بیزینس پلن چیست ؟ ، یک برنامۀ بلندمدت است که همه چیز (از استخدام کارمند تا مسائل مالی) برای چند سال آینده در آن گردآوری شده است؛ اما مدل کسب و کار یک سری برنامههای کوتاه مدت (و البته ضروری) است که شما را به سوی کسب سود بیشتر هدایت میکند.
زمان تخمین زده شده مطالعه: ۶۱ دقیقه
فهرست این مقاله آموزشی
- ۱ بیزینس پلن چیست ؟
- ۲ چه کسی به یک نمونه بیزینس پلن نیاز دارد؟
- ۳ بیزینسپلن برای کسب و کارهای موجود
- ۴ مزایای نوشتن طراحی و تدوین طرح کسب و کار
- ۵ چند نکته در مورد نوشتن یک بیزنس پلن خوب
- ۶ بازار هدف (Target Market) شما چیست؟
- ۷ معرفی آمیخته بازاریابی (۴P)
- ۸ با استفاده از بیزینس پلن خود روبهجلو حرکت کنید
- ۹ بیزینس پلن شما باید به چه مقدار باشد؟
- ۱۰ نحوه نوشتن یک بیزینس پلن
- ۱۱ چگونگی ایجاد یک طرح کلی بیزینس پلن آماده
- ۱۲ شرح کسب و کار
- ۱۳ ۱. تحلیل بازارهای بالقوه برای کسبوکار شما
- ۱۴ ۲. مشخص کردن اندازهی کسبوکار
- ۱۵ ۳. نیازهای اولیهی شرکتتان را تعیین کنید
- ۱۶ ۴. تهیهی نمونهی محصول
- ۱۷ ۵. مکانهای ممکن برای راهاندازی کسبوکار آیندهتان را بررسی کنید
- ۱۸ ۶. هزینهی استارتاپ خود را تخمین بزنید
- ۱۹ ۷. خودتان را جای سرمایهگذاران احتمالی بگذارید
- ۲۰ ۸. سرمایهگذاران احتمالی را مشخص کنید
- ۲۱ ساختار دادن به کسبوکار
- ۲۲ استراتژیهای بازار
- ۲۳ تجزیه و تحلیل رقابتی
- ۲۴ طراحی و توسعه طرح
- ۲۵ عملیات و مدیریت طرح
- ۲۶ عوامل مالی
بیزینس پلن چیست ؟
در واقع بیزینس مدل مانند نقشهای است که میتوانید آن را به دیوار اتاقتان بزنید و هر روز صبح با یک نگاه به آن کارتان را شروع کنید؛ اما بیزینس پلن یک پرونده کامل، با تمام جزئیات، از تمام فعالیتهایی است که قرار است در کسب و کارتان انجام دهید.
بیزینس پلن چیست ؟
هر کدام از اجزای اصلی طرح کسب و کار یک به یک تجزیه می شود ومشخص می شود که دقیقاً چه اطلاعاتی باید در اختیار دریافت کنندگان طرح کسب و کار قرار گیرد تا مطمئن باشید که مؤثرترین طرح ممکن را نوشته اید.
اگر بدانید که باید چه اطلاعات کلیدی را در هر بخش از طرح کسب و کار قرار دهید و بدانید که چگونه بخش ها در کنار هم قرار گیرند تا یک طرح کلی منسجم، موثر و – مهمتر از همه – قانع کننده را تشکیل دهند، آنگاه یک طرح کامل و کارا خواهید داشت که به تصمیم گیری کمک شایانی میکند.
تهیه یک طرح کسب و کار در پروژه های بزرگ و کوچک نیازمند تلاش و کوشش فراوان و شجاعت بالایی است. ایده ی کسب و کار احتمالاً چیزی بیش از پول در آوردن صرف است – رویای شما این است که از اسرار جهان پرده بردارید! هرگز ترس به خود راه ندهید.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که اگر بدانید که باید چه اطلاعات کلیدی را در هر بخش از طرح کسب و کار قرار دهید و بدانید که چگونه بخش ها در کنار هم قرار گیرند تا یک طرح کلی منسجم، موثر و – مهمتر از همه – قانع کننده را تشکیل دهند، آنگاه یک طرح کامل و کارا خواهید داشت که به تصمیم گیری کمک شایانی میکند.
در اینجا قصد این است که به شما کمک شود تا این کار را دقیقاً انجام دهید. هر کدام از اجزای اصلی طرح کسب و کار یک به یک تجزیه می شود ومشخص می شود که دقیقاً چه اطلاعاتی باید در اختیار دریافت کنندگان طرح کسب و کار قرار گیرد تا مطمئن باشید که مؤثرترین طرح ممکن را نوشته اید. همانطور که در مقاله ی “طرح کسب و کار چیست؟” یاد گرفتیم، یک طرح کسب و کار به طور کلی شامل بخش های زیر است:
۱. خلاصه ی مدیریتی(Executive Summary)
۲. خلاصه فعالیت های شرکت
۳. بررسی اجمالی بازار
۴. محصول (چه کاری انجام می دهد)
۵. مدل درآمد
۶. مدل عملیاتی
۷. تحلیل رقابتی
۸. تعریف مشتری
۹. جذب مشتری
۱۰. کشش(Traction)
۱۱. تیم مدیریت
۱۲. تأمین مالی
۱۳. صورت های مالی
اکنون به بررسی هر یک از بخش ها می پردازیم.
چه کسی به یک نمونه بیزینس پلن نیاز دارد؟
اگر شما فقط قصد دارید که یک برنامهریزی کوچک کنید که طی آن به درآمد بیشتر برسید و کسب و کار خود را رونق دهید، لازم نیست که از یک نمونه بیزینس پلن استفاده کنید؛ اما اگر قصد دارید که میزان قابلتوجهی از زمان، پول و منابع خود را صرف کسب و کار خود کنید تا به نتایج ارزشمندی دست بیابید، شما به یک نمونه بیزینس پلن نیاز خواهید داشت تا تمام کارهای لازم برای کسب حمایت سرمایهگذاران را بهوسیله آن انجام دهید.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که اگر نسبت به کسب و کار خود جدی هستید، داشتن یک نمونه بیزینس پلن و یک برنامهریزی جدی و درست در مورد کسب و کار بسیار مهم و لازم است.
کلاسیکترین حالت بیزینس پلن آماده برای کسانی بیشتر به درد میخورد که کسب و کار خود را بهتازگی راهاندازی کردهاند، این برنامه در زمینههای مهمی مانند طرحریزی برای فروش، بودجهبندی، تعیین نقاط عطف و وظایف، میتواند به آنها کمک شایانی بکند.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که زمانی که شما درک نمیکنید که به چه میزان پول نیاز دارید و نمیتوانید هزینهها و زمان پرداخت را تخمین بزنید، آن موقع است که احساس میکنید به بزنس پلان نیاز دارید؛ و این اتفاق برای تمام تازهکارها میافتد و باید بهگونهای سرمایهگذاران و بانکها و دوستان و خانواده خود را متقاعد کنند تا در کسب و کار آنها سرمایهگذاری کنند.
بیزینسپلن بر روی توضیحاتی که شرکت انجام میدهد (چگونه به اهداف خود میرسند و از همه مهمتر، چرا کسب و کارشان به سرمایهگذاران خوبی نیاز دارد) تمرکز میکند. یک نمونه بیزینس پلن میتواند بر جزئیات کاملی در مورد اینکه در کسب و کار، پولها چگونه خرج میشود و در مراحل اولیه سرمایه چگونه رشد میکند هم تمرکز زیادی کند.
بیزینسپلن برای کسب و کارهای موجود
همه بیزینس پلنها فقط برای کسب و کارهای تازه تأسیس کاربرد ندارند. اکثر کسب و کارهای موجود برای مدیریت، هدایت، تغییر بازارهای خود و استفاده از فرصتهای جدید، از این بیزینس پلنها استفاده میکنند.
صاحبان کسب و کارها از این برنامهها برای تقویت استراتژی، ایجاد معیارها، مدیریت مسئولیتها و اهداف، پیگیری نتایج و مدیریت منابع، استفاده میکنند. آنها همچنین به یک برنامه برای تنظیم برنامههای خود و تجدیدنظر بر روی تصمیمات خود، نیاز دارند.
بیزینس پلنها میتوانند یک ریسک مهم برای رشد کسب و کارهای موجود باشند. آیا میدانید کسب و کارهایی که از بیزینس پلنها برای برنامهریزی طرحها و مدیریت کسب و کار خود استفاده میکنند، ۳۰ درصد سریعتر از کسب و کارهایی هستند که از این طرحها استفاده نمیکنند؟
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که مطالعههای اخیری که توسط پروفسور اندرو بوتکه مدیر موسسه مرکز فعالیتهای کارآفرینی و اقتصاد در دانشکده Cranfield انجامشده است، این نتیجه را به دست آورده است.
برای کسب و کارهای موجود، یک فرآیند برنامهریزی قوی میتواند بهعنوان یک مزیت رقابتی باشد که باعث رشد و نوآوری آن کسب و کار شود. بهجای یک سند استاتیک (ثابت، ایستا)، بیزینس پلنها ابزار دینامیکی (پویا) هستند که برای رشد مشکلات بالقوه کسب و کار مورداستفاده قرار میگیرند.
انتخاب یک نوع درست از بیزینس پلن برای کسب و کار شما
با توجه به اینکه بیزینس پلنها اهداف متفاوتی دارند، جای تعجب ندارد که آنها از شکلهای مختلفی برخوردار هستند.
قبل از اینکه حتی شروع به نوشتن بیزینس پلن استارتاپ خودتان بکنید، باید در مورد مخاطبان و اهداف خود بهاندازه کافی فکر کنید. درحالیکه تمام این طرحها کارهای مشترکی همچون پیشبینی فروش و استراتژی کسب و کار را انجام میدهند، بااینحال نمونه بیزینس پلن ها میتواند با توجه به مخاطبان و نوع کسب و کار بسیار متفاوت باشد.
بهعنوانمثال، اگر شما در حال ساخت یک طرح برای یک شرکت بیوتکنولوژی هستید، برنامههای شما باید روند پیشرفت خود را همراه با تصویب دولت پیش ببرد. اگر شما درحال تهیه یک طرح برای یک رستوران هستید، جزئیات مکان و تعمیر آن میتواند جزو عوامل بحرانی در نظر گرفته شود. همچنین زبان موردنظر شما در طرح کسب و کار شرکت بیوتکنولوژی بسیار فنیتر از زبان موردنظر شما در طرح رستوران است.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که طرحها همچنین میتوانند ازنظر طول، جزئیات و نحوه ارائه بسیار متفاوت باشند. برنامههایی که هرگز موجب نمیشوند که دفتر خود را ترک کنید و برای برنامهریزی و مدیریت استراتژی داخلی مورداستفاده قرار میگیرند ممکن است از زبان و قوانین متفاوتتری استفاده کنند.
مزایای نوشتن طراحی و تدوین طرح کسب و کار
مزایای نوشتن طراحی و تدوین طرح کسب و کار به شرح زیر می باشد:
- آماده کردن فرد به عنوان یک کارآفرین برای شروع یک کسب و کار
- توصیف کسب و کار مورد نظر فرد
- اثبات دوام و بقای کسب و کار مورد نظر فرد برای سایر افراد
- بیان اهداف مورد نظر با واژه های شفاف
- متقاعد کردن سرمایه گذاران برای سرمایه گذاران
- یک ابزار بسیار خوب برای ارتباط با بانک ها، سرمایه گذاران، صندوق های حمایتی و غیره
- به کمک ترازهای مالی احتمالی می توان توضیح داد که برای چقدر سرمایه برای راه اندازی کسب و کار خود نیاز است و اگر فرد سرمایه مورد نیاز برای کسب و کار خود نداشته باشد می تواند ایده های ارزشمند خود را بر روی کاغذ بنویسد و آن را در قالب یک برنامه کسب و کار منسجم به سرمایه گذاران ارائه دهد.
- با تهیه یک طراحی و تدوین طرح کسب و کار می توان مهمترین خطرات را با دقت مشخص کرد و شانس موفقیت خود را در کسب و کار افزایش داد.
- برای سرمایه گذارانی که هیچ اطلاعی از کسب و کار ندارند راهنمای مناسبی می باشد تا بتوان شرکت را ارزیابی کرد.
- فرد با استفاده از نوشتن یک طراحی و تدوین طرح کسب و کار خوب می تواند چشم انداز مالی کسب و کار خود را ترسیم کند و سرمایه لازم برای راه اندازی آن را محاسبه کند.
انواع طراحی و تدوین طرح کسب و کار عبارتند از:
- بیزینس پلن یک صفحه ای
- بیزینس پلن خلاصه
- بیزینس پلن کامل
- بیزینس پلن عملیاتی
- بیزینس پلن وام
- بیزینس پلن توصیفی محصول یا خدمات
- بیزینس پلن مالی
- بیزینس پلن فروش و بازاریابی
حوزه های اصلی طراحی و تدوین طرح کسب و کار به شرح زیر می باشد:
- چکیده برنامه اجرایی
- شرح شرکت
- محصولات و خدمات
- برنامه بازاریابی
- برنامه عملیاتی
- مدیریت و سازمان
- برنامه مالی
- پیوست ها
چند نکته در مورد نوشتن یک بیزنس پلن خوب
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که چند نکته در مورد نوشتن یک Business Plan خوب به شرح زیر می باشد:
- بیزینس پلن باید از نگاه مخاطب نوشته شود و بایستی طوری نوشته شود که طرح برای مخاطب قابل درک باشد زیرا هر مخاطبی با توجه به نیازهای خود باید با طرح ارتباط برقرار کند.
- کارآفرین باید بازار خود به خوبی و به طور کامل بشناسد و اطمینان حاصل کند که در طرح خود حجم بازار، نمودار پیش بینی رشد آن و چگونگی دسترسی به بازار هدف را دیده است.
- رقابت یکی از اجزای مهم شناخت هر محیط کسب و کاری است و شناخت رقبا حاکم از نظر ماهیت الزامی می باشد.
- Business Plan باید به گونه ای باشد که جزئیات کافی را در برگیرد تا خواننده بتواند اطلاعات کافی برای تصمیم گیری آگاهانه را داشته باشد.
- نوشته بیزینس پلن باید حس حرفه ای بودن را منتقل دهد. همچنین باید بدون غلط های املایی و شامل نتایج واقع گرایانه و مدل سازی های قابل اعتماد و اطلاعات دقیق باشد.
- کارآفرین مطمئن شود که تمام حوزه های کلیدی از قبیل معرفی شرکت، محصول یا خدمت، بازار، تیم مدیریتی، بازاریابی، عملیات و برنامه های مالی را در طرح خود پوشش می دهد.
- هزینه ها باید کاملا مستند و پیش بینی های فروش باید منطقی باشند. هزینه ها را باید با دقت بیشتری پیش بینی کرد زیرا عامل اصلی موفقیت و شکست یک کسب و کار میزان فروش آن می باشد.
- مهمترین بخش یک طرح خلاصه آن است که خلاصه ای از تمام طرح می باشد و اصولا در ابتدای طرح ذکر می شود.
- باید طرح را بازبینی کرد و با دیدی مستقل آن را مورد بررسی قرار داد.
مراحل ساختن یک بیزینس پلن
بدر ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که رای ساختن بیزینس پلن، ما باید ۱۰ مرحله را پشت سر بگذارید. در هر مرحله، شما باید با کمک توضیحاتی که میدهیم، به بیزینس خودتان نگاه کنید و اطلاعات گفته شده را یادداشت کنید.
مرحله اول: طراحی یک جلد مرتبط و جذاب
توجه: این مرحله را آخر کار هم میتوانید انجام دهید.
برای طراحی جلد بیزینس پلنتان، از رنگهای برندتان استفاده کنید؛ عنوان را روی جلد بنویسید و تاریخ ارائه را هم درج کنید. اگر همین الان عبارت Business Plan Cover Image را در گوگل جستجو کنید، به کلی طرح ساده و جذاب میرسید؛ از این طرحها حتماً ایده بگیرید.
مرحله دوم: فهرست مراحل
این مرحله هم ساده است و مثل مرحله قبلی، بعد از پایان کار انجام میشود. اصلاً هم سخت نیست؛ فقط شما باید در ابتدای طرح، فهرست بخشهای مختلف بیزینس را وارد کنید؛ طوریکه کاربر بتواند با یک کلیک به آن بخش منتقل شود.
مرحله سوم: معرفی اعضای هیات مدیره
اگر کسبوکارتان کوچک است یا ۲-۳ نفری یک استارتاپ راه انداختهاید، فقط کافی است که در این صفحه در حد ۱ الی ۲ خط خودتان را معرفی کنید. اما اگر کسبوکار بزرگی با کارمندان زیاد دارید، بهتر است اعضای اصلی را مختصر معرفی و وظایفشان را تعریف کنید.
خوبی این کار این است که سرمایهگذار، یا هر کسی که این طرح را میبیند، میداند که با چه افرادی طرف است.
مرحله چهارم: معرفی کسبوکار شما + شرح مشکل و راه حل
خب؛ تازه داریم میرسیم به بخشهای جذاب ماجرا، یعنی جایی که باید حسابی روی کسبوکارمان دقیق شویم و مو را از ماست بیرون بکشیم!
در این مرحله، بهتر است که شما اول بهصورت یک مقدمه، کسبوکارتان را معرفی کنید. مثلاً بنویسید که از چه زمانی شروع به کار کردید، کالا یا خدماتی که ارائه میکنید چیست، چه ارزشهایی دارید، روی کدام بخشهای بازار تمرکز دارید و اصلاً چرا فکر میکنید که موفق میشوید!
نکته مهم_ در این بخش، بهتر است بعد از معرفی، در یک جمله، هدف، ماموریت و چشمانداز سازمان خود را نیز تعریف کنید. به این یک جمله Statement هم گفته میشود. مثلاً Vision Statement برند Nike را ببینید:
«برای اینکه برای هر ورزشکاری در دنیا، منبع الهام و نوآوری باشیم.»
مرحله پنجم: مشخص کردن اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت
هر کسبوکاری یک سری اهداف بلندمدت (مثل رهبری بازار) و یک سری اهداف کوتاهمدت و فازبندی شده (مثل رسیدن به فروش ۱۰۰ میلیونی در یک سال اول) دارد.
در این بخش، ابتدا اهداف اصلی و بلندمدت کسبوکار خودتان را توضیح دهید و بعد وارد فازبندیها شده و بنویسید که در یک بازه زمانی مشخص، چه اهدافی را دنبال میکنید تا به هدف اصلی نزدیک شوید. این فازبندی هم میتواند کوتاه مدت باشد (۶ ماه تا یک سال) و هم میانمدت (۱ تا ۳ سال).
مرحله ششم: تحقیقات بازار
حالا که مشکل، راه حل آن و اهداف خود را میدانید، باید دست به کار شوید و راجعبه بازاری که میخواهید در آن فعالیت کنید، تحقیقات انجام دهید.
بازار هدف (Target Market) شما چیست؟
بازار هدف، به گروهی از مخاطبان گفته میشود که مشتری کالاها یا خدمات شما هستند. مثلاً فرض کنیم که من یک برند لوازم لوکس دارم. بازار هدف من افراد ثروتمند جامعه هستند که دوست دارند لوکس به نظر برسند و از این بابت دغدغه مالی هم ندارند.
امیدوارم با این مثال کلیات بازار هدف را فهمیده باشید و یادتان بماند که همۀ آدمها یا همۀ دنیا، بازار هدف شما نیستند.
مشتریان چه ویژگیهایی دارند؟
خب، حالا که بازار هدف را میدانیم، باید کمی در مشتریهایمان دقیقتر شویم و ببینیم که اصلاً چه کسانی هستند و چه ویژگیهایی دارند.
یک مثال :
همان برند لوکسی که گفتیم را در نظر بگیرید. مشتریهای من، خانمهای جوان تحصیلکرده، با محدوده سنی ۲۱ تا ۴۵ هستند که در مناطق ۱ تا ۵ تهران هستند و در سال حداقل یک سفر خارجی میروند.
یک نکته_ 100% مشتریان شما آدمهایی متفاوت با هزاران ویژگی خاص هستند. این درست؛ ولی ما با ویژگیهای مشترک این آدمها کار داریم. مثلاً وقتی که از ۱۰۰ مشتری، ۸۰ نفر در مناطق ۱ تا ۵ تهران سکونت دارند، متوجه میشویم که یکی از ویژگیهای مهم مشتریان ما، محل زندگی آنهاست.
رقبای شما چه کسانی هستند؟
وارد هر بازاری که بشوید، احتمالاً چندین رقیب سرسخت خواهید داشت. مثلاً بازار گردشگری را ببینید. اگر بخواهید وارد این بازار شوید، باید با رقبای سرسختی مثل علیبابا، کجارو، کارناوال و … دستوپنجه نرم کنید.
پس همینجا لطفاً رقبای خود را آنالیز و نقاط ضعف و قوت آنها را مشخص کنید. بهتر است در این بخش توضیح بدهید که برنامه شما برای رقابت چیست و چطور میخواهید از رقبا متمایز شوید.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که برای این تمایز، شما نیاز به یک یا چند مزیت رقابتی دارید.
شرایط بازار چگونه است؟
غیر از مشتری و رقبا، عوامل محیطی دیگری هم هستند که در شکست یا موفقیت پروژۀ شما تاثیری زیادی دارند. اجازه دهید یک مثال بزنیم. تا ۱۵-۲۰ سال پیش (یعنی همان زمانهایی که اینترنت و رسانه هنوز آنقدر همهگیر نشده بود)، برندها در تبلیغ غذاهای چرب و نوشیدنیهای رنگارنگ، با یکدیگر در رقابت بودند.
اما به مرور، با گسترش تکنولوژی و نفوذ آن به زندگی مردم، سبک زندگیها هم تغییر کرد. حالا دیگر مردم میدانستند که برای سلامتی خودشان باید کاری کنند؛ و اینطوری شد که بحث رژیم و غذاهای رژیمی داغ شد!
خب، فکر میکنید چه شد؟ آیا برندهای تولیدکنندۀ نوشابه و غذاهای چاقکننده شکست خوردند؟ نه! این برندها با هوشمندی و آیندهنگری تمام، از این فرصت استفاده کردند و یک خط تولید محصولات رژیمی به کارخانههایشان اضافه کردند.
حالا دیگر ما با خیال راحت نوشابۀ رژیمی را سر میکشیم و نگران هیچ چیز هم نیستیم!
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که از این مثال نتیجه میگیریم که عوامل تکنولوژیک و فرهنگی نتوانست کارخانههای نوشابه را ورشکست کند.
۴ عامل دیگر هم وجود دارد که ممکن است در آینده کسبوکار شما را تهدید کند. این عوامل عبارتند از: عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، محیط زیستی و قانونی.
شاید بپرسید که چطور این عوامل را باید شناسایی کنیم و بفهمیم که کسب و کارمان را تهدید میکنند یا نه؟!
جواب فقط ۲ کلمه است: تحلیل پستل!
شما باید با انجام تحلیل PESTLE عوامل بیرونی را شناسایی کنید و برای کسبوکارتان برنامه داشته باشید.
معرفی آمیخته بازاریابی (۴P)
آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) یکی از مباحث پایه و البته خیلی مهم در بازاریابی است.
بازاریابی کسب و کار شما فقط یک جنبه ندارد. در واقع، آمیزهای از مسائل مختلف است که اگر در کنار هم درست مدیریت شوند، به رشد کسب و کار شما کمک میکنند. به مجموعۀ این مسائل، آمیخته بازاریابی (یا همان آمیزه بازاریابی) گفته میشود.
آمیخته بازاریابی شامل ۴ بخش یا P مختلف است. این P ها عبارتند از:
- محصول (Product)
- قیمت (Pricing)
- توزیع (Placement)
- ترویج (Promotion)
شما باید این ۴ پی را در بیزینس پلنتان باز کنید و بهطور مفصل توضیح دهید که در هر بخش هدف چیست و قرار است چه فعالیتهایی انجام شود.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که اگر موافق باشید برویم و پیها را در Business Plan، یک به یک کالبدشکافی کنیم.
اولین P: محصول
اول از همه توضیح دهید که محصول (کالا یا خدمات) شما چیست و چه نیازی از مشتریان رفع میکند؟
ویژگیهای محصول شما چیست؟
USP یا Unique Selling Point محصول چیست؟ یا بهتر بگوییم، وجود چه ویژگی در محصول شما باعث میشود که مشتری آن را انتخاب کند؟
دقت کنید که USP ویژگی مرتبط با محصول شماست؛ نه برند شما!
دوم P: قیمتگذاری
- هزینه تمام شدۀ محصول چقدر است؟
- قیمت رقبا چقدر است؟
- قیمتی که برای محصول در نظر گرفتهاید چقدر است؟
خیلیها فکر میکنند که برای قیمتگذاری باید هزینه تمام شده را به علاوۀ مقداری سود کنند یا اینکه مقداری کمتر یا بیشتر از محصولشان را بفروشند. در صورتی که این تصور درستی نیست.
قیمت محصول تأثیر مهمی در میزان فروش و سود شما دارد؛ پس بهتر است یک استراتژی درستوحسابی برای آن بچینید.
شما باید با توجه به بازار هدفی که انتخاب کردهاید، ویژگیهایی که محصولتان دارد و شرایط بازار، قیمت مناسبی را برای محصولاتتان تعیین کنید.
سوم P: روشهای توزیع
هر محصولی، روش توزیع متفاوتی وجود دارد. مثلاً کسبوکاری که محصولات بهداشتی (مثل صابون و شامپو) تولید میکنند، نیاز دارد که همیشه در معرض دید مخاطبان باشد. چون بههرحال آدمها، بهصورت روزانه به بهداشت نیاز دارند.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که برای همین هم هست که شما میتوانید صابون و شامپو را در همهجا، از سوپرمارکت سر کوچه گرفته تا فروشگاههای زنجیرهای و حتی سایتها پیدا کنید.
اما این شرایط برای برندی که موبایل تولید میکند زمین تا آسمان فرق میکند.
بعد از اینکه مشخص کردید محصولتان را در چه جاهایی در معرض دید مخاطبان قرار دهید، باید فکری هم به حال هزینههای ارسال بکنید.
- اگر محصول را بهصورت عمده توزیع میکنید هزینه آن چقدر است؟
- اگر محصول را بعد از خرید اینترنتی مستقیماً به در خانه مشتری میفرستید، هزینه آن چقدر است؟
- اصلاً نگه داشتن محصولات در انبار (یا در انتظار ارسال) چقدر برای شما هزینه دارد؟
- بعد از مشخص کردن هزینه ارسال، زمان تحویل محصول را هم مشخص کنید.
- چند روز طول میکشد بار به فروشگاه برسد؟
- چند روز کاری زمان میبرد تا سفارش به دست مشتری برسد؟
- سوال بعدی که باید از خودتان بپرسید این است که فرآیند ارسال محصول برای مشتری، چگونه است؟
- شخصاً خودتان محصول را تحویل میدهید؟
چهارم P: ترویج و تبلیغات
بالاخره رسیدیم به بخش شیرین تبلیغات و ترویج محصول! اینجا باید از خودتان بپرسید که:
- چطور میخواهید پیام برندتان را در ذهن مخاطب حک کنید؟
- استراتژی شما برای بازاریابی و فروش چیست؟
- بهتر است تبلیغات را از کدام رسانهها شروع کنید؟
- آیا رویداد خاصی هست که در آن شرکت کنید؟
- برای شروع کدام ابزارها بیشتر به درد شما میخورد؟ ایمیل؟ پیامک؟ بیلبورد؟ محتوا؟
- اصلاً چقدر بودجه برای تبلیغات لازم دارید؟
- چطوری قرار است این بودجه را مدیریت کنید؟
- چطور میخواهید محصول را ترویج کنید؟ آیا بلاگرها به درد این کار میخورند؟ کدام بلاگرها؟
- چه استراتژی برای تخفیف دادن دارید؟
ببینید، بحث بازاریابی و تبلیغات، گسترده است و برای داشتن یک استراتژی خوب بهتر است که از یک مشاور کمک بگیرید (بهخصوص اگر سررشته ندارید)؛ اما با همین سوالاتی که پرسیدم هم، میتوانید تا حدودی تکلیف پلن بازاریابی خود را مشخص کنید.
خب؛ تا اینجا خسته که نشدید؟ امیدوارم تا اینجا، نوشتن بیزینس پلن، برای شما هم مثل من جذاب بوده باشد! اگر خستهاید، به همان توصیۀ همیشگی عمل کنید:
۱ لیوان چای (یا قهوه) + چند حرکت کششی
مرحلۀ هشتم: منابع انسانی
اگر اول راه هستید ، نیرو برای انجام کارها نیاز دارید؛ اگر هم در مسیر توسعه هستید، باید ببینید که آیا نیروی جدید یا جایگزینی نیرو نیاز دارید یا خیر.
مشخص کنید که برای توسعه برندتان نیاز به افتتاح بخش آنلاین و استخدام نیروهای متخصص دارید.
جدا از وضعیت استخدام و تعداد نیروها، اگر یک بخش منابع انسانی (HR) در شرکتتان دارید، بد نیست که درباره فعالیتهای آن، در راستای افزایش بازدهی و همینطور برندینگ منابع انسانی (HR Branding)، هم توضیح دهید.
مرحلۀ نهم: صورت مالی کسبوکار
بالاخره وقت حساب و کتاب کردن رسیده و باید ببینیم که کجا چقدر باید هزینه کنیم و چقدر فروش و سود خواهیم داشت.
- برای شروع چقدر سرمایه لازم دارید؟ برای ادامه دادن چطور؟
- هزینۀ ثبت برند، کارهای اداری و جوازهای لازم چقدر میشود؟
- برای اجازه دفتر، خرید یا اجاره تجهیزات و لوازم مورد نیاز چقدر باید صرف شود؟
- هزینه استخدام، حقوق و بیمه نیروها چقدر باید باشد؟
- هزینه تبلیغات و بازاریابی چطور؟
- آیا برای خدمات رفاهی هم بودجهای در نظر گرفتهاید؟
برای اینکه بتوانید صورت مالی درستی دربیاورید، هزینههای ثابت را جدا کنید و هزینههای ادامهدار، مثل اجاره دفتر، حقوق کارمندان و بودجه ماهانه بازاریابی را ضرب در ۶ کنید. حالا حاصل را با هزینههای ثابت جمع بزنید. این میشود صورت مالی شما، البته با نوشتن جزئیات و توضیحات.
مرحلۀ دهم: چکیدۀ اجرایی
این بخش از بیزینس پلن، بهتر است که همان ابتدای فایل و بعد از معرفی اعضای هیات مدیره آورده شود؛ اما برای اینکه مسلطتر بتوانید بنویسید، در آخرین مرحله آن را آوردیم. اینطوری دقیقاً میدانید که چه اتفاقاتی در بیزینس پلنتان افتاده است.
در بخش چکیده، شما باید بگویید که:
- چه هدفی را دنبال میکنید؟
- چرا فکر میکنید موفق میشوید؟
- چطور میخواهید به اهدافتان برسید؟
همچنین بهطور خلاصه مشخص کنید که:
- چه مشکلی را قرار است حل کنید
- چه دورنمایی برای کسبوکارتان میبینید
- بازار هدفتان شامل چه کسانی است
- چه محصولی ارائه میکنید
- پیشبینی شما از درآمد، هزینه و سود به چه شکل است
- چقدر سرمایه برای شروع و در ادامه نیاز دارید
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که یک بیزینسپلن یکصفحهای دقیقاً همان چیزی است که به نظر میرسد: خلاصه دقیقی از کسب و کار است که در یک صفحه گنجاندهشده است. به این معنی نیست که اندازه فونت بسیار کوچک بوده و اطلاعات زیادی را در یک صفحه جایداده است، بلکه به این معنی است که این طرح با یک زبان بسیار ساده و بهصورت دقیق کسب و کار را توصیف کرده است.
یک بیزینس پلن استارتاپ یکصفحهای میتواند دو هدف داشته باشد. اول اینکه میتواند یک ابزار عالی برای معرفی کسب و کار به دیگران (مانند سرمایهگذاران بالقوه) باشد. ازآنجاکه سرمایهگذاران زمان زیادی برای خواندن برنامههای کسب و کار صرف میکنند، این بیزینسپلن یکصفحهای اغلب یک رویکرد بهتر برای ملاقات اولیه با سرمایهگذاران میباشد. دوم اینکه در این فرایند یک طرح دقیق مورد نیاز است که این بیزینس پلن یکصفحهای میتواند بسیار دقیق باشد.
این نمونه بیزینس پلن ساده برای شرکتهایی که در مراحل اولیه از تأسیس هستند بسیار عالی است و فقط قصد دارد ایدههای کسب و کار را بهصورت گستردهای طراحی کند. بیزینس پلن یکصفحهای میتواند بهعنوان نسخه گستردهای ایده شما را بهوضوح برای دیگران شرح دهد. نگهداشتن یک ایده کسب و کار در یک صفحه و زیر نظر داشتن تمام مفاهیم آن در یک صفحه بسیار مفید است، همچنین شما میتوانید بهسرعت مفاهیم را بهگونهای طراحی کنید تا باعث شود که ایدههای جدیدتری به وجود بیاورید.
• بیزینسپلن داخلی
بیزینس پلن داخلی در هنگام معرفی یک کسب و کار بر روی فرآیندهایی همانند استراتژی کسب و کار، نقاط قوت، معیارها، بودجهها و پیشبینیها تمرکز میکند؛ و البته این طرح شامل برنامه بازبینی ماهانه و تجدیدنظر هم میشود. این نمونه بیزینس پلن در نظر دارد جزئیات مربوط به تاریخچه شرکت و تیم مدیریت را جمعآوری کند، زیرا افرادی که در شرکت حضور دارند از این اطلاعات بهصورت تقریبی آگاهی دارند.
بیزینسپلن داخلی ابزارهای مدیریتی هستند که برای هدایت و رشد کسب و کار مورداستفاده قرار میگیرند. آنها به صاحبان کسب و کارها کمک میکنند و باعث میشوند که کسب و کارها پیشرفت کرده و به اهداف موردنظر خود دست یابند.
• بیزینس پلن خارجی
بیزینسپلن خارجی اسناد رسمی بیزینس هستند و بهگونهای طراحی شدهاند که اطلاعات کسب و کار شما به دست افراد خارجی رسیده و توسط آنها خوانده شود. رایجترین نوع استفاده از این طرح این است که سرمایهگذاران را متقاعد سازد که در یک کسب و کار موردنظر سرمایهگذاری کنند و مورد دومی که در این طرح بسیار رایج است، حمایت این طرح از درخواست تسهیلات میباشد. در بعضی اوقات این نوع از بیزینس پلنها برای استخدام، آموزش و یا جذب کارکنان کلیدی مورد استفاده قرار میگیرد.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که یک سند رسمی از یک بیزینسپلن همانند یک بیزینسپلن داخلی عمل میکند. این یک تصویر کلی است که در یکزمان خاص آن را اینگونه تعریف میکردند؛ اما درحالیکه یک طرح داخلی بسیار رسمی و کوتاه است، یک سند رسمی از یک بیزینس پلن به شیوه بسیار خوبی ارائهشده و زبان و قالب متفاوتی داشته و همچنین از جزئیات بیشتری برخوردار است.
علاوه بر این، یک بیزینسپلن خارجی تمام جزئیات استفاده از این طرح را بیان میکند. سرمایهگذاران نهتنها پول خود را دو دستی به شما تقدیم نمیکنند، بلکه میخواهند بدانند که چگونه از سرمایه آنان استفاده میکنید و بازده و نتیجه سرمایهگذاری آنها چه خواهد بود.
درنهایت، یک طرح خارجی یک تأکید بسیار قوی از سوی تیم است که یک شرکت قوی را تشکیل میدهد. سرمایهگذاران بهجای ایده بر روی افراد سرمایهگذاری میکنند، بنابراین بسیار مهم است که یک بیوگرافی با جزئیات کامل از اعضای تیم را در اختیار سرمایهگذاران بگذارید و باعث شوید که به شما و به تیم شما اعتماد کنند.
با استفاده از بیزینس پلن خود روبهجلو حرکت کنید
کسب و کارهایی که از بیزینس پلنها استفاده میکنند، ۳۰ درصد سریعتر از کسب و کارهای عادی برنامهریزی و پیشرفت میکنند. با در نظر گرفتن این گامهای ساده برای حرکت روبهجلو، مطمئناً کسب و کار شما با مزایا و پیشرفتهای قابلتوجهی مواجه خواهد شد. اما فقط نوشتن بیزینس پلن موفقیت شما را تضمین نمیکند.
بهترین راه برای استفاده از فواید بزنس پلان این است که از آنها بهعنوان یک ابزار مدیریتی استفاده کنید. برای انجام این کار، بیزینس پلن استارتاپ شما باید بهطور مداوم بازبینی و تجدیدنظر شود تا منعکسکننده شرایط فعلی و اطلاعات جدیدی باشد که شما در هنگام کار در شرکت خود، از آنها استفاده کردهاید.
هنگامیکه شما در کسب و کار خود مشغول هستید، هر روز چیزهای جدیدی یاد میگیرید: آنچه مشتریان شما دوست دارند، آنچه آنها دوست ندارند و تاکتیکهای بازاریابی. بزنس پلان شما باید انعکاسی باشد که به کمک آن بتوانید استراتژیهای جدید بازار را یاد بگیرید.
بیزینس پلن شما باید به چه مقدار باشد؟
بسته به چیزی که شما مورداستفاده قرار میدهید، یک نمونه بیزینس پلن خوب میتواند طرح دقیق و جزئی باشد که یک شرکت پیچیده را توصیف کرده و محتوای آن بیش از ۱۰۰ صفحه باشد. یک نمونه بیزینس پلن آماده معمولی تعداد صفحات آن به ۱۵ تا ۲۰ صفحه میرسد، اما میتوان تغییرات گستردهای در آن به وجود آورد.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که میزان صفحات بیزینسپلن استارتاپ شما به طبیعت کسب و کار شما بستگی دارد. اگر یک مفهوم ساده داشته باشید، میتوانید آن را در چند کلمه ساده بیان کنید. از سوی دیگر، اگر شما پیشنهاد یک نوع جدید از کسب و کار را در سر داشته باشید، ممکن است نیاز به توضیحات بیشتری داشته باشید.
هدف طرح شما گستردگی و طول آن را هم مشخص میکند. اگر قصد دارید از طرح خود برای جستجوی میلیونها تومان سرمایه استفاده کنید تا یک سرمایهگذاری خطرآفرین را شروع کنید، ممکن است مجبور شوید توضیحات طولانی و متقاعدکنندهای را بنویسید. اگر شما قصد دارید که به کمک این طرح به هدفهای داخلی شرکت خود برسید، نسخه بسیار کوتاه برای شما مناسبتر است.
نحوه نوشتن یک بیزینس پلن
اگر شما متوجه شدید که ماهیت یک بیزینس پلن چیست و چرا شما در کسب و کار خود به آن نیاز دارید و زمان زیادی را صرف انجام واجبات کسب و کارتان کردهاید و اطلاعات لازم خود را جمعآوری کردهاید، وقت آن رسیده است که آستین خود را بالا بزنید و همهچیز را روی کاغذ بیاورید تا بتوانید نمونه یک بیزینس پلن را بنویسید.
به یاد داشته باشید، طرح کسب و کار شما یک ابزار برای کمک به شما در ایجاد یک کسب و کار بهتر است، نهفقط تکالیف تکمیلی. یک بیزینسپلن خوب همانند یک استاد خوب است که شما باید بهطور منظم به او جواب بدهید و عملیات خود را بهروزرسانی کنید، زیرا شما مفاهیم زیادی را درباره مشتریهای خود، روشهای فروش و بازاریابی و آنچه در مورد پیشبینی بودجه شما درست و یا غلط است را یاد میگیرید.
این طرح شما را به اهداف موردنظرتان میرساند و شما باید از این خاصیت برای پیشرفت کار خود استفاده کنید و دورههای خود را به همان ترتیب تنظیم کنید.
در ابتدا چند نکته کلیدی وجود دارد که باید در خاطر داشته باشید که به شما در نوشتن یک بیزینسپلن مؤثر کمک میکند.
• مخاطبان خود را بشناسید. هنگامی که میدانید چه کسی برنامه شما را میخواند – حتی اگر شما فقط آن را برای خودتان مینویسید، تا ایدههای خود را روشن کنید – میتوانید زبان و سطح جزئیات را برای آنها تنظیم کنید. این همچنین میتواند به شما کمک کند تا اطمینان حاصل کنید که مناسبترین اطلاعات را درج کردهاید و میدانید چه موقع بخشهایی را حذف کنید که تاثیرگذار نیستند.
• یک هدف مشخص داشته باشید. اگر هدف شما تأمین بودجه برای کسب و کارتان باشد، باید تلاش بیشتری کنید و یک برنامه کاملتر ارائه دهید.
• در تحقیق سرمایهگذاری کنید. بخشهایی از برنامه کسب و کارتان در ابتدا توسط ایدهها و دیدگاه شما مطرح میشوند، اما برخی از مهمترین اطلاعات مورد نیازتان را باید با تحقیقات از منابع مستقل بدست آورید. باید درک کنید که به چه کسی میفروشید و یا اینکه چه کسی محصولات یا خدمات مشابه را به فروش میرساند و … وقت بگذارید.
• کوتاه و مفید بنویسید. مهم نیست که برای چه کسانی مینویسید، برنامه کاری شما باید کوتاه و مفید باشد – به طور کلی، نباید بیش از ۱۵ تا ۲۰ صفحه باشد. اگر اسناد اضافی دارید و فکر میکنید ممکن است برای مخاطبان و اهداف شما ارزشمند باشد، آنها را به عنوان ضمائم در نظر بگیرید.
• لحن، سبک و تن صدا را ثابت نگه دارید. این مورد را به خوبی رعایت کنید و با تهیه یک برنامه شخصی یا نوشتن زمان برای ویرایش، طرح را قبل از توزیع، مدیریت کنید.
چگونگی ایجاد یک طرح کلی بیزینس پلن آماده
یک بیزینسپلن خوب، دستورالعملهای پذیرفتهشدهای را برای هر فرم و محتوای آن دنبال میکند. نمونه یک بیزینس پلن آماده شامل سه قسمت اصلی میباشد:
• اولین بخش مفهوم کسب و کار است، جایی که شما در مورد صنعت، ساختار کسب و کار خود، محصول و یا خدمات خود صحبت میکنید و چگونگی موفقیت کسب و کارتان را شرح میدهید.
• دومین بخش بازار است، که در آن مشتریان بالقوه را توصیف و تحلیل میکنید: چه کسی هستند و کجا هستند، چه چیزی باعث میشود آنها از شما خرید کنند و غیره. در اینجا، شما نیز رقابت را توصیف میکنید و شرح میدهید که قصد دارید چه موقعیتی داشته باشید.
• درنهایت بخش مالی، حاوی گزارشی در مورد درآمد و جریانات نقدی، صورت وضعیت مالی (ترازنامه) و مقادیر مالی و همچنین تجزیهوتحلیل نقاط ضعف میباشد. در این بخش شما میتوانید از یک حسابدار و یا یک نرمافزار خوب استفاده کنید.
با تجزیه کردن این سه بخش اصلی خواهیم دید که یک بیزینس پلن آماده شامل هفت جزء کلیدی است.
۱٫ خلاصهنویسی اجرایی
۲٫ شرح کسب و کار
۳٫ استراتژیهای بازار
۴٫ تجزیهوتحلیل رقابتی
۵٫ طراحی و توسعه طرح
۶٫ عملیات و مدیریت طرح
۷٫ عوامل مالی
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که علاوه بر این بخشها، یک صفحه تجاری باید صفحه عنوان و فهرست محتوا هم داشته باشد.
موارد زیر شامل جزئیاتی از موارد ضروری میباشد که در بزنس پلان لازم است: مواردی که به آنها نیاز داشته باشید و یا مواردی که هیچ احتیاجی به آنها ندارید، همگی شامل منابع اصلی میباشند که در صورت نیاز به کمک، میتوانید از آنها استفاده کنید. با در نظر گرفتن این موارد، در مسیر درستی قرار خواهید گرفت.
شرح کسب و کار
این بخش از بیزینسپلن شما باید به دو سؤال اساسی پاسخ دهد: شما کی هستید و قصد دارید چه کاری انجام دهید؟ پاسخ دادن به این سؤالات، مقدمهای را در مورد اینکه چرا در این شغل هستید، چرا با رقبا متفاوت هستید، چه چیزی پیشرو دارید و چرا دلیل مناسبی برای سرمایهگذاری دارید، ارائه میدهید.
در این بخش میتوانید، درباره چشماندازهای کنونی و همچنین امکانات آینده صحبت کنید. شما همچنین باید اطلاعات کاملی در مورد بازارهای مختلف صنعت ارائه دهید، ازجمله محصولات و یا پیشرفتهای جدیدی که سود و زیان شما را تحت تأثیر قرار میدهد.
قبل از اینکه شروع به نوشتن طرح بزنس پلان دقت کنید:
• برنامه شما چه بازه زمانی را در بر میگیرد؟
• چه وقتی باید آن را بنویسید؟
• چه کسی نیاز به یک بیزینسپلن دارد؟
• چرا باید یک بیزینسپلن بنویسید؟
• اهداف خود را تعیین کنید (چه کوتاه مدت و چه بلند مدت)
• نیازهای مالی خود را در نظر بگیرید
• برنامهریزی کنید که قرار است با این طرح چهکارهایی انجام دهید
• بازاریابی را فراموش نکنید
هنگام نوشتن بیزینس پلن:
• چگونه باید یک بیزینس پلن نوشت؟
• موارد اولیه و موردنیاز طرح بازاریابی
• بهروزرسانی بیزینسپلن شما
• بهبود بیزینسپلن
ابزار بیزینس پلن:
• نرمافزار بیزینسپلن
• کتابها و راهنماهایی برای طریقه استفاده
• الگوهای بیزینس پلن
• نمونههای بیزینسپلن
خلاصه ی مدیریتی
همانگونه که تیزر تبلیغاتی یک فیلم، درک پایه ای از موضوع فیلم را در اختیار شما قرار می دهد و در عین حال به مخاطب انگیزه می دهد تا مشتاقانه نسخه کامل فیلم را ببیند، خلاصه ی مدیریتی هم یک نمای کلی از جنبه های اصلی شرکت و طرح کسب و کار ارائه می دهد که در ادامه ی طرح، باید با جزئیات بیشتری در مورد آن جنبه ها بحث شود. به عبارت دیگر، خلاصه ی مدیریتی، قسمت های برجسته در یک طرح کسب و کار است.
به خاطر داشته باشید که قرار نیست تک تک جزئیات مربوط به شرکت و کسب و کار، جلوی چشم همه قرار گیرد. فقط کافی است “بخش های خوب” قرار داده شوند تا هم خواننده آگاه شود و هم به دنبال جزئیات بیشتر برود. این کار با ارائه خلاصه ای مختصر و ۱ جمله ای از اطلاعات زیر انجام می گردد:
بیانیه اهداف
بیانیه ای که توضیح می دهد هدف شرکت چیست، چه کاری برای مشتریان انجام می دهد، و چرا اهمیت دارد.
خلاصه ای از محصولات / خدمات
شرح مختصری از محصولات یا خدمات شرکت ، با تأکید ویژه بر ویژگی های منحصر به فرد آنها.
خلاصه فرصت بازار
ارائه ی توضیحی در مورد یک یا دو مشکل و / یا روند اصلی که محصولات / خدمات در راستای برطرف کردن آنها طراحی شده اند، و توضیحی در مورد اینکه چگونه آن مشکل، به یک فرصت بزرگ برای شرکت (و سرمایه گذاران) تبدیل شده است.
خلاصه ای از دستاوردها
چند مورد از بزرگترین دستاوردهایی که حاصل شده است در این بخش آورده می شود و باید توضیح داده شود که چگونه این دستاوردها، زمینه ای برای اهداف آینده هستند.
مراحل بعدی در تهیه خلاصه مدیریتی:
اهداف یا نقاط عطفی که امید به تحقق آنها وجود دارد، باید بیان شود و گفته شود که اینها برای رشد شرکت، چه معنایی دارند.
بیانیه چشم انداز
هدف یا “تصویر کلی” کسب و کار مورد نظر چیست؟ اگر کسب و کار مورد نظر در حوزه فناوری فعالیت دارد، آیا قرار است شرکتی مانند شرکت Nest باشد؟ اگر در حوزه غذا و نوشیدنی فعالیت می کند، هدف این است که Chipotle بعدی باشد؟ به عبارت دیگر، این شرکت قرار است چقدر بزرگ شود و چرا یک سرمایه گذار / شریک باید برای سرمایه گذاری در آن هیجان زده شود؟
توصیه نهایی در تهیه خلاصه مدیریتی:
با اینکه خلاصه مدیریتی، اولین محتوایی است که افراد در طرح کسب و کار آن را می خوانند، اما معمولاً بهتر است که این بخش در آخر کار نوشته شود تا بعد از اینکه همه چیز نوشته شد، بتوان یک قدم به عقب برگشت و اطلاعاتی که مد نظر هستند را در اینجا قرار داد. برداشت اول، مهمترین چیز است!
۲. خلاصه فعالیت های شرکت
بخش خلاصه ی فعالیت های شرکت، بخشی است که در آن، نگاه عمیق تری به شرکت و آنچه که قرار است ارائه شود، در اختیار خوانندگان قرار می گیرد. قبل از اینکه خوانندگان بخواهند زحمت خواندن مواردی مانند استراتژی بازاریابی یا پیش فرض های مالی را به خودشان بدهند، می خواهند دو مورد از جزئیات کاملاً بنیادی را بدانند که این جزئیات، به شرح زیر می باشد:
• کدام یک از مشکلات مشتریان قرار است برطرف شود؟
• راه حل درست برای آن مشکل چیست؟
مشکل
شاید صاحب کسب و کار، بهترین محصولی که دنیا تا به حال به خود دیده است را تولید می کند، اما اگر در وهله اول، وقت لازم را نگذارد تا به مشتریان بگوید که چرا اصلا این محصول را تولید می کند و این محصول چگونه به آنها کمک می کند تا بتوانند یک مشکل را بهتر از هر راه حل دیگری برطرف کنند، در این صورت از منظر خواننده، هیچ چیز دیگری در این طرح کسب و کار اهمیت ندارد. روی این قسمت باید وقت زیادی گذاشته شود.
اگر بتوان داستانی جذاب راجع به مشکل مخاطبان ساخت که آنها بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، این باعث می شود که نتیجه ی آن راه حل، قوی تر گردد.
وقتی قرار است مشکلی در چارچوب محتوای طرح کسب و کار ارائه شود، باید این موارد را در نظر گرفت: بزرگترین مشکلی که مشتریان با آن روبرو هستند، چیست؟ دلیل اینکه سایر راه حل های موجود در بازار نمی-توانند آن مشکل را برطرف کنند چیست که در نتیجه ی آن، نیاز عمده ای برای این محصول ایجاد می شود؟
راه حل
وقتی در مورد مشکلی که قرار است حل شود، توضیحات کامل ارائه شد، وقت آن است که به سرمایه گذاران گفته شود که این محصولات / خدمات، چگونه آن مشکل را به زیبایی برطرف می کنند.
در اینجا هدف این نیست که در مورد چگونگی کارکرد محصول یا خدمات توضیح داده شود (بعداً در بخش ” چه کاری انجام می دهد” به آن خواهیم رسید)، بلکه هدف این است که در مورد ارتباط مستقیم این راه حل با مشکلی که توضیح داده شد، صحبت شود.
سؤالات مهمی که باید در نظر گرفته شوند:
• چه محصول / خدماتی ارائه داده می شوند؟
• این محصول / خدمات، چگونه مشکل مشتریان را حل می کند؟
• این راه حل چه تاثیری بر زندگی مشتریان دارد؟
• این محصول / خدمات، چگونه می تواند بزرگترین کمبودهای سایر راه حل های موجود در بازار را برطرف کند؟
۳. بررسی اجمالی بازار
با اینکه ارائه ی صورت مسئله و راه حل، زمینه را مهیا می کند و در وهله ی اول به خوانندگان این بینش را می دهد که چرا این شرکت راه اندازی شده است، اما ارائه ی تعریفی واضح در مورد بازار کار، این امکان را فراهم می سازد که مردم وادار شوند به روندها و شرایط صنعت توجه داشته باشند تا بفهمند که چرا اکنون زمان موفقیت این شرکت است.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که باید در کنار تخصص، شواهد و مدارک فراوان در قالب آمار و تحقیقات بازار وجود داشته باشد تا به خوانندگان نشان دهید که فقط در زمینه محصول خودتان تخصص ندارید، بلکه در صنعت خودتان هم تخصص دارید. هدف در اینجا این است که موارد زیر بیان گردد:
• اندازه ی بازاری که شرکت در آن قرار دارد
• میزان رشدی که در این بازار رخ می دهد
• روندهایی که منجر به ایجاد تقاضای برای راه حل شما می شود
• داستان موفقیت شرکت های مشابه در این صنعت
اندازه و رشد بازار
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که وقتی به خوانندگان طرح کسب و کار نشان داده شود که این محصول، یک بازار به اندازه کافی بزرگ را در بر می گیرد، این کار نقش مهمی در میزان اشتیاق آنها برای کمک به شرکت ایفا خواهد کرد. اینجاست که باید دست به کار تحقیقات شد و از یک سری اعداد، پرده برداشت که این اعداد به خواننده کمک می کنند تا بهتر درک کند که:
• بازار چقدر بزرگ است (از لحاظ محلی / ملی / بین المللی)
• تقریباً هر سال چقدر درآمد دارد
• آیا رشد خواهد داشت
• طبق پیش بینی، طی ۵-۱۰ سال آینده چقدر رشد خواهد داشت
روندها
محصولات / خدمات، در راستای پاسخ به کدام روندهای نوظهور اخیر توسعه داده شده اند؟
آیا هیچ فناوری جدیدی وجود دارد که امکان ساخت و تولید آن محصول / راه حل را فراهم کند؟ آیا هیچ برند یا کالای خاصی وجود دارد که بتوان به آنها اشاره کرد که نشان دهنده تقاضا برای محصولات / خدماتی مانند (اما نه خیلی شبیه) محصولات / خدمات مورد نظر شما باشد؟
نمونه هایی از روندها
• روز به روز، تعداد مصرف کنندگانی که “وابستگی های” خود را قطع می کنند، و اشتراک های کابلی قدیمی را با اشتراک های سرویس هایی مانند Netflix ، Amazon Prime و HBO NOW جایگزین می کنند، رو به افزایش است.
• از آنجایی که نسل بیبی بومرها پا به سن گذاشته اند، تقاضا برای محصولاتی که به آنها این امکان را بدهد که بتوانند امنیت و استقلال خود را برای مدت طولانی تری حفظ کنند، رو به افزایش است.
• مصرف کنندگان، به طور فزاینده ای به دنبال گزینه های غذایی هستند که دارای ترکیبات بومی باشند.
• ظهور فناوری تشخیص تصویر برای تلفن های هوشمند.
داستان های موفقیت صنعت
آیا در این صنعت، نمونه ای از شرکت های مشابه وجود دارد که سرمایه گذاران از آنها پشتیبانی کرده باشند و بتوان به آنها اشاره کرد؟ آیا اخیراً مالکیتی (نمونه هایی از شرکت های بزرگتر که شرکت هایی مشابه شرکت شما را خریداری می کنند) اتفاق افتاده که بتواند موردی برای استراتژی خروج باشد؟ آیا شرکت مشابهی وجود دارد که اخیراً سهام خود را بصورت عرضه اولیه فروخته باشد (عمومی شده باشد)؟
۴. محصول (چه کاری انجام می دهد)
از بخش خلاصه فعالیت های شرکت به این منظور استفاده گردید تا علت ارزش محصول جدید برای مشتریان بازگو شود و نشان داده شود که این محصول به چه طریقی می تواند به مشتریان نفع برساند و نیازهای بسیار خاص آنها را برآورده کند.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که اکنون زمان آن رسیده است که از بخش “محصول” یا بخش “چه کاری انجام می دهد” استفاده گردد تا جزئیات دقیق تری در مورد نحوه کار آن محصول ارائه شود.
شاید به نظر برسد که آنها مثل هم هستند. اما دقیقا به این شکل نیست. در اینجا روش خوبی برای تشخیص این موضوع ارائه می دهیم.
فرض می کنیم کسب و کار مورد نظر، ساخت بسته های درمان کک حیوانات خانگی است. در بخش خلاصه فعالیت های شرکت، احتمالاً در مورد این موضوع صحبت می شود که چگونه این محصول، می تواند زحمتِ به خاطر سپردن وقت مراجعه به دامپزشک، رفتن به کلینیک، و منتظر ماندن برای تجویز دارو از طرف دامپزشک را برای صاحبان حیوانات خانگی کم کند.
از طرف دیگر، در بخش “چه کاری انجام می دهد”، باید تمرکز روی توصیف این موضوع گذاشته شود که مشتریان چگونه می توانند از بین داروهای مختلف با برندهای مختلف، یکی را انتخاب کنند، برنامه ی تحویل داروهای خود را تنظیم نمایند، از تحویل ۲ روزه بهره مند شوند، و در ۲۴ ساعت از ۷ روز هفته، از طرف تیم متخصصان صنعت، پشتیبانی فوری دریافت کنند.
سؤالات مهمی که باید در نظر گرفته شوند:
• برخی از ویژگی های اصلی این محصول چیست؟
• مشتریان چگونه از این محصول یا خدمات استفاده خواهند کرد؟
• آیا هیچ فناوری ای پشت این راه حل وجود دارد که نیاز به توضیح آن وجود داشته باشد تا خوانندگان بتوانند بطور کامل درک کنند که این شرکت، چه کاری انجام دهد و چگونه کار می کند؟
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که اگر این محصول یا خدمات، به نوعی اختصاصی و یا در اصل، ثبت اختراع باشد، شاید کمی ترس از این موضوع هم منطقی باشد که کسی آن ایده را بدزدد. گرچه این یک نگرانی کاملاً قابل درک است، اما باید دانست که این اتفاق تقریباً هرگز نمی افتد.
به این ترتیب باز هم می توان به خوانندگان ، بصورت شفاف توضیح داد که این محصول یا خدمات چگونه عمل می کند و این موضوع را از منظر ارتباط این محصول یا خدمات، با مشکلاتی که مشتریان با آنها روبرو هستند، برای آنها شرح داد، بدون اینکه قرار باشد رمز کار به بقیه نشان داده شود.
به عبارت دیگر، لازم نیست کد منبع برنامه ی جدید را صریحاً برای خوانندگان تشریح کرد، اما باید توجه همه را به سمت جنبه های مثبتی که این محصول برای مشتریان دارد، جلب نمود.
۵. مدل درآمد
یک سؤال قدیمی که هر صاحب کسب و کار باید به آن پاسخ دهد، این است: شرکت شما چگونه می تواند پول درآورد؟
اگر کسب و کاری، تازه کار خود را شروع کرده است، تعیین چارچوبی برای درآمدزایی، تا حدودی مثل تیری در تاریکی انداختن است. اما اگر ایده ی فروش محصول یا خدمات به سرمایه گذاران نشان داده شود، حتی اگر این ایده سرسری باشد، نقش کاملاً اساسی در دریافت اعتبار از سوی سرمایه گذاران برای این طرح کسب و کار ایفا می کند.
موارد زیر باید تعیین گردد:
کانال های درآمد
آیا هدف این است که با جمع آوری پرداخت های یک مرتبه ای از سوی مشتریان، از درآمد مبتنی بر تراکنش استفاده گردد؟ آیا درآمد خدمات، بر مبنای زمان صرف شده برای ارائه خدمات به مشتریان است؟ آیا از یک مدل درآمد مکرر تبعیت می شود که برای برنامه موبایل، تبلیغات می کند و اشتراک های ماهیانه می فروشد؟
قیمت گذاری
نقاط قیمتی مورد نظر، چه نقاطی هستند و چرا به این شکل تعیین شده اند؟ این قیمت گذاری، چگونه با محصولات یا خدمات مشابه در بازار مقایسه می شود؟
هزینه کالاهای فروخته شده
هزینه کالاهای فروخته شده عبارتست از هزینه های تجاری مرتبط با فروش محصول یا خدمات، از جمله هرگونه هزینه مواد و کارگر که در تولید محصول صرف شده است.
حاشیه ها
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که حاشیه عبارتست از درصد سود پس از کم کردن هزینه کالاها یا خدمات فروخته شده. به عنوان مثال اگر موجودی کالای خود را با قیمت هر کالا ۸ دلار از یک تامین کننده خریده باشید و آنها را ۱۰ دلار بفروشید، حاشیه فروش شما ۲۰ درصد است.
سؤالات کلیدی که باید در نظر گرفته شوند:
• چرا این مدل درآمد، برای این محصول / بازار / مرحله توسعه، مناسب است؟
• آیا منابع درآمد دیگری هم وجود دارد که آنها را هم بتوان اضافه کرد؟
• آیا تا به امروز درآمدی ایجاد شده است؟ اگر بله، چقدر؟
• از تلاش های اولیه برای کسب درآمد، چه چیزهایی آموخته اید؟
• اگر هنوز شروع به تولید درآمد نکرده اید، کی قرار است که شروع شود؟
۶. مدل عملیاتی
گفتیم که مدل درآمد، به نحوه پول درآوردن اشاره دارد، اما مدل عملیاتی در مورد نحوه مدیریت هزینه ها و بازده کار می باشد.
در واقع، این مدل می گوید که کسب و کار، چگونه باید اداره شود. برای این مؤلفه، باید به موارد زیر توجه کنید:
هزینه های بحرانی (Critical costs)
هزینه های بحرانی، هزینه هایی هستند که اگر نتوان آنها را به درستی مدیریت کرد، باعث در هم ریختن کسب و کار خواهند شد. این هزینه ها اصولاً توانایی مالک برای رشد کسب و کار یا رسیدن به سودآوری را تعیین می کنند.
بلوغ هزینه ها و نقاط عطف
اغلب به مرور زمان، هزینه های بحرانی به حد بلوغ می رسند، و یا رشد می کنند یا کوچک می شوند. مثلاً جذب ۱۰۰۰ کاربر، ممکن است در ابتدا ۱۰ دلار هزینه داشته باشد، اما برای جذب ۱۰،۰۰۰ تای بعدی، باید ۲۰ دلار هزینه کرد. لازم است که دقیقاً به سرمایه گذاران نشان داده شود که هزینه ها با گذشت زمان، در چه مرحله ای بهبود می یابند یا در چه مرحله ای بدتر می شوند.
هزینه های سرمایه گذاری
هزینه های سرمایه گذاری، همان استفاده ی استراتژیک از سرمایه است که بعداً بازدهی در سرمایه گذاری (ROI) بزرگی خواهد داشت. اولین قدم، جداکردن هزینه های سرمایه گذاری است. قدم دوم، توضیح درمورد چگونگی بازپرداخت این سرمایه گذاری ها است.
بازدهی عملیاتی
چه کاری می توان انجام داد که هیچ کس دیگری قادر به انجام آن نیست؟ آیا جذب استعدادهای جدید است، یا نحوه مدیریت هزینه های پشتیبانی مشتری است و یا افزایش ارزش افزوده ی محصولات با افزایش تعداد کاربران است.
۷. تحلیل رقابتی
بعد از آشنایی با صنعت و محصول وقت آن رسیده است که یک توضیح کلی در مورد سایر شرکت هایی که در همان فضا مشغول به کار هستند و چگونگی رقابت با این شرکتها ارائه گردد.
لازم است که هم در مورد رقبای مستقیم (کسب و کارهایی که محصولات یا خدماتی ارائه می دهند که دقیقاً مشابه هستند) و هم رقبای غیرمستقیم (کسب و کارهایی که کالاها یا خدمات کمی متفاوت ارائه می دهند اما می توانند همان نیاز مصرف کننده را تأمین کنند) تحقیق شود.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که اگر بخش تحلیل رقابتی ناقص باشد، به سرمایه گذاران این اطمینان را نمی دهد که این راه حل، بی رقیب است. بلکه به آنها می گوید که ظاهراً قدرت این کسب کار، به اندازه کافی نیست.
نکته: هیچ وقت نگویید که در هزینه ها، به هیچ وجه “هیچ رقیبی” ندارید.
چرا؟ چون حتی اگر هم کسی واقعاً مثل شما وجود نداشته نباشد، سرمایه گذار احتمالا به یکی از این دو موضوع فکر می کند: یا “آنها نمی دانند که درمورد چه چیزی صحبت می کنند” یا “اگر واقعاً هیچ رقابتی وجود نداشته باشد، آیا اصلاً بازاری وجود دارد که ارزش سرمایه گذاری داشته باشد؟ “
وقتی می خواهید رقبای قدرتمند خود را بشناسید، از خودتان این سوالات را بپرسید:
• مشتریان من، برای حل این مشکل از چه محصولات / خدماتی استفاده می کنند؟
• برای حل این مشکل از چه محصولات و خدماتی می توانند بطور بالقوه استفاده کنند؟
حداقل سه منبع رقابت را مشخص کنید و به سؤالات زیر در مورد هر یک از آنها پاسخ دهید:
اطلاعات پایه
رقیب شما در کجا قرار دارد؟ چه زمانی این شرکت تأسیس شد؟ رقیب شما در چه مرحله ای از رشد قرار دارد؟ آیا آنها یک استارتاپ هستند؟ آیا این شرکت، یک شرکت قدیمی تر است؟
کشش در کسب و کارTraction-
رقیب شما هر سال چقدر درآمد دارد؟ تقریباً چند کاربر / مشتری دارند؟ آیا آنها بودجه سرمایه گذاری دریافت کرده اند؟ چقدر؟ از چه کسی؟
شباهت ها و تفاوت ها
چه شباهت هایی از نظر ارائه محصول، قیمت، برند و غیره بین شما و رقیب تان وجود دارد؟ چه تفاوت هایی وجود دارد، چه بهتر و چه بدتر؟
نقاط قوت و ضعف
بزرگترین نقاط قوت رقبای شما چیست؟ برای خنثی کردن این نقاط قوت چه برنامه ای دارید؟ بزرگترین نقاط ضعف رقبای شما چیست؟ چگونه آنها می توانند به نفع شرکت شما باشند؟
۸. تعریف مشتری
در اینجا هدف این است: “مخاطبان خود را بشناسید!”
در اینجا باید به خوانندگان نشان داده شود که مخاطبان (یعنی کسانی که احتمالاً این محصول را می خرند و از آن استفاده می کنند)، مکان زندگی آنها و مهمترین اولویت آن مشخص شده است. آیا آنها از قیمت آگاه هستند؟ آیا آنها برای راحتی ارزش قائل اند؟ آیا آنها نگران تأثیر زیست محیطی هستند؟ آیا آنها دوست دارند که زودتر از بقیه از فناوری های جدید استفاده کنند؟
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که وقتی در مورد شخصیت مشتریان و مسائل جمعیتی، ایده خوبی وجود داشته باشد، باید نحوه طراحی محصولات / خدمات، برند، خدمات به مشتری و غیره توضیح داده شود تا برای مخاطب مورد نظر هم جذاب باشد و نیازهای آنها را برآورده کند.
سؤالات کلیدی که باید در نظر بگیرید:
• این محصول / خدمات برای چه افرادی طراحی شده است؟
• صاحب کسب و کار، چه اطلاعاتی در مورد مشتریان دارد؟
• آیا بیشتر مخاطبان هدف، مرد هستند یا زن؟
• مشتریان هدف در چه محدوده سنی قرار دارند؟
• حدوداً چند نفر در این جمعیت هدف وجود دارد؟
• مشتریان هدف کجا زندگی می کنند؟ آیا آنها بیشتر ساکن شهر هستند؟ یا حومه شهرها؟
• چقدر درآمد دارند؟
• آیا برای محصولات / خدماتی که خریداری می کنند، اولویت یا نگرانی خاصی دارند؟
۹. جذب مشتری
حال که می دانیم مشتریان، چه کسانی هستند، سوال بعدی این است – چطور قرار است آنها به سمت این محصول جذب شود؟ این در اصل به برنامه بازاریابی برمی گردد که در آن، باید به طور دقیق در مورد چگونگی افزایش آگاهی از برند برای افزایش تعداد مشتریان پرداخته شود.
کانال ها
برای به دست آوردن مشتریان از کدام کانال ها استفاده خواهد شد؟ فروش مستقیم؟ جذب آنلاین (تبلیغات پولی، سئو طبیعی، اجتماعی، ایمیل)؟ جذب آفلاین (روزنامه، تلویزیون، رادیو، پست مستقیم)؟ شرکای کانال (خرده فروشان ، فروشندگان)؟ شفاهی؟ شرکت های وابسته؟
مفروضات هزینه کانال
هر کدام از این کانال های جذب مشتری، هزینه های مخصوص به خود را دارند. بله، حتی رسانه های اجتماعی. در اینجا وظیفه صاحب کسب و کار این است که کلیه هزینه های مرتبط با یک کانال خاص را پیش بینی و گردآوری کند تا بتواند بودجه اولیه برای استفاده از این کانال را تعیین نماید.
سؤالات کلیدی که باید در نظر بگیرید:
• آیا زیر شاخه های خاصی از مشتریان وجود دارد که صاحب کسب و کار قصد داشته باشد ابتدا آنها را هدف قرار دهد؟
• آیا این محصول در مکان های جغرافیایی خاصی معرفی می شود؟
• آیا مولفه خاصی در این محصول شما دارد که صاحب کسب و کار بخواهد ابتدا آن را به بازار معرفی کند؟
• آیا هیچ برندی وجود دارد که صاحب کسب و کار قصد داشته باشد با هدف افزایش آگاهی از برند / تسریع در ورود به بازار، با او شریک شود؟
۱۰. کشش در کسب و کارTraction –
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که بسیاری از سرمایه گذاران، هر ساله شاهد صدها معامله هستند.
اگر می خواهید فرصتی برای تاثیرگذاری داشته باشید، باید به آنها نشان دهید که کسب و کار شما چیزی فراتر از یک ایده است و شما چنین هدف در سر دارید.
کشش، بخش عظیمی از ساختن این مورد است.
وقتی سرمایه گذاران می بینند که بنیانگذاران یک کسب و کار، در تلاش هستند تا به اهداف خود برسند، با خود می گویند: “وای، به کارهایی که تا حالا انجام داده اند نگاه کن! اگر آنها می توانند این کارها را خودشان انجام دهند، پس ببین با پول من چه کاری می توانند انجام دهند! “
در اینجا انواع متداول کشش ارائه شده است که می توانند بر این موضوع تأکید کنند که این کسب و کار، در حال رشد است:
توسعه محصول
این کسب و کار، در کدام مرحله از فرایند توسعه محصول قرار دارد؟ آیا برای کار خود، نمونه اولیه دارد؟ آیا این محصول در حال حاضر در بازار موجود است و مشتری جذب می کند؟
ساخت / توزیع
آیا در حال حاضر شریک قدرتمندی برای تولید / ساخت وجود دارد؟ در مورد توزیع چطور؟ در مورد روابط شرکت و نحوهو اداره کردن این روابط توضیح داده شود.
مشتریان اولیه و درآمد اولیه
آیا این کسب و کار، در حال حاضر مشتری دارد؟ اگر بله، چند مشتری دارد و سرعت رشد تعداد مشتریان چقدر است؟ آیا شروع به تولید درآمد کرده است؟ اگر بله، چقدر؟
نظرات مشتریان- حسن انجام کار
آیا این کسب و کار، نظرات و یا پیشنهاداتی از طرف مشتریان دارد که حاکی از پاسخ مثبت مشتری به محصول / خدمات باشد؟ آیا این محصول / خدمات توسط متخصصان صنعت، مورد بررسی و تایید قرار گرفته است؟ آیا مشتری رده بالایی وجود دارد (مثلاً اگر این محصول B2C باشد، افراد مشهور یا متخصصان صنعت، مشتریان رده بالا محسوب می شوند و یا اگر این محصول B2B باشد، برندهای مشهور، مشتریان رده بالا محسوب می شوند)؟
شراکت
آیا این کسب و کار، با شرکت ها یا برندهای معتبر یا برجسته شراکت دارد؟
مالکیت معنوی
آیا این کسب و کار، هیچ حق انحصاری برای فناوری یا ایده های پشت شرکت دارد؟
آیا نام شرکت، ثبت و برندینگ شده است؟
تبلیغ در مطبوعات و شبکه های اجتماعی
آیا این شرکت در رسانه های مختلف و شبکه های اجتماعی تبلیغ شده است؟ کدام رسانه؟
۱۱. تیم مدیریت
بخش تیم مدیریت، جایی است که باید اعضای تیم معرفی شوند و در صورت امکان، توضیح داده شود که سابقه هر یک از اعضای تیم، تا چه میزان با موفقیت شرکت ارتباط دارد.
مثلاً ممکن است شما دکترای مهندسی شیمی از دانشگاه کارنگی ملون دریافت کرده باشید، اما اگر هدف شما ساخت برنامه ای جذاب برای دوست یابی و آشنایی است، این مدرک شما واقعاً نمی تواند دلیل بر این باشد که شما برای این محصول خاص واجد شرایط هستید.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که اگر بخش مدیریت تیم، ایده آل باشد، به سرمایه گذاران نشان می دهد که ترکیبی از مهارت، تجربه، روابط و تخصص در تیم ، این تیم را به بهترین گروه از افراد کره زمین تبدیل کرده است که می توانند شرکت را به موفقیت برسانند.
بیوگرافی هر تیم باید شامل موارد زیر باشد:
• نام اعضای تیم
• عنوان و جایگاه آنها در شرکت
• سوابق حرفه ای آنها
• هر مهارت خاصی که در تجارب گذشته خود بدست آورده اند
• نقش و مسئولیت آنها در شرکت شما
لازم است که اطلاعات تیم، بصورت متمرکز و تا میزان خاصی ارائه گردد: نیازی نیست خوانندگان بدانند که مثلاً شما کجا به دنیا آمدید یا سرگرمی های مورد علاقه شما چه چیزهایی هستند. حتی لزوماً نیازی نیست بدانند که در چه رشته ای تحصیل کرده اید ، (مگر اینکه رشته تحصیل شما فوق العاده با فعالیت شرکت شما مرتبط باشد.) برای هر یک از اعضای تیم حدود ۳ تا ۵ جمله اطلاعات خوب بنویسید.
۱۲. تامین مالی
صاحب یک کسب و کار، احتمالا به دنبال طرحی است که بتواند برای پروژه خود تأمین سرمایه کند. اگر اینگونه است، باید در واقع همان چیزی را بخواهد که قصد دارد به آن برسد!
در واقع، صاحب یک کسب و کار باید یک بخش کامل را به درخواست خود برای تأمین مالی اختصاص دهد. این فرصتی است که می توان به سرمایه گذاران گفت:
۱- اهداف تأمین مالی چیستند
۲- چگونه سرمایه گذاران می توانند در دستیابی به آن اهداف کمک کنند
۳- آنها به ازای سرمایه گذاری در این شرکت، چه چیزی بدست می آورند
هدف تأمین مالی
صاحب یک کسب و کار، برای پیشبرد اهداف، چقدر بودجه لازم دارد؟ چگونه به این رقم رسیده است؟
شرایط سرمایه گذاران
سرمایه گذاران در ازای سرمایه گذاری در این شرکت، چه چیزی دریافت خواهند کرد؟
استفاده از بودجه
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که بودجه ای که از سرمایه گذاران دریافت می شود چگونه قرار است استفاده گردد؟ باید یک تفکیک اصولی، چه بر اساس میزان و چه بر اساس درصد، در مورد نحوه برنامه ریزی برای تخصیص بودجه دریافتی به آنها ارائه شود. مثلاً:
• ۲۵٪: تحقیق و توسعه
• ۲۵٪: بازاریابی
• ۲۵٪: توسعه محصول
• ۲۵٪: هزینه های اصلی
نقاط عطف
صاحب شرکت و شرکت، با کمک این بودجه، به چه نقاط عطف مهمی می توانند دست پیدا کنند؟
چرا سرمایه گذاری؟ / نتیجه
بخش تامین مالی با این مطلب به پایان می رسد که چرا سرمایه گذاران باید در این شرکت سرمایه گذاری کنند. آیا این بخاطر تجربه تیم است؟ آیا بخاطر اصالت محصول است؟ اندازه بازار در ترغیب سرمایه گذاران نقش دارد؟ چند عامل مهم باید شناسایی شوند که این شرکت را از دیدگاه سرمایه گذاری به یک فرصتی عالی تبدیل می کند.
۱۳. صورت های مالی
در آخر، به بخشی می رسیم که چندان مورد علاقه افراد نیست: صورت های مالی!
بخش صورت های مالی پس از آخرین مطالبی می آید که ما آن را محتوای “روایتی” می گوییم و بیشتر طرح کسب و کار را تشکیل می دهد. در اینجاست که صفحات گسترده مختلف، نمودارها، جداول و طرح های گرافیکی مختلفی ارائه می گردد و به این طریق پیش بینی ها برای چند سال آینده به دلار و سنت به سرمایه گذاران اطلاع داده می شود. با اینکه این بخش، غالباً از اعداد تشکیل شده است، اما باز هم باید برای همه ارقام، بصورت خلاصه توضیحی آورده شود که چگونه بدست آمده اند.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که علیرغم اینکه برخی افراد، صورت های مالی را صرفاً یک بازی حدس و گمان می دانند، یادآوری این نکته ضروری است که سرمایه گذاران به دنبال مقادیر تخمینی هستند، نه حدس و گمان.
به عبارت ساده، باید پیش بینی های مالی بر اساس یک سری فرضیات ساخته شوند که پارامترهای آن تا حد امکان شناخته شده باشد. باید مشخص گردد که صاحب شرکت چگونه به این فرضیات رسیده است (شاید مثلاً آنها را با محصولات مشابه موجود در بازار مقایسه کرده باشد).
برخی از عناصر مشترک موجود در بخش صورت های مالی عبارتند از:
صورت سود و زیان
صورت مالی که درآمدها، هزینه ها و سود را برای یک دوره خاص نشان می دهد و بیان می کند که آیا آن کسب و کار در آن مقطع زمانی سودآور است یا خیر.
ترازنامه
خلاصه ای از ارزش خالص کسب و کار در یک نقطه خاص، و تجزیه آن به دارایی، بدهی و سرمایه.
گردش وجوه نقدی
تخمینی از میزان وجه نقدی که انتظار می رود در کار و فعالیت های شرکت گردش پیدا کند. صورت گردش وجوه نقد ایده خوبی در مورد میزان سرمایه گذاری مورد نیاز می دهد.
تجزیه و تحلیل سر به سر
تجزیه و تحلیل سر به سر کمک می کند تا تعیین شود که چه زمانی کل درآمدها با کل هزینه ها برابر می شود. به عبارت دیگر ، نقطه ی سر به سر کجاست. سود کل در اینجا برابر با ۰ است.اگر نگران کننده به نظر می رسد، به خاطر نوع آن است. از طرف دیگر، برخی از ابزارهای آنلاین هستند که کمک می کنند تا صورت های مالی فوق العاده شفاف بسازید.
۱. تحلیل بازارهای بالقوه برای کسبوکار شما
بررسی کنید که کدام بخش از بازار (محلی و/یا جهانی) به دنبال استفاده از محصول یا خدمت شما خواهند بود. برای پیدا کردن جواب این سؤال حدس و گمان کافی نیست و باید تحقیقاتی صحیح و هوشمندانه انجام بدهید. باید اطلاعات موجودِ به دست آمده از مشاهدات و تحقیقات دیگران را تحلیل کنید و آن را در کنار اطلاعاتی قرار بدهید که حاصل مشاهدات و روشهای جستوجوی خودتان هستند.
در تحقیقات خود موارد زیر را بررسی کنید:
- آیا بازار مناسبی برای این محصول یا خدمت وجود دارد؟
- مشتریان بالقوهی شما در چه محدودهی سنیای قرار دارند؟
- آیا محصول یا خدمت شما برای گروه اقتصادی یا قومیِ خاصی جذاب است؟
- آیا فقط افراد متموّل میتوانند از پس پرداخت هزینهی محصولتان بربیایند؟
- آیا مشتری ایدهآل شما در منطقه یا محلههای خاصی زندگی میکند؟
۲. مشخص کردن اندازهی کسبوکار
آنچه در این مرحله اهمیت دارد این است که تا حد امکان بازار و محصولتان را به طور صریح مشخص کنید. برای مثال اگر قرار است صابون تولید کنید، شاید فکر کنید که هر بدن آلودهای به محصول شما نیاز خواهد داشت، اما شما نمیتوانید بازار هدف اولیهی خود را جمعیت ساکن روی زمین در نظر بگیرید. حتی وقتی محصولی تولید میکنید که مانند صابون تا این حد کاربرد جهانی دارد، همچنان لازم است در قدم اول گروه مشتریانی را انتخاب کنید که کوچکتر و هدفگذاریشدهتر باشند.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که مثلا کودکان زیر هشت سال که ممکن است صابون با رایحهی آدامس بادکنکی را دوست داشته باشند، یا مثلا صابونی مخصوص مکانیکها. با این کار میتوانید روی اطلاعات جمعیتشناختی افراد تحلیلی ویژه داشته باشید.
- در هر یک از جمعیتهای مورد نظر چند مکانیک هست که به صابون احتیاج داشته باشد؟
- در ایران چند کودک زیر هشت سال وجود دارد؟
- این تعداد افراد ماهانه یا سالانه چه تعداد صابون مصرف میکنند؟
- چه تعداد تولیدکنندهی صابون همین حالا از بازار صابون سهمی در اختیار دارند؟
- اندازهی کسبوکار رقبای آیندهی شما چیست؟
۳. نیازهای اولیهی شرکتتان را تعیین کنید
برای شروع به چه نیاز دارید؟ چه بخواهید شرکتی را با ۳۰۰ کارمندش بخرید و چه بخواهید با افزودن یک خط تلفن به میز کار منزلتان شرکت خودتان را تأسیس کنید، باید فهرستی از آنچه نیاز دارید تهیه کنید. برخی از موارد فهرست شما ممکن است مواد قابللمس مانند ۵۰۰ پوشهی بایگانی و یک قفسهی بزرگ باشد که آنها را در آنجا انبار کنید. اما برخی از موارد ملموس نیستند مانند مقدار زمانی که باید برای طراحی محصول یا انجام تحقیق دربارهی مشتریان بالقوه صرف کنید.
۴. تهیهی نمونهی محصول
اگر خواسته باشید تله موشی بهتر از انواع موجود بسازید، شاید با بطری استفاده شدهی آب معدنی و گیرههای کاغذ که خمشان کردهاید یک نمونهی اولیه از محصولتان ساخته باشید، اما برای جلب سرمایهگذاران، به مدلی مستحکمتر و جذابتر احتیاج دارید.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که تله موش شما دقیقا چه شکلی دارد؟ به چه موادی برای ساخت آن احتیاج دارید؟ آیا به پول نیاز دارید تا با تحقیق و توسعه (research and development) برای اصلاح سازهی بطری و گیرهی کاغذ خود، کاری انجام بدهید؟ آیا باید مهندسی را استخدام کنید که طرح صحیح محصول را برای تولید بکشد؟ آیا باید این ابداع را ثبت کنید؟ آیا باید استاندارهای ایمنی ادارات دولتی مربوط را برای ساخت تله موش بررسی کنید؟
۵. مکانهای ممکن برای راهاندازی کسبوکار آیندهتان را بررسی کنید
اگر میخواهید رستوران باز کنید با آژانسهای املاک محدودهی مکان مورد نظر تماس بگیرید و به فضاهای خرده فروشی آن محله سر بزنید. جدولی از گرانترین و ارزانترین جاها بر حسب منطقه و متراژ آن تهیه کنید. سپس محاسبه کنید که به چه میزان فضا احتیاج دارید و چه مقدار پول میتوانید به اجاره اختصاص بدهید.
۶. هزینهی استارتاپ خود را تخمین بزنید
فهرست تمام موارد ملموس و غیر از آن را که برای سر پا نگه داشتن استارتاپتان به آن نیاز دارید فراهم کنید. چه هزینهی خرید کامپیوترهای پیشرفته باشد یا راهاندازی یک خط تلفن جدید، مجموع هزینهی تخمینیِ تمام موارد فهرست معادل با هزینهی استارتاپ شما خواهد بود. اگر در تخمینهای شما موردی وجود دارد که هزینهای نامعقول به دنبال دارد، به دنبال جایگزینی برای آن بگردید.
اما به یاد داشته باشید که بهتر است هر موردی را که واقعا به آن احتیاج دارید همراه با تخمینی معقولانه از هزینهی آن در فهرست ذکر کنید تا پول کم نیاورید یا در بازپرداخت وام دچار مشکل نشوید. در تخمین هزینهها صادقانه و محافظهکارانه عمل کنید اما در عین حال خوشبین باشید.
- در ابتدای کار به دنبال بهترینها نباشید. میتوانید از تزئینات پرهزینهی یک شرکتِ باسابقه صرف نظر کنید و در ابتدای کار به ملزومات اولیه بچسبید. چیزی را بخرید که استطاعت آن را دارید، برایتان کار میکند و واقعا به آن نیاز دارید؛ غیرضروریها را نخرید.
۷. خودتان را جای سرمایهگذاران احتمالی بگذارید
از خودتان بپرسید: «اگر میخواستم x ریال روی یک ایده یا مفهوم، یا حتی یک محصول، سرمایهگذاری کنم، انتظار داشتم چه اطلاعاتی در اختیارم قرار بگیرد؟» سپس تا جایی که امکان دارد اطلاعات به دردبخور و معتبر را جمعآوری کنید. بر حسب محصول یا ایدهای که دارید ممکن است لازم باشد برای دستیابی به اطلاعات مرتبط تحقیقات گسترده و دشواری را انجام بدهید.
- اگر متوجه شدید که برخی، یا حتی تمامِ ایدههایتان توسط بازار تأمین شده خودتان را نبازید. از این واقعیت چشم نپوشید، در عوض روی آن کار کنید. آیا هنوز میتوانید کار یا محصول بهتری به نسبت رقبا ارائه بدهید؟ در موارد بسیاری این کار امکانپذیر است، شما بازار را به خوبی شناختهاید و میدانید که چطور میتوانید از راهی که رقبا آن را پیش نگرفتهاند ارزشی تازه بیافرینید. در موارد دیگر ممکن است نیاز باشد که دامنهی تمرکزتان را به نسبت رقبایی که دارید، محدودتر یا گستردهتر کنید.
۸. سرمایهگذاران احتمالی را مشخص کنید
بانکها و دیگر منابع تأمین مالی به خاطر چشم و ابروی افرادی که ایدههای جالب تجاری دارند به آنها وام نمیدهند! آنها از دستورالعملهای مشخصی برای تخمین و مدیریت ریسک استفاده میکنند تا مطمئن شوند با سرمایهگذاری در کسبوکار شما سود میکنند. وامدهندگان معمولا برای وام دادن به شما به سرمایه، ظرفیت، وثیقه، شرایط و صفات اختصاصی یک کسبوکار توجه میکنند. لازم است پیش از جستوجو برای سرمایهگذار تمام این موارد را به خوبی پوشش داده باشید.
ساختار دادن به کسبوکار
۱. شرکتتان را تعریف کنید
تا وقتی مطمئن نشده باشید که دلیل وجود شرکتتان چیست طرح کسبوکار کمکی به شما نمیکند. قرار است چه کاری برای دیگران انجام بدهید؟ خدمتی یا محصولی که فراهم یا تولید میکنید چیست؟ تمام نیازهای به خصوصی را که شرکت شما تأمین خواهد کرد یادداشت کنید. سرمایهگذاران احتمالی نیاز دارند مطمئن بشوند که کسبوکار شما در بازار برای آدمهایی که قرار است از محصول یا خدماتتان استفاده کنند مفید و قابل عرضه است. بنابراین روی نیازهای خارج سازمان که شرکت پاسخگوی آنهاست متمرکز شوید.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که محصول یا خدمت شما چگونه زندگی مشتریان را بهبود خواهد داد؟ ارزانتر، امنتر یا کاراتر است؟ آیا رستوران شما با فراهم کردن طعمهای تازه غذاهایی مدهوش کننده به مشتری ارائه میدهد؟ آیا تله موشهای جدید شما به مردم امکان میدهد بدون احساس انزجار شدید موشها را به دام بیندازند؟ آیا صابونهای شما که رایحهی آدامس بادکنکی دارند بچهها را با موفقیت به پذیرش حمام شبانه ترغیب میکنند؟
۲. استراتژی برنده را انتخاب کنید
زمانی که مزیت رقابتیای را که شرکتتان فراهم میکند پایهریزی کردید قادر خواهید بود بهترین استراتژی را برای دستیابی به هدفتان انتخاب کنید. خدمت یا محصولتان را چطور متمایز خواهید کرد؟ گرچه میلیونها نوع کسبوکار وجود دارند چند استراتژی عمده هست که میتواند هر تجارتی را به موفقیت برساند. اولین گام برای انتخاب استراتژی کارآمد این است که برای محصول یا خدمتی که ارائه میدهید مزیتی رقابتی داشته باشید.
- مزیت رقابتی شما میتواند شامل طراحی ویژگیهایی خاص باشد که در محصولات رقیب وجود ندارند؛ میتواند شامل ویژگیهای خدمت رسانی برتر به مشتریان مانند تحویل سریعتر، قیمت کمتر یا فروشندگانی باملاحظهتر باشد.
- در حالی که بسیاری از شرکتها به خودشان اطمینان دارند، شرکت شما میتواند با ساختن تجربهای فراتر از حد متوسط انتظاراتِ مشتریان از آن شرکتها پیشی بگیرد، و کسی نیست که معتقد باشد اینها استراتژیهای برنده نیستند. حتی زمانی که محصول یا خدمات شما همین حالا جایگاه خود را پیدا کردهاند، ممکن است بخواهید روی ساختن تصویر و برندی از کسبوکارتان کار کنید که به کیفیت استثنایی شهرت داشته باشد.
۳. شرکتتان را طراحی کنید
برنامهای برای استخدام و سازماندهی نیروی کارتان بریزید. با توجه به اینکه در این مرحله میدانید شرکت شما چه ماهیتی دارد احتمالا میتوانید تعداد افراد و مهارتهایی که برای راهاندازی و سرپا نگهداشتن کسبوکارتان نیاز دارید بهخوبی تخمین بزنید.
- به یاد داشته باشید که برنامهریزیهای اولیه به موازات گسترش کسبوکارتان بدون شک تغییر خواهند کرد. ممکن است برای سرپرستی کارکنان رو به افزایشتان نیاز به استخدام مدیران بیشتری داشته باشید یا لازم باشد بخش دیگری راه بیندازید که پاسخگوی نیازهای تازهی مشتریان است. پیشبینی رشد و توسعهی شرکت شما باید در طرح کسبوکارتان لحاظ بشود، اما نیاز نیست تمرکز اصلیتان را به آن اختصاص بدهید. فعلا، قرار است از جلب کمکهای لازم برای شروع کسبوکارتان اطمینان پیدا کنید و منابع تأمین مالیتان را نسبت به سودده بودن کسبوکار اقناع کنید.
۴. به مسائل عملی راهاندازی یک کسبوکار توجه داشته باشید
به نقش خودتان به عنوان یک مدیر یا رهبر یک کسبوکار فکر کنید. همچنان که به استخدام و سازماندهی نیروی انسانی خود فکر میکنید، در همان زمان باید با اشتیاق یا توانایی خودتان به عنوان یک رئیس خوب روبهرو شوید. دربارهی چگونگی مدیریت حقوق کارکنان، برای مثال حقوق، دستمزد، بیمه و مزایای بازنشستگی تصمیم بگیرید، همچنین دانش خود را دربارهی مسائل مرتبط با مالیات بسنجید.
- سرمایهگذاران مایلاند بدانند آیا میتوانید کسبوکارتان را اداره کنید؟ آیا باید مدیران باتجربه را در بدو امر به کار بگیرید؟ آیا تعدادی از کارکنان سابق شرکتی که خریداری کردهاید را نگه میدارید یا قصد دارید با افرادی کاملا جدید کار را شروع کنید؟ و از کجا میخواهید این کارکنان بالقوه را استخدام کنید؟
- تأمین کنندگان مالی همچنین میخواهند بدانند هر یک از شرکای شما انتظار دارند در کنار شما کار بکنند یا تعهدات آنها صرفا مالی است. طرح کسبوکار شما باید شرح وظایف و نقشهای حیاتی مدیریت در سازمان را تصریح کند. پُستهایی مانند ریاست، نائب رئیس، مدیر ارشد مالی و مدیران بخشها باید تعریف بشوند و مشخص باشد که هرشخص باید به چه کسی دربارهی مسئولیتی که بر عهده دارد گزارش بدهد.
۵. برنامهای برای بازاریابی طراحی کنید
یکی از کوتاهیهای متداول در بین کارآفرینان این است که شرح دقیقی از نحوهی دسترسی به مشتریان و معرفی محصول به آنها فراهم نمیکنند. شما نمیتوانید سرمایهگذاران احتمالی، کارکنان و شرکا را برای موفقیتِ طرح کسبوکارتان اقناع کنید مگر اینکه روشهای کارامد و حاصل از تحقیقات را برای برقراری ارتباط با مصرفکنندگان به آنها ارائه کنید و این اطمینان را در آنها به وجود بیاورید که وقتی به مصرفکنندگان احتمالی دسترسی پیدا کردید میتوانید آنها را قانع کنید که خدمت یا محصول شما را بخرند.
- ببینید چطور میخواهید به مصرفکنندگان دسترسی پیدا کنید. چطور آنها را قانع میکنید که محصول شما ارزش بیشتر، متناسبتر، مفیدتر و … برای مصرفکنندگان محصولات شرکتهای رقیب فراهم میکند؟ اگر در حال حاضر رقیبی وجود ندارد هدف و نیازی را که به محصول یا خدمتتان وجود دارد چطور به مصرفکنندگان احتمالیِ آن معرفی میکنید؟
- از چه تبلیغات و استراتژیهای ترفیع بازاریابی استفاده خواهید کرد؟ برای مثال پیشنهاد ویژهی «یکی بخرید دوتا ببرید» میدهید یا در همان محصولی که مخصوص گروه کودکان تولید کردهاید کوپنهای رایگان میگذارید؟ از کجا میتوانید به آمار بالاترین تراکم مربوط به کودکان زیر هشت سال یا هر گروهی که بازار هدف شما را تشکیل میدهند دست پیدا کنید؟
۶. اقدامات فروش منعطفی داشته باشید
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که عبارت «فروش» شامل تمام مسائل پیرامون برقراری ارتباط با مصرفکنندگان واقعی پس از مرحلهای است که از طریق کمپین تبلیغاتی توانستهاید ارتباط اولیه را با آنها برقرار کنید. به طور خلاصه، این بخش از طرح کسبوکار شما به این مسئله میپردازد که قرار است از چه روشی مصرفکنندگان را به محصول یا خدمتتان جذب کنید.
استراتژیهای بازار
مشتری ایدهآل شما چه کسی است؟ چه تعداد از آنها وجود دارند؟ در اینجا مهم است که این نکتهها مشخص باشند.
استراتژیهای بازار نتیجه یک تحلیل دقیق بازار است. تجزیهوتحلیل بازار باعث میشود کارآفرین با تمام جنبههای بازار آشنا شده تا بتواند بازار مورد هدف خود را تعریف کند و شرکت هم بتواند بهمنظور جمعآوری سهم خود از بازار، عملیات فروش را انجام دهد.
اگر شما یک شرکت کفشفروشی دارید، فقط به خاطر اینکه همه مردم پا دارند، دلیل نمیشود که همه مردم مشتری شما باشند.
بهاحتمالزیاد افرادی مشتری شما هستند که از قشر دوندگان و یا کسانی هستند که به تیپ خود رسیدگی زیادی میکنند. این هدفگیریها باعث میشود که شما در یک مسیر درست تلاشهای بازاریابی و فروش خود را انجام دهید.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که بهتر است بازار مناسبی را برای محصولات خود انتخاب کنید. اگر بازار اشتباهی را انتخاب کردهاید و یا بازار مناسبی را در زمان اشتباه انتخاب کردید، ممکن است تجارت شما شکست بخورد.
تجزیه و تحلیل رقابتی
هدف از تجزیهوتحلیل رقابتی و تعیین نقاط ضعف و قوت رقبا در بازار، استراتژیهایی است که به شما یک مزیت شخصی را ارائه میدهد، همچنین میتواند موانعی که توسط رقبا جلوی شما قرار میگیرد را کنار بگذارد. امروز بازار مورد هدف شما چگونه مشکلات دیگران را حل میکند؟ آیا چیزی به نام جایگزین در بازار وجود دارد؟
هر کسب و کار دارای نوع خاصی از رقابت است و اهمیت بسیاری دارد که یک خلاصهنویسی درستی را ارائه دهد. ارائه خلاصهای از تیم شما و یک توضیح کوتاه در مورد اینکه چرا شما و تیم شما برای مشتریان مناسب هستید، برای رسیدن شما به ایده و هدفتان بسیار مفید است.
سرمایهگذاران در این تیمها میزان بسیار زیادی از توجهها را به خود اختصاص دادهاند، این میزان حتی از یک ایده خوب هم بیشتر است، چون حتی یک ایده عالی نیاز به اجرا شدن دارد تا به واقعیت تبدیل شود.
طراحی و توسعه طرح
هدف از طراحی و توسعه طرح، توصیف طراحی محصول و ارائه آن به سرمایهگذاران، طراحی آن در زمینه تولید، بازاریابی و ایجاد بودجهای است که این شرکت را قادر میسازد تا به اهداف خود برسند.
عملیات و مدیریت طرح
عملیات و مدیریت طرح بهمنظور توصیف نحوه عملکرد کسب و کاری است که بهصورت دائمی طراحی شده است. طرح عملیاتی تدارکات سازمان را برجسته خواهد کرد، تدارکاتی ازجمله مسئولیتهای مختلف تیم مدیریت، وظایف مربوط به هر بخش در شرکت و هزینههای مربوط به عملیات کسب و کار.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که تمام قسمتهای عملیات برنامهریزی شده شامل موارد زیر میباشد:
• تهیهکنندگان. مواد اولیه مورد نیاز برای تولید را از کجا تهیه میکنید یا محصولات شما در کجا تولید میشود؟
• تولید. آیا محصولات خود را تولید، عمدهفروشی یا خردهفروشی خواهید کرد؟ چه مدت طول میکشد تا محصولات شما تولید شود و آنها را به سمت شما ارسال کند؟ چگونه یک فصل شلوغ یا یک پیک غیرمنتظره در تقاضا را اداره خواهید کرد؟
• امکانات. شما و اعضای تیم کجا کار خواهید کرد؟ آیا قصد دارید فضای خردهفروشی فیزیکی داشته باشید؟ اگر بله، کجا؟
• تجهیزات. برای راهاندازی به چه ابزار و فناوری نیاز دارید؟ این شامل همه چیز از رایانه گرفته تا لامپ است.
• حمل و نقل و اجرا. آیا شما خودتان تمام وظایف حمل ونقل را بر عهده خواهید داشت یا از یک شریک برای انجام آن کمک خواهید گرفت؟
• فهرست موجودی. چقدر محصول را نگه دارید و در کجا ذخیره میشود؟ در صورت لزوم چگونه آن را به شرکا ارسال خواهید کرد و چگونه میتوانید موجودی ورودی و خروجی را پیگیری کنید؟
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که این بخش باید نشان دهد که درک کاملی از زنجیره تأمین خود داشتهاید و برنامههای احتمالی قوی برای پوشش مشکلات احتمالی در دست دارید.
عوامل مالی
دادههای مالی همیشه در انتهای بزنس پلان قرار دارند، اما این بدان معنا نیست که مهمتر از مطالب پیشین مانند مفهوم کسب و کار و تیم مدیریت است. جنبههای کلیدی طرح مالی خود را برجسته کنید، بهطور ایدهآل یک نمودار بسازید که هزینهها و سودآوریهای شما را نشان میدهد. اگر مدل کسب و کار شما (بهطور مثال مدلی مانند «چگونه پول دربیاورید») نیاز به توضیح بیشتری دارد، پس این مدل چیزی است که میتوانید روی آن سرمایهگذاری کنید.
سطح جزئیات مورد نیاز در برنامه مالی شما به مخاطبان و اهداف شما بستگی دارد، اما به طور معمول سه دیدگاه اصلی در مورد مالی وجود دارد: صورت سود و زیان، ترازنامه و جریان وجه نقدی.
• صورت سود و زیان
صورت سود و زیان شما به گونهای باید طراحی شود که در یک بازه زمانی معین، به منابع، هزینهها و درآمد شما اشاره کند. با استفاده از آن دو قطعه اطلاعات، میتوان سود یا ضرر کسب و کارتان را در طی آن زمان محاسبه کرد. اگر هنوز شغل خود را راهاندازی نکردهاید، میتوانید پیشبینی همان اطلاعات را جمع کنید.
• صورت وضعیت مالی (ترازنامه)
ترازنامه شما نگاهی به میزان ارزش سهام شما در تجارت دارد. از یک طرف، شما کلیه داراییهای تجاری خود (آنچه را متعلق به شماست) و از طرف دیگر تمام بدهیهای خود (تمام تعهدات) را لیست میکنید. این یک تصویر فوری از حقوق صاحبان سهام تجاری شما را ارائه میدهد، که به صورت زیر محاسبه میشود:
بدهی – دارایی = حقوق صاحبان سهام
• جریان وجه نقدی
صورت جریان نقدی شما با صورت درآمد شما مشابه است و یک تفاوت مهم دارد: هنگام جمعآوری درآمدها و زمان پرداخت هزینهها، این حساب را در نظر میگیرد.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که وقتی جریان ورودی وجه نقد بیشتر از جریان خروجی وجه نقد شما است، جریان وجه نقد شما مثبت است. وقتی سناریوی مخالف، جریان وجه شما منفی است. در حالت ایدهآل، صورت جریان نقدی به شما کمک میکند تا ببینید پول کم است یا مازاد است.
به ویژه میتوان پیشبینی صورت جریان نقدی خود را برای شناسایی شکافها یا جریان نقدی منفی و تنظیم عملکردها در صورت لزوم مفید دانست.
ضمیمه مقاله بیزینس پلن چیست
برای بزنس پلان، ضمیمه به هیچ وجه یک فصل موردنیاز نیست، اما مکان مفیدی برای چسباندن اطلاعات مهم است که احساس میشود بیش از حد طولانی یا بیش از حد غیرضروری هستند. اگر حق ثبت اختراع یا تصویرهای مربوط به محصول خود را دارید، این قسمت بیزینس پلن آماده بهترین مکان برای درج اطلاعات است. در ضمیمه معمولاً موارد زیر درج میشوند:
• رزومههای مدیران
• توضیحات اضافی از محصولات و خدمات
• موافقتنامههای حقوقی
• نمودارهای سازمانی
• نمونههایی از وثیقه بازاریابی و تبلیغات
• عکس از امکانات، محصولات و غیره
• تهیه نسخه پشتیبان از تحقیقات بازار یا تجزیه و تحلیل رقابتی
• اسناد یا پیشبینیهای مالی اضافی
نقطه عطف و انقباض مقاله بیزینس پلن چیست
آخرین عنصر کلیدی که سرمایهگذاران میخواهند در خلاصهنویسیهای اجرایی ببینند، پیشرفتی است که تاکنون شما به آن دستیافتهاید و همچنین نقاط عطفی است که قصد دارید در آینده به آن برسید. اگر بتوانید نشان دهید که مشتریان بالقوه شما علاقهمند به برقراری ارتباط با شما یا خرید محصول و یا خدمات شما هستند، این امر برای برجسته کردن آن بسیار عالی است.
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که اگر شما نمونه یک بیزینس پلن داخلی دارید که صرفاً یک راهنمای راهبردی برای شرکت شماست، میتوانید به میزان قابلتوجهی خلاصهنویسیهای اجرایی خود را مختصر و کوتاه کنید.
در این صورت شما میتوانید جزئیات مربوط به تیم مدیریت، الزامات بودجه و نقطه عطف را جمعآوری کرده و یک خلاصهنویسی کلی در مورد تمام آنها بنویسید و از یک استراتژی مفید برای انجام این کار استفاده کنید تا اطمینان حاصل شود که تمام اعضای تیم در این خلاصهنویسی گنجانده شدهاند.
نتیجه گیری و خلاصه بیزینس پلن چیست
در ادامه مقاله بیزینس پلن چیست ؟ باید بگوییم که در مقاله بیزینس پلن چیست سعی کردیم مؤلفه های اصلی یک طرح کسب و کار را تفکیک کنیم و همانطور که به وضوح مشخص شد، هر بخش، در اصل اطلاعات عمیقی است که در دل یک طرح کلی قرار گرفته است.
با اینکه هیچ دو طرح کسب و کاری وجود ندارد که دقیقاً مثل هم باشند، اما مهمترین نکته این است که هر طرح بزرگی، دارای همین عناصر اصلی است که اطلاعات لازم را به سرمایه گذاران می دهد تا بتوانند تعیین کنند که آیا ایده کسب کار، اصولی هست یا نه.
.
سرفصل مقاله های رایگان آموزش مدیریت کسب و کار آکادمی راد
راه های ارتباطی با آکادمی راد در شبکه های اجتماعی
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.