آموزش طراحی کسب و کار : همیشه بهتر است قبل از شروع یک کار، طراحی و تدوین طرح کسب و کار و نقشه مشخصی برای انجام آن داشته باشیم. این طرح شامل پیشبینی سناریوهای ممکن و در نظر گرفتن راهحل برای چالشهای احتمالی مسیر انجام آن کار است. اینگونه میتوان از هدر رفتن تلاشها جلوگیری کرد. تدوین طرح کسبوکار با همین هدف انجام میپذیرد.
زمانی که ایدهای به ذهن خطور میکند، خام و غیرعملی است. برای عملی شدن نیاز به یک نقشه راه داریم. اگر قرار باشد افراد دیگر هم در این پروژه سرمایهگذاری یا همکاری کنند، اعتماد آنها از طریق ارائه همین نقشه راه جلب خواهد شد.
زمان تخمین زده شده مطالعه: ۴۰ دقیقه
فهرست این مقاله آموزشی
- ۱ آیا یک طراحی کسب و کار موفقیت استارتاپ را تضمین میکند؟
- ۲ آموزش طراحی کسب و کار چیست؟
- ۳ تعریف طراحی کسب و کار
- ۴ لزوم تدوین طراحی کسب و کار
- ۵ ساختار و مشخصات طرح توسعه کسب و کار
- ۶ چرا به طراحی کسب و کار نیاز داریم؟
- ۷ یک طراحی کسب و کار از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
- ۸ بخش اول: شرح کسب و کار
- ۸.۱ ۱. تحلیل بازارهای بالقوه برای طراحی کسب و کار
- ۸.۲ ۲. مشخص کردن اندازهی کسبوکار
- ۸.۳ ۳. نیازهای اولیهی شرکتتان را تعیین کنید
- ۸.۴ ۴. تهیهی نمونهی محصول در طراحی کسب و کار
- ۸.۵ ۵. مکانهای ممکن برای راهاندازی کسبوکار آیندهتان را بررسی کنید
- ۸.۶ ۶. هزینهی استارتاپ خود را تخمین بزنید
- ۸.۷ ۷. خودتان را جای سرمایهگذاران احتمالی بگذارید
- ۸.۸ ۸. سرمایهگذاران احتمالی را مشخص کنید
- ۹ بخش دوم: ساختار دادن به کسبوکار در طراحی کسب و کار
- ۱۰ چه کسی به یک نمونه طراحی کسب و کار نیاز دارد؟
- ۱۱ طراحی کسب و کار برای کسب و کارهای موجود
- ۱۲ مزایای نوشتن طراحی و تدوین طرح کسب و کار
- ۱۳ مراحل ساختن یک طراحی کسب و کار
- ۱۴ بازار هدف (Target Market) شما چیست؟
- ۱۵ مرحله هفتم: معرفی آمیخته بازاریابی (۴P)
- ۱۶ با استفاده از طراحی کسب و کار خود روبهجلو حرکت کنید
- ۱۷ نحوه نوشتن یک طراحی کسب و کار
- ۱۸ چگونگی ایجاد یک طرح کلی طراحی کسب و کار آماده
آیا یک طراحی کسب و کار موفقیت استارتاپ را تضمین میکند؟
قطعاً نه. اما در دسترس داشتن نمونه یک طراحی کسب و کار و برنامهریزی عالی اغلب به معنای تفاوت بین موفقیت و عدم موفقیت است. جایی که به رویاهای کارآفرینی شما مربوط میشود، باید هر کار ممکن را انجام دهید تا زمینه موفقیت را فراهم کنید.
دلایل زیادی برای نوشتن طراحی و تدوین طرح کسب و کار وجود دارد. بهسادگی میتوان گفت که یک طراحی کسب و کار آماده شامل موارد مهمی مانند اهداف کسب و کارتان، استراتژیهایی که مورداستفاده قرار میدهید، مشکلات بالقوهای که ممکن است کسب و کار شما با آنها روبرو شود، راهحلهایی برای برطرف کردن این مشکلات، ساختار سازمانی کسب و کار و همچنین مقدار سرمایه موردنیاز برای سرمایهگذاری و روی پا نگهداشتن کسب و کارتان میباشد.
آموزش طراحی کسب و کار چیست؟
در پاسخ به سوال طراحی و تدوین طرح کسب و کار چیست باید گفت که بیزینسپلن سندی است که در آن شرح یک تجارت، محصولات یا خدمات آن، نحوه کسب درآمد، رهبری و نیروی انسانی، تأمین اعتبار آن، مدل عملکرد آن و بسیاری دیگر از جزئیات ضروری برای موفقیت درج میشود.
یک طراحی کسب و کار آماده در سادهترین شکل، به عنوان یک راهنما و یک نقشه راه برای کسب و کار شما است که اهداف و جزئیات نحوه برنامهریزی شما را برای دسترسی به اهدافتان مشخص میکند. ایده کسب و کار شما باید منسجم بوده و نباید تبدیل به یک سند طولانی و رسمی شود.
تعریف طراحی کسب و کار
برنامه کسب و کار سند مکتوبی است که روش اجرای یک فعالیت تجاری در یک دوره زمانی مشخص را بیان می کند و شامل کلیه فعالیت های راه اندازی یک کسب و کار جدید است. در واقع راهکار تبدیل یک ایده به به یک کسب و کار موفق است.
در طرح تجاری به سه سوال اساسی زیر پاسخ می دهیم: هم اکنون در کجاییم؟ به کجا می رویم؟ چطور به آنجا برویم؟
طرح کسبوکار، مهمترین سند نوشته شدهای است که تمام جنبههای مختلف کسبوکار را پیش از راهاندازی آن بررسی میکند.این طرح حاوی برنامههای کاربردی است، مانند برنامه مالی، برنامه تولیدی، برنامه بازاریابی، ساختار سازمانی و غیره
لزوم تدوین طراحی کسب و کار
- طراحی کسب و کار موجب می شود که شما بعضی از پیش فرض هایی که قبلاً در ذهن خود داشتید مورد بررسی و بازبینی هدفمند و نقادانه قرار دهید و بتوانید پاسخی مناسب برای سؤالهایتان پیدا کنید.
- به شما امکان می دهد نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید.
- جمع آوری اطلاعات قبل از اینکه به آنها نیازمند شوید، باعث اتخاذ تصمیمات آگاهانه می شود.
- برنامه شما، دیدگاهی سازمان یافته در مواجهه با مسائل فراهم خواهد کرد.
- طرح کسب و کار به عنوان راهنمایی در طول مسیر به شما امکان می دهد پیشرفت تان را در مقایسه با انتظارات برنامه ریزی شده اندازه بگیرید.
- طرح کسب و کار مدرکی است که نهایتاً ایده کسب و کار مخاطره آمیز شما را به عنوان یک فرصت سرمایه گذاری بالقوه به شرکا و تأمین کنندگان و کارکنان شما می فروشد.
- این طرح در زمینه تعریف اهداف، رقابت، مدیریت و کارکنان به شما کمک می کند. از این رو فرآیند تهیه طرح شغلی نوعی بررسی واقع بینانه ارزشمند از کسب و کار به حساب می آید که به شما به عنوان یک کارآفرین در برقراری ارتباط کمک می نماید.
- انسجام تصمیمات
- نظم و انظبا ط جهت ایجاد کسب و کار موفق
- دستیابی به راهبردها ی عملیاتی قبل از اجرایی شدن طرح
- ابزار ارتباطی کارآفرین
ساختار و مشخصات طرح توسعه کسب و کار
- خلاصه مدیریت
- شرح کسب وکار
- برنامه بازاریابی
- برنامه مالی
- برنامه عملیاتی
- برنامه سازمانی
۱- خلاصه مدیریت
- شما چه کسی هستید؟
- راهبرد و چشم انداز شما چیست؟
- کسب و کار شما چیست؟
- بازار شما چیست؟
- چه قدر سرمایه نیاز دارید و آن را چگونه هزینه خواهید کرد؟
- مزیت رقابتی پایدار شما چیست؟
- توا ن تولید درآمد برنامه کسب و کار شما چقدر است؟
۲- شرح کسب و کار
- ماموریت و چشم انداز شرکت
- نوع شرکت (نوع شرکت سهامی- گستره جغرافیایی فعالیت ها- تاریخچه قبلی)
- تاریخچه و مراحل شکل گیری شرکت
- معرفی محصول و فناور ی
- فهرست دارایی های کلیدی و تجهیزات و امکانات
- معرفی تیم مدیریت و مشاوران حرفه ای (اعضای موسس شرکت و سهام داران اصلی-اعضای هیات مدیره-مدیرعامل-مدیران ارشد-مشاوران کلیدی)
۳- برنامه بازاریابی
برنامه بازار به این سوال کلیدی پاسخ دهد که شما قصد چه نیازی را مرتفع سازید و در این راه از چه روش هایی برای رساندن محصول یا خدمت خود به کسانی که به آن نیاز دارند استفاده خواهید کرد.
- روند ها و ساختار بازار
- نیازها و خلاءهای بازار
- بخش بندی بازار
- تحلیل مشتریان
- تحلیل رقبا
- راهبرد های بازاریابی
۴- برنامه مالی
- پیش ینی هزینه های شرکت (برآورد هزینه های سرمایه ای، برآورد هزینه های قبل از بهره برداری، برآورد هزینه استهلاک، هزینه تولید سالیانه)
- پیش بینی سرمایه در گردش و ثابت
- پیش بینی سود و زیان
- نحوه تامین منابع مالی و محل هزینه منابع مالی
- پیش بینی نقطه سربسر و نرخ بازگشت سرمایه
۵- برنامه عملیاتی
- فرآیند تولید
- فّناوری تولید
- تجهیزات و امکانات مورد نیاز
- تامین مواد اولیه
- سرویس مشتر ی
- ساختار سازمان ی و نیروی انسانی
- اقدامات اصلی
۶- برنامه سازمانی
- مالکیت
- ساختارسازمانی
- هیئت مدیره
- برنامه زمان بندی
۷- شرح خدمات
خلاصه اجرایی
- هدف طرح کسب و کار
- نکات برجسته
- نیازمندی های مالی
پیشینه
- محصولات، بازار و مشتریان کلیدی (ارزشی که حل این مسئله ایجاد می کند، راه حل پیشنهادی، اعتبار مساله و راه حل، نقشه راه / برنامه های آینده)
- محوطه و مکان
- داده های کلیدی
- فرم حقوقی، مالکیت و مدیریت
- تاریخچه توسعه کسب وکار
- استراتژی کسب و کار و ماموریت
- واحدهای عملیاتی / عمومی شرکت
۸- محصولات و خدمات
- تشریح و تاریخچه محصول
- مشخصه های محصول
- تحقیق و توسعه
- چرخه عمر محصول
- هزینه و قیمت گذاری
- فرآیند تولید
- کنترل و مدیریت کیفیت
- منابع
- مالکیت معنوی
۹- بازار ها، مشتریان و رقبا
- مقدمه (توضیح صنعت، اطلاعات در مورد بازار هدف – استراتژی بازار هدف، مشخصه های متمایز کننده – مزیت ما، اندازه بازار هدف اصلی، چه مقدار از سهم بازر را می توان کسب کرد؟)
- مشخصه های بازار (تخمین سهم بازار و فروش، ارزیابی تحلیلی آینده بازار)
- مشتریان
- رقابت
- موقعیت در بازار
- استراتژی بازار (قیمت گذاری، استراتژی های تبلیغات، شیوه های توزیع فروش، سیاستهای خدمات پس از فروش و گارانتی)
- فروش پیش بینی شده
۱۰- عملیات کسب و کار و شرکت
- محوطه و مکان
- بازاریابی
- متدولوژی فروش
- تولید
- توزیع
- فرآیند سفارش و کنترل موجودی
- ساختار شرکت
- مدیریت پروژه
- سیستم اطلاعات مدیریت و گزارش دهی
۱۱- منابع انسانی
- مدیریت
- نیروی کار
- مهارت ها و شایستگی مدیران، ارزش های شرکت
۱۲ چارچوب قانونی و فاکتورهای اجتماعی و زیست محیطی
۱۳- برنامه ریزی مالی
- مقدمه
- تاریخچه مالی
- پیش بینی درآمد
- پیش بینی جریان نقدی
- پیش بینی ترازنامه
- نسبت های مالی مهم
- روش های رتبه بندی پروژه های سرمایه گذاری
- درخواست تامین مالی
چرا به طراحی کسب و کار نیاز داریم؟
فرض کنید یک زمین ۴۰۰ متری دارید و میخواهید یک ویلا در آن بسازید. چه کار میکنید؟
همینطوری میروید وسط زمین و شروع میکنید به چیدن آجرها روی یکدیگر؟
یا نه، ابتدا نقشۀ ساختمانی که میخواهید بسازید را آماده میکنید؟
بعید میدانم کسی جزو دستۀ اول باشد؛ به احتمال ۹۹%، همۀ ما ابتدا طرح و نقشه را تهیه میکنیم، هزینهها را حساب میکنیم، مصالح تهیه میکنیم، نیرو استخدام میکنیم و بعد میرویم سراغ ساختن ویلا!
دنیای کسبوکار هم همین شکلی است. اگر میخواهید کسبوکارتان محکم و حسابشده بنا شود، طرح کسبوکار، یا همان طراحی کسب و کارتان را ترسیم کنید.
با داشتن یک طراحی کسب و کار کامل:
- میتوانید بفهمید که بیزینستان را شروع کنید یا نه
- میتوانید بفهمید که ایده شما ارزش سرمایهگذاری دارد یا نه
- میتوانید سرمایهگذار جذب کنید
- درباره توسعه کسبوکارتان بهتر تصمیمگیری میکنید
- اهداف کوتاهمدت و بلندمدت تعیین میکنید
- و …
بیزینس پلن یا طرح تجاری، سندی است که نشان میدهد کسبوکار شما چیست، چگونه کار میکند و چگونه قرار است که موفق شود!
درست مثل یک نقشۀ راه، یک طرح تجاری خوب هم، شما را از بیراهه رفتن حفظ میکند و کمک میکند وقت و انرژیتان را در جاهای اشتباه هدر ندهید.
اگر یک کسبوکار کوچک برای خودتان دارید که نیازی به سرمایهگذار یا توسعه آنچنانی ندارد، نیازی به نوشتن طرح کسب و کار نیست.
یک طراحی کسب و کار از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
تا الان طرحهای مختلفی برای طراحی کسب و کار ارائه شده است که در بعضی بخشها با هم تفاوت دارند؛ اما کاملترین و بهترین طرح از نظر ما، باید شامل بخشهای زیر باشد:
- یک جلد مرتبط
- فهرست مطالب
- معرفی اعضای اصلی (هیات مدیره)
- چکیده
- معرفی کسبوکار شما
- شرح مشکل
- شرح راه حل
- اهداف بیزینس
- اهداف کوتاهمدت
- اهداف بلندمدت
- تحقیقات بازار
- بازار هدف
- آنالیز مشتریان
- آنالیز رقبا
- معرفی آمیخته بازاریابی
- محصول
- قیمتگذاری
- روش توزیع
- برنامه ترویج و تبلیغات
- منابع انسانی
- صورت مالی
همانطور که پیداست، در طراحی کسب و کار ، قرار است که درباره این موارد، صحبت کنید. حالا دیگر با خودتان است که این اطلاعات را در فایل Word سروسامان دهید، یا در PowerPoint! در هر صورت دقت کنید که طرح کسبوکارتان خوانا، جذاب و دور از حاشیههای اضافی باشد.
بخش اول: شرح کسب و کار
نکته: طراحی کسب و کار را با بیزنس مدل اشتباه نگیرید!
طراحی کسب و کار یک برنامۀ بلندمدت است که همه چیز (از استخدام کارمند تا مسائل مالی) برای چند سال آینده در آن گردآوری شده است؛ اما مدل کسب و کار یک سری برنامههای کوتاه مدت (و البته ضروری) است که شما را به سوی کسب سود بیشتر هدایت میکند.
در واقع بیزینس مدل مانند نقشهای است که میتوانید آن را به دیوار اتاقتان بزنید و هر روز صبح با یک نگاه به آن کارتان را شروع کنید؛ اما طراحی کسب و کار یک پرونده کامل، با تمام جزئیات، از تمام فعالیتهایی است که قرار است در کسب و کارتان انجام دهید.
۱. تحلیل بازارهای بالقوه برای طراحی کسب و کار
بررسی کنید که کدام بخش از بازار (محلی و/یا جهانی) به دنبال استفاده از محصول یا خدمت شما خواهند بود. برای پیدا کردن جواب این سؤال حدس و گمان کافی نیست و باید تحقیقاتی صحیح و هوشمندانه انجام بدهید. باید اطلاعات موجودِ به دست آمده از مشاهدات و تحقیقات دیگران را تحلیل کنید و آن را در کنار اطلاعاتی قرار بدهید که حاصل مشاهدات و روشهای جستوجوی خودتان هستند.
در تحقیقات خود موارد زیر را بررسی کنید:
- آیا بازار مناسبی برای این محصول یا خدمت وجود دارد؟
- مشتریان بالقوهی شما در چه محدودهی سنیای قرار دارند؟
- آیا محصول یا خدمت شما برای گروه اقتصادی یا قومیِ خاصی جذاب است؟
- آیا فقط افراد متموّل میتوانند از پس پرداخت هزینهی محصولتان بربیایند؟
- آیا مشتری ایدهآل شما در منطقه یا محلههای خاصی زندگی میکند؟
۲. مشخص کردن اندازهی کسبوکار
آنچه در این مرحله در طراحی کسب و کار اهمیت دارد این است که تا حد امکان بازار و محصولتان را به طور صریح مشخص کنید. برای مثال اگر قرار است صابون تولید کنید، شاید فکر کنید که هر بدن آلودهای به محصول شما نیاز خواهد داشت، اما شما نمیتوانید بازار هدف اولیهی خود را جمعیت ساکن روی زمین در نظر بگیرید. حتی وقتی محصولی تولید میکنید که مانند صابون تا این حد کاربرد جهانی دارد، همچنان لازم است در قدم اول گروه مشتریانی را انتخاب کنید که کوچکتر و هدفگذاریشدهتر باشند.
مثلا کودکان زیر هشت سال که ممکن است صابون با رایحهی آدامس بادکنکی را دوست داشته باشند، یا مثلا صابونی مخصوص مکانیکها. با این کار میتوانید روی اطلاعات جمعیتشناختی افراد تحلیلی ویژه داشته باشید.
- در هر یک از جمعیتهای مورد نظر چند مکانیک هست که به صابون احتیاج داشته باشد؟
- در ایران چند کودک زیر هشت سال وجود دارد؟
- این تعداد افراد ماهانه یا سالانه چه تعداد صابون مصرف میکنند؟
- چه تعداد تولیدکنندهی صابون همین حالا از بازار صابون سهمی در اختیار دارند؟
- اندازهی کسبوکار رقبای آیندهی شما چیست؟
۳. نیازهای اولیهی شرکتتان را تعیین کنید
برای شروع به چه نیاز دارید؟ چه بخواهید شرکتی را با ۳۰۰ کارمندش بخرید و چه بخواهید با افزودن یک خط تلفن به میز کار منزلتان شرکت خودتان را تأسیس کنید، باید فهرستی از آنچه نیاز دارید تهیه کنید. برخی از موارد فهرست شما ممکن است مواد قابللمس مانند ۵۰۰ پوشهی بایگانی و یک قفسهی بزرگ باشد که آنها را در آنجا انبار کنید. اما برخی از موارد ملموس نیستند مانند مقدار زمانی که باید برای طراحی محصول یا انجام تحقیق دربارهی مشتریان بالقوه صرف کنید.
۴. تهیهی نمونهی محصول در طراحی کسب و کار
اگر خواسته باشید تله موشی بهتر از انواع موجود بسازید، شاید با بطری استفاده شدهی آب معدنی و گیرههای کاغذ که خمشان کردهاید یک نمونهی اولیه از محصولتان ساخته باشید، اما برای جلب سرمایهگذاران، به مدلی مستحکمتر و جذابتر احتیاج دارید.
تله موش شما دقیقا چه شکلی دارد؟ به چه موادی برای ساخت آن احتیاج دارید؟ آیا به پول نیاز دارید تا با تحقیق و توسعه (research and development) برای اصلاح سازهی بطری و گیرهی کاغذ خود، کاری انجام بدهید؟ آیا باید مهندسی را استخدام کنید که طرح صحیح محصول را برای تولید بکشد؟ آیا باید این ابداع را ثبت کنید؟ آیا باید استاندارهای ایمنی ادارات دولتی مربوط را برای ساخت تله موش بررسی کنید؟
۵. مکانهای ممکن برای راهاندازی کسبوکار آیندهتان را بررسی کنید
اگر میخواهید رستوران باز کنید با آژانسهای املاک محدودهی مکان مورد نظر تماس بگیرید و به فضاهای خرده فروشی آن محله سر بزنید. جدولی از گرانترین و ارزانترین جاها بر حسب منطقه و متراژ آن تهیه کنید. سپس محاسبه کنید که به چه میزان فضا احتیاج دارید و چه مقدار پول میتوانید به اجاره اختصاص بدهید.
۶. هزینهی استارتاپ خود را تخمین بزنید
فهرست تمام موارد ملموس و غیر از آن را که برای سر پا نگه داشتن استارتاپتان به آن نیاز دارید فراهم کنید. چه هزینهی خرید کامپیوترهای پیشرفته باشد یا راهاندازی یک خط تلفن جدید، مجموع هزینهی تخمینیِ تمام موارد فهرست معادل با هزینهی استارتاپ شما خواهد بود. اگر در تخمینهای شما موردی وجود دارد که هزینهای نامعقول به دنبال دارد، به دنبال جایگزینی برای آن بگردید.
اما به یاد داشته باشید که بهتر است هر موردی را که واقعا به آن احتیاج دارید همراه با تخمینی معقولانه از هزینهی آن در فهرست ذکر کنید تا پول کم نیاورید یا در بازپرداخت وام دچار مشکل نشوید. در تخمین هزینهها صادقانه و محافظهکارانه عمل کنید اما در عین حال خوشبین باشید.
- در ابتدای کار به دنبال بهترینها نباشید. میتوانید از تزئینات پرهزینهی یک شرکتِ باسابقه صرف نظر کنید و در ابتدای کار به ملزومات اولیه بچسبید. چیزی را بخرید که استطاعت آن را دارید، برایتان کار میکند و واقعا به آن نیاز دارید؛ غیرضروریها را نخرید.
۷. خودتان را جای سرمایهگذاران احتمالی بگذارید
از خودتان بپرسید: «اگر میخواستم x ریال روی یک ایده یا مفهوم، یا حتی یک محصول، سرمایهگذاری کنم، انتظار داشتم چه اطلاعاتی در اختیارم قرار بگیرد؟» سپس تا جایی که امکان دارد اطلاعات به دردبخور و معتبر را جمعآوری کنید. بر حسب محصول یا ایدهای که دارید ممکن است لازم باشد برای دستیابی به اطلاعات مرتبط تحقیقات گسترده و دشواری را انجام بدهید.
- اگر متوجه شدید که برخی، یا حتی تمامِ ایدههایتان توسط بازار تأمین شده خودتان را نبازید. از این واقعیت چشم نپوشید، در عوض روی آن کار کنید. آیا هنوز میتوانید کار یا محصول بهتری به نسبت رقبا ارائه بدهید؟ در موارد بسیاری این کار امکانپذیر است، شما بازار را به خوبی شناختهاید و میدانید که چطور میتوانید از راهی که رقبا آن را پیش نگرفتهاند ارزشی تازه بیافرینید. در موارد دیگر ممکن است نیاز باشد که دامنهی تمرکزتان را به نسبت رقبایی که دارید، محدودتر یا گستردهتر کنید.
۸. سرمایهگذاران احتمالی را مشخص کنید
بانکها و دیگر منابع تأمین مالی به خاطر چشم و ابروی افرادی که ایدههای جالب تجاری دارند به آنها وام نمیدهند! آنها از دستورالعملهای مشخصی برای تخمین و مدیریت ریسک استفاده میکنند تا مطمئن شوند با سرمایهگذاری در کسبوکار شما سود میکنند. وامدهندگان معمولا برای وام دادن به شما به سرمایه، ظرفیت، وثیقه، شرایط و صفات اختصاصی یک کسبوکار توجه میکنند. لازم است پیش از جستوجو برای سرمایهگذار تمام این موارد را به خوبی پوشش داده باشید.
بخش دوم: ساختار دادن به کسبوکار در طراحی کسب و کار
۱. شرکتتان را تعریف کنید
تا وقتی مطمئن نشده باشید که دلیل وجود شرکتتان چیست طرح کسبوکار کمکی به شما نمیکند. قرار است چه کاری برای دیگران انجام بدهید؟ خدمتی یا محصولی که فراهم یا تولید میکنید چیست؟ تمام نیازهای به خصوصی را که شرکت شما تأمین خواهد کرد یادداشت کنید. سرمایهگذاران احتمالی نیاز دارند مطمئن بشوند که کسبوکار شما در بازار برای آدمهایی که قرار است از محصول یا خدماتتان استفاده کنند مفید و قابل عرضه است. بنابراین روی نیازهای خارج سازمان که شرکت پاسخگوی آنهاست متمرکز شوید.
محصول یا خدمت شما چگونه زندگی مشتریان را بهبود خواهد داد؟ ارزانتر، امنتر یا کاراتر است؟ آیا رستوران شما با فراهم کردن طعمهای تازه غذاهایی مدهوش کننده به مشتری ارائه میدهد؟ آیا تله موشهای جدید شما به مردم امکان میدهد بدون احساس انزجار شدید موشها را به دام بیندازند؟ آیا صابونهای شما که رایحهی آدامس بادکنکی دارند بچهها را با موفقیت به پذیرش حمام شبانه ترغیب میکنند؟
۲. استراتژی برنده را انتخاب کنید
زمانی که مزیت رقابتیای را که شرکتتان فراهم میکند پایهریزی کردید قادر خواهید بود بهترین استراتژی را برای دستیابی به هدفتان انتخاب کنید. خدمت یا محصولتان را چطور متمایز خواهید کرد؟ گرچه میلیونها نوع کسبوکار وجود دارند چند استراتژی عمده هست که میتواند هر تجارتی را به موفقیت برساند. اولین گام برای انتخاب استراتژی کارآمد این است که برای محصول یا خدمتی که ارائه میدهید مزیتی رقابتی داشته باشید.
- مزیت رقابتی شما میتواند شامل طراحی ویژگیهایی خاص باشد که در محصولات رقیب وجود ندارند؛ میتواند شامل ویژگیهای خدمت رسانی برتر به مشتریان مانند تحویل سریعتر، قیمت کمتر یا فروشندگانی باملاحظهتر باشد.
- در حالی که بسیاری از شرکتها به خودشان اطمینان دارند، شرکت شما میتواند با ساختن تجربهای فراتر از حد متوسط انتظاراتِ مشتریان از آن شرکتها پیشی بگیرد، و کسی نیست که معتقد باشد اینها استراتژیهای برنده نیستند. حتی زمانی که محصول یا خدمات شما همین حالا جایگاه خود را پیدا کردهاند، ممکن است بخواهید روی ساختن تصویر و برندی از کسبوکارتان کار کنید که به کیفیت استثنایی شهرت داشته باشد.
۳. شرکتتان را طراحی کنید
برنامهای برای استخدام و سازماندهی نیروی کارتان بریزید. با توجه به اینکه در این مرحله میدانید شرکت شما چه ماهیتی دارد احتمالا میتوانید تعداد افراد و مهارتهایی که برای راهاندازی و سرپا نگهداشتن کسبوکارتان نیاز دارید بهخوبی تخمین بزنید.
- به یاد داشته باشید که برنامهریزیهای اولیه به موازات گسترش کسبوکارتان بدون شک تغییر خواهند کرد. ممکن است برای سرپرستی کارکنان رو به افزایشتان نیاز به استخدام مدیران بیشتری داشته باشید یا لازم باشد بخش دیگری راه بیندازید که پاسخگوی نیازهای تازهی مشتریان است. پیشبینی رشد و توسعهی شرکت شما باید در طرح کسبوکارتان لحاظ بشود، اما نیاز نیست تمرکز اصلیتان را به آن اختصاص بدهید. فعلا، قرار است از جلب کمکهای لازم برای شروع کسبوکارتان اطمینان پیدا کنید و منابع تأمین مالیتان را نسبت به سودده بودن کسبوکار اقناع کنید.
۴. به مسائل عملی راهاندازی یک کسبوکار توجه داشته باشید
به نقش خودتان به عنوان یک مدیر یا رهبر یک کسبوکار فکر کنید. همچنان که به استخدام و سازماندهی نیروی انسانی خود فکر میکنید، در همان زمان باید با اشتیاق یا توانایی خودتان به عنوان یک رئیس خوب روبهرو شوید. دربارهی چگونگی مدیریت حقوق کارکنان، برای مثال حقوق، دستمزد، بیمه و مزایای بازنشستگی تصمیم بگیرید، همچنین دانش خود را دربارهی مسائل مرتبط با مالیات بسنجید.
- سرمایهگذاران مایلاند بدانند آیا میتوانید کسبوکارتان را اداره کنید؟ آیا باید مدیران باتجربه را در بدو امر به کار بگیرید؟ آیا تعدادی از کارکنان سابق شرکتی که خریداری کردهاید را نگه میدارید یا قصد دارید با افرادی کاملا جدید کار را شروع کنید؟ و از کجا میخواهید این کارکنان بالقوه را استخدام کنید؟
- تأمین کنندگان مالی همچنین میخواهند بدانند هر یک از شرکای شما انتظار دارند در کنار شما کار بکنند یا تعهدات آنها صرفا مالی است. طرح کسبوکار شما باید شرح وظایف و نقشهای حیاتی مدیریت در سازمان را تصریح کند. پُستهایی مانند ریاست، نائب رئیس، مدیر ارشد مالی و مدیران بخشها باید تعریف بشوند و مشخص باشد که هرشخص باید به چه کسی دربارهی مسئولیتی که بر عهده دارد گزارش بدهد.
۵. برنامهای برای بازاریابی طراحی کنید
یکی از کوتاهیهای متداول در بین کارآفرینان این است که شرح دقیقی از نحوهی دسترسی به مشتریان و معرفی محصول به آنها فراهم نمیکنند. شما نمیتوانید سرمایهگذاران احتمالی، کارکنان و شرکا را برای موفقیتِ طراحی کسب و کار اقناع کنید مگر اینکه روشهای کارامد و حاصل از تحقیقات را برای برقراری ارتباط با مصرفکنندگان به آنها ارائه کنید و این اطمینان را در آنها به وجود بیاورید که وقتی به مصرفکنندگان احتمالی دسترسی پیدا کردید میتوانید آنها را قانع کنید که خدمت یا محصول شما را بخرند.
- ببینید چطور میخواهید به مصرفکنندگان دسترسی پیدا کنید. چطور آنها را قانع میکنید که محصول شما ارزش بیشتر، متناسبتر، مفیدتر و … برای مصرفکنندگان محصولات شرکتهای رقیب فراهم میکند؟ اگر در حال حاضر رقیبی وجود ندارد هدف و نیازی را که به محصول یا خدمتتان وجود دارد چطور به مصرفکنندگان احتمالیِ آن معرفی میکنید؟
- از چه تبلیغات و استراتژیهای ترفیع بازاریابی استفاده خواهید کرد؟ برای مثال پیشنهاد ویژهی «یکی بخرید دوتا ببرید» میدهید یا در همان محصولی که مخصوص گروه کودکان تولید کردهاید کوپنهای رایگان میگذارید؟ از کجا میتوانید به آمار بالاترین تراکم مربوط به کودکان زیر هشت سال یا هر گروهی که بازار هدف شما را تشکیل میدهند دست پیدا کنید؟
۶. اقدامات فروش منعطفی داشته باشید
عبارت «فروش» شامل تمام مسائل پیرامون برقراری ارتباط با مصرفکنندگان واقعی پس از مرحلهای است که از طریق کمپین تبلیغاتی توانستهاید ارتباط اولیه را با آنها برقرار کنید. به طور خلاصه، این بخش از طرح کسبوکار شما به این مسئله میپردازد که قرار است از چه روشی مصرفکنندگان را به محصول یا خدمتتان جذب کنید.
چه کسی به یک نمونه طراحی کسب و کار نیاز دارد؟
اگر شما فقط قصد دارید که یک برنامهریزی کوچک کنید که طی آن به درآمد بیشتر برسید و کسب و کار خود را رونق دهید، لازم نیست که از یک نمونه طراحی کسب و کار استفاده کنید؛ اما اگر قصد دارید که میزان قابلتوجهی از زمان، پول و منابع خود را صرف کسب و کار خود کنید تا به نتایج ارزشمندی دست بیابید، شما به یک نمونه طراحی کسب و کار نیاز خواهید داشت تا تمام کارهای لازم برای کسب حمایت سرمایهگذاران را بهوسیله آن انجام دهید.
اگر نسبت به کسب و کار خود جدی هستید، داشتن یک نمونه طراحی کسب و کار و یک برنامهریزی جدی و درست در مورد کسب و کار بسیار مهم و لازم است.
کلاسیکترین حالت طراحی کسب و کار آماده برای کسانی بیشتر به درد میخورد که کسب و کار خود را بهتازگی راهاندازی کردهاند، این برنامه در زمینههای مهمی مانند طرحریزی برای فروش، بودجهبندی، تعیین نقاط عطف و وظایف، میتواند به آنها کمک شایانی بکند.
زمانی که شما درک نمیکنید که به چه میزان پول نیاز دارید و نمیتوانید هزینهها و زمان پرداخت را تخمین بزنید، آن موقع است که احساس میکنید به بزنس پلان نیاز دارید؛ و این اتفاق برای تمام تازهکارها میافتد و باید بهگونهای سرمایهگذاران و بانکها و دوستان و خانواده خود را متقاعد کنند تا در کسب و کار آنها سرمایهگذاری کنند.
طراحی کسب و کار بر روی توضیحاتی که شرکت انجام میدهد (چگونه به اهداف خود میرسند و از همه مهمتر، چرا کسب و کارشان به سرمایهگذاران خوبی نیاز دارد) تمرکز میکند. یک نمونه طراحی کسب و کار میتواند بر جزئیات کاملی در مورد اینکه در کسب و کار، پولها چگونه خرج میشود و در مراحل اولیه سرمایه چگونه رشد میکند هم تمرکز زیادی کند.
طراحی کسب و کار برای کسب و کارهای موجود
همه طراحی کسب و کار فقط برای کسب و کارهای تازه تأسیس کاربرد ندارند. اکثر کسب و کارهای موجود برای مدیریت، هدایت، تغییر بازارهای خود و استفاده از فرصتهای جدید، از این طراحی کسب و کار استفاده میکنند.
صاحبان کسب و کارها از این برنامهها برای تقویت استراتژی، ایجاد معیارها، مدیریت مسئولیتها و اهداف، پیگیری نتایج و مدیریت منابع، استفاده میکنند. آنها همچنین به یک برنامه برای تنظیم برنامههای خود و تجدیدنظر بر روی تصمیمات خود، نیاز دارند.
طراحی کسب و کار میتوانند یک ریسک مهم برای رشد کسب و کارهای موجود باشند. آیا میدانید کسب و کارهایی که از طراحی کسب و کار برای برنامهریزی طرحها و مدیریت کسب و کار خود استفاده میکنند، ۳۰ درصد سریعتر از کسب و کارهایی هستند که از این طرحها استفاده نمیکنند؟
مطالعههای اخیری که توسط پروفسور اندرو بوتکه مدیر موسسه مرکز فعالیتهای کارآفرینی و اقتصاد در دانشکده Cranfield انجامشده است، این نتیجه را به دست آورده است.
برای کسب و کارهای موجود، یک فرآیند برنامهریزی قوی میتواند بهعنوان یک مزیت رقابتی باشد که باعث رشد و نوآوری آن کسب و کار شود. بهجای یک سند استاتیک (ثابت، ایستا)، طراحی کسب و کار ابزار دینامیکی (پویا) هستند که برای رشد مشکلات بالقوه کسب و کار مورداستفاده قرار میگیرند.
انتخاب یک نوع درست از طراحی کسب و کار برای کسب و کار شما
با توجه به اینکه طراحی کسب و کار اهداف متفاوتی دارند، جای تعجب ندارد که آنها از شکلهای مختلفی برخوردار هستند.
قبل از اینکه حتی شروع به نوشتن طراحی کسب و کار استارتاپ خودتان بکنید، باید در مورد مخاطبان و اهداف خود بهاندازه کافی فکر کنید. درحالیکه تمام این طرحها کارهای مشترکی همچون پیشبینی فروش و استراتژی کسب و کار را انجام میدهند، بااینحال نمونه طراحی کسب و کار ها میتواند با توجه به مخاطبان و نوع کسب و کار بسیار متفاوت باشد.
بهعنوانمثال، اگر شما در حال ساخت یک طرح برای یک شرکت بیوتکنولوژی هستید، برنامههای شما باید روند پیشرفت خود را همراه با تصویب دولت پیش ببرد. اگر شما درحال تهیه یک طرح برای یک رستوران هستید، جزئیات مکان و تعمیر آن میتواند جزو عوامل بحرانی در نظر گرفته شود. همچنین زبان موردنظر شما در طرح کسب و کار شرکت بیوتکنولوژی بسیار فنیتر از زبان موردنظر شما در طرح رستوران است.
طرحها همچنین میتوانند ازنظر طول، جزئیات و نحوه ارائه بسیار متفاوت باشند. برنامههایی که هرگز موجب نمیشوند که دفتر خود را ترک کنید و برای برنامهریزی و مدیریت استراتژی داخلی مورداستفاده قرار میگیرند ممکن است از زبان و قوانین متفاوتتری استفاده کنند.
مزایای نوشتن طراحی و تدوین طرح کسب و کار
مزایای نوشتن طراحی و تدوین طرح کسب و کار به شرح زیر می باشد:
- آماده کردن فرد به عنوان یک کارآفرین برای شروع یک کسب و کار
- توصیف کسب و کار مورد نظر فرد
- اثبات دوام و بقای کسب و کار مورد نظر فرد برای سایر افراد
- بیان اهداف مورد نظر با واژه های شفاف
- متقاعد کردن سرمایه گذاران برای سرمایه گذاران
- یک ابزار بسیار خوب برای ارتباط با بانک ها، سرمایه گذاران، صندوق های حمایتی و غیره
- به کمک ترازهای مالی احتمالی می توان توضیح داد که برای چقدر سرمایه برای راه اندازی کسب و کار خود نیاز است و اگر فرد سرمایه مورد نیاز برای کسب و کار خود نداشته باشد می تواند ایده های ارزشمند خود را بر روی کاغذ بنویسد و آن را در قالب یک برنامه کسب و کار منسجم به سرمایه گذاران ارائه دهد.
- با تهیه یک طراحی و تدوین طرح کسب و کار می توان مهمترین خطرات را با دقت مشخص کرد و شانس موفقیت خود را در کسب و کار افزایش داد.
- برای سرمایه گذارانی که هیچ اطلاعی از کسب و کار ندارند راهنمای مناسبی می باشد تا بتوان شرکت را ارزیابی کرد.
- فرد با استفاده از نوشتن یک طراحی و تدوین طرح کسب و کار خوب می تواند چشم انداز مالی کسب و کار خود را ترسیم کند و سرمایه لازم برای راه اندازی آن را محاسبه کند.
انواع طراحی و تدوین طرح کسب و کار عبارتند از:
- طراحی کسب و کار یک صفحه ای
- طراحی کسب و کار خلاصه
- طراحی کسب و کار کامل
- طراحی کسب و کار عملیاتی
- طراحی کسب و کار وام
- طراحی کسب و کار توصیفی محصول یا خدمات
- طراحی کسب و کار مالی
- طراحی کسب و کار فروش و بازاریابی
حوزه های اصلی طراحی و تدوین طرح کسب و کار به شرح زیر می باشد:
- چکیده برنامه اجرایی
- شرح شرکت
- محصولات و خدمات
- برنامه بازاریابی
- برنامه عملیاتی
- مدیریت و سازمان
- برنامه مالی
- پیوست ها
چند نکته در مورد نوشتن یک بیزنس پلن خوب
چند نکته در مورد نوشتن یک Business Plan خوب به شرح زیر می باشد:
- طراحی کسب و کار باید از نگاه مخاطب نوشته شود و بایستی طوری نوشته شود که طرح برای مخاطب قابل درک باشد زیرا هر مخاطبی با توجه به نیازهای خود باید با طرح ارتباط برقرار کند.
- کارآفرین باید بازار خود به خوبی و به طور کامل بشناسد و اطمینان حاصل کند که در طرح خود حجم بازار، نمودار پیش بینی رشد آن و چگونگی دسترسی به بازار هدف را دیده است.
- رقابت یکی از اجزای مهم شناخت هر محیط کسب و کاری است و شناخت رقبا حاکم از نظر ماهیت الزامی می باشد.
- Business Plan باید به گونه ای باشد که جزئیات کافی را در برگیرد تا خواننده بتواند اطلاعات کافی برای تصمیم گیری آگاهانه را داشته باشد.
- نوشته طراحی کسب و کار باید حس حرفه ای بودن را منتقل دهد. همچنین باید بدون غلط های املایی و شامل نتایج واقع گرایانه و مدل سازی های قابل اعتماد و اطلاعات دقیق باشد.
- کارآفرین مطمئن شود که تمام حوزه های کلیدی از قبیل معرفی شرکت، محصول یا خدمت، بازار، تیم مدیریتی، بازاریابی، عملیات و برنامه های مالی را در طرح خود پوشش می دهد.
- هزینه ها باید کاملا مستند و پیش بینی های فروش باید منطقی باشند. هزینه ها را باید با دقت بیشتری پیش بینی کرد زیرا عامل اصلی موفقیت و شکست یک کسب و کار میزان فروش آن می باشد.
- مهمترین بخش یک طرح خلاصه آن است که خلاصه ای از تمام طرح می باشد و اصولا در ابتدای طرح ذکر می شود.
- باید طرح را بازبینی کرد و با دیدی مستقل آن را مورد بررسی قرار داد.
مراحل ساختن یک طراحی کسب و کار
برای ساختن طراحی کسب و کار، ما باید ۱۰ مرحله را پشت سر بگذارید. در هر مرحله، شما باید با کمک توضیحاتی که میدهیم، به بیزینس خودتان نگاه کنید و اطلاعات گفته شده را یادداشت کنید.
مرحله اول: طراحی یک جلد مرتبط و جذاب
توجه: این مرحله را آخر کار هم میتوانید انجام دهید.
برای طراحی جلد طراحی کسب و کارتان، از رنگهای برندتان استفاده کنید؛ عنوان را روی جلد بنویسید و تاریخ ارائه را هم درج کنید. اگر همین الان عبارت Business Plan Cover Image را در گوگل جستجو کنید، به کلی طرح ساده و جذاب میرسید؛ از این طرحها حتماً ایده بگیرید.
مرحله دوم: فهرست مراحل
این مرحله هم ساده است و مثل مرحله قبلی، بعد از پایان کار انجام میشود. اصلاً هم سخت نیست؛ فقط شما باید در ابتدای طرح، فهرست بخشهای مختلف بیزینس را وارد کنید؛ طوریکه کاربر بتواند با یک کلیک به آن بخش منتقل شود.
مرحله سوم: معرفی اعضای هیات مدیره
اگر کسبوکارتان کوچک است یا ۲-۳ نفری یک استارتاپ راه انداختهاید، فقط کافی است که در این صفحه در حد ۱ الی ۲ خط خودتان را معرفی کنید. اما اگر کسبوکار بزرگی با کارمندان زیاد دارید، بهتر است اعضای اصلی را مختصر معرفی و وظایفشان را تعریف کنید.
خوبی این کار این است که سرمایهگذار، یا هر کسی که این طرح را میبیند، میداند که با چه افرادی طرف است.
مرحله چهارم: معرفی کسبوکار شما + شرح مشکل و راه حل
خب؛ تازه داریم میرسیم به بخشهای جذاب ماجرا، یعنی جایی که باید حسابی روی کسبوکارمان دقیق شویم و مو را از ماست بیرون بکشیم!
در این مرحله، بهتر است که شما اول بهصورت یک مقدمه، کسبوکارتان را معرفی کنید. مثلاً بنویسید که از چه زمانی شروع به کار کردید، کالا یا خدماتی که ارائه میکنید چیست، چه ارزشهایی دارید، روی کدام بخشهای بازار تمرکز دارید و اصلاً چرا فکر میکنید که موفق میشوید!
نکته مهم_ در این بخش، بهتر است بعد از معرفی، در یک جمله، هدف، ماموریت و چشمانداز سازمان خود را نیز تعریف کنید. به این یک جمله Statement هم گفته میشود. مثلاً Vision Statement برند Nike را ببینید:
«برای اینکه برای هر ورزشکاری در دنیا، منبع الهام و نوآوری باشیم.»
مرحله پنجم: مشخص کردن اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت
هر کسبوکاری یک سری اهداف بلندمدت (مثل رهبری بازار) و یک سری اهداف کوتاهمدت و فازبندی شده (مثل رسیدن به فروش ۱۰۰ میلیونی در یک سال اول) دارد.
در این بخش، ابتدا اهداف اصلی و بلندمدت کسبوکار خودتان را توضیح دهید و بعد وارد فازبندیها شده و بنویسید که در یک بازه زمانی مشخص، چه اهدافی را دنبال میکنید تا به هدف اصلی نزدیک شوید. این فازبندی هم میتواند کوتاه مدت باشد (۶ ماه تا یک سال) و هم میانمدت (۱ تا ۳ سال).
مرحله ششم: تحقیقات بازار
حالا که مشکل، راه حل آن و اهداف خود را میدانید، باید دست به کار شوید و راجعبه بازاری که میخواهید در آن فعالیت کنید، تحقیقات انجام دهید.
بازار هدف (Target Market) شما چیست؟
بازار هدف، به گروهی از مخاطبان گفته میشود که مشتری کالاها یا خدمات شما هستند. مثلاً فرض کنیم که من یک برند لوازم لوکس دارم. بازار هدف من افراد ثروتمند جامعه هستند که دوست دارند لوکس به نظر برسند و از این بابت دغدغه مالی هم ندارند.
امیدوارم با این مثال کلیات بازار هدف را فهمیده باشید و یادتان بماند که همۀ آدمها یا همۀ دنیا، بازار هدف شما نیستند.
در مقالههای بعدی نوین، بحث تارگت مارکت را بیشتر باز میکنیم و یادتان میدهیم چطور درست و دقیق، بازار هدف خود را مشخص کنید. ولی …
مشتریان چه ویژگیهایی دارند؟
خب، حالا که بازار هدف را میدانیم، باید کمی در مشتریهایمان دقیقتر شویم و ببینیم که اصلاً چه کسانی هستند و چه ویژگیهایی دارند.
یک مثال :
همان برند لوکسی که گفتیم را در نظر بگیرید. مشتریهای من، خانمهای جوان تحصیلکرده، با محدوده سنی ۲۱ تا ۴۵ هستند که در مناطق ۱ تا ۵ تهران هستند و در سال حداقل یک سفر خارجی میروند.
یک نکته_ 100% مشتریان شما آدمهایی متفاوت با هزاران ویژگی خاص هستند. این درست؛ ولی ما با ویژگیهای مشترک این آدمها کار داریم. مثلاً وقتی که از ۱۰۰ مشتری، ۸۰ نفر در مناطق ۱ تا ۵ تهران سکونت دارند، متوجه میشویم که یکی از ویژگیهای مهم مشتریان ما، محل زندگی آنهاست.
رقبای شما چه کسانی هستند؟
وارد هر بازاری که بشوید، احتمالاً چندین رقیب سرسخت خواهید داشت. مثلاً بازار گردشگری را ببینید. اگر بخواهید وارد این بازار شوید، باید با رقبای سرسختی مثل علیبابا، کجارو، کارناوال و … دستوپنجه نرم کنید.
پس همینجا لطفاً رقبای خود را آنالیز و نقاط ضعف و قوت آنها را مشخص کنید. بهتر است در این بخش توضیح بدهید که برنامه شما برای رقابت چیست و چطور میخواهید از رقبا متمایز شوید.
برای این تمایز، شما نیاز به یک یا چند مزیت رقابتی دارید.
شرایط بازار چگونه است؟
غیر از مشتری و رقبا، عوامل محیطی دیگری هم هستند که در شکست یا موفقیت پروژۀ شما تاثیری زیادی دارند. اجازه دهید یک مثال بزنیم. تا ۱۵-۲۰ سال پیش (یعنی همان زمانهایی که اینترنت و رسانه هنوز آنقدر همهگیر نشده بود)، برندها در تبلیغ غذاهای چرب و نوشیدنیهای رنگارنگ، با یکدیگر در رقابت بودند.
اما به مرور، با گسترش تکنولوژی و نفوذ آن به زندگی مردم، سبک زندگیها هم تغییر کرد. حالا دیگر مردم میدانستند که برای سلامتی خودشان باید کاری کنند؛ و اینطوری شد که بحث رژیم و غذاهای رژیمی داغ شد!
خب، فکر میکنید چه شد؟ آیا برندهای تولیدکنندۀ نوشابه و غذاهای چاقکننده شکست خوردند؟ نه! این برندها با هوشمندی و آیندهنگری تمام، از این فرصت استفاده کردند و یک خط تولید محصولات رژیمی به کارخانههایشان اضافه کردند.
حالا دیگر ما با خیال راحت نوشابۀ رژیمی را سر میکشیم و نگران هیچ چیز هم نیستیم!
از این مثال نتیجه میگیریم که عوامل تکنولوژیک و فرهنگی نتوانست کارخانههای نوشابه را ورشکست کند.
۴ عامل دیگر هم وجود دارد که ممکن است در آینده کسبوکار شما را تهدید کند. این عوامل عبارتند از: عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، محیط زیستی و قانونی.
شاید بپرسید که چطور این عوامل را باید شناسایی کنیم و بفهمیم که کسب و کارمان را تهدید میکنند یا نه؟!
جواب فقط ۲ کلمه است: تحلیل پستل!
شما باید با انجام تحلیل PESTLE عوامل بیرونی را شناسایی کنید و برای کسبوکارتان برنامه داشته باشید.
مرحله هفتم: معرفی آمیخته بازاریابی (۴P)
آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) یکی از مباحث پایه و البته خیلی مهم در بازاریابی است.
بازاریابی کسب و کار شما فقط یک جنبه ندارد. در واقع، آمیزهای از مسائل مختلف است که اگر در کنار هم درست مدیریت شوند، به رشد کسب و کار شما کمک میکنند. به مجموعۀ این مسائل، آمیخته بازاریابی (یا همان آمیزه بازاریابی) گفته میشود.
آمیخته بازاریابی شامل ۴ بخش یا P مختلف است. این P ها عبارتند از:
- محصول (Product)
- قیمت (Pricing)
- توزیع (Placement)
- ترویج (Promotion)
شما باید این ۴ پی را در طراحی کسب و کارتان باز کنید و بهطور مفصل توضیح دهید که در هر بخش هدف چیست و قرار است چه فعالیتهایی انجام شود.
اگر موافق باشید برویم و پیها را در Business Plan، یک به یک کالبدشکافی کنیم.
اولین P: محصول
اول از همه توضیح دهید که محصول (کالا یا خدمات) شما چیست و چه نیازی از مشتریان رفع میکند؟
ویژگیهای محصول شما چیست؟
USP یا Unique Selling Point محصول چیست؟ یا بهتر بگوییم، وجود چه ویژگی در محصول شما باعث میشود که مشتری آن را انتخاب کند؟
دقت کنید که USP ویژگی مرتبط با محصول شماست؛ نه برند شما!
دوم P: قیمتگذاری
- هزینه تمام شدۀ محصول چقدر است؟
- قیمت رقبا چقدر است؟
- قیمتی که برای محصول در نظر گرفتهاید چقدر است؟
خیلیها فکر میکنند که برای قیمتگذاری باید هزینه تمام شده را به علاوۀ مقداری سود کنند یا اینکه مقداری کمتر یا بیشتر از محصولشان را بفروشند. در صورتی که این تصور درستی نیست.
قیمت محصول تأثیر مهمی در میزان فروش و سود شما دارد؛ پس بهتر است یک استراتژی درستوحسابی برای آن بچینید.
شما باید با توجه به بازار هدفی که انتخاب کردهاید، ویژگیهایی که محصولتان دارد و شرایط بازار، قیمت مناسبی را برای محصولاتتان تعیین کنید.
سوم P: روشهای توزیع
هر محصولی، روش توزیع متفاوتی وجود دارد. مثلاً کسبوکاری که محصولات بهداشتی (مثل صابون و شامپو) تولید میکنند، نیاز دارد که همیشه در معرض دید مخاطبان باشد. چون بههرحال آدمها، بهصورت روزانه به بهداشت نیاز دارند.
برای همین هم هست که شما میتوانید صابون و شامپو را در همهجا، از سوپرمارکت سر کوچه گرفته تا فروشگاههای زنجیرهای و حتی سایتها پیدا کنید.
اما این شرایط برای برندی که موبایل تولید میکند زمین تا آسمان فرق میکند.
بعد از اینکه مشخص کردید محصولتان را در چه جاهایی در معرض دید مخاطبان قرار دهید، باید فکری هم به حال هزینههای ارسال بکنید.
- اگر محصول را بهصورت عمده توزیع میکنید هزینه آن چقدر است؟
- اگر محصول را بعد از خرید اینترنتی مستقیماً به در خانه مشتری میفرستید، هزینه آن چقدر است؟
- اصلاً نگه داشتن محصولات در انبار (یا در انتظار ارسال) چقدر برای شما هزینه دارد؟
- بعد از مشخص کردن هزینه ارسال، زمان تحویل محصول را هم مشخص کنید.
- چند روز طول میکشد بار به فروشگاه برسد؟
- چند روز کاری زمان میبرد تا سفارش به دست مشتری برسد؟
- سوال بعدی که باید از خودتان بپرسید این است که فرآیند ارسال محصول برای مشتری، چگونه است؟
- شخصاً خودتان محصول را تحویل میدهید؟
چهارم P: ترویج و تبلیغات
بالاخره رسیدیم به بخش شیرین تبلیغات و ترویج محصول! اینجا باید از خودتان بپرسید که:
- چطور میخواهید پیام برندتان را در ذهن مخاطب حک کنید؟
- استراتژی شما برای بازاریابی و فروش چیست؟
- بهتر است تبلیغات را از کدام رسانهها شروع کنید؟
- آیا رویداد خاصی هست که در آن شرکت کنید؟
- برای شروع کدام ابزارها بیشتر به درد شما میخورد؟ ایمیل؟ پیامک؟ بیلبورد؟ محتوا؟
- اصلاً چقدر بودجه برای تبلیغات لازم دارید؟
- چطوری قرار است این بودجه را مدیریت کنید؟
- چطور میخواهید محصول را ترویج کنید؟ آیا بلاگرها به درد این کار میخورند؟ کدام بلاگرها؟
- چه استراتژی برای تخفیف دادن دارید؟
ببینید، بحث بازاریابی و تبلیغات، گسترده است و برای داشتن یک استراتژی خوب بهتر است که از یک مشاور کمک بگیرید (بهخصوص اگر سررشته ندارید)؛ اما با همین سوالاتی که پرسیدم هم، میتوانید تا حدودی تکلیف پلن بازاریابی خود را مشخص کنید.
خب؛ تا اینجا خسته که نشدید؟ امیدوارم تا اینجا، نوشتن طراحی کسب و کار، برای شما هم مثل من جذاب بوده باشد! اگر خستهاید، به همان توصیۀ همیشگی عمل کنید:
۱ لیوان چای (یا قهوه) + چند حرکت کششی
مرحلۀ هشتم: منابع انسانی
اگر اول راه هستید ، نیرو برای انجام کارها نیاز دارید؛ اگر هم در مسیر توسعه هستید، باید ببینید که آیا نیروی جدید یا جایگزینی نیرو نیاز دارید یا خیر.
مشخص کنید که برای توسعه برندتان نیاز به افتتاح بخش آنلاین و استخدام نیروهای متخصص دارید.
جدا از وضعیت استخدام و تعداد نیروها، اگر یک بخش منابع انسانی (HR) در شرکتتان دارید، بد نیست که درباره فعالیتهای آن، در راستای افزایش بازدهی و همینطور برندینگ منابع انسانی (HR Branding)، هم توضیح دهید.
مرحلۀ نهم: صورت مالی کسبوکار
بالاخره وقت حساب و کتاب کردن رسیده و باید ببینیم که کجا چقدر باید هزینه کنیم و چقدر فروش و سود خواهیم داشت.
- برای شروع چقدر سرمایه لازم دارید؟ برای ادامه دادن چطور؟
- هزینۀ ثبت برند، کارهای اداری و جوازهای لازم چقدر میشود؟
- برای اجازه دفتر، خرید یا اجاره تجهیزات و لوازم مورد نیاز چقدر باید صرف شود؟
- هزینه استخدام، حقوق و بیمه نیروها چقدر باید باشد؟
- هزینه تبلیغات و بازاریابی چطور؟
- آیا برای خدمات رفاهی هم بودجهای در نظر گرفتهاید؟
برای اینکه بتوانید صورت مالی درستی دربیاورید، هزینههای ثابت را جدا کنید و هزینههای ادامهدار، مثل اجاره دفتر، حقوق کارمندان و بودجه ماهانه بازاریابی را ضرب در ۶ کنید. حالا حاصل را با هزینههای ثابت جمع بزنید. این میشود صورت مالی شما، البته با نوشتن جزئیات و توضیحات.
مرحلۀ دهم: چکیدۀ اجرایی
این بخش از طراحی کسب و کار، بهتر است که همان ابتدای فایل و بعد از معرفی اعضای هیات مدیره آورده شود؛ اما برای اینکه مسلطتر بتوانید بنویسید، در آخرین مرحله آن را آوردیم. اینطوری دقیقاً میدانید که چه اتفاقاتی در طراحی کسب و کارتان افتاده است.
در بخش چکیده، شما باید بگویید که:
- چه هدفی را دنبال میکنید؟
- چرا فکر میکنید موفق میشوید؟
- چطور میخواهید به اهدافتان برسید؟
همچنین بهطور خلاصه مشخص کنید که:
- چه مشکلی را قرار است حل کنید
- چه دورنمایی برای کسبوکارتان میبینید
- بازار هدفتان شامل چه کسانی است
- چه محصولی ارائه میکنید
- پیشبینی شما از درآمد، هزینه و سود به چه شکل است
- چقدر سرمایه برای شروع و در ادامه نیاز دارید
یک بیزینسپلن یکصفحهای دقیقاً همان چیزی است که به نظر میرسد: خلاصه دقیقی از کسب و کار است که در یک صفحه گنجاندهشده است. به این معنی نیست که اندازه فونت بسیار کوچک بوده و اطلاعات زیادی را در یک صفحه جایداده است، بلکه به این معنی است که این طرح با یک زبان بسیار ساده و بهصورت دقیق کسب و کار را توصیف کرده است.
یک طراحی کسب و کار استارتاپ یکصفحهای میتواند دو هدف داشته باشد. اول اینکه میتواند یک ابزار عالی برای معرفی کسب و کار به دیگران (مانند سرمایهگذاران بالقوه) باشد. ازآنجاکه سرمایهگذاران زمان زیادی برای خواندن برنامههای کسب و کار صرف میکنند، این بیزینسپلن یکصفحهای اغلب یک رویکرد بهتر برای ملاقات اولیه با سرمایهگذاران میباشد. دوم اینکه در این فرایند یک طرح دقیق مورد نیاز است که این طراحی کسب و کار یکصفحهای میتواند بسیار دقیق باشد.
این نمونه طراحی کسب و کار ساده برای شرکتهایی که در مراحل اولیه از تأسیس هستند بسیار عالی است و فقط قصد دارد ایدههای کسب و کار را بهصورت گستردهای طراحی کند. طراحی کسب و کار یکصفحهای میتواند بهعنوان نسخه گستردهای ایده شما را بهوضوح برای دیگران شرح دهد. نگهداشتن یک ایده کسب و کار در یک صفحه و زیر نظر داشتن تمام مفاهیم آن در یک صفحه بسیار مفید است، همچنین شما میتوانید بهسرعت مفاهیم را بهگونهای طراحی کنید تا باعث شود که ایدههای جدیدتری به وجود بیاورید.
• بیزینسپلن داخلی
طراحی کسب و کار داخلی در هنگام معرفی یک کسب و کار بر روی فرآیندهایی همانند استراتژی کسب و کار، نقاط قوت، معیارها، بودجهها و پیشبینیها تمرکز میکند؛ و البته این طرح شامل برنامه بازبینی ماهانه و تجدیدنظر هم میشود. این نمونه طراحی کسب و کار در نظر دارد جزئیات مربوط به تاریخچه شرکت و تیم مدیریت را جمعآوری کند، زیرا افرادی که در شرکت حضور دارند از این اطلاعات بهصورت تقریبی آگاهی دارند.
بیزینسپلن داخلی ابزارهای مدیریتی هستند که برای هدایت و رشد کسب و کار مورداستفاده قرار میگیرند. آنها به صاحبان کسب و کارها کمک میکنند و باعث میشوند که کسب و کارها پیشرفت کرده و به اهداف موردنظر خود دست یابند.
• طراحی کسب و کار خارجی
طراحی کسب و کار خارجی اسناد رسمی بیزینس هستند و بهگونهای طراحی شدهاند که اطلاعات کسب و کار شما به دست افراد خارجی رسیده و توسط آنها خوانده شود. رایجترین نوع استفاده از این طرح این است که سرمایهگذاران را متقاعد سازد که در یک کسب و کار موردنظر سرمایهگذاری کنند و مورد دومی که در این طرح بسیار رایج است، حمایت این طرح از درخواست تسهیلات میباشد. در بعضی اوقات این نوع از طراحی کسب و کار برای استخدام، آموزش و یا جذب کارکنان کلیدی مورد استفاده قرار میگیرد.
یک سند رسمی از یک بیزینسپلن همانند یک بیزینسپلن داخلی عمل میکند. این یک تصویر کلی است که در یکزمان خاص آن را اینگونه تعریف میکردند؛ اما درحالیکه یک طرح داخلی بسیار رسمی و کوتاه است، یک سند رسمی از یک طراحی کسب و کار به شیوه بسیار خوبی ارائهشده و زبان و قالب متفاوتی داشته و همچنین از جزئیات بیشتری برخوردار است.
علاوه بر این، یک بیزینسپلن خارجی تمام جزئیات استفاده از این طرح را بیان میکند. سرمایهگذاران نهتنها پول خود را دو دستی به شما تقدیم نمیکنند، بلکه میخواهند بدانند که چگونه از سرمایه آنان استفاده میکنید و بازده و نتیجه سرمایهگذاری آنها چه خواهد بود.
درنهایت، یک طرح خارجی یک تأکید بسیار قوی از سوی تیم است که یک شرکت قوی را تشکیل میدهد. سرمایهگذاران بهجای ایده بر روی افراد سرمایهگذاری میکنند، بنابراین بسیار مهم است که یک بیوگرافی با جزئیات کامل از اعضای تیم را در اختیار سرمایهگذاران بگذارید و باعث شوید که به شما و به تیم شما اعتماد کنند.
با استفاده از طراحی کسب و کار خود روبهجلو حرکت کنید
کسب و کارهایی که از طراحی کسب و کارها استفاده میکنند، ۳۰ درصد سریعتر از کسب و کارهای عادی برنامهریزی و پیشرفت میکنند. با در نظر گرفتن این گامهای ساده برای حرکت روبهجلو، مطمئناً کسب و کار شما با مزایا و پیشرفتهای قابلتوجهی مواجه خواهد شد. اما فقط نوشتن طراحی کسب و کارموفقیت شما را تضمین نمیکند.
بهترین راه برای استفاده از فواید بزنس پلان این است که از آنها بهعنوان یک ابزار مدیریتی استفاده کنید. برای انجام این کار،طراحی کسب و کار استارتاپ شما باید بهطور مداوم بازبینی و تجدیدنظر شود تا منعکسکننده شرایط فعلی و اطلاعات جدیدی باشد که شما در هنگام کار در شرکت خود، از آنها استفاده کردهاید.
هنگامیکه شما در کسب و کار خود مشغول هستید، هر روز چیزهای جدیدی یاد میگیرید: آنچه مشتریان شما دوست دارند، آنچه آنها دوست ندارند و تاکتیکهای بازاریابی. بزنس پلان شما باید انعکاسی باشد که به کمک آن بتوانید استراتژیهای جدید بازار را یاد بگیرید.
طراحی کسب و کار شما باید به چه مقدار باشد؟
بسته به چیزی که شما مورداستفاده قرار میدهید، یک نمونه طراحی کسب و کار خوب میتواند طرح دقیق و جزئی باشد که یک شرکت پیچیده را توصیف کرده و محتوای آن بیش از ۱۰۰ صفحه باشد. یک نمونه طراحی کسب و کار آماده معمولی تعداد صفحات آن به ۱۵ تا ۲۰ صفحه میرسد، اما میتوان تغییرات گستردهای در آن به وجود آورد.
میزان صفحات بیزینسپلن استارتاپ شما به طبیعت کسب و کار شما بستگی دارد. اگر یک مفهوم ساده داشته باشید، میتوانید آن را در چند کلمه ساده بیان کنید. از سوی دیگر، اگر شما پیشنهاد یک نوع جدید از کسب و کار را در سر داشته باشید، ممکن است نیاز به توضیحات بیشتری داشته باشید.
هدف طرح شما گستردگی و طول آن را هم مشخص میکند. اگر قصد دارید از طرح خود برای جستجوی میلیونها تومان سرمایه استفاده کنید تا یک سرمایهگذاری خطرآفرین را شروع کنید، ممکن است مجبور شوید توضیحات طولانی و متقاعدکنندهای را بنویسید. اگر شما قصد دارید که به کمک این طرح به هدفهای داخلی شرکت خود برسید، نسخه بسیار کوتاه برای شما مناسبتر است.
نحوه نوشتن یک طراحی کسب و کار
اگر شما متوجه شدید که ماهیت یک طراحی کسب و کار چیست و چرا شما در کسب و کار خود به آن نیاز دارید و زمان زیادی را صرف انجام واجبات کسب و کارتان کردهاید و اطلاعات لازم خود را جمعآوری کردهاید، وقت آن رسیده است که آستین خود را بالا بزنید و همهچیز را روی کاغذ بیاورید تا بتوانید نمونه یک طراحی کسب و کار را بنویسید.
به یاد داشته باشید، طرح کسب و کار شما یک ابزار برای کمک به شما در ایجاد یک کسب و کار بهتر است، نهفقط تکالیف تکمیلی. یک بیزینسپلن خوب همانند یک استاد خوب است که شما باید بهطور منظم به او جواب بدهید و عملیات خود را بهروزرسانی کنید، زیرا شما مفاهیم زیادی را درباره مشتریهای خود، روشهای فروش و بازاریابی و آنچه در مورد پیشبینی بودجه شما درست و یا غلط است را یاد میگیرید.
این طرح شما را به اهداف موردنظرتان میرساند و شما باید از این خاصیت برای پیشرفت کار خود استفاده کنید و دورههای خود را به همان ترتیب تنظیم کنید.
در ابتدا چند نکته کلیدی وجود دارد که باید در خاطر داشته باشید که به شما در نوشتن یک بیزینسپلن مؤثر کمک میکند.
• مخاطبان خود را بشناسید. هنگامی که میدانید چه کسی برنامه شما را میخواند – حتی اگر شما فقط آن را برای خودتان مینویسید، تا ایدههای خود را روشن کنید – میتوانید زبان و سطح جزئیات را برای آنها تنظیم کنید. این همچنین میتواند به شما کمک کند تا اطمینان حاصل کنید که مناسبترین اطلاعات را درج کردهاید و میدانید چه موقع بخشهایی را حذف کنید که تاثیرگذار نیستند.
• یک هدف مشخص داشته باشید. اگر هدف شما تأمین بودجه برای کسب و کارتان باشد، باید تلاش بیشتری کنید و یک برنامه کاملتر ارائه دهید.
• در تحقیق سرمایهگذاری کنید. بخشهایی از برنامه کسب و کارتان در ابتدا توسط ایدهها و دیدگاه شما مطرح میشوند، اما برخی از مهمترین اطلاعات مورد نیازتان را باید با تحقیقات از منابع مستقل بدست آورید. باید درک کنید که به چه کسی میفروشید و یا اینکه چه کسی محصولات یا خدمات مشابه را به فروش میرساند و … وقت بگذارید.
• کوتاه و مفید بنویسید. مهم نیست که برای چه کسانی مینویسید، برنامه کاری شما باید کوتاه و مفید باشد – به طور کلی، نباید بیش از ۱۵ تا ۲۰ صفحه باشد. اگر اسناد اضافی دارید و فکر میکنید ممکن است برای مخاطبان و اهداف شما ارزشمند باشد، آنها را به عنوان ضمائم در نظر بگیرید.
• لحن، سبک و تن صدا را ثابت نگه دارید. این مورد را به خوبی رعایت کنید و با تهیه یک برنامه شخصی یا نوشتن زمان برای ویرایش، طرح را قبل از توزیع، مدیریت کنید.
چگونگی ایجاد یک طرح کلی طراحی کسب و کار آماده
یک بیزینسپلن خوب، دستورالعملهای پذیرفتهشدهای را برای هر فرم و محتوای آن دنبال میکند. نمونه یک بیزینس پلن آماده شامل سه قسمت اصلی میباشد:
• اولین بخش مفهوم کسب و کار است، جایی که شما در مورد صنعت، ساختار کسب و کار خود، محصول و یا خدمات خود صحبت میکنید و چگونگی موفقیت کسب و کارتان را شرح میدهید.
• دومین بخش بازار است، که در آن مشتریان بالقوه را توصیف و تحلیل میکنید: چه کسی هستند و کجا هستند، چه چیزی باعث میشود آنها از شما خرید کنند و غیره. در اینجا، شما نیز رقابت را توصیف میکنید و شرح میدهید که قصد دارید چه موقعیتی داشته باشید.
• درنهایت بخش مالی، حاوی گزارشی در مورد درآمد و جریانات نقدی، صورت وضعیت مالی (ترازنامه) و مقادیر مالی و همچنین تجزیهوتحلیل نقاط ضعف میباشد. در این بخش شما میتوانید از یک حسابدار و یا یک نرمافزار خوب استفاده کنید.
با تجزیه کردن این سه بخش اصلی خواهیم دید که یک طراحی کسب و کار آماده شامل هفت جزء کلیدی است.
۱٫ خلاصهنویسی اجرایی
۲٫ شرح کسب و کار
۳٫ استراتژیهای بازار
۴٫ تجزیهوتحلیل رقابتی
۵٫ طراحی و توسعه طرح
۶٫ عملیات و مدیریت طرح
۷٫ عوامل مالی
علاوه بر این بخشها، یک صفحه تجاری باید صفحه عنوان و فهرست محتوا هم داشته باشد.
موارد زیر شامل جزئیاتی از موارد ضروری میباشد که در بزنس پلان لازم است: مواردی که به آنها نیاز داشته باشید و یا مواردی که هیچ احتیاجی به آنها ندارید، همگی شامل منابع اصلی میباشند که در صورت نیاز به کمک، میتوانید از آنها استفاده کنید. با در نظر گرفتن این موارد، در مسیر درستی قرار خواهید گرفت.
.
سرفصل مقاله های رایگان آموزش کارآفرینی آکادمی راد
راه های ارتباطی با آکادمی راد در شبکه های اجتماعی
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.