بازاریابی محتوایی چیست ؟
بازاریابی محتوایی به زبان ساده، کمک به سرنخسازی و نهایتا فروش از طریق «ارائه محتوا» به مخاطب است که اگر جذاب و مفید باشد به جلب علاقه و اعتمادِ مخاطب که نقش اصلی در تبدیل شدنِ «مخاطب به مشتری» دارد، منجر میشود.
نمایش فهرست این آموزش :
- بازاریابی محتوایی چیست؟
- بازاریابی محتوایی چه مزایایی دارد؟
- اجزای بازاریابی محتوایی
- در بازاریابی محتوا سرنخها (Leads) را به مشتری تبدیل کنید.
- ۳ راه برای کشف ایده بازاریابی محتوا
- بازاریابی محتوایی بر اساس نقشهی سفر مشتری چگونه است؟
- ابزار و تکنولوژی مورد نیاز برای بازاریابی محتوا
- علت رونق گرفتن بحث بازاریابی محتوا چیست؟
- نمونههای موفق بازاریابی محتوایی در جهان
- اشتباهات رایج در بازاریابی محتوایی
- بازاریابی بدون محتوا یعنی هیچ!!
بازاریابی محتوایی چیست؟
بازاریابی محتوا (به انگلیسی: Content Marketing) در واقع نوعی از بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) است که به فرایند تولید و به اشتراکگذاری محتوایی که باعث حفظ مشتریان قبلی و بدست آوردن مشتریان جدید میپردازد. این محتوا و اطلاعات میتواند به انواع مختلفی چون اخبار تحلیلی، ویدئو، کتاب الکترونیکی، اینفوگرافی، مطالعه موردی، راهنما و دستورالعملها، سوالات و پاسخ، مقالات و تصاویر و… تولید و منتشر گردد.
بازاریابی محتوا یکی از رویکردهای استراتژیک بازاریابی و توسعه کسبوکار است که بر تولید و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و سازگار با اهداف برندها متمرکز شدهاست. بازاریابی محتوا به دنبال جذب، حفظ و تعامل با مخاطبانی است که به وضوح تعریف و شناخته شده هستند و مخاطبان هدف شما به حساب میآیند. این عمل با هدف هدایت کاربران برای انجام اقداماتی سودده صورت میگیرد.همچنین بازاریابی محتوا در سال ۲۰۱۹ دارای ویژگی های خاصی خواهد بود که از جمله آن می توان به نوع خاص اشاره کرد:
بیایید با هم ماجرایی که به پیدایش این مفهوم ختم شده است را با هم مرور کنیم: بیشتر افرادی که از محصولات و خدمات شرکتها و برندهای امروزی استفاده میکنند در وهله اول جذب تبلیغات و شیوه ارائهی آنها میشوند. اما از طرفی دیگر، کاربران از تبلیغاتی که فقط برای عالی نشان دادن محصولات ساخته میشود، خسته شدهاند.
در واقع در عصر مدرن نباید به دنبال فریب دادن مشتری باشیم و باید همهی سعی خود را به خدمت بگیریم که ارتباطی سالم و صادق را با کاربران خود بوجود آوریم. تعریف بازاریابی محتوایی، درست از نقطهای آغاز میشود که «محتوا» نقش مولف خود در توصیف صحیح از واقعیتهای کسبوکارها را به عهده گرفت.
مصرفکنندگان برای کسب اطلاعات بیشتر درباره محصولات و خدمات مورد نیازشان به کجا مراجعه میکنند و از چه کسانی کمک میگیرند؟ فضای آنلاین (وبسایتها و اپلیکیشنها) به انتخاب مهمی در مسیر جمعآوری اطلاعات برای کاربران بدل شده است.
آنها با خواندن مقالههای مرتبط، تماشای ویدیوها در سایتهایی مثل YouTube و آپارات و گوش دادن به پادکستهای ساخته شده توسط مصرف کنندگان دیگر، فهم خود از محصولات، خدمات و برندها را کامل میکنند. به عبارت بهتر، خریدارانِ امروز، هوشیارتر از هر زمان دیگری، با استفاده از رسانهها و محتواهای مختلف، تلاش میکنند که در خرید خود کمترین ریسک را متقبل و «آگاهانه» به انتخاب بپردازند.
بد نیست بدانید شمایی که به عنوان یک بازاریاب، فروشنده و یا صاحب کسبوکار مشغول خواندن این مقاله هستید هم مصرفکننده به حساب میآیید. پس شاید با این مثال بهتر بشود تاثیر محتوا را در بازاریابی درک کرد.
اما تعریف واضح بازاریابی محتوایی چیست؟ بازاریابی محتوا یک رویکرد استراتژیک در بازاریابی است که با هدف ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و مداوم با محصول یا خدمات صورت میگیرد. این کار برای جذب و حفظ مخاطب و در نهایت حرکت به سوی سودآوری از مشتری انجام میشود.
بازاریابی محتوا (Content Marketing) یکی از زیرمجموعههای مهم دیجیتال مارکتینگ محسوب میشود.
البته باید بر این نکته تأکید کنیم که با وجود جوان بودن اصطلاح بازاریابی محتوا، استفاده از محتوا برای بازاریابی اتفاق تازهای نیست و مصداقهای آن را میتوان حتی در دوران اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ و پیش از آن نیز جستجو کرد.
اما با توسعه تکنولوژی دیجیتال و افزایش دسترسی به دستاوردهای فناوری اطلاعات، بازاریابی محتوا به عنوان یک ابزار قدرتمند و یک رشتهی تخصصی مطرح شد و توانست جایگاه ویژهای را در میان فعالان حوزهی دیجیتال به خود اختصاص دهد.
بازاریابی محتوا، بخشی از استراتژی بازاریابی و توسعه کسبوکار شما است که بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و یکپارچه تمرکز دارد و هدف کلی آن، جذب مخاطبین جدید و حفظ مخاطبان قبلی است. جذب مخاطب در این استراتژی، با ارائه محتوای ارزشمند انجام میشود.
برای داشتن یک بازاریابی محتوای موفق، به برنامهریزی دقیق نیاز خواهید داشت. هنگام ایجاد محتوا، باید نکات کلیدی زیر را در نظر داشته باشید:
- محتوا را برای چه کسی ایجاد میکنید؟
- محتوا چه سودی برای مخاطب دارد و کدام مشکل او را قرار است حل کند؟
- محتوای مورد نظر چگونه منحصربهفرد خواهد شد؟
- محتوا در چه فرمتی تولید میشود؟
- محتوا در کجا توزیع میشود؟
- چگونه ایجاد و انتشار محتواها را برنامهریزی و مدیریت میکنید؟
به طور کلی، مراحل زیر باید برای داشتن یک استراتژی بازاریابی محتوا انجام شود.
پیشینه بازاریابی محتوایی
از نظر تاریخی برخی از پژوهشگران ادعا میکنند که بازاریابی محتوایی از هزاران سال پیش با نقاشیهای درون غار آغاز شد. اما بازاریابی محتوا به شکلی که در حال حاضر میبینیم از بدو تولد اینترنت سرچشمه گرفته است. به طور کلی چندین دهه است که از محتوا در مشاغل مختلف استفاده میکنند. مجلهها و کتابهای راهنمای محصول همیشه برای مشتریان جذاب بوده و به خصوص برای اهداف فروش بسیار مفیدند.
همانطور که گفتیم رویکردهای متفاوتی برای بازاریابی محتوا و همچنین انواع مختلفی از محتوا وجود دارد. بنابراین یک نوع استراتژی محتوا برای هر کاری نتیجه نمیدهد. با این وجود، همیشه حداقل یک شکل از بازاریابی محتوا میتواند برای شما سودآور باشد. فقط باید با آگاهی کامل از اهداف بازاریابی محتوا و کسب و کار خودتان بهترین استراتژی را کشف کنید.
بازاریابی محتوا بر اساس این ایده ساخته شده است که بهترین راه برای ایجاد اعتماد به مشتریان بالقوه کسب و کار ما، دادن چیزی است که آنها میخواهند. این حرف در دنیای آنلاین اغلب به شکل مطالب مفیدی ترجمه میشود که کاری را که بازدید کننده انجام میدهد قطع نمیکند، بلکه آنها را به یادگیری، لذت بردن و ارتباط بیشتر با ارائهدهنده خدمات دعوت میکند. در بازاریابی با محتوای خوب به جای اینکه لازم باشد شما به دنبال مشتری بگردید، خودش آنها را به سمت شما میآورد. این باعث ایجاد اعتماد و وفاداری مشتریان به برندی که ازش خرید میکنند هم میشود.
به عبارتی دیگر بازاریابی محتوا فرایند ایجاد محتوای ارزشمند و مرتبط است برای جذب مشتری و دستیابی مخاطب به شما. خریداران و مشتریان امروزی بیش از هر زمان دیگری از پیامهای بازرگانی و تبلیغاتی مستقیم خسته شدهاند. بد نیست بدانید که بیش از سه هزار دلار در روز خرج این روش قدیمی میشود. بنابراین با رفتن به سمت بازاریابی محتوایی میتوانید بخش زیادی از هزینهها را هم کاهش بدهید. یک استراتژی بازاریابی مناسب و خلاق، تجارت شما را در موقعیت یک دوست و راهنما برای مخاطب قرار میدهد و اینگونه راحتتر میشود به برند اعتماد کرد. تهیه مطالب مفید و سرگرمکننده میتواند پیوند محکمی بین برند شما و مشتریان ایجاد کند که با گذشت زمان به رشد و سودآوری منجر میگردد.
به طور سنتی، بازاریابان مجبور میشدند از طریق تبلیغات در وب سایتها، گرفتن غرفه در نمایشگاههای تجاری یا ایمیلهایی که در لیستهای طولانی ارسال میشدند توجه مخاطب را به خود «جلب» کنند. به طور مثال وقتی یک برند برای تبلیغ در مسابقات Super Bowl میلیونها دلار پول پرداخت میکند، دارد فقط یکسری توجه و چشم را به دیدن خودش مجبور میکند. یعنی هیچ تضمینی برای بازگشت هزینه و آمدن مشتری به آن کسب و کار وجود ندارد.
از طرف دیگر بازاریابی محتوا به بازاریاب این امکان را میدهد که فقط برای ایجاد مخاطبان خاص خود و یافتن توجه افرادی که برای آن تجارت مفید هستند هزینه کند. بازاریاب با ایجاد و توزیع محتوایی که خریدار آن را سودمند میداند، در واقع دارد با برقراری اعتماد بین مشتری و برند به سودآوری میرسد. علاوه بر این، بازاریابی محتوا نسبت به برخی دیگر از استراتژیها خیلی کمهزینهتر محسوب میشود. شاید در ابتدا به نظر برسد که روند رشد سرعت زیادی ندارد اما با کمی تلاش میتوانید به بالاترین درآمد برسید.
امروزه ۴۱درصد از بازاریابهای مدل تجارت به تجارت (B2B) بر محتویات مرتبط مسیری که مشتری برای خرید طی میکند تمرکز دارند. اما باز هم همهی مشاغل نمیتوانند به این محتوای شخصیسازی شده دسترسی داشته باشند.
البته به عنوان یک تجارت، هدف نهایی از بازاریابی محتوا رسیدن به فروش است. اما با اینکار به جای اینکه فقط محصولات و خدمات خود را بفروشید، با ایجاد اعتماد مشتریهای بیشتری را هم جذب میکنید.
بازاریابی محتوایی چه مزایایی دارد؟
تفاوتی ندارد که شما مدیر یک فروشگاه کوچک محلی باشید یا رئیس شرکتی چند ملیتی، زیرا هیچ شکی نیست که بازاریابی محتوایی میتواند نقش مهمی را در استراتژی بازاریابی دیجیتال شما داشته باشد.
امروزه برندها بیشتر از هر زمان دیگری برای ایجاد محتوا وقت میگذراند و روزانه بیش از دو میلیون پست بلاگ در اینترنت منتشر میشود. این کار بیشتر به دلیل مزیتهای بازاریابی محتوایی انجام میشود.
مهمتر از این پیشبینی میشود که مشاغل انگلستان تا چند سال آینده به طور میانگین ۳۵۰میلیون پوند برای بازاریابی محتوایی هزینه کنند. بنابراین با توجه به پیشرفت روزانهای که در این زمینه ایجاد میشود بهتر است اگر قصد شروع این نوع بازاریابی را دارید هرچه زودتر دست به کار شوید.
شاید درباره مزیت بازاریابی محتوا زیاد شنیده باشید. بازاریابی محتوایی طیف گستردهای از مزایا را دارد و یکی از بهترین روشهای تبلیغاتی برای یک تجارت مستقل یا نوظهور بصورت آنلاین است. این شیوه نه تنها از هر نوع بازاریابی ارزانتر است بلکه بسته به کیفیت کاری که میکنید، سود و نتایج طولانی مدتی را بهتان ارائه میدهد.
به عنوان مثال اگر محتوای همیشه سبز بنویسید (محتوای همیشه سبز یعنی بخشی از محتوا که به سرعت از بین نمیرود یا میشود آن را به مرور بروزرسانی کرد)، میتوانید انتظار داشته باشید که این مطلب تا سالها به افزایش ترافیک بازدیدکنندگان وب سایت شما منجر شود. در حقیقت امروزه میدانیم که محتوای قدیمیتر در موتورهای جستجو بالاتر از محتوای جدید است. زیرا زمان بیشتری برای جمعآوری مخاطب و جذب آنها داشته است. بنابراین معقول است که از همین حالا این استراتژی را شروع کنید.
به همین دلیل است که بازاریابان بیشتر از هر زمان دیگری برای تولید محتوای با کیفیت هزینه میکنند. محتوای باکیفیت نوعی از محتوا است که برای تولید آن به ساعتها تحقیق، ویرایش و حتی بازنویسی و تغییر نیاز دارید. اگر کسب و کار شما محتوایی را ایجاد و منتشر کرده که از نظر ارزش ادبی، اطلاعات، مطالعه و خوراکی که به مخاطب میدهد بالاتر از هر چیز دیگری که در اینترنت وجود دارد عمل میکند، بازاریابی محتوایی میتواند برایتان حسابی سودآور باشد. و این درحالی است که هزینه بازاریابی محتوایی بسیار به صرفه است.
یکی دیگر از مزیتهای بازاریابی محتوایی این است که میتواند نرخ تبدیل مخاطب به مشتری بیشتری را برای برند در پی داشته باشد. بنابراین برای کسب درآمد آنلاین و رقابت با دیگر کسب و کارها به این شیوه نیاز دارید و استفاده از آن ضروری است.
اما در بازاریابی محتوایی خیلی مهم است که ثبات داشته باشید و تعادل را رعایت کنید. اگر میخواهید شروعی عالی داشته باشید اما آن را فقط یکبار در سال انجام دهید بهتر است که اصلا وقت خودتان را برای آن هدر ندهید.
اما بازاریابی محتوایی به طور کلی شامل چندین فایده و مزیت است که آنها را در لیست زیر برایتان توضیح دادهایم:
محتوای بیشتر در سایت
بدیهی است که هرچه بیشتر برای سایت وقت بگذارید محتواهای بیشتری هم تولید میکنید. به این معنا که مشتریان دلایل بیشتری برای وصل شدن به کسب و کار و آشنایی با برند شما را دارند که نتیجهش به دست آمدن اعتمادی بهتر و قویتر است. و آن هم در نهایت به افزایش فروش و سود بیشتر منجر میشود. وقتی محتوای شما بهتر باشد، کاربران مدت بیشتری را در سایت میگذرانند و این همیشه یک نکته مثبت است.
بیشتر دیده شدن در موتور جستجو
هر پست جدیدی که در وبلاگ میگذارید در واقع یک صفحه جدید است که در گوگل ایجاد میشود. بیشتر بودن تعداد صفحات لزوماً منجر به افزایش ترافیک بازدیدکنندگان نمیشود اما داشتن صفحه با کیفیتی بیشتر و همچنین دستهبندی شده میتواند فرصتهای بهتری را برای رتبهبندی گوگل محیا کند. اگر کلمات کلیدی و موضوعاتی را که مشتریان مرتباً جستجو میکنند را مورد هدف قرار میدهید، باید آنها را در فهرستی جدا در سایت هم بایگانی کنید.
ترافیک بازدیدکننده بالا میرود
این مورد بستگی به تداوم کار و استراتژی نشر محتوای شما دارد. مثلاً خیلی مهم است که در صورت استفاده از اطلاعات سایتهای دیگر، در جایی از متن به آنها پیوند بزنید. یا با انجام رپورتاژ در سایتهایی با ترافیک بالا میشود هزاران بازدید کننده تازه برای سایت به دست آورد که به طور حتم ارزش هزینه کردن را دارد.
افزایش دنبالکنندگان
بهتر است برای افزاش بازدیدکنندگان و پیدا کردن مشتریهای تازهتر، محتوای تولیدی را در شبکههای اجتماعی هم به اشتراک بگذارید. اگر این کار را انجام دهید کاربران بیشتری مطالب شما را خواهند دید و خواند. به علاوه کاربران این فرصت را خواهند داشت تا محتوای شما را با دوستان و اصطلاحاً دنبالکنندگانشان به اشتراک بگذارند. این باعث افزایش چشمگیر دنبالکنندگان شما میشود. همچنین با گذشت زمان به نتایج بهتری در شبکههای اجتماعی میرسید که آنها هم منجر به افزایش ترافیک بازدیدکنندگان وبلاگ میشوند.
افزایش پتانسیل تبدیل مخاطب به مشتری
اهداف اصلی شما با تولید محتوا، اطلاع رسانی و کمک به مخاطب در واقع این است که آنها را قانع کنید تا تبدیل به مشتری شوند. پس این کار را باید با احتیاط و دقت عمل انجام دهید. همیشه بین ارائه و فروش محصول یک فضای خالی کوچکی وجود دارد که باید با دادن محتوای مفید و جذاب به مخاطب پر شود. بنابراین با درست پر کردن آن میتوانید تعداد تبدیلهای بدست آمده را به راحتی افزایش دهید. فقط به یاد داشته باشید که حوصله و وقت کافی روی کار بگذارید.
بهبود پیدا کردن شهرت برند
وقتی افرادی مطالب شما را میخوانند، تصویری از برند شما در ذهنشان ایجاد میشود. اگر محتوای مفید و یا آموزندهای که به دنبالش بودند را در دست شما پیدا کنند باعث میشود تا برند شما بیشتر در ذهنشان بماند. علاوه بر این اگر مطالبتان را که در سایتهای دیگر منتشر شده و یا در شبکههای اجتماعی ببینند، شما را به عنوان یک رهبر فکری معتبر و آگاه در این کسب و کار خواهند شناخت.
صرفهجویی در هزینهها
یکی از مهمترین مزایای بازاریابی محتوایی، مقرون به صرفه بودن آن است. به ویژه در وضعیت اقتصادی امروزی که در سراسر دنیا حاکم است، توجه داشتن به این نکته میتواند کمک زیادی به کسب و کارتان باشد.
البته هیچ روش بازاریابیای کاملاً رایگان نیست و بازاریابی محتوایی هم از این نظر فرقی ندارد. ولی اشتباه برداشت نکنید. زیرا سرمایه گذاری اولیه برای این کار به راحتی قابل اندازهگیری است. مثلاً هزینههای راهاندازی سایت هم در ابتدا ممکن است زیاد باشند. اما کاری است که به هرحال باید انجام شود. شاید در ابتدای کار که هنوز از بازاریابی به سود خاصی نرسیدهاید سرمایهگذاری در آن سخت باشد و یا هزینه تولید محتوا بالا باشد اما هیچوقت آن را بیاهمیت ندانید.
نیازی به دلسردی نیست. روابطی که شما با محتوای خوب بین خود و مخاطب برقرار میکنید میتواند برای سالها دوام داشته باشد. همچنین این کار میتواند پایهای ثابت از مشتریانی ایجاد کند که نه تنها خودشان برای هر مسئلهای در این زمینه بهتان مراجعه کنند بلکه با معرفی به دوستانشان برای شما بازاریابی رایگان انجام میدهند.
بازاریابی محتوایی براساس این مفهوم است که اطلاعاتی را به مشتری ارائه کنید تا با آنها قانع شود که با خرید از شما تمامی حقوقش حفظ خواهند شد. این کار ارزش روابط عمومی را افزایش میدهد که در نتیجه آن، فروش و درآمد نیز بالاتر خواهند رفت. با انجام بازاریابی محتوا به شکلی صحیح به پیشرفتی میرسید که سرعتش از سئو و دیگر استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ هم بالاتر است.
توجه داشته باشید که به طور حتم استراتژیهای محتوای خود را روی مخاطبان هدف متمرکز کنید. این امر حتی زمانی که درست مطمئن نیستید که محصولتان برای کدام مشتریها مناسب است هم میتواند مفید باشد. در واقع به نوعی شما را با چند آزمون و خطا به سمت مشتریهای واقعی هدایت میکند.
تنوع استراتژیهای محتوایی تضمین میکند که در هر صورت میتوانید یک شیوه مدیریت مناسبی را پیدا کنید. مثلاً ارسال یکسری محتوا به اشخاصی محدود اما خریدار واقعی میتواند باعث صرفهجویی در هزینه شود. زیرا نیازی فعالیتهای پرهزینه نخواهید داشت. همچنین ساده گفتن حقیقت با روشی آگاهانه و قابل اعتماد، بر آمدن مشتریها به سمت شما بسیار موثر است.
به طور کلی شیوههای بازاریابی محتوایی به گونهای هستند که خودشان هزینهها را مدیریت میکنند. یعنی در واقع شما با هزینههای خیلی کم ولی در مدت زمانی بیشتر میتوانید به سود مناسبی دست پیدا کنید. برخی از هزینههای اولیه ممکن است مربوط به هزینه تولید محتوا باشد، اما این هزینهها در مقایسه با تبلیغات یک طرفه و سنتی بسیار حداقل هستند. جدا از این، تنوع شیوههای کمهزینه برای تولید و ارائه محتوای شما به مصرفکنندههای واقعی مثل وب سایتها، شبکههای اجتماعی، وبلاگها و پادکستها نسبتاً زیاد و پرتنوع هستند. پس هزینه بازاریابی محتوایی در برابر تبلیغات سنتی اختلاف بسیار چشمگیری دارد.
همچنین شاید مقرون به صرفهترین گزینه یعنی شبکههای اجتماعی به شما امکان میدهند به بازارهای مناسب برسید. آنها همچنین مزیت بزرگی مثل گفت و گوی مستقیم با مخاطب را هم دارند. در واقع ماهیت شبکههای اجتماعی به این صورت است که باعث افزایش ارتباطها میشوند. مصرفکنندگان در این شبکهها همیشه احساسات و پیشنهاداتشان را با شما و با یکدیگر به اشتراک میگذارند. بنابراین فرقی ندارد از فیس بوک، لینکدین، پینترست، توییتر و گزینههای دیگر استفاده کنید. مهم این است که حضوری فعال و جذاب داشته باشید.
اجزای بازاریابی محتوایی
بازاریابی محتوا را میتوان یک فرایند پویا دانست از اتصال بخشهای و اجزای مختلف شکل گرفته و به خلق ارزش میپردازد. در تعیین اجزای مختلف بازاریابی محتوایی، حفظ ترتیب از اهمیت بالایی برخوردار است. مثلا، شما نمیتوانید در ابتدا به تولید محتوا مشغول شوید و در ادامه به سمت تدوین استراتژی محتوا بپردازید. آنچه در ادامه میخوانید، اجزای تشکیلدهندهی بازاریابی محتواییست که باید برای تدوین و تعیین هرکدام از آنها برنامهریزی داشته باشید:
استراتژی محتوا
بازاریابی محتوایی شامل برنامهریزی، تولید، مدیریت و نگهداری از محتوا است. در حالی که استراتژی بازاریابی محتوا روی خط باریک محتوای بازاریابی شده متمرکز است.
اما این توضیحات کمی گیجکننده و بیش از حد باعث گمراهی شوند. چون ما میتوانیم در مورد استراتژی بازاریابی محتوا هم با عنوان برنامهریزی، تولید، مدیریت و نگهداری از مطالب صحبت کنیم در وهله اول متوجه هیچ تفاوتی نشویم.
بنابراین اگر استراتژی به معنای «برنامه، روش یا سلسله مانورها و مراحل فعالیت برای دستیابی به یک هدف یا نتیجه خاص» باشد، هدف یا نتیجه خاص برای بازاریابی محتوا «تبدیل مخاطبان به مشتریهای سودآور» است.
بنابراین بیایید بار دیگر استراتژی بازاریابی محتوایی را مانند این توضیح تعریف کنیم:
استراتژی بازاریابی محتوایی طرحی است برای ایجاد مخاطب به وسیله انتشار، حفظ و پخش مطالب به طور مکرر و مداوم که باعث آموزش، سرگرمی یا الهام بخشی در تبدیل مخاطبان تازه وارد به طرفدار و سپس تبدیل آنها به مشتری میشود.
لازم است بدانید که بازاریابان محتوا با یک استراتژی محتوای کامل احساس اطمینان بیشتری در کار خود پیدا میکنند. چون هنگامی که شما یک استراتژی بازاریابی محتوایی دارید دیگر چالشهای بازاریابی محتوا طاقت فرسا به نظر نمیرسند. همچنین داشتن استراتژی محتوا میتواند شما را در زمان سریعتری به سوددهی برساند. پس با این کار در واقع راه رسیدن به موفقیت را برای خودتان هموار میکنید.
تقویم محتوا
از تقویم محتوا به طور معمول برای برنامهریزی پستهای وبلاگ استفاده میشود. همچنین بهترین دوست شما به عنوان یک مدیر کسب و کار و یا بازاریاب است. همه ما میدانیم چرخه نوشتن وبلاگ چگونه پیش میرود. علاوه بر آن هزاران چیز دیگر را هم در ذهنتان دارید: شما استراتژی خود را ایجاد میکنید، از آماده شدن آن هیجان زده میشوید، ولی بعد چه؟ سپس همهچیز در صف قرار میگیرد. بعد از آن هم مشتری میآید و شما کارهایش را انجام میدهید. اینجا مرحلهای است که دیگر هیجان زیادی هم برای کار باقینمانده.
چند هفته بعد تازه متوجه میشوید که در تمام این ماه هیچ مطلبی را در وبلاگ منتشر نکردهاید و انگار که یک قدم به عقب گذاشتهاید. اما با تقویم محتوا از ایجاد ناامیدی در این چرخه جلوگیری میکنید.
تقویم محتوا یک برنامهی زمانبندی شده برای توزیع محتواست که در آن، نوع محتوا، ماهیت، زمان انتشار و برنامهی ترویج مشخص شده است. تقویم محتوا به شما کمک میکند که برنامهریزی دقیقی برای راهبری فرایند بازاریابی محتوایی خود داشته باشید.
تقویمهای محتوا برای مرتب کردن برنامهریزیهای وبلاگ و سایر رسانههایتان بسیار ضروریاند. حتی اگر فقط یک بار در ماه پست میگذارید هم تقویم محتوا در پیشبینی استراتژی و ماندن در برنامه بهتان کمک میکند. اگر از نویسندگان یا مشارکتکنندگان مهمان استفاده میکنید و یا دوست دارید مرتباً محتواها را مورد بهینهسازی قرار دهید، میتوانید تمام اطلاعات را در تقویم محتوا وارد کرده و خیالتان را راحت کنید. این کار حتی به عنوان بخشی از نقشه راه برای کسب و کارتان است و میتوانید با انجام آن برنامهریزیهای دقیقتری را انجام دهید.
تولید محتوا
خود تولید محتوا هم شامل چندین مرحله میشود. فرآیند شناسایی موضوع جدیدی که میخواهید در مورد آن بنویسید، تصمیمگیری در مورد فرم مورد نظر خود برای تهیه محتوا، عمل کردن به استراتژی خود (با استفاده از کلمه کلیدی یا موارد دیگر) و سپس تولید نهایی آن.
علاوه بر این اکثر فرایندهای تولید محتوا شامل کارهایی که برای ویرایش و مراحلی که برای انتشار باید طی بشوند را هم شامل میشود.
از آنجا که محتوا میتواند اشکال مختلفی داشته باشد (مثل پست وبلاگ، ویدئو، کتاب الکترونیکی، توییت، اینفوگرافیک، تبلیغات و غیره) فرآیند تولید محتوا بسیار متنوع است و همیشه به همان سادگی که فکر میکنیم نیست. اما انجام این کار به خوبی میتواند بر تجارت شما تأثیر بگذارد. در حقیقت تحقیقات اخیر ثابت کردهاند که ایجاد محتوای آموزشی با کیفیت باعث میشود که روند افزایش مشتری تا ۱۳۱درصد هم رشد داشته باشد.
ایدههای محتوا میتواند از جاهای مختلف، چه از درون تیم محتوا، مشتریان، سایر تیمهای شرکت، دادههای جدید و یا از چیزهایی دیگری که برای مخاطب جذابند به دست بیایند. و البته بسته به هدف شما از تولید محتوا، تصمیمگیری درباره چیزهایی که قرار است درباره آنها صحبت کنید هم میتواند چالش برانگیز باشد.
روشهای مختلفی برای تولید محتوا وجود دارد اما تحقیق کردن همیشه مرحله بسیار مهمی است. بنابراین از طریق تحقیقات درباره کلمات کلیدی میتوانید فرصتهای زیادی برای افزایش ترافیک بازدید پیدا کنید.
در واقع بررسی کلمات کلیدی روشی خارقالعاده برای کشف چگونگی صحبت کردن مخاطبان شما در مورد یک موضوع است. علاوه بر این انجام بررسی میتواند در یافتن فرصتهای جدید برای محتوایی که میخواهید تولید کنید هم اثر مثبت بگذارد.
نشر محتوا
شما همچنین باید توجه کنید که به خطر تاثیری که این کار در روند بازدید از طرف مخاطب دارد، نشر محتوای شما باید مرتب و یکپارچه باشد. این کار شاید در نگاه اول سخت به نظر برسد اما اینطور نیست. زیرا یک استراتژی توزیع معمولاً شامل هماهنگی بین تیمهای عملکردی میشود. بنابراین هماهنگی بین تولید و نشر به راحتی انجام میشود. فرقی ندارد که میخواهید با تیم توسعه سایت هماهنگ باشد یا شبکههای اجتماعی و یا با هردو. فقط کافی است برنامهای منظم داشته باشید و مطابق آن عمل کنید.
برای راحتتر شدن پروسه میتوانید به روزی فکر کنید که محتوای نهایی منتشر شده و به دست مخاطب مناسب خودش رسیده است. اما فراموش نکنید که در تولید محتوا، سفر از زمان ایدهیابی تا نشر ادامه دارد. یک استراتژی خوب برای محتوا فرآیندی کامل را باید شامل شود. همچنین یک برنامه تبلیغاتی مناسب برای پیش از انتشار و بعد از آن هم لازم است. شغل شما به عنوان یک بازاریاب محتوا این است که هر بخش از مراحل تولید محتوا را در نقشهای بزرگتر ببینید. بنابراین اجازه ندهید فرآیند تولید از استراتژی توزیع و تبلیغ پس از انتشار (که بسیار مهم است) منحرف شود.
با این حال در نظر داشته باشید که مثل همیشه از موفقیتها و اشتباهات خودتان بیاموزید. هر محتوایی که ایجاد میکنید یک آزمایش است. با نظارت مناسب و سنجش عملکرد آن است که قادر خواهید بود بگویید چه چیزی برای شما و کسب و کارتان مفید است. پس در این صورت برای تلاشهای بعدی تجربههای بیشتر و بهتری دارید که میتوانند به پیشرفت شما کمک کنند.
ترویج محتوا
بدیهی است که تولید محتوای بخش مهمی از هر برنامه بازاریابی محتوایی را تشکیل میدهد. اما کار شما به محض زدن دکمه انتشار پایان نمییابد. این محتوا باید فوایدی را برای شما داشته باشد که مهمترین آن این است که مردم واقعاً آن را بخوانند. بنابراین استراتژی تبلیغ محتوای شما به همان اندازه مراحل تحقیق و تولید محتوا بسیار مهم است.
تعداد راههایی که میتوانید محتوای خود را تبلیغ کنید تقریباً نامحدود است و آنها همیشه در حال رشد هستند. شاید کمی عجیب به نظر برسد ولی نکته مهم در موفقیت تبلیغ محتوایی فقط چسبیدن به همان روشهای قدیمی است که همه افراد دیگر از آن استفاده میکنند. مقالات خود را به سادگی در صفحه فیس بوکتان به اشتراک بگذارید و توزیع محتوا را انجام دهید اما شما همچنین باید تحقیقاتی انجام دهید تا دریابید که مخاطبان در چه ساعتهایی ممکن است بهتر متوجه محتوای تازه شوند. و البته که فیس بوک فقط مثال بود و باید تا میتوانید در هر شبکه اجتماعی فعالیتی قوی و پایدار داشته باشید.
تبلیغات گامی است که بیشتر شرکتهایی که از بازاریابی محتوایی استفاده میکنند در آن شکست میخورند. اما باید توجه داشته باشید که اینترنت جای بسیار شلوغ و مملو از محتواهای گوناگون است. پس با تبلیغ درست میتوانید جایگاه خوبی برای توزیع محتوا پیدا کنید.
بنابراین وظیفه شما این است که از روزی که ایده محتوا به ذهنتان رسید تا وقتی که سرانجام مخاطبان خود را پیدا میکنید تبلیغات و چگونگی توزیع محتوا را در نظر داشته باشید.
در بازاریابی محتوا سرنخها (Leads) را به مشتری تبدیل کنید.
با بهرهمندی از یک راهبرد بازاریابی محتوایی نیرومند، کسبوکارها میتوانند فرایند جلب مشتری را با فراهم آوردن محتوایی که نیازهای مخاطب را در هر مرحله از فرایند کسبوکار تأمین کند، بهبود بخشند.
بازاریابان سنتی، پیشتر قابلیت بازاریابی محتوایی را زیر سؤال میبردند، اما اکنون به تأثیرگذاری بازاریابی محتوایی پی بردهاند و به جای نقد آن، تلاش خود را بر چگونگی اجرای آن متمرکز کردهاند. اما آنچه در بازاریابی محتوایی اهمیت دارد این است که محتوا باید قابل بازاریابی باشد تا امور بهدرستی پیش برود؛ محتوای ضعیف تأثیری منفی بر اعتبار کسبوکار خواهد داشت و چه بسا کارکردی وارونه پیدا کند. باید ببینید که آیا محتوای شما از دیگر محتواها متمایز خواهد شد؟ آیا سودآوری در پی خواهد داشت؟
سه نکتهی زیر، به شما کمک میکند تا با تولید محتوایی هوشمند، سرنخها را به فروش تبدیل کنید:
۱. مخاطب خود را شناسایی کنید.
چه کسانی به احتمال زیاد به مشتریان شما تبدیل خواهند شد؟ هدف این است که محتوایی تولید کنید که مردم مایلاند دریافت کنند؛ محتوایی که به هیچ وجه رویکرد بازاریابی مستقیم نداشته باشد.
با طرح چنین پرسشهایی کار را آغاز کنید:
- مشتریان ایدهآل من چه نقشی در محل کار دارند؟
- علاقهمندیها و چالشهای آنها چیست؟
- آنها بیشتر وقت آنلاین خود را کجا میگذرانند؟
- ترکیب جمعیتی آنها چگونه است؟
با پاسخگویی به این پرسشها، میتوانید اطلاعاتی در مورد مشتریانِ بالقوهی خود کسب کنید؛ اطلاعاتی که شیوهی تولید محتوا را برای آنها تسهیل میکند. جستوجوی پاسخهایی هوشمندانه برای این پرسشها، هدفگیری شما را برای شخصیسازی محتوا و نزدیکتر ساختن شخصیتها به تصمیم خرید، بهبود میبخشد.
۲. نقاط درد مخاطبان را شناسایی کنید.
تیم فروش یا مدیران حسابهای مشتریان، بهتر از هر کس دیگری از چند و چون کمبودها و نقاط درد مشتریان شما آگاهاند. شاید زمان آن رسیده که با آنها خصوصی دیدار کنید و در این مورد اندکی از آنها بیاموزید. برای اینکه سرنخها را به طور کارآمد به مجرای فروش سوق دهید، باید زبان آنها را بدانید. محصول یا خدمت شما چه چیزی دارد که آنها را جذب میکند؟ کدام مشکل آنها رفع میکند؟
دلیل اهمیت شناسایی نقطهی درد برای موفقیت بازاریابی شما این است که میتواند مشتریان عادی را از مشتریان صحیح متمایز کند. باید مطمئن باشید که مشتریانِ هدف شما مشتریانی هستند که کسبوکار شما میتواند راهکاری مناسب به آنها ارائه کند.
چرا این مسئله اینقدر مهم است؟ خُب روشن است؛ چون مشتریان راضی مسلما هرگز به اعتبار کسبوکارها آسیب نمیزنند و تأمین رضایت آنها همواره باید اولویت نخست شما و کسبوکارتان باشد.
۳. راهکار ارائه کنید.
شما باید محتوایی تولید کنید که وقتی حضور ندارید سخنگوی شما باشد؛ منابعی متمایز که آنقدر قوی هستند که پرسشهای مخاطبان را به سرعت و سهولت پاسخ میگویند. شما باید از محتوای خود برای ترسیم تصویری از راهکارهای راهبردی بهره بگیرید؛ راهکارهایی هوشمندانه که مخاطبان برای کاهش نقاط درد خود به آن نیاز دارند.
شما به عنوان یک ارائهدهندهی راهکار با فراهم آوردن محتوایی صحیح و راهگشا قادر خواهید بود رابطهای ارزشمند با مشتریانِ بالقوه برقرار کنید. اینگونه نه تنها میتوانید خود را از سایر رقبا متمایز کنید، بلکه خواهید توانست تا در محبوبترین جایگاه ممکن قرار بگیرید.
با بهرهمندی از بینشی که برای هدایت محتوای آتی به دست آوردهاید، در خواهید یافت که زمان و نیرویی که برای تولید محتوا صرف میکنید، سرانجام به سود شما تمام خواهد شد. اما همواره توجه داشته باشید که تولیدکنندگان محتوا باید حتما از رویکردهایی که هدفشان صرفا تبلیغ ارزشهای محصول یا خدمات است، بپرهیزند. بنابراین، بیشتر به آموزش بیندیشید نه فروش.
هرچه بیشتر به مخاطب خود راهنمایی و کمک کنید، احتمال اینکه در آینده به وبسایت شما بازگردد و در نهایت به مشتری تبدیل شود بیشتر خواهد بود.
۳ راه برای کشف ایده بازاریابی محتوا
یک بوم سفید نقاشی حتی حرفهایترین نقاش را هم مضطرب میکند. گاهی نمیدانید دربارهی چه چیزی بنویسید. خوشبختانه چندین راه وجود دارد که بیآنکه بر خلاقیت خود تکیه کنید، میتوانید ایدههایی را شناسایی کنید.
۱. تحقیق کلمهی کلیدی مناسب
تحقیق کلمهی کلیدی برای شناسایی ایدههای محتوایی عالی است؛ اما انتخاب کلمات کلیدی با رتبهی بالا، شما را به جایی نخواهد رساند حتی اگر آنها را بهخوبی در متن محتوا بگنجانید. باید بدانید که بر سر اینگونه کلمات کلیدی، رقابتی تنگاتنگ وجود دارد که وقت شما را هدر میدهد، مگر اینکه شرکتی مانند اپل یا نایکی باشید. در عوض، آنچه باید هدف بگیرید، انتخاب عبارات کلیدی طولانی است. اینگونه عبارات کلیدی، از سه یا چهار کلمه تشکیل شده و کاملا به کسبوکار تخصصی شما مرتبط هستند.
ابزار کلمات کلیدی گوگل به شما کمک میکنند تا با جستوجوی یک کلمهی کلیدی، علایق جالبی را کشف کنید. برای نمونه، میتوانید با بهرهگیری از ابزار کلمهی کلیدی، واژگانی را بیابید که عموما برای یافتن محتوای سایت شما جستوجو میشوند.
اگر وبلاگی در مورد کنسول بازیهای ویدیویی دارید، کلمات کلیدی مانند PS4 یا XBOX ONE را آنجا پیدا میکنید. اما شاید تعجب کنید وقتی ببینید کلمات کلیدی دیگری نیز مانند «اپلیکیشنهای آیفون برای دویدن» هم ممکن است مکررا برای یافتن محتوای شما به کار روند. این بدین معناست که باید محتوایی تولید کنید که مناسب این کلمات کلیدیِ تازهکشفشده باشند! اما در هر حال، شما باید این کلمات را با برند خود هماهنگ نگه دارید. پس، چشماندازی برای خود برگزینید و همراه با آن حرکت کنید.
۲. فروش و حمایت از مشتری
اعضای تیم فروش که به طور مرتب با مشتریانِ بالقوه و مشتریان کنونی شما در ارتباط هستند، منبعی عالی برای ایدههای وبلاگ به شمار میروند. هفتهای یکبار، تیم خود را جمع کنید و از آنها بپرسید:
- مطلب یا پرسش جدیدی در کامنتها وجود دارد یا نه؟
- سرنخهای فروش و مشتریان با چه چالشهایی روبهرو هستند؟
- آیا کسی میخواهد یا میتواند نقد یا مطالعهی موردی مثبتی ارائه کند؟
از سوی دیگر، با ایجاد یک صفحه گستردهی دیجیتالی میتوانید از اعضای تیمتان بخواهید که پرسشها یا ایدههای محتوایی خود را در آن مطرح کنند. این کار ممکن است در ابتدا دشوار باشد، اما وقتی به فرهنگسازی محتوایی در شرکت خود ادامه دهید، درمییابید که کارمندان فروش و پشتیبانی شما میتوانند مطالب خوبی برای وبلاگ شما تدارک ببینند.
۳. بررسی دادههای تاریخی
کسانی که از گوگل آنالیتیکس کمک میگیرند، قادر خواهند بود تا دادههای تاریخی محتوای خود را بهسرعت و سهولت به دست آورند و بهدقت بررسی کنند که چه موضوعات محتوایی، از همه موفقتر بودهاند. برای نمونه، چنین دادههایی میتوانند کمککننده باشند:
- زمان ماندن در صفحه
- کامنتها
- شمار بازدیدها از صفحات
- نرخ پرش یا Bounce rate
این مقیاسها تصویری روشن از نحوهی عملکرد یک پست وبلاگی خاص یا یک موضوع کلی ارائه میکنند.
بازاریابی محتوایی بر اساس نقشهی سفر مشتری چگونه است؟
نقشه سفر مشتری نمایش تجسمی از تجربیاتی است که مشتریان با شما دارند. این کار کمک میکند تا تجربه مشتری با کسب و کار شما از یک مشاهده ساده به خرید و تجربهای طولانیتر تبدیل شود.
نقشه سفر مشتری در نگاه اول بسیار ساده است. شما چیزی را ارائه میدهید و مشتری هم آن را خریداری میکند. اما وقتی که داخل جزئیات کار بشویم نقشه سفر مشتری ممکن است بسیار پیچیده و یا حتی به بخشهای کوچکتری تقسیم شود. مشتریان شما میتوانند با روشهای مختلف با شما آشنا شوند و یا از طریق بسیاری از نقاطه شروعهای متنوعی مثل بازاریابی، معرفی شدن، وب گردی، شبکههای اجتماعی، جستجوی سوالات مربوط به کسب و کار و چندین مورد دیگر با شما ارتباط برقرار کنند.
بدون شک لازم است که شما به عنوان یک بازاریاب و یا مدیر کسب و کار از تمامی مراحلی که نقشه سفر مشتری را تشکیل میدهند آگاه باشید. بنابراین برای اینکه اطمینان حاصل کنید که هیچ مشکل و یا حفرهای در بین مراحلی که مشتری برای خرید از شما میگذراند وجود ندارد، بهتر است خودتان دست به کار بشوید و نقشه سفر مشتری را طراحی کنید.
داشتن نقشه سفر مشتری به مشاغل کمک میکند تا تجارتشان را از زاویه دید خریدار و مخاطب ببینند. این امر به شما کمک میکند تا از نقاطی که مشتری ممکن است در آن به مشکل بربخورد آگاه شوید و تجربههای تازهای برای بهبود تجربه مشتری و استانداردی که میخواهد داشته باشد به دست آورید.
به طور معمول مشتریها میخواهند تجربه خریدشان از یک برند بدون قطعی و یا مشکلی انجام شود. بنابراین آنها هم انتظار دارند که شرکتها خودشان از قبل از تمامی مراحلی که مشتری باید پشت سر بگذارد آگاه باشند تا در صورت بروز هرگونه مشکلی بتوانند به سرعت آن را رفع کنند.
نقشه سفر مشتری مزیتهای دیگری هم دارد که آنها را در لیست زیر آوردهایم:
- به شما کمک میکند تا کارتان از از نگاه مشتری ببینید.
- باعث تمرکز تجارت بر نیازهای خاص مشتری میشود.
- متوجه میشوید که سفر مشتری بر طبق ترتیبی منطقی است یا خیر.
- چشماندازی خارج از روند فروش خودتان را میبینید.
- شکافهایی که منجر به وقفه افتادن در تجربه مشتری میشوند را نشان میدهد.
- میتوانید با نقشه سفر مشتری اولویتهای توسعه برند را بهتر بشناسید.
- این امکان را به شما میدهد تا تلاشها و هزینههای خود را در جایی که بیشترین بهرهوری و تاثیرگذاری را دارد متمرکز کنید.
وقتی که تعامل برندتان با مشتری بیشتر شود، نقشه سفر هم گسترش پیدا میکند. بنابراین لازم است با نگاهی به سفرهای تکمیل شده با مشتریان به طور مرتب نسبت به بروزرسانی کردن آن اقدام کنید. این کار برای بهبود بخشیدن به سرعت سفر مشتری و افزایش کیفیت خدماتی که ارائه میدهید بسیار ضروری است.د شد.
ابزار و تکنولوژی مورد نیاز برای بازاریابی محتوا
ابزارها و تکنولوژیها به انجام سادهتر کارها کمک میکنند و منجر به صرفهجویی در زمان میشوند. بهطور کلی، تمامی ابزارهای موردنیاز برای بازاریابی محتوا، به چهار بخش زیر تقسیم میشوند:
- سیستم مدیریت محتوا (CMS – Content Management System) : برای اینکه تیم بازاریابی محتوا بدون نیاز به کمک تیم IT، بتوانند به راحتی وبلاگ ایجاد کنند، پست وبلاگ ایجاد کنند و صفحات وبسایت اضافه کنند، استفاده از چنین ابزارهایی ضروری است.
- ابزار آنالیز و تجزیهوتحلیل (Analytics): بهمنظور ارزیابی عملکرد بازاریابی محتوا، به ابزارهای آنالیتیکس نظیر گوگل آنالیتیکس نیاز دارید.
- نرمافزار مدیریت پروژه (Project Management Software): با توجه به سرعت بالای تولید پستهای شبکههای اجتماعی و پستهای وبلاگ و استفاده از این پستها در کمپینهای مختلف، استفاده از یک نرمافزار مدیریت پروژه ضروری به نظر میرسد.
- نرمافزارهای طراحی (Design Software): محتوای بصری، نقش بسیار مهمی در موفقیت بازاریابی محتوا ایفا میکند. دارا بودن مهارت در فوتوشاپ، یکی از مهمترین ویژگیهای طراحان است. همچنین، ابزارهای دیگری برای تولید محتوای بصری وجود دارد. Canva یکی از ابزارهای رایگان طراحی است که محتوای بصری باکیفیت تولید میکند.
هرچند وقت یکبار باید وبلاگنویسی کنید؟
پاسخ این پرسش خیلی کوتاه است؛ تا جایی که میتوانید وبلاگ بنویسید. فرقی هم نمیکند که هفتهای سهبار مینویسید یا دو بار در روز. در کل، هرچه بیشتر بنویسید، نتایج مثبت را سریعتر خواهید دید.
علت رونق گرفتن بحث بازاریابی محتوا چیست؟
ما از یک سو اصرار میکنیم که بازاریابی محتوایی قرنها قدمت دارد. از سوی دیگر، تأکید میکنیم که دههی اخیر، دوران شکوفاییِ بینظیرِ بازاریابی محتوا است. پس منطقی است اگر بپرسیم، علت اینکه بعد از چند قرن، ناگهان طی چند سال شاهد این رشد سریع هستیم، چیست؟
به سادگی میتوان فهرست بلندبالایی از علتهای رواج یافتن بحث بازاریابی محتوا ارائه کرد.
در اینجا صرفاً تعدادی از این علتها را با هم مرور میکنیم.
کاهش هزینهی نشر محتوا
امروز هر فرد یا کسب و کاری، به سادگی میتواند به یک ناشر (Publisher) تبدیل شود و شاید بتوان گفت مهمترین هزینهی مورد نیاز برای این کار، صرفاً زمان است.
راهاندازی یک اکانت در شبکه های اجتماعی، هزینهای ندارد.
راهاندازی یک وبسایت هم، اگر چه بیهزینه نیست، اما نسبت به هزینهی اجاره کردن رسانههای سنتی (مثلاً رادیو، تلویزیون، مجله و بیلبورد) بسیار ارزانتر است.
میتوان گفت اگر ده سال پیش شما یک کلیپ تبلیغاتی یک دقیقهای دربارهی کسب و کار خود تولید میکردید و میخواستید صدهزارنفر آن را ببینند، امروز همان کلیپ را با هزینهای بسیار کمتر میتوانید برای همان صدهزارنفر نمایش دهید.
تأکید: ما در اینجا دربارهی هزینهی انتشار و توزیع محتوا صحبت میکنیم و نه هزینه تولید محتوا.
افزایش دسترسی به اینترنت و استفاده از کامپیوتر و موبایل
دسترسی به محتوا و استفاده از آن، مستلزم داشتن دسترسی به اینترنت، کامپیوتر، موبایل و سایر ابزارهای ارتباط دیجیتال است.
در دهههای گذشته، بخش کمی از مردم به فضای دیجیتال دسترسی داشتند. به همین علت ابزارهای بازاریابی دیجیتال، با یک محدودیت جدی ساختاری روبرو بودند.
اگر برای محصول یا کسب و کار خود، تیزر تلویزیونی نمیساختید و در روزنامههای پرمخاطب آگهی منتشر نمیکردید، اکتفا به وب، به معنای راضی شدن به بخش بسیار کوچکی از بازار هدف بود.
امروزه ماجرا برعکس شده و در بسیاری از محصولات و صنایع، با اکتفا به وب، موبایل و شبکه های اجتماعی، صرفاً بخش کوچکی از بازار هدف را از دست میدهید.
افزایش سهم مشتری در فرایند تصمیمگیری و خرید
این موضوع، یکی از رایجترین مباحث مدیریت بازاریابی است.
مشتری امروز، به علت رقابتی شدن بسیاری از صنایع، در مقایسه با مشتریهای سنتی قدیم، میخواهد تسلط بیشتری بر فرایند خرید محصول داشته باشد.
این اطلاعات بیشتر، صرفاً به مشخصات و ویژگیهای محصول محدود نیست، بلکه حتی به فرایند تولید محصول نیز بازمیگردد.
این روزها، برای بسیاری از خانمها مهم است که محصولات آرایشیشان، در فرایند تولید روی حیوانات تست نشده باشد.
برای مشتریان پوشاک، مهم است که محصولاتی که میخرند، توسط کودکان خردسال تولید نشده باشد.
حتی در انتخاب میان محصولاتی با رقابت نزدیک، مسئولیت اجتماعی و شیوهی نقشآفرینی کسب و کارها در جامعه هم مدنظر قرار میگیرد.
حجم و تنوع اطلاعاتی که مشتری در تصمیم گیری مد نظر قرار میدهد (یا لااقل نسبت به آنها علاقه نشان میدهد) بسیار بیشتر از گذشته است و بازاریابی محتوا میتواند ابزار مناسبی برای پاسخگویی به این نیازها باشد.
افزایش هزینه رسانههای سنتی
طی دهههای اخیر، بسیاری از رسانههای سنتی، گرانتر از قبل شدهاند.
این در حالی است که اثربخشی آنها هم به خاطر گسترش رسانههای نوین، کاهش یافته یا حداقل میتوان با اطمینان گفت: سهم کمتری از بازار را به خود اختصاص دادهاند.
از سوی دیگر، هزینهی اجارهی رسانههای سنتی، روند نزولی نداشته و مانند بسیاری از سرویسها و خدمات دیگر رشد کرده است.
بنابراین، ضمن اینکه رسانههای سنتی به تدریج سهم کوچکتری از کیک مخاطب را دریافت میکنند، حاضر نشدهاند (یا نتوانستهاند) کاهش اثرگذاری خود را بپذیرند و اتفاقاً هزینههای خود را نیز متناسب با شرایط کلی اقتصادی جامعه افزایش دادهاند.
طبیعی است که در این شرایط، بازاریابی محتوا به عنوان ابزاری ارزان، موثر، قابل ردیابی و با مخاطب انبوه، جذابیتی مضاعف پیدا کرده است.
نمونههای موفق بازاریابی محتوایی در جهان
خوشبختانه این روزها پیدا کردن مثل و نمونه موفق بازاریابی محتوا چندان کار سختی نیست. رواج این شیوه در بین کسبوکارها در عرصههای مختلف موجب شده است که نمونههای موفق آن در ایران و خارج از کشور به وفور در دسترس قرار داشته باشد. در ادامه، نگاهی به نمونههای موفق بازاریابی محتوایی انداختیم و سعی میکنیم کمی از شکل استفادهی این شرکتها از محتوا سر در بیاریم.
شرکت هاباسپات
HubSpot جایگاه خودش را به عنوان غول دنیای بازاریابی محتوایی تثبیت کرده است. برایان هالیگان و دارمش شاه بعد از اینکه در MIT با یکدیگر آشنا شدند این شرکت را ساختند. ده سال از آن زمان میگذرد و نزدیک ۲۰۰۰ کارمند دارند و پیشروانی حقیقی در زمینه بازاریابی دیجیتالی به شمار میآیند.
یک دلیلی که باعث برجستگی هاباسپات میشود این است که اطلاعات زیادی ارائه میدهند و حتی چندین خدمات رایگان هم دارند. این ابزار آنلاین رایگان به شما نشان میدهد چطور بازاریابی محتوایی با کیفیت میتواند بازدیدکنندگان از سایت را تبدیل به مشتریانی کند که هزینه پرداخت میکنند.
برای خدمات نرم افزاری، مشتریان میتوانند وارد سامانه مشتریان در مکانی متمرکز شوند عوض اینکه مجبور باشند نرم افزاری را بگیرند که نیاز است تا به صورت محلی نصب شود. بلاگ آنها هر ماه بیش از یک میلیون فروش دارد که واضح است در وضعیت سئو، پیشرو است. رمز موفقیت آنها خلق محتوایی است که کاربران گذری را به مشتری تبدیل میکنند.
تخمین زده شده است که هفتاد درصد سفر مشتری، زمانی که به دنبال فروشندهای میگردند که در خرید به آنها کمک کند، تکمیل شده است. HubSpot با کمک در راهنمایی کردن و تاثیر گذاشتن بر تصمیمگیری مشتری در طول هفتاد درصد اول زمان، موفق شده است.
برند TED
به احتمال زیاد با TED talks آشنایی دارید. TED در سرتاسر دنیا کنفرانسهایی برگزار میکند که در آن اینفلوئنسرها و متخصصین، سخنرانیهای کوتاه و زماندار درباره حیطه تخصصیشان میکنند. این ویدیوهای اغلب آموزنده و جذاب در سرتاسر شبکههای اجتماعی و بلاگها به اشتراک گذاشته میشوند.
ولی آیا میدانستید TED عضو اصلی در دنیای بازاریابی محتوایی نیز است؟ خدمات بازاریابیای که آنها فراهم میکنند مانند HubSpot نیست. ولی قطعاً به میزانی پیشرو هستند که از رویدادهای حضوری استفاده میکنند تا محتوای آموزشی با کیفیت بالا بسازند و آن را برای هر کسی که همچین چیزی میخواهد موجود و قابل دسترسی میکند.
آنها فقط روی کانال یوتیوب اصلیشان به تنهایی بیش از ۹.۵ میلیون عضو دارند. با وجود پنج میلیون نفر که هر بار ویدیویی آپلود میشود پیام دریافت میکنند، میتوان به راحتی ارزش بازاریابی محتوایی خوب را دید و همچنین تاثیری که TED از آن استفاده میبرد.
پلتفرم اصلی TED، یوتیوب است که در آن تقریباً هر روز ویدیوی جدید آپلود میکند و حتی ویدیوهایی درباره بازاریابی محتوایی هم ارائه میکند. تخمین زده شده است که ویدیوهایشان بیش از یک میلیار بار دیده شدهاند.
آژانس hawke media
Hawke Media یک آژانس تجاری است. این شرکت با تمرکز بر برند که دفتر مرکزیاش خارج از سانتا مونیکای کالیفرنیاست و خدمات کامل بازاریابی محتوایی برای تجارتهایی در هر شکل و اندازهای ارائه میدهد. تخصص آنها در بازاریابی محتوایی شامل بازاریابی ایمیل، تبلیغات فیسبوک، SEM، کسب درآمد، طراحی، بازاریابی اینفلوئنسر، خرید مدیا، بازاریابی وابسته و موارد بیشتر میشود.
یکی از روشهایی که Hawke Media خودش را مجزا میکند این است که راه حلهای بازاریابی طبق فهرست سطح CMO را ارائه می دهد، این امر را برای مشاغل کوچکتر و نوپا ارزانتر میکند. آنها تلاش میکنند با سفارشی کردن خدمات خود با نیازهای منحصر به فرد مشتریان خود، بالاترین بازده سرمایه گذاری را برای هر تجارت فراهم کنند.
Hawke عضوی کوچک اما در حال رشد در صنعت است و آنها با چندین برند بزرگ از جمله Verizon ، Raleigh و Fjallraven همکاری داشتهاند.
شرکت KISSmetrics
KISSmetrics پیشرو در جمعآوری دادهها و تجزیه و تحلیل است و خدمات بسیاری برای حمایت از مشاغل در اندازههای مختلف در سیستمها و استراتژیهای بازاریابی محتوایی دارد.
تمرکز آنها روی کمک به مشتریان برای دستیابی به اطلاعات صحیح است تا به توسعه استراتژیهای معنادار با برند متمرکز و واقعاً معنیدار کمک کنند. همچنین به خاطر کتابخانه محتوای عالیای که دارند شناخته شدهاند، که به خاطر یادگیری و آموزش بازاریابی دیجیتالی، مقدار زیادی از آن به شکل رایگان در اختیار عموم قرار گرفته است.
KISSmetrics یکی از ۱۰ محصول برتر نرم افزار بهینه سازی نرخ تبدیل است. با بررسی عمیق رفتار مشتری، معیارهای ارائه شده توسط این شرکت بسیار ارزشمند است. این اطلاعات به مشاغل میگوید که در چه موقعیتی قرار دارند و به آنها نشان میدهد چطور میتوانند پیشرفت کنند.
آژانس تبلیغاتی Influence & Co
Influence & Co به شرکتها کمک میکند تا از طریق محتوای جذاب و خلاقانه ارتباط برقرار کنند. پیشنهادهای کلیدی آنها شامل برندسازی اجرائی، استراتژی بازاریابی محتوایی و پروژههای محتوای خاص در مقیاس بزرگتر مانند اینفوگرافیک و کتابهای الکترونیکی است.
در دو سال گذشته، Influence & Co از دو کارمند به بیش از ۷۵ نفر افزایش یافته است و دفاتری در کلمبیا، کانزاس سیتی و سنت لوئیس ایجاد کرده است. این شرکت به یک رهبر فکری برای رسانههای مختلف و شرکتهای انتشارات آنلاین تبدیل شده است.
شرکت Influence & Co معتقد است که محتوا قویترین ابزار برای تجارت در کسب و کار، جذب مشتری و فروش و ایجاد روابط واقعاً پایدار با مشتری است. آنها به داشتن تخصص در این زمینه افتخار میکنند که میتوانند شرکت شما را با بهترین کیفیت و تأثیرگذارترین محتوا ارائه دهند تا به کسب و کار شما کمک کند تا ROI خودش را افزایش دهد.
کمپین «Share A Coke – کوک خودت را تقسیم کن» کوکاکولا
کمپین «Share A Coke» به هر کسی این فرصت را میدهد تا نوشیدنی محبوبش را برای خودش شخصیسازی کند. این شرکت ۱۵۰ تا از محبوبترین اسمهای استرالیایی را انتخاب کرده و آن را روی کناره بطریها اضافه کرده است. و مردم هم عاشق این کار شدند. هر کسی درباره کوک حرف میزد. از آن موقع، این کمپین در سرتاسر جهان پخش شده است.
چرا چنین چیزی تا این حد موفق بود؟ شخصیسازی. کوک باعث شد هر کسی حس کند خاص است. شما بودید و بطریتان در مقابل کل دنیا. و همچین شخصیسازیای از صدقه سری بازاریابی محتوایی بود. کوک رفتارهای آنلاین مشتریانش را زیر نظر نگرفته بود، یا سعی در هدفگیری آنها نداشت یا به دنبال معیارهای آنها نبود. در عوض، چیزی را هدف گرفت که بیشترین ارزش را برای مشتریان داشت: نامشان.
به هر حال، موضوع مورد علاقه هر کسی خودش است. و اگر میخواهید کسی توجهش به شما جلب شود، استفاده از اسمشان بهترین جا برای شروع است.
تحقیقات نشان داده است که ۷۴ درصد بازاریابها میدانند شخصیسازی باعث افزایش علاقه مشتریان میشود. ولی تنها ۱۹ درصدشان واقعاً از چنین چیزی استفاده کردهاند.
کوک با درخواست از مردم برای «تقسیم کردن» محصولاتش با یکدیگر، انقلابی دوباره در ارتباطات احساسی به وجود آورد. کمپینی همهگیر در یک بطری.
اشتباهات رایج در بازاریابی محتوایی
عدم استفاده از منابع غیرموثق
منابعی که برای تولید محتوا استفاده میشوند، نقش بسزایی را در جذب مشتریان ایفا میکنند. این در حالی است که بسیاری برای تولید محتوا از وب سایتهای دیگر استفاده کرده و یا به وبلاگهای نامعتبر مراجعه میکنند. در نتیجه به مرور زمان کاربران نسبت به محتواهای آن ها بدبین میشوند. بنابراین بهتر است محتواها را میان منابع معتبر انتخاب کنید.
یک شرکت بزرگ برای بازاریابی محتوایی به سراغ تحقیق، پژوهش و جستجو میرود. صرف هزینهی کلان برای این استراتژی باعث افزایش سود و فروش بیشتر میشود.
تولید محتواهای ضعیف
برخی برای تولید محتوا زمان صرف نمیکنند و هر مطلب ناپخته و نیمه تمامی را در وب سایت خود منتشر میکنند. این در حالی است که محتوا نقش مهمی را در سایت ایفا میکند. محتواهای ضعیف نمیتوانند به خوبی عمل کنند و هیچ اعتباری برای سایت ندارند. پس باید محتواها تقویت داده شوند. تکراری نبودن و کپی نبودن محتواها یک اصل مهم در زمان بازاریابی محتوایی است.
عدم ارتباط با کاربران
برخی وبمسترها اگر چه برای سئو و بهینه سازی سایت تلاش زیادی میکنند و استراتژی بازاریابی محتوایی آنها موفق است، اما از آنجا که هیچ تلاشی برای ارتباط برقرار کردن با کاربران نمیکنند، در نتیجه به مرور زمان از میزان محبوبیت آن ها کاسته میشود. این موضوع برای بازاریابی محتوا در شبکه های اجتماعی اهمیت بیشتری دارد.
بازاریابی بدون محتوا یعنی هیچ!!
بدون محتوا هیچ کسبوکاری قدم از قدم پیش نمیبرد. صرف نظر از نوع تاکتیکهای بازاریابی شما، محتوا بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند کاری شما خواهد بود. به مثالهای زیر توجه کنید.
- بازاریابی شبکههای اجتماعی: استراتژی بازاریابی محتوا پیش از استراتژی رسانههای اجتماعی شما انجام میشود. یعنی شما برای بازاریابی شبکههای اجتماعی خود باید محتوای بینظیری داشته باشید.
- جستجوگرها: موتورهای جستجو به کسبوکارهایی که محتوای خوب و با کیفیت را منتشر میکنند، پاداش میدهند. بنابراین سئوی خوب هم در گروی محتوای با کیفیت است.
- تبلیغات کلیکی: محتوای تبلیغات کلیکی اگر جذاب نباشد، هیچکس روی آن کلیک نمیکند.
- بازاریابی ورودی: محتوا، کلید اصلی ترافیک ورودی است.
- بازاریابی ربایشی هم که بدون محتوا اصلاً امکان پذیر نیست.
خلاصه بازاریابی محتوایی چیست ؟
خلاصه کلام این است که هر گوشه بازاریابی و هر کاری که بخواهید برای ترویج برند خود انجام دهید، بدون حضور محتوا امکان پذیر نیست.
خب این هم از بازاریابی محتوا و آنچه که باید از آن یاد میگرفتیم. اگر سؤالی در این زمینه دارید در قسمت دیدگاه از ما بپرسید.
درباره داود ستوده راد
فریلنسر ، داود ستوده راد هستم که به صورت حرفه ای در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می کنم. متخصص در طراحی و بهینه سازی سایت و مشاور در کسب و کار اینترنتی و استارت آپ ها هستم.
نوشتههای بیشتر از داود ستوده راد
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.