چرخه عمر کسب و کار مراحلی دارد که هر کارآفرین و مدیری باید در زمینه آنها و مشخصات هر مرحله اطلاعات کافی داشته باشد. در این مقاله چرخه عمر یک کسب و کار را از شروع با استارتاپ، تا بلوغ در مرحله اسکیل اپ و تثبیت و افول احتمالی در اسکرواپ بررسی میکنیم.
زمان تخمین زده شده مطالعه: ۳۵ دقیقه
فهرست این مقاله آموزشی
- ۱ چرخه عمر کسب و کار
- ۲ چرخه کارآفرینی، چرخه عمر کسب و کار
- ۳ ۷ مرحله چرخه عمر کارآفرینی به شرح زیر است:
- ۴ چرخه عمر کسب و کار شامل چه مراحلی است؟
- ۵ چرخه عمر محصول
- ۶ استارت آپ چیست؟
- ۷ تفاوت استارت آپ با کسب و کار سنتی چیست؟
- ۸ پنج مرحله در چرخه حیات یک کسب و کار
- ۹ چرخه ی عمر استارت آپ ها:
- ۹.۱ پنج مرحلهی اساسی در چرخه عمر کسب و کار شما چیست؟ شما در کدام مرحله هستید؟
- ۹.۲ ۱. مرحله اول از چرخه عمر کسب و کار، دانه و توسعه
- ۹.۳ ۲. مرحله دوم از چرخه عمر کسب و کار، استارتاپ
- ۹.۴ ۳. مرحله سوم از چرخه عمر کسب و کار، رشد و استقرار
- ۹.۵ ۴. مرحله چهارم از چرخه عمر کسب و کار، گسترش
- ۹.۶ ۵. مرحله پنجم از چرخه عمر کسب و کار، بلوغ و امکان خروج
- ۱۰ پیادهسازی چرخه عمر کسب و کار
چرخه عمر کسب و کار
کارآفرینان در روابط بین مدیریت مالی و تدوین استراتژی کسب و کار نقش فعالی دارند. این مسئله اختلاف عمده بین مدیریت کارآفرینانه با مدیریت در سایر کسب و کارها می باشد. تقریباً در تمامی موارد، شخصی که تصمیم میگیرد، با یک ریسک فردی مواجه است. برترین اتفاقی که برای یک فرد کارمند در این حالت پیش می آید از دست دادن کارش خواهد بود اما برای کارآفرینان از دست دادن خانه، اعتبار فردی، زندگی و همچنین تخریب روابط خانوادگی می باشد.پیتر دراکر خاطر نشان می کند که برای شرکتهای بزرگ موجود، در عبارت «مدیریت کارآفرینانه» تأکید بر روی کلمه کارآفرینانه است.
در هر کسب و کار جدید دارای ریسک، کلمه مورد تأکید «مدیریت» است. بنا بر این هدف ما در مقاله چرخه عمر کسب و کار تأکید برواژه «مدیریت» بعنوان یک اصل برای کارآفرینان است. ما مدیریت کارآفرینانه را بمعنای کسب دانش کارآفرینانه و بکار بردن آن در جهت افزایش تأثیر گذاری یک کسب و کار کوچک و یا متوسط و یا یک ایده دارای ریسک تعبیر میکنیم. قلب مدیریت کارآفرینانه برخورد دائم با موضوعات مدیریتی زیر است:
▪ ایده متهورانه شما چیست؟ (مأموریت و ارزشها)
▪ قرار است این ایده به کجا برسد؟ (اهداف و مقاصد)
▪ روش رسیدن به اهداف چیست؟ (استراتژی رشد)
▪ چه چیزهایی مورد نیاز است تا بتوان به این اهداف رسید؟ (افراد و منابع مالی)
▪ چه ساختاری برای آن بهتر است؟ (ظرفیتهای سازمانی)
▪ چه مقدار سرمایه و چه زمانی نیازمند است؟ (استراتژی مالی)
▪ چه زمانی به مقصد نهایی می رسد؟ (چشم انداز موفقیت)
چرخه کارآفرینی، چرخه عمر کسب و کار
این موضوعات مهم مدیریتی در چرخه کارآفرینی اهمیت زیادی ندارند.
چرخه کارآفرینی در تمام کسب و کارها در کلیه مقیاسها خودش را نشان میدهد، از یک کسب و کار در حال آغاز در یک گاراژ کوچک گرفته تا فعالیتهای کارآفرینی سازمانی در ۵۰۰ شرکت برتردنیا. این چرخه با یک کارآفرین آغاز میشود که فرصتی را کشف میکند، سازمانی را جهت پیگیری این فرصت ایجاد میکند، منابع مورد نیاز را جمع آوری میکند، طرحی عملی را پیاده میسازد، ریسکها و نتایج مثبت کار را محاسبه میکند و تمام این فعالیت ها را در یک بازده زمانی معین انجام میدهد.
بعضی اوقات گفته می شود که کارآفرینی مانند رانندگی سریع، بر روی یک جاده یخ زده است. ماترجیح میدهیم که کارآفرینی را کم خطر تر و روشمند تر بیان کنیم.
کارآفرینی یک فرآیند حل مسئله مداوم است، درست مانند چیدن یک پازل بزرگ. در گذاشتن قطعه اول پازل ماگیج میشویم، راه را نمیدانیم و مسیر به خوبی قابل تشخیص نیست.
تمام فعالیتهای کارآفرینانه از یک فرآیند پیروی نمیکنند اما تحقیقات ما نشان میدهد که مراحلی که ماذیلاً ارائه میکنیم، تقریباً در اکثر کسب و کارهای روبه رشد به چشم میخورد. اندازه، سود دهی، تعهد، پیچیدگی، مقیاس، ساختار سازمانی، کاهش ریسک،افزودن ارزش و درگیری کمتر مؤسس در هر مرحله وجود دارد. ما بر این باوریم که با دانستن و درک این مراحل کارآفرینان ، مدیران کسب و کار، سرمایهگذاران و مشاوران قادر خواهند بود که تصمیمات آگاهانه تر بگیرند و اغلب آنها خودشان را برای چالشهای پیش رو آماده میسازند.
۷ مرحله چرخه عمر کارآفرینی به شرح زیر است:
▪ مرحله۱– تشخیص فرصت
دوره شکل گیری تحت عنوان« قبل از آغاز» مورد تحلیل واقع میشود. این مرحله اغلب زمان قابل توجهی نیاز دارد که از یک ماه تا ۱۰ سال متغیر است.
در این مرحله تحقیق و درک ابعاد فرصت و مفهوم آن و تعیین اینکه آیا این فرصت مناسب است یا خیر از اهمیت زیادی برخوردار است. اشخاصی که قصد ایجاد یک کسب و کار را دارند باید از درون به کنکاش خود بپردازند تا بدانند که آیا حقیقتاً آمادگی کارآفرینی را دارند؟ اکثریت غالب مردم از جمله مخترعین معمولاً از این مرحله عقب نشینی نمیکنند و امکان کارآفرینی را بررسی میکنند.
▪ مرحله۲- تمرکز بر روی فرصت مورد نظر
این مرحله برای کارآفرینان اهمیت زیادی دارد . این مرحله، مرحله شک و تردید است که آنها ایدههای مختلفی را در ذهن دارند و نمیدانند کدامیک را برگزینند.
یکی از سرمایه گزاران خطر پذیر Evgene Kleine میگوید: «تمرکز بر روی یک فرصت بسیار مهم است. ممکن است بعدها این امکان وجود داشته باشد که شاخههای دیگری از کسب و کار را نیز ایجاد نمود اما فاز اول در یک شرکت باید دقیقاً بر روی یک فعالیت خاص متمرکز شود» بهتر است اهداف کسب و کار خود را دقیقاً تعیین نمائید زیرا ممکن است اشخاص مختلف بر روی یک فرصت واحد سرمایه گذاری کنند ولی به نتایج کاملاً متناقضی برسند.
▪ مرحله۳-تعهد
اغلب کارآفرینان، تشکیل کسب و کار و ترک شغل روزانه خود را تعهد به کسب و کار جدید میدانند. ولی این مرحله، در حقیقت باید با تهیه طرح تجاری آغاز گردد. تفاوت بسیاری میان تشریح یک فرصت و تحقیق و نوشتن یک طرح تجاری(طرح کسب و کار) وجود دارد. نوشتن یک طرح موثر تجاری نیازمند سطح جدیدی از درک و معلومات و همچنین تعهد بسیار میباشد. این فرآیند بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساعت زمان میبرد بنا بر این اگر بعد از ظهرها و تعطیلات آخر هفته را نیز کار کنید این مرحله میتواند به سه تا ۱۲ ماه تقلیل یابد. اشتباهی که معمولاً کارآفرینان مرتکب میشوند آن است که طرح تجاری را نادیده میگیرند. و سپس سایر منابع را جمع آوری می نمایند، ایده مورد نظر را آغاز میکنند و سپس پیگیری نموده و تلاش میکنند نقطه تمرکز فعالیت مورد نظر برای تبدیل ایده به یک کسب و کار تجاری را دقیقاً تعیین نمایند.
▪ مرحله۴ – ورود به بازار
سود دهی و موفقیت، تعیین کننده این مرحله هستند: فرض کنید کارآفرین کسب و کار کوچکی را با سازمانی ساده ایجاد نموده است، منابع مورد نیاز خود را با توجه به طرح تجاریاش تخصیص داده است و اولین فروش محصولاتش نیز انجام شده است. چیزی که موفقیت کسب و کار را در همان مراحل اولیه تعیین میکند این است: اگر مدل کسب و کار سود ده باشد، اهداف معقولی در نظر گرفته شده باشند و کسب و کار در راه کسب سلامت اقتصادی پیش برود، کارآفرین میتواند در این مرحله به رشد کسب و کار خود و یا کوچک ماندن این کسب و کار به حدی که با سرمایه شخصی قابل تأمین باشد، فکر کند.
▪ مرحله۵- راه اندازی کامل و رشد
در این مرحله، کارآفرین باید یک راهکار خاص با بیشترین میزان رشد را انتخاب نماید. معمولاً کارآفرین در این مرحله و بهنگام بررسی راههای ممکن، ترجیح میدهد که کسب و کار مورد نظرش کوچک بماند و هیچگاه از این مرحله نمیگذرد و یا احتمالاً تنها مالک کسب و کار باقی میماند. و یا ممکن است این ایده جدید در حد یک کسب و کار و فعالیت ساده بماند، که البته تمام ایدههای جدید نمیتوانند و یا این ظرفیت را ندارند که تبدیل به شرکتهای بزرگ شوند. دلایل عدم رشد سریع ممکن است این باشد که فضای کافی در بازار برای رشد وجود نداشته باشد و یا محصولات و سیستم های مدیریت مورد نظر مقیاس خاصی نداشته باشند و یا اینکه این رشد سریع برای مدیریت چالش بزرگی ایجاد کند که نتواند از عهده آن برآید.
▪ مرحله۶ – بلوغ و توسعه
اکنون کسب و کار شما تبدیل به رهبر بازار گردیده است. در این حالت رشد یک کسب و کار، در حقیقت گسترش طبیعی یک ایده خوب از طریق روشهای حرفهای مدیریتی خواهد بود. این گروه حرفهای مدیریتی، استراتژی رشد این ایده را از طریق توسعه در سطح جهانی،اخذ تسهیلات و یا ادغام شدن با سایر شرکتها پیاده سازی میکند که از این طریق نقدینگی افزایش و کمبودها رفع میشود.
▪ مرحله۷ – ارزش
مرحله آخر مرحله بهره برداری از نتیجه کار است. در این مرحله ارزش ایجاد شده در طی مراحل قبلی از طریق ارزیابی خروجی کار مورد بهره برداری قرار میگیرد.
متأسفانه اغلب ادبیات کارآفرینی بر مراحل قبلی تأکید دارد و توجه کمی به خروجی کار معطوف شده است. ما از روی تجربه میدانیم که خروج موفق از یک کسب وکار عامل مهمی در چرخه عمر کارآفرینی است، چه برای کارآفرین وچه برای فردی که سرمایه گذاری نموده است.
مهمترین چالشی که یک کسب و کار جدید با آن مواجه است این است که کارها در جای خود انجام شوند. دانستن اینکه چه کار باید کرد و در چه مرحله ای، بسیار مهم است. به ویژه اینکه کارآفرین معمولاً زمان و منابع محدودی دارد.
آقای کریگ. دبلیو جانسون، رئیس گروه Venture Law ، در جایی گفته است که ایجاد یک شرکت بیشتر شبیه به موشک هوا کردن است. اگر به هنگام پرتاب موشک شما فقط به اندازه کمتر از یک درجه خطا داشته باشید ممکن است هزاران مایل از مسیر منحرف شوید. درک چرخه عمر کارآفرینی به کارآفرین کمک میکند که در مسیر صحیح پیش برود و موفق شود.
چرخه عمر کسب و کار شامل چه مراحلی است؟
مرحله استنداپ
رشد یک کسب و کار با مرحله استنداپ آغاز میشود. در واقع تمامی کسب و کارها در ابتدا ایدههایی دارند که در مرحله استنداپ مورد بررسی قرار میگیرد. بسیاری از کسب و کارها متاسفانه با این مرحله آشنایی ندارند و از استارتاپ شروع میکنند. در حالی که یک چرخه عمر کسب و کار باید از مرحله استنداپ و بررسیهای زیرساختی مرتبط با کسب و کار شروع گردد.
در مرحله استنداپ باید نیازهای کسب و کار از نظر ابعاد مختلف و عوامل زیرساختی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تیم و تخصص نیروهای مورد نیاز نیز مورد بررسی قرار میگیرد. در این مرحله ابتدایی چرخه عمر کسب و کار همچنین به بررسیهای اولیه مالی پرداخته میشود. این مرحله و مطالعاتی که در آن صورت میگیرد در ایران کمتر شناخته شده است. در مقالات بعدی غزال، مرحله استنداپ و جایگاه آن در چرخه عمر کسب و کار بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد.
مرحله استارتاپ
در این مرحله از چرخه عمر کسب و کار ایدهها و بررسیهای اولیه پخته میشود، بیزینس پلن تثبیت شده و تیم شکل میگیرد. اعضای تیم که هسته اولیه کسب و کار را تشکیل میدهند، در محلی دور هم جمع میشوند و همکاریهای اولیه شکل میگیرد. اعضای استارتاپ بر محصول یا خدمت جدیدی که میخواهند به بازار و جامعه ارائه دهند تمرکز میکنند. البته در مرحله استارت آپ، محصول یا خدمت مورد نظر در مقیاس کوچک ارائه میشود.
نکته مهم در این جا این است که مراحل چرخه عمر هر کسب و کار با دیگری تفاوت دارد. مدت زمانی که طول میکشد تا یک کسب و کار از استنداپ به استارتاپ تبدیل شود و به سوی اسکیل اپ شدن رشد کند برای هر کسب و کار متفاوت است. در نتیجه نمیتوان نسخه واحدی برای چرخه عمر کسب و کار داد و تنها باید به مراحل اصلی و مشخصات هر مرحله بسنده کرد.
مرحله اسکیل آپ
زمانی که استارت آپ به اندازه کافی ایده خود را در بازار تست کرد و محصول یا خدمات آن تثبیت شد وارد مرحله اسکیل اپ میشویم. در این مرحله اساسی از چرخه عمر کسب و کار، اتحاد و تعامل بین اعضای تیم شکل گرفته و تعامل لازم ایجاد شده است. در واقع همکاری بین کارمندان به گونهای است که آمادگی ارائه محصول یا خدمات کسب و کار را در در سطح انبوه دارند. همچنین تیم مرکزی گسترش مییابد و تیمهای دیگری به تفکیک تخصص و به فراخور نیاز اسکیل آپ ایجاد میشود.
زمانی که طرح بیزینس پلن یک استارتاپ آزمایش شده و با موفقیت روبرو میشود، کسب و کار آماده رشد و ورود به مرحله اسکیل اپ است. در مرحله اسکیل اپ، کسب و کار رشد سریع را تجربه میکند و میتواند محصول یا خدمات خود را در حجم انبوه به بازار عرضه کند.
برای درک بهتر چرخه عمر کسب و کار به سراغ یک مثال میرویم که در تصویر زیر نیز نمایش داده شده است. در این تصویر استارت اپ به موش تشبیه شده که حرکات کوتاه و اثرات بسیار کوچک دارد. مرحله اسکیل آپ به غزال شباهت دارد که چابک و بسیار سریع است.
در مرحله اسکیل آپ چابکی کسب و کار باعث میشود تا محصولات و خدمات آن به سرعت و در حجم انبوه به بازار عرضه شود. این مرحله در واقع مرحله اساسی و تکاملی چرخه عمر کسب و کار محسوب میشود. در مرحله اسکیل اپ تیم یا تیمهای کسب و کار نقش مهمی را در پیشبرد فرایندهای اجرایی سازمان ایفا میکنند.
همچنین مسائل مالی در اسکیل آپ از اهمیت بالایی برخوردار است. در استارتاپ هزینه زیاد موضوعیتی ندارد و تیم سعی دارد با هزینههای حداقلی، طرح کسب و کار و بازار هدف خود را مورد آزمایش قرار دهند. این در حالیست که در اسکیل آپ باید تولید انبوه صورت گیرد و کسب و کار به سوددهی برسد. بنابراین بخش مالی در اسکیل آپ اهمیت زیادی پیدا میکند.
همانطور که اشاره شد، این مرحله از چرخه عمر کسب و کار به آهو یا غزال تشبیه شده است زیرا مهمترین شاخصه آن چابکی است. بنابراین کسب و کار باید در این مرحله چابکی را مد نظر قرار دهد و با سرعت بالایی منحنی رشد را طی کند تا به درآمد و سوددهی بالاتری دست یابد. همچنین در این مرحله تثبیت برند صورت میگیرد و ارزشهای مدنظر کسب و کار به جامعه انتقال مییابد.
مرحله اسکرو آپ
این مرحله از چرخه عمر کسب و کار در تصویر به فیل تشبیه شده است. چرا؟ زیرا کسب و کار دیگر چابکی گذشته را ندارد. یک کسب و کار زمانی به اسکروآپ میرسد که سازمان یافته میشود و از نظر سازمانی بدنه سنگینی پیدا میکند. در این مرحله اعضای تیم مرکزی به درآمد خوبی رسیدهاند و تیمها نیز گسترش یافته و فرایندهای اجرایی پیچیده شدهاند.
بنابراین کسب و کار مانند فیل سنگینی است که از نظر سرعت عمل با غزال قابل مقایسه نیست. در مرحله اسکروآپ کسب و کار نمیتواند به تغییرات بازار و محیط سریعا واکنش نشان دهد.
در این مرحله از چرخه عمر کسب و کار چه باید کرد؟
در صورتی که مدیران کسب و کار با مشخصههای مرحله اسکروآپ آشنایی داشته باشند، برنامهریزی آگاهانهای برای این مرحله در نظر میگیرند. باید تغییراتی در ساختار سازمانی صورت گیرد و بخشهای جدید ایجاد شود و مجددا وارد چرخه عمر کسب و کار گردد.
در این مرحله کسب و کار باید بر ارائه محصول یا خدمات جدید به بازار متمرکز شود و خود را با نیازهای جدید بازار وفق دهد. در غیر این صورت افول خواهد کرد و منحنی رشد رو به پایین حرکت میکند.
مفهوم چرخه عمر محصول نشان میدهد که یک محصول از چهار مرحلهٔ تکاملی از ابتدای معرفی به بازار تا ترک بازار عبور میکند. این مراحل شامل معرفی، رشد، بلوغ و کاهش هستند. همچنان که یک محصول از چهار مرحلهٔ چرخه عمر پیشروی میکند، سطوح سود را تغییر میدهد و باید استراتژیهای مختلفی بکار رود تا موفقیت مداوم محصول تضمین گردد.
چرخه عمر محصول
مرحله مقدماتی
مرحله مقدماتی، اولین مرحله از چرخه عمر محصول است و به محض اینکه محصول برای فروش موجود باشد رخ میدهد. درطول این مرحله، سودها کم یا غیرموجود هستند زیرا شرکت باید برای ایجاد آگاهی از این محصول هزینه کند: کمپینهای بازاریابی ممکن است گران باشد. همچنین ممکن است نیاز باشد این شرکت برای انتشار محصول، مبلغی را به توزیع-کنندگان و خرده فروشان بپردازد.
مرحله رشد
اگر مرحله مقدماتی چرخه عمر محصول موفق باشد، این محصول به مرحله رشد منتقل خواهد شد. در این نقطه، خرده فروشان محصول را در انبار ذخیره میکنند و مصرف کنندگان خریداری آن را شروع میکنند. درطول مرحله شروع، افزایش قابل توجهی در فروشها وجود دارد بطوریکه محصول از یک دوره رشد سریع فروشها لذت خواهد برد. در این نقطه، سود نیز افزایش خواهد یافت، زیرا هزینههای تولید و ارتقاء هر واحد فروخته شده کاهش مییابد. چالش برای کسب و کار این است که مرحله رشد چرخه عمر محصول را تاجایی که ممکن است طولانی بسازیم. این امر ممکن است شامل ارتقاء محصول یا ورود به بازارهای جدید باشد.
مرحله بلوغ
رشد سریع فروشها برای همیشه نخواهد ماند بنابراین محصولات به مرحله سوم منتقل میشوند: بلوغ. در مرحله بلوغ از چرخه عمر محصول، سرعت فروش کاهش مییابد زیرا فروش محصولات به یک نقطه اوج رسیده است. در این مرحله از کسب و کار، استراتژی معرفی خواهد شد که تلاش میکند فروشها را مانند کاهش قیمتها و کمپینهای تبلیغاتی اضافی افزایش دهد. چنین استراتژی گران است و احتمالا منجر به یک کاهش در سودها برای پوشش هزینههای ارتقا میشود.
مرحله کاهش
این مرحله، مرحله نهایی از چرخه عمر محصول است. همانگونه که نام آن نشان میدهد در مرحله کاهش، فروش و سوددهی شروع به کاهش یافتن میکند. درطول مرحله کاهش، تولیدکننده محصول ممکن است تلاش کند برای تحریک رشد، استراتژی قیمت گذاری خود را تغییر دهد، با این حال در اکثر موارد، این تصمیم نیاز به تغییر یا جایگزینی محصول دارد.
استارت آپ چیست؟
توجه داشته باشید که سایتی شبیه دیجی کالا، نرم افزاری شبیه تپ سی و اسنپ، یک ایده یا طرح استارتاپ نیستند.
برای ایده یا طرح استارتاب شما باید یک معظل، گرفتاری و یا یک مشکل را حل کنید. مثلا همه ما اسم مک دونالدز و شهرت آن را شنیده ایم ولی شاید کمتر کسی به این نکته توجه کرده باشد که چرا میان این همه فست فود مک دونالد که توسط دو مخترع بی پول تاسیس شده بود چنین دنیا را تسخیر کرده ؟
پاسخ ساده است مک دونالدز یکی از مهمترین نیازهای مشتریان را حل کرده بود که قبل از آن پیچیده و غیر قابل حل بود و آن تولید ساندویچ تازه در اسرع وقت و کمترین زمان بود. برادران مک دونالدز روشی برای پخت سریع یافته بودند و در همین راستا یک بازاریابی خوب این مزیت آنها را جهانی کرد.
به طور کلی، استارت آپ به پروژههایی گفته میشود که در جریان آن، یک ایده خام، به کمک تلاش و کوشش یک گروه به تولید یک محصول میانجامد و زمینه را برای فروش آن محصول فراهم می کند.
توجه داشته باشید که کسب و کارهای موفق جهانی و استارت آپ های موفق ایرانی لزوماً بر روی کارهای علمی پیچیده کار نمیکنند؛ بلکه در تولید یک محصول و فروش آن به مشتری، موفقتر از سایرین عمل می کنند.
تفاوت استارت آپ با کسب و کار سنتی چیست؟
می توان تفاوت اصلی و محسوس استارت آپ ها با کسب و کارهای سنتی را اینگونه بیان نمود که استارت آپ ها مراحل رشد خود را به صورت مرحله به مرحله و گام به گام طی کرده و به بلوغ میرسند در حالی که در کسبوکار سنتی معمولاً سرمایه یک کار جدید تأمین میشود و بلافاصله مراحل فروش آن آغاز می گردد.
در تفاوت آشکار بعدی می توان اینگونه اشاره کرد که وقتی هدف شما راه اندازی یک استارت آپ است، باید یک دانش جدید را فرا بگیرید و به مرور زمان آن را توسعه دهید.
این در حالی است که در کسبوکار سنتی، میتوانید تمامی مراحل کار را حتی به صورت سینه به سینه یا تجربی یاد بگیرید و بلافاصله وارد بازار کار شوید. لازم به ذکر است که استارت آپ ها با توجه به مبانی علمی توسعه پیدا می کنند که همین مورد از جمله اصلی ترین تمایز نسبت به کسب و کارهای سنتی می باشد.
پنج مرحله در چرخه حیات یک کسب و کار
از لحظهای که ایدهای برای ساخت یک کسبوکار به ذهن صاحب آن میرسد، چرخه حیات یک تجارت جدید آغاز میشود.
مرحله اول: ایده پردازی (IDEA VALIDATION-PRE SEED)
این مرحله اولین مرحله از چرخه حیات یک تجارت به شمار میرود و قبل از حالتی است که تجارت موردنظر به صورت رسمی شروع به فعالیت نماید. در این مرحله یک ایده ناب برای ایجاد یک کسب و کار جدید آماده شده است که باید برای تقویت و پختهتر شدن از فیلترهای زیادی عبور کند. مهمترین نکتهای که باید در این مرحله برای سنجش و ارزیابی ایده درنظر گرفت این است که آن ایده در برهه زمانی مطرح شده، تا چه میزان ضروری و حیاتی است و به رفع چه مشکل یا کمبودی میپردازد.
یکی از راههای سنجش جذابیت ایده، ارزیابی کسبوکارهای مشابه آن است. هرچه حوزهای که استارت آپ شما در فعال است، سودآورتر باشند، احتمال موفقیت استارت آپ شما افزایش مییابد.
اگر شمایی که در حال خواندن این مطلب هستید، ایدهای خلاقانه در سر دارید، برای تقویت و پروراندن نوآوری خود میتوانید از نظرات دیگران نیز استفاده کنید. این افراد میتوانند شامل دوستان، خانواده، همکاران، شرکای تجاری و از همه مهم تر کارشناسان متخصص در صنعت مربوطه باشند.
علاوهبر این درصورتیکه بتوانید از طریق صحبت با کارآفرینان دیگر به تجربیات آنها دسترسی یابید، در مسیر خود پیشرفت فراوانی خواهید کرد.
باید در نظر داشته باشید که موفقیت کسبوکار آینده شما، علاوهبر اینکه به میزان جدید و خلاقانه بودن آن وابستگی بسیاری دارد ، به عواملی ازجمله تواناییهای ایده پرداز در تغییر و بهبود آن، شناسایی و ارزیابی بازار هدف و از همه مهمتر به تیم اجرایی آن، وابسته است.
در این مرحله تیم اجرایی شامل یک تا سه نفر است که هر یک با توجه به تخصص و دانش خود، به تقویت و رشد ایده و محصول از آن میپردازند.
مهم ترین نکته در مورد ارزیابی بازار هدف این است که میزان جذابیت ایده خود را برای مصرف کنندگان و سرمایه گذاران بالقوه بسنجید. توانایی یک استارت آپ در جلب سرمایه گذاران و تامین مالی آن از اصلیترین مواردی است که باید در نظر گرفته شود. زیرا چرخه حیات یک استارت آپ در مراحل بعدی، با توجه به این امر ادامه مییابد.
این مرحله درواقع مرحلهای است که اجرایی بودن ایده بررسی شده و هر آنچه برای موفقیت کسبوکار مربوطه لازم است، در نظرگرفته میشود.
از جمله موسساتی که در این مرحله می توانند به استارت آپها کمک نمایند، شتاب دهنده ها هستند.
شتاب دهندهها موسساتی هستند که ساختاری منسجم داشته و بهمنظور حمایت از استارت آپ ها و با هدف کمک به توسعه کسبوکار و آموزش و منتورینگ اعضای تیم آن فعالیت میکنند.
مرحله دوم: استارت آپ (SEED STAGE- EARLY STAGE- LATER STAGE )
پس از آن که ایده موردنظر از فیلترهای اولیه عبور کرد، بررسی آن از همه جوانب انجام گرفت و تا جای ممکن نقاط ضعف برطرف شد، زمان آن میرسد که خدمت و محصول مورد نظر در بخش کوچکی از بازار هدف وارد شده و مقبولیت خود را در این بازار به اثبات برساند.
این مرحله یکی از مراحل پرریسک حیات استارت آپ به شمار میرود. عموماً خطا کردن در این مرحله تأثیر زیادی روی آینده کسبوکار خواهد داشت و شاید یکی از دلایل اصلی شکست خوردن استارت آپ ها در ۵ سال ابتدایی فعالیت، تصمیمهای اشتباه در این مرحله باشد.
سازگاری محصول با نیاز مشتریان در این مرحله بسیار مهم است و زمان زیادی صرف سازگار کردن محصول یا خدمات براساس اولین بازخوردها از اولین مشتریان کسبوکار میشود.
ایده مورد نظر در این مرحله ممکن است دستخوش تغییر فراوانی شود و حتی صاحبان ایده را دچار سردرگمی نماید. درنتیجه انعطاف و سرعت تغییر در محصول موردنظر در عملکرد تیم اجرایی بسیار اهمیت پیدا میکند.
در این مرحله کارآفرینان همواره باید هوشیار باشند تا تجارتشان از مسیر درست منحرف نشود.
استارت آپها با بررسی رقیبان خود میتوانند آینده خود و جامعه هدف محصول خود را بهتر رصد کرده و استراتژی درستی بر اساس شرایط موجود انتخاب نمایند. بهمنظور انتخاب استراتژی درست، میتوانید یکی از بهترین رقبای خود را الگو قرار داده و با توجه به عملکرد آن، مسیر درست را انتخاب کنید.
استارت آپ هایی که در این مرحله قرار گرفتهاند به مسیر درآمدزایی خود وارد شدهاند و در ابتدای راه سودآوریاند. اما اغلب سهم بازارشان کوچک است و به همین دلیل مهمترین هدف استراتژی آنها، رشد سهم از بازار و افزایش مصرفکنندگان محصول است.
سرمایه گذاران استارت آپها در مرحله “Seed Funding” معمولاً دوستان، خانواده و سرمایه گذاران خردی هستند که به اغلب به منظور حمایت معنوی کسب وکار، در آن سرمایه گذاری مینمایند.در مرحله “Early Stage” و “Later Stage” سرمایه گذارانی مثل شرکتهای خطرپذیر در تامین مالی استارت آپها مشارکت مینمایند.
مرحله سوم: رشد و ثبات (GROWTH AND ESTABLISHMENT)
در این مرحله کسبوکار دارای یک درآمد ثابت و معین است، جایگاه خود را در بین مصرفکنندگان و بازار هدف تثبیت کرده و محصولات ارائه شده توسط آن مشتریان پروپاقرص خود را یافته است. این درآمد معین و ثابت به صاحبان کسبوکار کمک میکند تا هزینههای جاری خود را پوشش دهند. و همواره به دنبال بهبود آرام اما پیوسته درآمدهای خودباشند. بزرگترین چالش کارآفرینان در این مرحله علاوه بر توجه به نیازهای کسبوکار جاری، تنظیم سیاستهای جدید برای افزایش درآمد و توسعه تجارت است. از دیگر چالشهای این مرحله، مدیریت درآمد، افزایش درآمد، افزایش تعداد نیروی انسانی و رقابت با سایر رقبا در بازار است. برای سپری شدن این مرحله با موفقیت، به نیروی انسانی باهوش و متخصص نیاز است،تا توانایی شرکت در حوزههای مختلف افزایش یابد. بنابراین بسیاری از مؤسسان کسبوکارهای موفق، زمان زیادی را صرف استخدام نیروی انسانی و انتخاب بهترین آنها خواهند کرد.
در این مرحله صاحبان ایده که اکنون صاحبان کسبوکار به شمار میآیند، باید نسبت به جایگاه مدیریت و ریاست شرکت بیشتر واقف شوند بهعنوان یک مدیر کسبوکار بهتدریج مسئولیتهای اجرایی خود را که قبل از رشد استارت آپ عهدهدار آنها بودهاند، کاهش داده و به نیروی انسانی محول سازد. وظیفه اصلی یک مدیر ایجاد نظم و انسجام بین گروهها و هماهنگ کردن تیمها برای حصول به هدف مشخص است. از طرفی برقراری و ایجاد ارتباط صحیح بین تیمهای یک فعال در بخشهای مختلف شرکت از وظایف اصلی او محسوب میشود.
مرحله چهارم: توسعه (EXPANSION)
در این مرحله تجارت موردنظر دارای یک مدل کسبوکار مشخص و تعریف شده است و همه تیم در جایگاه درست خود قرار گرفته و فرآیندهای کاری در زمان اجرا، روتین خاص خود را دنبال میکنند. . مدیران میانی، مدیریت تیمها و نظارت بر اجرای پروژهها را برعهده دارند و استارت آپ شما که اکنون تبدیل به یک تجارت و شرکت معتبر تبدیل شده، در صنعت حضور جدی خواهد داشت.
در این مرحله ممکن است صاحبان کسبوکار به فکر گسترش تجارت خود در نواحی دیگر جغرافیایی باشند و بخواهند محصول یا خدمات خود را در در اختیار جامعهای بزرگتر از کاربران و مصرفکنندگان قرار دهند. تجارتها در این مرحله اغلب رشد سریع در درآمد و همچنین جریان نقدی دارند و پروژههای خود را طبق یک برنامه منسجم و مشخص به پیش میرانند. در تجارت یک اصلی وجود دارد و آن اصل این است که: اگر در درآمدزایی حرکت تو روبهجلو و همراه با پیشرفت نباشد، درواقع یک در کسبوکار خود دچار عقب گرد شدهای. حتی اگر ثبات در جایگاه خود را حفظ کرده باشی. .
به بیان دیگر اگر تجارت شما همواره در مسیر رشد و توسعه نباشد بهاحتمال زیاد در میان رقبا و مخاطبان خود، غافلگیر خواهد شد.
البته این مسئله وجه دیگری هم دارد. رشد و گسترش بیشازحد و بدون در نظر گرفتن خطرهای موجود، میتواند هر کسبوکاری را به سمت شکست سوق دهد. این عبارت به این معنی نیست که برای استارت آپ خود، اهداف بزرگ درنظر نگیریم، بلکه به این معنی است که باید همواره سعی کنیم نگاه واقعبینانهای نسبت به منابع، هزینه و میزان توانایی خود داشته باشیم و نرخ رشد بازده خود را با توجه به منابع موجود بسنجیم.
در واقع هیچگاه نمیتوان به طور قطع آینده یک کسبوکار را پیشبینی کرد، اما میتوان برای خود اهداف قابل دستیابی را درنظر گرفت و به منظور رسیدن به آنها از هیچ تلاشی دریغ نکرد. در تعیین اهداف توسعهای می بایست به این نکته توجه داشت که چگونه گسترش و رشد ما، در ارائه خدمات و سرویسها به مشتریان بالفعل بهبود ایجاد میکند و چه ارزش افزودهای برای مشتریان بالقوه ایجاد خواهد کرد.
تجارتهای بسیاری به علت جسارت بیشازحد با شکست مواجه شدهاند درنتیجه همیشه باید بهاندازهای ریسک کرد که امنیت و پایداری مدل درآمدی شرکت به خطر نیفتد.
همواره باید به خاطر داشت داشتن یک طرح کسبوکار (Business model) بدون شک مزیتی مهم محسوب میشود. اما با استفاده از یک مدل کسبوکار واحد نمیتوان در بازارهای متنوع و مختلف موفق بود. درنتیجه اگر با استفاده از مدل کسب وکار فعلی خود در یک بازار موفقیت کسب کردهاید، اقبال استراتژی شما در بازارهای دیگر تضمین شده نیست و هر بازار با توجه به شرایط خود نیازمند طرح کسبوکاری بخصوص است.
مرحله پنجم: بلوغ تجارت و خروج (MATURITY AND POSSIBLE EXIT)
تجارت پس از گذر از مرحله چهارم، به یک سود مشخص و پایدار سالیانه رسیده است.
در این مرحله دستهای از شرکتها در یک نقطه از پیشرفت خود متوقف شده و غرق در وضعیت فعلی خود، از پیشرفت دست می کشند.
در مقطه مقابل آنها شرکتهایی هستند که همواره در حال تغییر وسازگاری خود با پارامترهای صنعت و جامعه هدف خود هستند و می کوشند با داشتن انعطاف و چابکی لازم، پیشرفت خود را حفظ نمایند.
در این مرحله کارآفرینان با دو انتخاب مواجه میشوند:
- گسترش بیشتر کسبوکار
- خروج از کسبوکار
در صورت تمایل به گسترش بیشتر باید به این سؤالات پاسخ داد
- آیا کسبوکار میتواند رشد بیشتری را پشت سر بگذارد؟
- آیا فرصت کافی برای توسعه وجود دارد؟
- آیا کسبوکار فعلی بهاندازه کافی پایدار است که در صورت عدم موفقیت در رشد بیشتر، به بدنه کسبوکار صدمهای وارد نشود؟
در صورت خروج کارآفرینان اولیه از کسبوکار، صاحبان تجارت و مدیران آن جایگزین میشوند و مدیرانی میآیند که برای توسعه بیشتر شرکت و چالشهای جدید آماده و انرژی بیشتری برای مواجه با دشواریهای تغییرداشته باشند.
چرخه ی عمر استارت آپ ها:
هنگامی که فردی اقدام به تولید یک محصول جدید یا یک خدمت جذاب در سطح جامعه میکند، تعداد کسانی که این محصول را انتخاب و به عنوان انتخاب اول خود در نظر میگیرند، تعیین کننده میزان موفقیت استارت آپ است.
در واقع وقتی که شخصی بر روی یک کار جدید ریسک میکند و در تصور خود به این نتیجه میرسد که محصول مورد نظر باعث دیده شدن و حتی برند شدن آن میشود، سعی میکند که به شکلهای مختلفی این کار را مطرح کند.
چرخه عمر کسب و کارها از مرحله های مرتبط به هم شکل گرفته است؛ مراحلی که با ساختاری چرخهای سازمان دهی و کامل شدهاند تا وابستگیهای منطقی آنها نمایش داده شوند که این وابستگی ها حاکی از یک ترتیب زمانی قطعی برای اجرای مراحل مختلف نیستند.
قسمت زیادی از فعالیتهای مربوط به شروع ، رشد و توسعه خدمت یا محصول با اجرای این مراحل صورت میپذیرند؛ و رویکردهای تدریجی و تکاملیِ دربرگیرندهی فعالیتهای همزمان در مراحل آن دور از انتظار نیست.
شایان به ذکر است که نمودار مورد بحث بر روی بستر ( زمان ) قرار گرفته است و مورد ( زمان ) در این مبحث دارای اهمیت بسیاری است چرا که زمان، مهمی است که کمبودش می تواند موجبات عدم کسب تجربه لازم در کسب و کار را منجر شود و در صورتی که در ( زمان ) طولانی مدت نتیجه مطلوب حاصل نگردد خطر ” فرسایش در کسب و کار” را می تواند به دنبال داشته باشد.
این چرخه شامل تمام مراحل از جمله مرحلهی شروع و ایده کار، مرحله استارت آپ تا رشد، بلوغ و پیشرفت و همینطور موفقیت میشود.
با نگاهی به هر مرحله از چرخهی عمر کسب و کار، شما میتوانید یک مجموعهی منحصر به فرد از موانع برای مقابله و غلبه بر آنها را ببینید که در هفته های آینده به توضیح تک تک مراحل خواهیم پرداخت.
جهت تکمیل مباحث سه شنبه های استارت آپی به عنوان یک “مسئولیت اجتماعی” اندوخته های ارزشمند خود را با ما دیگر کاربرهای محترم در میان بگذارید.
شما روند و عمر کسب و کارهای نو پا را چگونه ارزیابی می کنید؟
درست از لحظهای که تصمیم میگیرید یک کسب و کار جدید را شروع کنید، شما وارد چرخه عمر کسب و کار می شوید. این چرخه شامل تمام مراحل از جمله مرحلهی شروع و ایده کار، مرحلهی استارتاپ تا رشد، بلوغ و پیشرفت و همینطور موفقیت میشود. با نگاهی به هر مرحله از چرخهی عمر کسب و کار، شما میتوانید یک مجموعهی منحصر به فرد از موانع برای مقابله و غلبه بر آنها را ببینید.
پنج مرحلهی اساسی در چرخه عمر کسب و کار شما چیست؟ شما در کدام مرحله هستید؟
شما باید بتوانید در تفکرات خود در حیطه کار انعطاف پذیر باشید و استراتژیهای خود را با حرکت رو به جلو و پیشرفت خود هماهنگ کنید. در واقع شما باید بتوانید از رویکردهای مختلف برای نفوذ در بازار مقابل استفاده کنید. برای مثال باید بدانید چه چیزی برای دستیابی به رشد و یا حفظ سهم بازار ضروری است. بر اساس گزارشات اخیر استارتاپ Genom، حدود ۹۰ درصد از کسانی که شروع به کار میکنند به علت اشتباهات فردی دچار شکست میشوند.
به طور کلی علت بیشتر این شکستها، انتخابهای بد بنیانگذاران آن کسب و کار و یا عدم آمادگی آنها برای شروع بوده است. چیزی که اغلب مردم به اشتباه از آن به “بدشانسی” یا شرایط بد بازار که خارج از کنترل آنها است یاد میکنند.
با آگاهی بیشتر از موقعیت خود در چرخه عمر کسب و کار شما میتوانید کمی از بازار جلوتر حرکت کنید و کمی از شانس پا را فراتر بگذارید. همچنین شما میتوانید پیشبینی کنید که چالشهای بالقوه و روانی که قرار است بر سر راه شما قرار بگیرند کی و کجا به وقوع خواهد پیوست. حتی با این شناخت شما میتوانید بدانید که در کدام مرحله قرار دارید و برای انتقال به فاز بعدی یا به عبارت سادهتر برای داشتن پیشرفت و رشد و توسعه چه کارهایی باید انجام دهید.
به عبارت سادهتر شما میتوانید برای داشتن یک کسب و کار موفق اهداف، اولویتها و استراتژیهای خود را پیش بینی کرده و با داشتن آگاهی از مراحل چرخه عمر کسب و کار قدمهای بزرگتر و مفیدتری بردارید.
۱. مرحله اول از چرخه عمر کسب و کار، دانه و توسعه
این مرحله ابتدایی از چرخه عمر کسب و کار شما است. مرحلهای که حتی قبل از بهوجود آمدن استارتاپ شما شروع شده است. در این مرحله شما ایدهی کسب و کار خود را در اختیار دارید و آمادهی راه افتادن هستید. اما ابتدا باید به این نکته توجه کنید که استارتاپ شما چقدر میتواند واقعی و قابل اجرا باشد. در این مرحله شما باید مشاوره و نظرات فراوانی را به عنوان ایدههای بالقوه برای کسب و کار خود از منابع بسیار زیادی تهیه کنید. منابعی مانند دوستان، خانواده، همکاران، همکاران و شریکهای تجاری و یا هر متخصص صنعتی که ممکن است به آن دسترسی داشته باشید. در نهایت موفقیت کسب و کار شما میتواند به عوامل بسیار زیادی از جمله تواناییهای فردی خودتان، آمادگی بازاری که تمایل ورود به آن را دارید و البته بنیان مالی و یا همان روشهای تامین مالی شما بستگی داشته باشد. بهعبارت دیگر میشود گفت این مرحله نوعی مرحله جستجوی روح کار است. جایی که شاید شما نیاز است که یک گام به عقب بردارید و امکان پذیری و احتمال اجرایی شدن کسب و کار خود را دوباره از نظر بگذرانید و همچنین از خودتان بپرسید که آیا چه چیزهایی لازم است انجام دهید تا به موفقیت مورد نظر خود برسید.
۲. مرحله دوم از چرخه عمر کسب و کار، استارتاپ
هنگامی که شما به طور کامل ایدهی کسب و کار خود را مورد بررسی و آزمایش قرار دادید و مطمئن شدید که آماده انجام است، دیگر وقت آن رسیده است که شما آن را راه اندازی کرده و بهیک استارتاپ تبدیلش کنید. برخی معتقدند این مرحله خطرناکترین مرحله در تمام چرخهی عمر یک کسب و کار است. در واقع، اعتقاد بر این است که اشتباهاتی که در این مرحله انجام میشود، میتواند سالهای آیندهی شرکت و محل کسب و کار شما را تحت تاثیر قرار دهد و علت اینکه ۲۵ درصد از استارتاپها از زمان شروع تا پنجاهمین سال اجرای خود را نمیبینند، عموماً اشتباهات اساسی است که در این مرحله از چرخهی عمر کسب و کار مرتکب میشوند. سازگاری در اینجا کلید اصلی حل معماست. در این مرحله بیشتر وقت خود را صرف بازخوردی میکنید که از ارائه محصول یا خدمات به مشتریان دریافت میکنید. این مرحله میتواند برای شما کمی گیج کننده هم باشد. در این جا است که سازگاری شما باعث میشود تا دوباره قدرت قبلی به دست بیاورید و بتوانید از بازخوردها، نقاط قوت و ضعف خود را دریافته و در جهت بهبود اوضاع از آن استفاده کنید.
۳. مرحله سوم از چرخه عمر کسب و کار، رشد و استقرار
اگر شما به این مرحله از چرخه عمر کسب و کار رسیدهاید، یعنی اینکه کسب و کار شما توانسته یک منبع منسجم درآمد ایجاد کند و به طور منظم در حالت گرفتن مشتریهای جدید میباشد. در این مرحله جریان نقدی شما باید بهبود پیدا کرده باشد. درآمدهای پی در پی شما باعث میشود تا هزینهها بیشتر پوشش داشته باشند، در این مرحله باید شما منتظر افزایش میزان سود خود باشید. بزرگترین چالش برای کارآفرینان در این مرحله، تقسیمبندی مناسب زمان بین طیف وسیعی از خواسته های مورد نیاز شما- مانند مدیریت درآمد و افزایش درآمد، حضور مشتری، برخورد با رقبا، انعطاف پذیری نیروی انسانی و غیره- باشد. استخدام افراد هوشمند با مهارتهای تکمیلی مورد نیاز برای شرکت شما امری ضروری است تا بتوانید بیشترین میزان توانایی شرکت را در این مرحله داشته باشید. بنابراین هر مدیر خوب و باهوشی میتواند زمان زیادی را صرف استخدام افراد مناسب کند. ضروری است در این مرحله نقش خود را به عنوان مدیر موسسه پر رنگتر کنید. حتی اگر در خطوط جلوی رقابت هم باشید باید بدانید که چگونه تیم خود را با گسترش توانایی و مهارت ها در خط مقدم نگه دارید. اکنون دیگر زمان کار واقعی و ایجاد نظم و انسجام میباشد.
۴. مرحله چهارم از چرخه عمر کسب و کار، گسترش
شاید در این مرحله احساس روزمرگی و روتین بودن روش انجام کارها به شما دست بدهد. در این فاز شما باید به عنوان یک مدیر موسسه نقش خود را استحکام بخشیده باشید و تمام کارکنان و کارمندان شما سر جای خودشان به فعالیت بپردازند. در این مرحله شرکت شما به فکر ایجاد سرمایهگذاریهای بزرگ و گسترش افقهای پیشرفت خود میباشد. شاید هم تصمیم داشته باشید دامنه فعالیت و گسترش شرکت خود را به مناطق جدید گسترش دهید. عموماً کسب و کار در این مرحله با رشد سریع درآمد و جریان نقدی همراه است، اما باید به شما هشدار بدهیم که در صورتی که همه چیز را ساده بگیرید، احتمال ایجاد مشکل هم هست. در امور بیزینس اگر شما نتوانید رو به جلو حرکت کنید به عقب بر خواهید گشت. شما میتوانید بهترین راه ممکن را برای موفقیت مداوم خود از طریق برنامهریزی دقیق ارائه دهید. همینطور میتوانید با داشتن یک نگاه درست و دقیق به منابع خود، بالا بردن میزان تلاشتان، کم کردن هزینه های اضافی و همینطور با ایجاد یک دید متخصص، کیفیت فعلی محصولهای ارائه شده، سود و بهره وری خود را بالا ببرید.
به یاد داشته باشید در حالی که داشتن یک مدل کسب و کار موفق پشت سر شما بدون شک یک مزیت به حساب میآید، اما این تضمین وجود ندارد که در جاهای دیگر هم همان پیشزمینه کار کند و یا همان پیشنهادات بتواند موفقیتهای دوم را رقم بزند. گورستان کسب و کار مملو از سازمانها و شرکتهایی است که بیش از حد در جا زده اند و یا به پشت سرخود نگاه کردهاند و شکست خورده اند. وظیفه شما در چالشهای جدید این است که همیشه رو به جلو نگاه کنید و مقیاس و اندازههای خود را بدانید و برای به دست آوردن بهترین نتیجه بیشترین تلاش ممکن را بکنید.
۵. مرحله پنجم از چرخه عمر کسب و کار، بلوغ و امکان خروج
بعد از پشت سر گذاشتن موفق مرحله توسعه در چرخه عمر کسب و کار شما باید بتواند سود سالیانه سالم و ثابتی داشته باشد. در این مرحله است که برخی از شرکتها ترجیح میدهند تا همچنان با سرعت بالای رقابت باشند. در حالی که شرکتهای دیگر سعی میکنند از همان نرخهای رشد بالای خود لذت ببرند. میتوان گفت در این جا کارآفرینان با دو گزینه مواجه میشوند: تلاش برای گسترش بیشتر و یا خروج از آن کسب و کار.
اگر تصمیم به گسترش بیشتر دارید، باید از سوالات مشابهی در مرحله توسعه داشتید استفاده کنید. سوالاتی مانند: آیا کسب و کار من میتواند رشد بیشتری داشته باشد؟ آیا فرصتهای کافی برای توسعه وجود دارد؟ کسب و کار من به اندازهی کافی پایدار است؟ و شاید مهمترین سوال این باشد که آیا به عنوان یک رهبر برای این شرکت، من آمادگی داشتن تلاش بیشتر در جهت گسترش شرکت را دارم یا خیر؟ در واقع اغلب شرکتها در این مرحله اقدام به تعویض لیدر و یا رئیس شرکت خود میکنند و به جای او یک مدیر اجرایی جذب میکنند که انرژی و آمادگی لازم را برای چالشهای جدید داشته باشد. برخی از شرکتها هم در این مرحله به دنبال فروش میروند. این میتواند فروش کلی شرکت و یا بخشی از آن باشد که این هم بسته به نوع شرکت متغیر است.
پیادهسازی چرخه عمر کسب و کار
به یاد داشته باشید همه کسبوکارها لزوماً تمام مراحل از چرخه کسب و کار را تجربه نمیکنند. برخی از آنها ممکن است پس از استارتاپ یا راهاندازی با رشد نجومی مواجه شود و بنیانگذاران شرکت ممکن است در همان مرحله تصمیم بگیرند که مستقیم از چرخهی کسب و کار خارج شوند و شرکت را واگذار کنند. اما به طور کلی برای بسیاری شرکتها نوعی شباهت به مراحل بالا در چرخهی عمرشان وجود دارد. آگاهی از این مراحل میتواند به شما در پیشبینی آینده شرکتتان کمک کند، تا بتوانید با شناخت بهتر خود و تیمتان شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانید. گرفتن تصمیمات درست در هر مرحله میتواند بسیار مهم باشد اما بهیاد داشته باشید همیشه ترکیبی از مدیریت درست و احساسات درونی و علاقهمندی میتواند نتایج کار را درخشان کند.
مرحله اول چرخه عمر کارآفرینان: تولد شرکت
این مرحله در چرخه عمر کارآفرین، پر از احساسات است، از هیجان گرفته تا ترس و عدم اطمینان. انگیزه استقلال با یک ایده شروع میشود. شما چیزهایی را میبینید که دیگران نمیبینند و این شما را به انجام کاری درباره آن ایده وا میدارد.
با این که ممکن است چندان برایتان واضح نباشد که چه طور باید این کارآفرینی را شروع کنید، انگیزهای طبیعی برای شروع چیزی که وجود ندارد، کار را پیش میبرد. برای ساختن زندگی رویایی که آرزو دارید امروز شروع کنید.
وقتی این گام را برمیدارید، به دنبال استقلالتان در دنیای کسب و کار میروید و برای دیگران این فرصت را فراهم میکنید تا به هدف و انتظار یا چشمانداز شما بپیوندند. میتوانید با گامهای رسیدن به استقلال مالی بیشتر آشنا شوید.
مرحله دوم: بقا و رشد شرکت نوپا
با فرض اینکه شما کارآفرینی هستید کشتی راهاندازی موفقیتآمیز شرکتتان مییابید، حالا میخواهید به عنوان یک کسب و کار، به دنبال بقا باشید.
استفاده از مهارتهای طلایی فروش در بازار رقابتی جهت موفقیت در کسب و کار یکی از راهها است. بیشتر کارآفرینان میکوشند که استقلالشان را حفظ کنند، یا فورا سرمایهگذارانی بیابند که پول مورد نیاز برای بقایشان را تامین کنند.
با حفظ استقلالتان، کنترل بیشتری روی بروندادها یا ماحصل کارتان دارید، ولی با دریافت مشارکتهای مالی میدانید برای ساختن کسب و کارتان زمان دارید و میتوانید شبها راحتتر بخوابید.
اسم بازی این مرحله از چرخه عمر کارآفرینی، بقا است. رمز موفقیت در کسب و کار فقط کار کردن است.
مرحله سوم: جوانی و غرور
در سالهای رشد کسب و کارتان هستید و شرکتتان به جوانیاش رسیده است. ولی برونداد یا خروجی تحت کنترلتان نیست.
در این مرحله بسیاری از شرکتها و کارآفرینان به دردسر میافتند، آنها طعم موفقیت را چشیدهاند و فکر میکنند هیچ خطایی از آنها سر نمیزند.
کارآفرینان به جای معیارگذاری و تمرکز بر خروجیهای مطلوبشان، از موفقیتهای مرحله جوانی لذت میبرند و آن را جشن میگیرند.
بسیاری از شرکتها سالها بین مراحل نوپایی و جوانی میگردند و عنصر کلیدی حرکت به مرحله بعد چرخه را گم میکنند: دوام یا پایندگی فقط زمانی که یک کسب و کار، پاینده است، میتواند به مرحله بعد صعود کند.
مرحله چهارم: میانسالی
این یک موفقیت بزرگ است و زمانی رخ میدهد که شرکتتان مراحل بقا و پایندگی را گذرانده و به رشد قابل پیشبینیتری رسیده باشد. این مرحله از چرخه عمر کارآفرینی است که میخواهید تا جایی که ممکن است در آن بمانید. در این مرحله کارآفرینان به دنبال وابستگی متقابل هستند.
به این دلیل که افراد و شرکتهای مستقل و قوی دیرتر میتوانند کسب و کار شما را قویتر سازند. وابستگی متقابل به حفظ چرخه رشد و جوانتر ماندن شرکتها کمک میکند. اهمیت وجود نیروی انسانی کارآمد در کسب و کار را نیز جدی بگیرید.
مرحله پنجم: سالخوردگی و زوال اولیه
شاید شراکتهای وابستگی متقابل، آنطور که باید پیش نرود یا برخی از هم تیمیهایتان تصمیم به خروج و ایجاد کسب و کاری مستقل بگیرند.
اغلب اوقات، بازار با ایده عالی کارآفرینان تسخیر میشود یا شخص دیگری راه بهتری را برای تحقق چشمانداز و هدفی که شما داشتید در پیش میگیرد.
وضعیت هرچه باشد، کسب و کارتان و شاید کل صنعتتان از هم گسیخته میشود. در این مرحله از چرخه عمر، میتوانید خودتان به این تخریب کمک کنید و دوباره به اول راه برگردید
و میتوانید به راهتان ادامه دهید تا فروپاشی چیزی را که ساختهاید با چشمانتان ببینید. گاهی معجزه در آخرین لحظه رخ میدهد، هرگز ناامید نشوید.
مرحله ششم چرخه عمر: بیماری و زوال سریع
اگر نتوانید با مشاهده علائم اولیه بیماری، راهی برای پیشگیری آن بیابید، این مرحله فرا میرسد. این زوال با تیمی شروع میشود که مطمئن نیست در آینده به کجا میرود و چگونه مشکلاتش را حل میکند. کلید حل مشکلات را در دست بگیرید.
انفعال در این بخش از چرخه عمر موجب زوال سریعتر و مشکلات داخلی، ترس، عدم قطعیت و شک میشود. در این مرحله بدون یک حرکت بزرگ، شرکت رو به سقوط میرود. غلبه بر شکست راه و روش موفقترین انسانها است.
مرحله هفتم: مرگ
ما سخت کار میکنیم تا مطمئن شویم شرکتهایمان بعد از ما هم دوام میآورند، ولی در نقطهای از چرخه عمر، کاملا روشن است این کسب و کار منجر به ورشستگی میشود یا به شدت تحت فشارهای مالی قرار میگیرد.
خیلی بهتر است الان کرکره را پایین بکشید قبل از این که کسب و کار رو به زوال و سقوطتان همه را با خودش پایین بکشد.
.
سرفصل مقاله های رایگان آموزش کارآفرینی آکادمی راد
راه های ارتباطی با آکادمی راد در شبکه های اجتماعی
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.