
مارکهای معروف از محبوبیت نام شرکتهای خود برای بهبود شناخت برند استفاده میکنند. لوگوها، شعارها، بستهبندیها یا رنگها بهطورکلی وسط مصرفکنندگان در ارتباط با کل تجارت شناخته میشوند. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند کوکاکولا (Coca-Cola)، تیلنول (Tylenol) و پورشه (Porsche) برای تعامل با مخاطبان خود به برند شرکت متکی هستند. شنیدن نام یکی از این شرکتها کافی است تا مخاطب بتواند بهسرعت با آن ارتباط برقرار کند.
- برندسازی فردی (Individual Branding)
شرکتهای بزرگی که انواع محصولات شناخته شده را در مجموعه خودشان تولید میکنند، ترجیح میدهند یک استراتژی برندسازی جداگانه برای همه این محصولات در نظر بگیرند. برای مثال، اپل شرکت مادر است اما برای بازاریابی مارکهای مختلف خود مانند Mac، iPhone و iPad استراتژی برندینگ جداگانهای را انتخاب میکند.
- برندینگ نگرشی (Attitude Branding)
گاهی اوقات یک شرکت برای بازاریابی محصولات خود و بازتاب کسبوکارش به یک احساس یا نگرش کلی میرسد این نوع از استراتژی برندینگ، تلاشی میکند تا با بازاریابی احساسی، تجارت را زنده کرده و توسعه دهد. در نهایت هدف اصلی این است که یک ارتباط عاطفی بین برند و مشتریان برقرار شود. برندهایی مثل نایک از برند فقط برای فروش کفشهای ورزشی استفاده نمیکنند؛ بلکه هدف آنها ترویج شیوه زندگی سالم است. نایکی درواقع شعاری برای برند خود تعیین کرده که علاوه بر تبلیغ محصولات، سبک زندگی سالم را هم ترویج میدهد. (فقط این کار را انجام بده – Just do it).
- تعمیم برند (Brand Extension Branding)
یک برند قوی ممکن است تصمیم بگیرد با استفاده مؤثر از استراتژی توسعه برندِ مستر برند (Master brand)، موفقیتهایش را در بخشها و فعالیتهای جدید هم گسترش دهد. بسیاری از شرکتهای پوشاک از راهکارهای توسعه برند برای عرضه خط جدیدی از کفش، عطر یا اکسسوری استفاده میکنند. محصولات ممکن است متفاوت باشند اما هویت برند یکسان است. مثل برند شنل که هم تولید لباس و کفش و پوشاک دارد و هم در زمینههای تولید جواهرات گرانقیمت، عطر و مبلمان خانه فعالیت میکند.
- پرایوت لیبل برندینگ (Private-Label Branding)
برندهای فروشگاهی موفق از استراتژی پرایوت لیبل برندینگ برای رقابت با خردهفروشان بزرگتر استفاده میکنند. برای مثال سوپرمارکتهای زنجیرهای مانند کروگر (Kroger) خودشان بعضی از محصولات غذایی را تولید میکنند. این محصولات گزینههای تجاری مقرونبهصرفهتری برای مشتریان هستند.
عناصر سازنده استراتژی برند
هدف اصلی یک استراتژی برند موفق این است که به جهان اطلاع دهید که برند شما وجود دارد؛ چه هدفی دارد و چه چیزی آن را مشخص و متمایز میکند. استراتژی برند یک استراتژی منعطف و بلندمدت است که اغلب بر اساس موفقیت یا عدم وجود موفقیت در طول زمان، نیاز به بازبینی دارد. اندازهگیری موفقیت استراتژی برندسازی همیشه آسان نیست. استراتژیهای برندینگ اغلب شامل عناصر نامشهودی هستند که بهراحتی قابلاندازهگیری نخواهند بود.
تعیین استراتژی برند یک عامل مهم برای رسیدن به موفقیت است. نکته اساسی و اثرگذاری که در این بین وجود دارد سنجش موفقیت برند و راههای رسیدن به آن است. هر سازمانی نحوه سنجش موفقیت را بهگونهای متفاوت مورد بررسی قرار میدهد، اما بهطورکلی همه برندها باید عناصر یکسانی را در استراتژیهای خود در نظر بگیرند. پاسخ به سؤالات زیر میتواند اولین گام در تدوین استراتژی موفق برند باشد:
- اهداف برند شما چیست و چگونه با آنها ارتباط برقرار میکنید؟
- برند شما چه مشکلاتی را حل خواهد کرد و چه سودی برای مشتریان موردنظر خود خواهد داشت؟
- چگونه مشتریان ایدهآل خود را شناسایی میکنید؟
- چه کسانی از برند شما سود خواهند برد؟
- این مشتریان چه احساسی دارند و دوست دارند چه احساسی با مصرف محصولات شما برای آنها ایجاد شود؟
- چگونه رقبای خود را شناسایی میکنید؟
- رقبای قبلی شما خواستههای مشتریان بالقوه شما را چگونه و از چه روشی به آنها داده است؟
- چگونه مشتریان بالقوه را جذب میکنید؟
- برند شما برای رسیدن به اهداف خود از چه شخصیت و لحن صدایی برخوردار خواهد بود و چه تغییراتی میتواند اثرگذاری آن را بیشتر کند؟
مراحل تدوین استراتژی برندینگ موفق و قدرتمند
مراحل مختلفی برای تدوین استراتژی برندینگ موفق و قدرتمند وجود دارند. در قدم اول باید استراتژی برند خود را درست و همسو با اهداف کسبوکار قرار دهید. بعد از آن، همه ابزارهای ارتباطی که برند به آنها نیاز دارد مانند لوگو، بستهبندی و وبسایت خود را توسعه دهید. همچنین تلاش کنید تا ابزارها، اهداف، برنامهها و هر چیزی که در استراتژی برندینگ مؤثر است، بهروز و دقیق باشد. آنچه گفتیم فقط دیدگاهی کلی درباره مراحل تدوین استراتژی برند است. در ادامه با جزئیات بیشتری به این موضوع نگاه میکنیم:
- استراتژی کلی کسبوکار خود را در نظر بگیرید
یک برند قوی و متمایز باعث میشود که رشد شرکت شما بسیار آسانتر باشد؛ اما چه نوع شرکتی میخواهید باشید؟ استراتژی کلی کسبوکار شما زمینه استراتژی برندسازی شما است. بنابراین کارتان را از این نقطه آغاز کنید. اگر در مورد هویت و نقطه هدفی که میخواهید شرکت خود را به آن سمتوسو ببرید روشن و واضح باشید، برند و استراتژی به شما کمک میکند تا از مسیر هموارتری به آنجا برسید.
- مشتریان هدف خود را مشخص کنید
مشتریان هدف شما چه کسانی هستند؟ اگر بگویید «همه» یک اشتباه بسیار بزرگ میشوید. تحقیقات ما بهوضوح نشان میدهد که شرکتهایی که رشد و سود چشمگیری داشتهاند، بر داشتن جامعه مشتریان هدف مشخص تمرکز کردهاند. هرچه جامعه هدف شما مشخصتر باشد رشد، سریعتر انجام میشود. هرچه مخاطب متنوعتر باشد، تلاشهای بازاریابی شما کمرنگتر خواهد بود. چگونه میدانید که گروه مشتری هدف مناسب را انتخاب کردهاید؟ اینجاست که مرحله بعدی وارد میشود.
- در مورد گروه مشتریان هدف خود تحقیق کنید
شرکتهایی که تحقیقات نظاممند در مورد گروه مشتری هدف خود انجام میدهند رشد سریعتر و سود بیشتری دارند. علاوه بر این، افرادی که بهصورت مکرر تحقیق میکنند و اطلاعات خود را درباره گروه مخاطبان بهروز نگه میدارند موفقتر هستند. تحقیقات به شما کمک میکند تا دیدگاه و اولویتهای مشتری موردنظر خود را بشناسید، نیازهای آنها را پیشبینی کرده و پیام خود را به زبانی که برای آنها آسان و قابل درک است بیان کنید. همچنین به شما میگوید که چگونه آنها نقاط قوت شرکت شما و برند فعلی شما را مشاهده میکنند. به این ترتیب، ریسک بازاریابی مرتبط با توسعه برند را به طور چشمگیری کاهش میدهد.
- جایگاه برند خود را توسعه دهید
شما اکنون آماده تعیین جایگاه برند شرکت خود در بازار خدمات حرفهای هستید. شرکت شما چه تفاوتی با دیگران دارد و چرا مشتریان بالقوه در بین مخاطبین شما باید همکاری با شما را انتخاب کنند؟ جایگاه برند شما باید در واقعیت قابل دسترسی باشد، زیرا باید به قولی که دادهاید عمل کنید. همچنین باید کمی انگیزشی و اشتیاقآمیز باشد تا تیم و افراد اثرگذار در این جایگاه، انگیزه لازم برای واقعی کردن آن را داشته باشند.
- نام، لوگو و تگ لاین، وبسایت و بازاریابی محتوایی خود را توسعه دهید
برای بسیاری از شرکتها تغییر نام لازم نیست. با این حال، اگر شما یک شرکت جدید یا در حال ادغام هستید، یا نامی که در حال حاضر دارید برای موقعیت شما مناسب نیست، تغییر نام انتخاب بهتری خواهد بود. حتی اگر نام شرکت خود را تغییر نمیدهید، لوگو و تگ لاین جدید ممکن است برای حمایت بهتر از موقعیت تجاری شما گزینه خوبی محسوب باشد.
بازاریابی محتوا بهویژه برای شرکتهای خدمات حرفهای در عصر اینترنت بسیار مناسب است. از محتوای آموزشی ارزشمند برای جذب، پرورش و وفادار کردن مخاطب استفاده کنید. تبلیغات سنتی یا صرفا حمایتهای مالی اغلب نتایج ناامیدکنندهای را به همراه دارد. بازاریابی محتوا هم بصیرت مخاطبان شما را افزایش میدهد و هم تاثیر بسیار زیادی در شهرت برند شما دارد. همچنین این یک راه عالی برای مرتبط کردن برند شما با مخاطبان هدف است.
- استراتژی را پیگیری کنید و میزان موفقیت آن را زیر نظر بگیرید.
آخرین مرحله در فرایند توسعه برند، بدیهی است که یک استراتژی توسعه برند اگر هرگز اجرا نشود، چندان مفید نخواهد بود. وقتی به یک استراتژی درست رسیدید، باید آن را پیادهسازی کنید. در تمام مراحل و عملکردهای مختلف نتایج بهدستآمده را بررسی و پیگیری کنید. درنهایت، بعد از بررسی و کنترل تمام مراحل و اقداماتی که در استراتژی برند انجام دادهاید، مشکلات و نیازهای واقعی برند را بفهمید و اهداف لازم برند را مطابق با آمار و واقعیتهایی که برای پیشرفت و موفقیت بیشتر به آنها نیاز دارید، بهروزرسانی کنید.
طراحی و تدوین استراتژی برندینگ را از چه زمانی آغاز کنیم؟
طراحی و تدوین استراتژی برندینگ باید جزء اولین اقدامات و کارهایی باشد که قبل از ورود به بازار انجام میدهید. اگر یک استراتژی برندسازی مشخص داشته باشید، با یک دید کلی و چشمانداز درست و منطقی کارتان را شروع میکنید. درصد آزمون و خطا در تجارت را کاهش میدهید و در نهایت، راحتتر و سریعتر میتوانید مشکلات و ضعفهای برند را پیدا کنید. به این ترتیب، کسبوکارتان را بهبود میدهید و از فرصتهای طلایی برای موفقیت و سود بیشتر استفاده میکنید. اگر تا امروز این کار را نکردهاید، زمان و موقعیتهای بسیار زیادی را از دست دادهاید! همین حالا برای تعیین یک استراتژی برندینگ موفق با گروههای مختصص و کاربلد ارتباط بگیرید.
حال چگونه برند سازی کنید؟
برندسازی یک فرآیند پیچیده است که نیاز به برنامهریزی دقیق و رویکرد حساب شده دارد. هنگام ساختن یک برند قدرتمند چیزهای زیادی باید در نظر بگیرید که به برخی از آنها در زیر اشاره کردیم:
۱٫ ابتدا بازار هدف خود را مشخص کنید
ابتدا در مورد شناخت مشتریان هدف خود فکر کنید و آنها را درک کنید. برای برقراری ارتباط موثر، باید عناصر مؤثر بر مشتریان هدف خود را شناسایی کرده و روی اعمال نفوذ آنها تمرکز کنید. به همین دلیل، پیام و تصویر شما باید برای بخش خاصی از جامعه منحصربهفرد باشد. تلاش برای جذب همه افراد کار بیهودهای است.
با یک یا دو گروه از مشتریان کلیدی شروع کنید و بهآرامی ازآنجا رشد کنید. در مورد این گروهها منتقدانه فکر کنید، آنها چه کسانی هستند؟ چه نیازی دارند؟ چه میخواهند؟ چگونه عمل میکنند؟ آنها چه دوست دارند؟ چه چیزی باعث ایجاد انگیزه و جذب آنها میشود؟ و چگونه میخواهید با آنها صحبت کنید؟
۲٫ مخاطب مورد نظر خود را تعیین کنید
پایه و اساس ایجاد برندینگ تعیین مخاطب مورد نظر است که روی آن تمرکز خواهید کرد. شما نمیتوانید همه را خوشحال کنید، بنابراین یاد بگیرید که بهترین برند سازی ممکن را برای مجموعه خاصی از کاربران ایجاد کنید. سعی نکنید همه را خوشحال کنید. این غیرممکن است. نگران نباشید؛ خودتان باشید؛ حتی اگر این بدان معنا باشد که چیزهایی را بگویید که هیچکس دیگری نخواهد گفت. به یاد داشته باشید، کار شما کسب رضایت همه نیست. شما در کسبوکاری هستید که باید آن را توسعه دهید، نه اینکه همه را خوشنود کنید.
هنگام برندینگ، این نکته را به خاطر بسپارید که دقیقاً به چه کسی میخواهید برسید. رسالت و پیام خود را متناسب با نیازهای دقیق آنها تنظیم کنید. رفتارهای دقیق و سبک زندگی مصرفکنندگان خود را بفهمید.
۳٫ در برندینگ باید هدف داشته باشید و ارزش خلق کنید
هدف پشت برند خود را کشف کنید. هر برند موفق پشت سر خود هدف قدرتمندی دارد. چهار سؤال وجود دارد که باید هنگام تعیین هدف از برند خود بپرسید:
• چرا وجود دارید؟
• چه چیزی شما را متمایز میکند؟
• چه مشکلی را حل میکنید؟
• چرا مردم باید مراقبت کنند؟
شما از این ایدهها برای آگاهی از برند خود، از طریق شعار (tagline)، نام، صدا، پیام، داستانها، تصاویر و موارد دیگر استفاده خواهید کرد.
مطالعات نشان میدهد که ۵۰٪ از مصرفکنندگان در سراسر جهان میگویند که در حال حاضر براساس ارزش و تأثیر نام برند یک شرکت خریداری میکنند. بنابراین باید بسیار تلاش کنید تا بتوانید برندینگ خود را از دیگران متمایز کنید.
سیمون سینک (Simon Sinek) متخصص رهبری، الگوی تأثیرگذاری را با نام «دایره طلایی» بیان کرده است که میتواند در شناسایی هدف پشت هر کاری در کسب و کار یا زندگی کمک کند. ۳ قسمت از دایره طلایی به صورت زیر تعریف میشوند:
• چه چیزی (What): محصولات یا خدماتی که به مشتریان خود ارائه میدهید
• چگونه (How): چیزهایی که شما را از رقابت متمایز میکند
• چرا (Why): دلیل اشتیاق و دلیل وجود شما
به طور کلی شما باید به آنچه انجام میدهید، ارزش ایجاد کنید. لازم نیست شرکت اپل باشید تا محصول شگفتانگیزی تولید کنید. برای خلق ارزش ابتدا این سؤالات را از خود بپرسید:
• چه چیزی محصولات، خدمات و شرکت شما را از رقبا متمایز میکند؟
• چه ارزشی را ارائه میدهید و آن ارزش چقدر با آنچه توسط رقبای شما ارائه میشود، متفاوت است؟
• این مزایا چگونه بر احساسات مشتریان شما تأثیر میگذارد؟
• آیا نام تجاری من با نحوه بازاریابی من هماهنگ است؟
۴٫ برندینگ را با تحقیق، همراه کنید
هرگز نباید دقیقاً از آنچه برندهای بزرگ در صنعت شما انجام میدهند تقلید کنید اما، باید از آنچه که آنها به خوبی انجام میدهند آگاه باشید. شروع به یادگیری از رقبایتان کنید. شما فقط با مطالعه و تحقیق درباره کسبوکارهای صنعت خود میتوانید بیاموزید. لوگوهای آنها چطور است؟ تفاوت آنها از یکدیگر چیست؟ چگونه با مشتری برخورد میکنند؟ مهم است که شما از ویژگیهای آنان کپی نکنید، بلکه به انگیزههای پشت این انتخابها نگاه کنید.
۵٫ ویژگی منحصربهفرد خود را مشخص کنید
همیشه برندهایی با بودجههای بزرگتر و منابع بیشتری برای فرماندهی صنعت شما وجود دارند اما توجه داشته باشید که محصولات، خدمات و مزایای شما فقط متعلق به خودتان هستند. ویژگی خاص خود را که برند شما را متفاوت میکند، مشخص کنید. بهعنوانمثال، اگر قیمتهای پایینتری از رقبای خود ارائه میدهید، میتوانید این نکته را بر روی نام برند خود تأکید کنید. در غیر این صورت، راهی پیدا کنید که خودتان را خاص کنید.
برای مثال اپل فقط یک شرکت کامپیوتری نیست. یکی از خصوصیات اصلی آن، طراحی تمیز است و یک مزیت مهم سهولت استفاده از ابزارهای اپل است. از بستهبندیهای منحصربهفرد گرفته تا رویدادهای خبری آنها، اپل همیشه به مشتریان یادآوری میکند که میتوان محصولاتشان را در خارج از جعبه (قالب دستگاه) استفاده کرد.
آیا شعار برندسازی اپل در سالهای ۱۹۹۷-۲۰۰۲ را به خاطر دارید؟ «متفاوت فکر کنید». این مفهوم امروزه همچنان ادامه دارد.
۶٫ صدای منحصربهفرد برند خود را تشکیل دهید
صدای (voice) شما در برندینگ به رسالت، مخاطبان و صنعت شرکت شما بستگی دارد. صدای برندتان همان نحوه ارتباط شما با مشتریان و نحوه پاسخ آنها به شما است. صدای برند میتواند:
• حرفهای
• دوستانه
• رسمی
• معتبر
• فنی
• تبلیغاتی
• محاورهای
• آموزنده (حاوی اطلاعات مفید)
در نهایت، شما میخواهید صدای برند خود را به گونهای انتخاب کنید که معقول باشد و با مشتریان هدفتان سازگار باشد. خواهید دید که اگر صدای برند صحیح را بیابید و استفاده کنید، قویترین شانس ارتباط با مصرفکنندگان را دارید. این امر به ویژه هنگام انتشار مقالات وبلاگ یا پستهای رسانههای اجتماعی بسیار مهم است. حفظ صدای سازگار به شما کمک میکند تا تصویر برند شما در کانالهای مختلف به همان روش شناخته شود.
۷٫ برند خود را مانند یک شخص تعریف کنید
هنگامیکه اطلاعات مشتریان را جمعآوری کردید، تلاش کنید برند خود را بهعنوان یک فرد تعریف کنید. اگر شرکت شما یک فرد باشد، چه نوع شخصی است؟ مرد یا زن؟ پیر یا جوان؟ کدام نوع لباس را انتخاب میکند؟ چطور صحبت میکند؟
آیا شما خوشحال خواهید شد که آن را ببینید اگر بهعنوان یک غریبه به شما نزدیک شود؟ غذاها و فیلمهای موردعلاقه آن چیست؟ چه لحنی از صدا برای این مخاطب مناسب خواهد بود؟ کدام نوع زبان بیشترین تأثیر را خواهد داشت؟ چه تصاویری توجه آنها را به خود جلب میکند؟ پاسخ به این سؤالات ممکن است هرگز برای مشتریان مطرح نشود، اما این سؤالات به شما کمک میکند تا بهتر و دقیقتر برندینگ یا برندسازی کنید.
۸٫ یک داستان برند و پیام بسازید
هنگام برندینگ، به طور دقیق بگویید که شما چه کسی هستید؟ از صدایی (لحن) که برای برند خود انتخاب کردهاید استفاده کنید. پیام شما باید کاملاً با برند شما همراه باشد و به صورت مداوم منتقل شود. این بخش از فرایند برند سازی فراتر از لوگو و شعار شما میباشد و جنبههای کلیدی را تعریف میکند:
• تو کی هستی؟
• چه چیزی ارائه میدهی؟
• چرا مردم باید به تو توجه کنند؟
یک داستان تجاری فرصتی برای برقراری ارتباط در سطح انسانی است و با مصرفکنندگان خود ارتباط عاطفی مستقیمی برقرار میکند. این بدان معنی است که زبانی که شما استفاده میکنید باید احساسی و قابل درک باشد. آن را ساده و واضح بیان کنید. در هنگام ایجاد یک داستان برند، آنچه محصول شما میتواند انجام دهد را بیان نکنید بلکه چرا برای مشتری مهم است را بگویید.
۹٫ لوگو (logo) و شعار (tagline) تجاری ایجاد کنید
وقتی در مورد چگونگی ساختن یک برند فکر میکنید، احتمالاً تصاویر اولین چیزی است که به ذهنتان میآید. در این مرحله ممکن است کمی نیاز به خلاقیت داشته باشید.
لوگو در همه مواردی که مربوط به شغل شما است ظاهر خواهد شد و به هویت شما، کارت تلفن و به رسمیت شناختن وعدههای شما تبدیل خواهد شد. بنابراین باید برای ایجاد چیزی استثنایی برای تقویت هویت بصری کسب و کار خودتان، زمان و پول خرج کنید.
آیا در برندینگ کسب و کارتان نیاز به کمک دارید؟ یک طراح حرفهای یا آژانس را برای طراحی لوگو و هویت برندتان استخدام کنید تا به شما در برجسته کردن برند کمک کند. تخصص آنها به شما اطمینان میدهد که یک برند بینظیر و منحصربهفرد برای کسب و کار خود به دست آورید. یک طراح همچنین میتواند دستورالعملهای برند را تهیه کند تا با برنامههای آینده شما از نظر لوگو و پالت رنگی یا فونت سازگاری داشته باشد. یک راهنمای سبک برندینگ قوی موارد زیر را شامل میشود:
• اندازه و نحوه قرار دادن لوگو
• پالت رنگ
• تایپوگرافی و فونت
• نمادنگاری
• عکس/سبک تصویر
• عناصر وب
با یک طراح حرفهای یا آژانس خلاق و با تجربه برند سازی و طراحی هویت کار کنید تا به شما در برندینگ کمک کند.
۱۰٫ برند خود را در هر جنبهای از کسب و کار خود ادغام کنید
برند شما باید در هر آنچه مشتریتان قادر به دیدن، خواندن و شنیدن است قابل مشاهده و انعکاس باشد. برای مثال اگر مشتری وارد مطبتان شود یا مشتری وارد فروشگاه شما شود، نام برندتان باید در محیط نمایش داده شود. هر چیزی که ملموس باشد – از کارت ویزیت گرفته تا تبلیغات، بستهبندی محصول – نیاز به لوگوی برند شما دارد.
در هر پلتفرم دیجیتال، اطمینان حاصل کنید که برندتان در همه جا یکسان است. از راهنمای سبک برند خود برای ایجاد سازگاری با تصاویری مانند استفاده از رنگ و لوگو، فونت، عکاسی و غیره استفاده کنید.
وبسایت مهمترین ابزار برای بازاریابی برند شما است. وقتی وبسایت خود را طراحی میکنید: صدا (لحن)، پیام و شخصیت خود را در محتوا وارد کنید. همچنین در رسانههای اجتماعی نیز باید این قوانین را رعایت کنید.
ویدیو را فراموش نکنید! یوتیوب(YouTube)، فیسبوک (Facebook)، اینستاگرام (Instagram) و تلگرام همه سیستم عاملهایی هستند که باید با صدای برند و شخصیت منحصربهفرد شما محتوا را اجرا کنند.
برای کسانی که به پادکست علاقه دارند، به موضوعی پایبند باشید که از پیام، ارزش و صدای برند شما پشتیبانی کند.
۱۱٫ با برند خود به همهچیزهایی که میخواهید برسید
برند شما باید بخش بزرگی از همهچیز شما باشد و با زندگی شما عجین شود. این نهتنها باید در لباسهای شما بلکه در هر کاری که با دوستان و همکاران کسبوکار خود انجام میدهید، بروز کند درواقع شما (و کارمندان خود) بهترین طرفداران بازاریابی برند خود هستید.
هیچ کس برند شما را بهتر از خودتان نمیداند، بنابراین گسترش این کلمه بر عهده شماست. هنگام استخدام کارمندان، اطمینان حاصل کنید که آنها فرهنگی متناسب با رسالت، چشمانداز و ارزشهای برند شما دارند. کارمندان را تشویق کنید تا یک برند شخصی ایجاد کنند که با فرایند برندگذاری شرکت شما همسو باشد و این باعث تقویت هر چه بیشتر میشود.
مشتریان وفادار خود را ترغیب کنید که نظرات را ارسال کنند یا مطالب خود را به اشتراک بگذارند.
۱۲٫ مشتریان را از برند خود آگاه کنید
بعد از اینکه درک کردید برندینگ چیست میتوانید با استفاده از تکنیکهای متفاوت بازاریابی، آگاهی به برند را گسترش دهید:
• وبسایت
وبسایت شما مهمترین ابزار بازاریابی است که برای رشد و توسعه کسب و کار و برندینگ در اختیار دارید. این مکان جایی است که مصرفکنندگان برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شغل شما به آن مراجعه میکنند و در صورت آماده شدن اقدام به عمل (CTA) و خرید میکنند. نه تنها تجربه کاربر برای تبدیل باید استثنایی باشد، بلکه پیام شما نیز باید داستان برند شما را بازگو کند.
مهم است که هنگام راهاندازی وبسایت باید از همه موارد مناسب استفاده کنید، از ثبت نام دامنه گرفته تا میزبانی وب، سیستم صحیح مدیریت محتوا و … . از همه مهمتر اینکه وبسایت شما باید سریع بارگذاری شود (سرعت لود وبسایت زیاد باشد) و سازگار با موبایل باشد.
اکثر فعالیتهای بازاریابی برند شما باعث میشوند ترافیک به وبسایتتان بازگردد. گذشته از یک رابط کاربری حرفهای و زیبا، محتوای شما باید باکیفیت و قانعکننده باشد.
• سئو (SEO) و بازاریابی محتوا
یکی از موثرترین راههای طولانی مدت برای افزایش آگاهی از برند و ایجاد ترافیک ارگانیک مربوط به وبسایت، بهینهسازی موتور جستجو (SEO) و محتوای مناسب است.
روشهای زیادی برای دستیابی به موقعیت در نتایج موتور جستجو وجود دارد. یک استراتژی تعریف شده برای بازاریابی با محتوا به شما کمک میکند تا با مخاطب هدف خود ارتباط برقرار کنید و از طریق سفر مشتری خود از آنها پشتیبانی کنید که ایجاد اعتماد به برند میشود تا در نهایت منجر به خرید شود. از همه مهمتر، بخش اصلی تلاش SEO و انتشار مطالب شما همیشه وبلاگ وبسایت شما خواهد بود. هنگام ساختن وبلاگ برای برندینگ باید در نظر بگیرید:
کدام محتوا با مخاطب هدف شما همخوانی خواهد داشت؟
چگونه محتوا در نتایج جستجوی ارگانیک پیدا میشود؟
زمانبندی مناسب انتشار چه موقع است؟
برنامه تبلیغ مطالب چیست؟
توجه داشته باشید که محتوای برند همچنین میتواند به عنوان اینفوگرافیک، ویدئو، پادکست، مطالعات موردی، عکسها و موارد دیگر وجود داشته باشد.
• رسانههای اجتماعی
مصرفکنندگان اغلب از رسانههای اجتماعی مانند: لینکدین، فیسبوک، توییتر و یا اینستاگرام برای تصمیمگیری در مورد خرید از یک برند استفاده میکنند.
چگونه برند شما میتواند از طریق رسانههای اجتماعی به بهترین نحو آموزش، ارتباط و تعامل با مشتریان داشته باشد؟
هر برندی باید از طریق ارسال مطالب مرتبط و با کیفیت بالا به طور مداوم در تمام شبکههای اجتماعی ابتدا اعتماد مشتری را جلب کند سپس وفاداری خود را ثابت کند و در نهایت از محصولات و خدمات برند تجاری خود دفاع میکند.
• تبلیغات
ایجاد یک کمپین تبلیغاتی موفق برای برند شما مجموعهای از چالشهای منحصربهفرد را به همراه دارد. عناصر متعددی وجود دارد که به اثربخشی کلی تبلیغات کمک میکند. یک کمپین تبلیغاتی با درآمد بالا به شدت به موارد زیر متکی است:
• اهداف تبلیغات
• مخاطب هدف
• ردیابی عملکرد دقیق
• کپی و طراحی خلاقانه و قانعکننده
جذابیت تبلیغات برای برندینگ این است که میتواند نتایج کوتاه مدت سریع داشته باشد.
علاووه برموارد بالا تاکتیکهای زیادی برای ایجاد آگاهی از برند وجود دارد مانند: ایمیل مارکتینگ، همکاری با کسب و کارهای محلی، ساخت پادکست و … که با قرار دادن تمام این مؤلفهها با یک استراتژی و اجرای مداوم، مشتی است که هر کسب و کار جدید برای ایجاد برند موفق نیاز دارد.
میخواهید بدانید چرا برندینگ مهم است؟ دلایل بسیاری دارد. برند شما یکی از مهمترین داراییهایتان است. برند به تجارتتان هویت میبخشد، کاری میکند در ذهن مردم بماند، مصرفکنندهها را به خرید مجدد تشویق میکند، بازاریابی و تبلیغات را پشتیبانی میکند و کاری میکند کارمندانتان حس غرور داشته باشند.
برندینگ میتواند یکی از فاکتورهای تصمیمگیری مصرفکنندهها برای خرید باشد. بر اساس نظرسنجیای بین المللی که در سال ۲۰۱۵ انجام شد، حدود ۶۰% خریداران از برندهایی خرید میکنند که آنها را میشناسند و ۲۱% آنها محصولی را میخرند، فقط به خاطر اینکه برند محصول را دوست دارند.
برندینگ به کسبوکارتان هویت میدهد؛ و این هویت دامنهای گستردهتر از محصول و خدماتی که ارائه میدهید را شامل میشود. برندینگ چیزی در اختیار مشتری قرار میدهد که با آن ارتباط برقرار کند.
خلاصه استراتژی ساخت برند چیست ؟
برندیگ سبب میشود در ذهن همگان بمانید؛ این مفهوم مانند چهرهی شرکتتان عمل میکند و سبب میشود که مصرفکنندهها شما را در هر رسانه ای بشناسد و از سایر تجارتها متمایز کند (بعداً در مورد این قسمت مفصلاً صحبت خواهیم کرد).
برندینگ بازاریابی و تبلیغات را پشتیبانی میکند؛ کمک میکند تبلیغات مؤثر در فروش داشته باشید، شناخته شوید و روی زندگی مردم تأثیر بگذارید.
برندینگ به کارمندانتان حس غرور میدهد. وقتی کسبوکارتان را برندسازی کنید، نه تنها هویتی برای آن ایجاد کردهاید، بلکه محیط کاریای پر آوازه و پرطرفدار ساختهاید. برندینگ قوی، کارمندان قوی جذب میکند.
درباره داود ستوده راد
فریلنسر ، داود ستوده راد هستم که به صورت حرفه ای در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می کنم. متخصص در طراحی و بهینه سازی سایت و مشاور در کسب و کار اینترنتی و استارت آپ ها هستم.
نوشتههای بیشتر از داود ستوده راد
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.